مهمترین عامل مهار قدرت از دیدگاه امام(ره) / |یادداشتی از دكتر اكبر اشرفی، استاد دانشگاه و مؤلف كتاب «مبانی رهبری سیاسی امام خمینی(ره)» دربارهی مكتب امام رحمهالله|
۱. «صراط مستقیم»؛ مبنای سیاست در اسلام
مكتب امام خمینی رحمهالله یك مكتب كامل و یك بستهی جامع و فراگیر است كه همهی ابعاد زندگی انسان مسلمان را در بر میگیرد. به همین دلیل وقتی از معنویت در مكتب امام خمینی سخن میگوییم، منظورمان فقط زندگی فردی و بُعد شخصی انسانها نیست، زیربنای اصلی زندگی نیز منظور است؛ زیربنایی كه ابعاد زندگی انسان مبتنی بر آن است. به بیان دیگر، توحید، مبنا و زیربنای این مكتب است.
همچنین در چهارچوب این نگاه توحیدی است كه نظامهای دیگر اجتماعی نیز بنا میشود. یعنی همهی نظامهای سیاسی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مبتنی بر همین بعد است. در نظر امام خمینی، قدرت سیاسی جریانی است كه در كانون هستی -یعنی خداوند- ریشه دارد و در واقع تنها خداوند است كه خالق و مالك همه چیز است و حق اعمال قدرت و حاكمیت نیز مختص به اوست: «عالم همانگونه كه ظلّ وجود و رشحهی جود اوست، ظل كمال وجود او نیز هست و قدرتش همه چیز را در برگرفته و بر همه چیز چیره گشته است و موجودات به خودی خود نه دارای شیئیتی هستند و نه وجودی، تاچه رسد به كمالات وجود مانند علم و قدرت»۱
مظاهر معنویت در مكتب امام رحمهالله
در مكتب امام خمینی «قدرت مطلق» از آنِ خداوند است. بر اساس هستیشناسی عرفانی ایشان، وجودی جز خدا نیست و هر وجودی ظلّ وجود اوست. از این رو تنها قدرت حقیقی، قدرت لایزال الهی است و هر چیزی جز او كه دعوی قدرت نماید، ضعف محض است. «قدرت پیش حق تعالی است. اوست مؤثر در تمام موجودات»۲ چنین نگرشی هرگونه وحشت و ترس از مدعیان قدرت غیر خدایی را در نگاه ایشان زایل ساخت، زیرا «جز قدرت خدا قدرتی نیست و اگر كسی به درك این حقیقت نائل آمد، از هیچ قدرتی جز خدا نخواهد ترسید.»۳
از این رو و بر اساس این نگرش معنوی، امام خمینی «سیاست» را هدایت جامعه و حفظ مصالح و صلاح آن میداند و پیامبران و اولیای الهی را متولیان اصلی هدایت جامعه در مسیر صلاح و «صراط المستقیم» به شمار میآورد: «سركوب و مهار نفس، سیاست انبیا است كه با هدایت ملت و اجتماع، آنها را به صراط مستقیم رهبری مینمایند.» صراط المستقیم «مورد تأكید قرآن مجید است و در نمازهای روزانهی مسلیمن مكرر طلب میشود. همین هدایت است كه از این جهان شروع شده و به جهان آخرت ختم میشود.»۴
«انگیزه و مقصد بعثت انبیای الهی از حضرت آدم تا پیامبر خاتم، رساندن بشر به كمال در بالاترین درجه بوده است.»۵ از این جهت امام خمینی، فلسفهی اساسی ظهور و قیام انبیاء در جوامع انسانی را دخالت آنها در امور اجتماعی ملتها و هدایت جوامع به سوی مسیر كمال و صلاح میداند كه این جز سیاست نیست. در مكتب امام خمینی «اسلام همهی احكامش یك احكام مخلوط به سیاست است [...] نمازش مخلوط به سیاست است، حجش مخلوط به سیاست است، زكاتش سیاست ادارهی مملكت است. خُمسش برای ادارهی مملكت است.»۶ «دیانت اسلام [...] سیاستش در عبادت مدغم است و عبادتش در سیاسات مدغم است. یعنی همان جنبهی عبادی یك جنبهی سیاسی دارد.»۷ «والله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرفی كردهاند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه میگیرد.»۸
۲. «ولیّ منتخب مردم»؛ نماد عقلانیت سیاسی
تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران با رهبری امام خمینی یكی از ابعاد مهم عقلانیت سیاسی در مكتب امام خمینی است. حضور مردم در تأسیس حكومت و استمرار آن و انتخاب مقامهای سیاسی، از بالاترین مقام تا انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس و دیگر مقامهای مهم سیاسی و حكومتی، نقش اصلی را ایفا میكند.
امام خمینی در وصیتنامهشان با اشاره به نقش مردم در تأسیس جمهوری اسلامی، حضور متحد مردم را به همراه «توحید كلمه»، رمز پیروزی و شرط استمرار انقلاب اسلامی میدانند: «بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند كه دو ركن اصلی آن، انگیزهی الهی و مقصد عالی حكومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همهی نسلهای حاضر و آینده وصیت میكنم كه اگر بخواهید اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از كشورتان قطع شود، این انگیزهی الهی را كه خداوند تعالی در قرآن كریم بر آن سفارش فرموده است، از دست ندهید و در مقابل این انگیزه كه رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است.»
امام خمینی صریحاً به تعلق حكومت اسلامی به مردم و نقش مشروعیتبخشی آنان در دولت اسلامی نیز پرداختهاند: «ما بنای بر این نداریم كه یك تحمیلی به ملتمان بكنیم و اسلام به ما اجازه نداده است كه دیكتاتوری كنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طور رأی داده، ما هم از آنها تبعیت میكنیم. ما حق نداریم، خدای تبارك و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است كه ما به ملتمان یك چیزی را تحمیل كنیم.»۹
استناد به پاسخ امام در استفتای نمایندگان ایشان در دبیرخانهی ائمهی جمعه و جماعات سراسر كشور میتواند بیش از هر چیز دیگری نمایانگر اعتقاد ایشان به شرط پذیرش اكثریت در تولیّ ولیّ فقیه بر امور مسلمین باشد. ایشان در جواب این پرسش كه در چه صورت فقیه جامعالشرایط بر جامعهی اسلامی ولایت دارد؟ مینویسد: «ولایت در جمیع صور دارد، لكن تولیّ امور مسلمین و تشكیل حكومت بستگی به آرای اكثریت مسلمین [دارد] كه در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر میشده به بیعت با ولی مسلمین.»۱۰
در بررسی وجوه مختلف اعتقاد امام خمینی به نقش و جایگاه آراء اكثریت و نقش مشروعیتبخش آن برای نظام اسلامی میتوان به استدلالات عقلی و شرعی ایشان در پذیرش چنین جایگاهی اشاره كرد. امام خمینی حق ملتها و آزادی آنها برای تعیین سرنوشت خود را یك اصل مسلم عقلی میدانستند: «همهی عُقلای عالم این مطلب را قبول دارند كه هر بشری نسبت به سرنوشت خودش آزاد است؛ میتواند رأی آزاد بدهد و رئیس مملكت، شكل ادارهی مملكت را خودشان تعیین میكنند و بر حسب حقوق بشر، این خواست آنها باید ممضی باشد.»۱۱ از نظر امام خمینی، آزادی اراده و انتخاب عمومی از حقوق خدادادی و فطری بشر است و دین اسلام نیز همواره بر آن تأكید داشته است.۱۲ بر این اساس كسی نمیتواند خود را بهزور بر مردم تحمیل و بر آنها حكومت كند.۱۳
مظاهر عقلانیت در مكتب امام خمینی رحمهالله
جمهوری اسلامی از نظر امام خمینی «حكومتی است متكی به آرای اكثریت ملت و مبتنی بر قواعد و موازین اسلامی»۱۴ بر این اساس امام میگویند: «حكومت جمهوری اسلامی هم یك جمهوری است مثل سایر جمهوریها ولكن قانون، قانون اسلامی است.»۱۵
در این میان، تعیین و تخصیص نهادهایی برای حفظ جنبههای شرعی و مردمی حكومت جمهوری اسلامی قابل توجه و اهمیت است. به طوری كه از نظر امام خمینی: زمامدار و حاكم چنین نظامی باید دارای ویژگیهای توأمان«شرایط و ضوابط اسلامی» به همراه «پذیرش و انتخاب مردمی» باشد. لذا مجلس خبرگان در این راستا برای انتخاب افراد ذیصلاح و دارای خصایص و ضوابط اسلامی ایجاد گردید كه این مجلس خود به وسیلهی مردم انتخاب میشوند. امام خمینی رحمهالله همواره بر لزوم مراعات شرایط و موازین اسلامی دربارهی حاكم اسلامی تأكید داشتند، ضمن آنكه معتقد بودند كه باید «تمامی آحاد ملت در انتخاب فرد یا افرادی كه باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند، شركت داشته باشند.»۱۶
نمایندگان منتخب مردم در مجلس شورای اسلامی كه مظهر ارادهی اكثریت و خواست عمومی جامعه است، قانونگذاری در جهت مصالح عمومی جامعه را بر عهده دارند، اما ملاك مشروعیت قوانین وضعشدهی مجلس با اعمال نظارت اعضای شورای نگهبان است. امام خمینی رضواناللهعلیه در این باره چنین فرمودهاند: «میزان اكثریت است و تشخیص شورای نگهبان؛ كه این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست، میزان است كه همهی ما باید بپذیریم.»۱۷
بر این اساس، لزوم اطاعت و پذیرش قانون از نظر اسلام همانا برخورداری قانون مصوب حكومت اسلامی از دو ركن مشروعیت، یعنی رأی اكثریت و مطابقت با موازین شرعی و اسلامی است. بنابراین آنچه مجلس تصویب كرده و به تأیید شورای نگهبان نیز رسیده، «هم شرعی است و هم قانونی»۱۸ است.
۳. «عدالت»؛ تضمین اسلامیت نظام اسلامی
از نظر امام خمینی اقامهی عدالت هدف اسلام و همچنین ضمانتكنندهی اسلامیت نظام است. ایشان در پیام نوروزی سال ۱۳۶۷ چنین گفتهاند: «سیدالشهدا سلاماللَّهعلیه از همان روز اول كه قیام كردند براى این امر، انگیزهشان اقامهی عدل بود. فرمودند كه مىبینید كه معروف عمل بهش نمىشود و منكر بهش عمل مىشود؟ انگیزه این است كه معروف را اقامه كند و منكر را از بین ببرد. انحرافات همه از منكرات است. جز خط مستقیم توحید، هر چه هست منكرات است. اینها باید از بین برود و ما كه تابع حضرت سیدالشهدا هستیم، باید ببینیم كه ایشان چه وضعى در زندگى داشت. قیامش، انگیزهاش نهى از منكر بود كه هر منكرى باید از بین برود. مِنجمله قضیهی حكومت عدل، جور، حكومت جور باید از بین برود.»
عدالت در مكتب امام رحمهالله
از نظر امام خمینی رحمهالله در واقع قدرت به ذات خود خیر است ولذا منشأ اصلی فساد همانا حكومتیان فاسد یا به سخن بهتر، حاكمان فاقد عدالت و علم به اسلام هستند. پس تنها راه حل، جایگزین كردن اشخاص مهذّب در رأس حكومتها است: «اگر یك انسان، یك شاه، یك رئیس مملكت مهذب و صحیح باشد، آنهایی كه اطرافش هستند همه صحیح خواهند شد. آنها هم سرایت میكند صحت عملشان به پایینترها. یك وقت میبینید كه اگر بیست سال یك حاكم عادل در بین مردم باشد، یك مملكت عادل پیدا میشود.»۱۹
تأكید بر اصل عدالت و علم به قانون الهی از نظر امام خمینی نشان میدهد كه مهمترین عامل مهار قدرت حاكم اسلامی برای تضمین اسلامیت نظام سیاسی، عامل درونی است. خصایص و ویژگیهایی در درون حاكم، مهاركنندهی اصلی قدرت است و ولیّفقیه به محض انجام عمل مخالف عدالت، خودبهخود از مقامش عزل میگردد.۲۰
از سوی دیگر از نظر امام خمینی انحراف رهبری بالاترین انحرافات است كه منجر به انحراف تمام ارگانها میگردد.۲۱ به همین دلیل امام خمینی مجلس خبرگان رهبری را در راستای تعیین شایستهترین و متعهدترین شخصیتها۲۲ و در عین حال، نظارت بر حسن اجرای امور رهبری لازم میشمارند.
پینوشتها:
۱. امام خمینی، شرح دعای سحر، ص ۱۱۳
۲. امام خمینی، چهلحدیث، ص ۵۳
۳. امام خمینی، كوثر، (مجموعهی سخنرانیهای امام خمینی)، ج ۲، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ ۲۱، ۱۳۷۱، ص ۳۵۳
۴. همان، ج ۱۳، ص ۴۳۲
۵. همان، ج ۷، ص ۵۳۶
۶. صحیفهی امام، ج ۱۷، ص ۲۰۴
۷. همان، ج ۴، ص ۴۴۷
۸. همان، ج ۱، ص ۲۷۰
۹. امام خمینی، صحیفهی امام، ج ۱۱، ص ۳۴
۱۰. همان، ج ۲۰، ص ۴۵۹
۱۱. همان، ج ۵، ص ۲۴۴
۱۲. همان، ج ۶، ص ۲۷۷
۱۳. همان، ج ۴، ص ۴۹۱
۱۴. صحیفهی امام، ج۴، ص ۳۴۴
۱۵. همان، ج ۴، ص ۴۳۶
۱۶. همان، ج ۴، ص ۴۳۶
۱۷. همان، ج ۱۴، ص ۳۷۷
۱۸. همان، ج ۱۷، ص ۳۰۲
۱۹. صحیفهی نور، ج ۴، ص ۱۵۷
۲۰. همان، ج ۶، ص ۵۱۹
۲۱. همان، ج ۱۸، ص ۴۲
۲۲. همان، ج ۲۱، ص ۱۸۸