تروریست کیست؟ حماس یا آمریکا

استاد فاضل برادر عزیز و ارجمند جناب آقای "احمد علی" مدیر عامل روزنامه وزین "الوطن" ضمن عرض سلام و ادب خدمتتان، خواهشمندم این نامه را که از طریق روزنامه وزینتان به "آدام ارلی" مشاور عالی "کاندولیزا رایس" وزیر امور خارجه آمریکا ارسال می کنم، منتشر نمایید. کسی که با او مصاحبه انجام دادید؛ مصاحبه ای که سراسر بهتان و دروغ بود و روز یکشنبه برابر با 19/11/2006 در شماره "4095" منتشر گردید و از خداوند متعال می خواهم تا به ما و شما و خوانندگان حکمت و معرفت و اصول سخنرانی را بیاموزد.
در آغاز اجازه بفرمائید بگویم، زمانی که این مصاحبه را مطالعه کردم شوکه و بهت زده شدم، اما خودم را کنترل کردم تا این مصاحبه را تا پایان بخوانم، چرا که تحمل شنیدن این دروغ ها و چرندیات که در لابه لای کلامش نهفته بود نداشتم؛ چرا که راستگویی پیشه افرادی نیست که دستانشان به خون بی گناهان و انسان های مظلوم آغشته شده باشد و اگر چنین بود در آن صورت با قانون طبیعت و سنت الهی تضاد پیدا می کرد. خداوند پاک و منزه یک حقیقت است و کلامش نیز عین حقیقت است. پروردگار عالمیان در قرآن مبین می فرماید: " چه کسی از خداوند متعال راستگوتر است" (سوره نساء) باز در جای دیگری می فرماید: " اگر حق از هوا و هوس و خواسته های آنان پیروی می کرد آسمان ها و زمین ها و هر آنچه در آنهاست تباه می گردیدند. " (سوره مومنون) پس حق که نامی از نام های خداوند پاک و منزه وتجلی گر شوکت و جلالش است، هرگز امکان ندارد که جلالش را به ستم پیشگان و جنایتکاران بدهد. خداوند متعال در جایی دیگر نیز می فرماید": ای بندگان من ظلم کردن برای خودم را حرام کرده ام و آن را بر شما حرام کردم. پس هرگز به همدیگر ظلم و ستم روا مدارید. "
برادر عزیز پس از این پیشگفتار اینک به بقیه سخنانم گوش کن:
اولا: سخنان دو پهلوی این مرد (ارلی) برای خوانندگان این مصاحبه هویداست و این همان چیزی است که خودت نیز به آن به هنگام پاسخ دادن وی به آن اشاره کردی؛ به نحوی که حتی برای نابینایان نیز عین روز روشن است و آن مشابه همان پاسخ به سخن تو درباره عدم به رسمیت شناختن نتایج انتخابات فلسطین است.

برداشت شما از تروریسیم چیست؟
وی در پاسخ گفت که بر اساس قانون آمریکا جنبش مقاومت اسلامی "حماس" یک سازمان تروریستی است، انگار که قانون آمریکا وحی منزل است و هیچ چیز باطل در آن وجود ندارد. همگان می دانند که این قانون چند گانه برای تامین منافع آمریکایی که بر اساس فلسفه "مصلحت اندیشی" شکل گرفته است وضع شده است و آمریکا این فلسفه را از بدو تاسیسش پذیرفته است و این امر در قتل عام میلیون ها سرخ پوست صاحبان اصلی زمین و همچنین در ارتکاب جنایاتی هولناک نظیر قتل عام دسته جمعی مردم خواه در هیروشیما و خواه در ناکازاکی یا ویتنام یا صومالی یا عراق نمود پیدا می کند. این قانون فقط مصالح و منافع آمریکا را لحاظ کرده است و اگر موضع کسی یا دولتی یا ملتی با مصالح آمریکا در تضاد باشد در آن صورت قانون آنان می گوید که من و پس از من طوفان و این همان چیزی است که مسئولان آنان به این مسئله اذعان می کنند؛ به نحوی آنان اعتراف می کنند که نفط در جهان و تمامی ذخائر آن باید تحت سلطه و سیطره آمریکا باشد و هر کس از این خط قرمز تخطی کند در آن صورت باید آن را از هر سو کوبید.
ثانیا: اگر به این ادعای او توجه کنیم که می گوید حماس یک سازمان تروریستی است و برای نیل به مقاصد و اهداف سیاسی خود، انسان های بی گناه را از دم تیغ می گذراند ـ که اصلا پایه و اساس ندارد ـ پس اگر این ادعا را با جدل پذیرفتیم، آیا قتل عام افراد بی گناه با جنگنده ها و با تانک ها و توپ ها و موشک ها ـ همان بلا و مصیبتی که آمریکا بر سر مردم ویتنام آوردند و در خلال این جنگ هزاران تن انواع بمب را بر سر مردم این کشور ریخت و همین جنایات در افغانستان در این کشور فلک زده و محنت دیده و اکنون ارتکاب این جنایات وحشیانه در عراق فلسطین ـ تروریست دولتی به شمار نمی آید؟
آری! این اقدامات جنایات کشورهای مستبد و ابرقدرت علیه مستضعفان در روی زمین به شمار می رود. پس وای بر کافران آنانی که آیات خداوند را به باد مسخره می گیرند و دست به تعدی و تجاوز می زدند و خداوند متعال در کتابش می فرماید: " در این گیرودار گناهکاران آتش دوزخ را می بینند و می دانند که بدان می افتند، اما محلی نمی یابند که (از دست دوزخ بگریزند) و بدان رو کنند. " (سوره کهف)
ثالثا: از سوی دیگر، گفتن اینکه حماس از قتل عام بی گناهان به منظور نیل به مقاصد سیاسی حمایت می کند آیا این دقیقا همان چیزی نیست که آمریکا در جهان آن را انجام می دهد؟ یا اینکه آمریکا چنین حقی را دارد؟ انگار که آمریکا خداست و همه جهانیان باید بنده ذلیل او باشند؛ بنده ای که باید تسلیم محض و بی چون و چرای قانون آمریکا باشد. شاید این توهم برای گناهکارهای کاخ سفید ایجاد شده باشد. شاید آنان چنین تصوری داشته باشند. خداوند سبحان می فرماید: " در این سرزمین یک خداوند است. " شاید آن هم به گمان این گناهکاران بوش باشد. چه کسی می داند؟! سوال اینجاست که اگر بوش بخواهد در روی زمین خدایی کند، آیا قصد دارد که با دوز و کلک و خونریزی این کار را انجام دهد.
یا اینکه می خواهد دولت آمریکا ـ که جهانیان را امروزه اداره می کند و فقط دو سال از مدت حکومتش مانده است ـ شایستگی رهبری و هدایت جهان ما را پیدا کند. نخستین شرط یک چنین رهبری این است که باید از عدالت آسمانی الهام گرفته باشد که در هدایت اهل زمین نمود پیدا می کند به وسیله تورات و انجیل و درک صحیح و فهم عمیق از قرآن" نه آن چه را که با فهم خودش رواج می دهد یعنی تورات و انجیل که دلهایشان را از کینه و دشمنی و عداوت به نبی مکرم اسلام (ص) و خاندانش مالامال کرده است و آن هم به خاطر یاران حضرت موسی و عیسی (ع) در تبیین حقایق و هدایت خلقت و باطل ستیزی و گستراندن نعمت های خداوند به تمامی بندگانش" (مراجعه شود به کتاب مبارزه دینی امام محمد غزالی)
عدالت آسمانی که به آن اشاره کردیم هرگز اجازه نمی دهد که خون بی گناهان به خاطر ثروت ـ هر اندازه هم زیاد باشد ـ ریخته شود. حرمت و ارزش جان انسان از هر چیزی بالاتر است؛ به ویژه اینکه این انسان خدامحور و خداجو باشد. خداوند متعال می فرماید: " به همین جهت بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که متجاوز کشته شود چرا که هر کس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در زمین بکشد چنان است که گوئی همه انسان ها را کشته است. " (سوره مائده.) تا اینجا ای آمریکایی ها! این شماها بودید که با همدستی و توطئه شیطان ها هزاران نفر را در عراق به خاک و خون کشیدید.
این انسان های بی گناه و ارواح طیبه زنان و کودکان و سالمندان و پیران و جوانان از دست شماها به درگاه احدیت شکوه برده اند و از خداوند جبار می خواهند تا انتقام خونشان را از شما بگیرند. حضرت محمد مصطفی (ص) در حدیثی می فرمایند: "خداوند به ستمکاران آن قدر مجال می دهد تا آنان را به عذاب خویش گرفتار سازد. " کافران (و بی دینانی که ایمان را فروخته و کفر را خریداری کرده اند) گمان نبرند که اگر به ایشان مهلت می دهیم (و وسایل رفاه دنیوی برایشان مهیا میداریم و بر عمرشان می افزائیم) به صلاح آنان است بلکه ما به ایشان فرصت می دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند و در آخرت به عذاب شدیدی دچار آیند) بی گمان برای آنان عذاب خوار کننده ای است. (سوره آل عمران)
اولین کاری که باید تصمیم گیرندگان و بازیگران عرصه سیاسی آمریکا بدان عمل کنند، این است که با بهره گیری از تجربه نه با توسل به زور و قوه قهریه، جلوی خونریزی را در عراق بگیرند. مگر این رئیس جمهور آمریکا نبود که با تمامی توانش اصرار داشت تا به کشوری که نسبت به فرهنگ و تاریخ مردم آن کشور بیگانه است تعدی و تجاوز کند؟
نباید افراد و مسئولانی که هنوز به بلوغ و پختگی سیاسی نرسیده اند و بسیاری از مردم آمریکا این افراد را به عنوان بچه به شمار می آورند، تصمیم تجاوز و تعدی به کشوری را اتخاذ کنند که کشورهای بزرگی نظیر آمریکا روی آن حساب باز کرده اند.
به یگانگی خداوند متعال سوگند که من به ملت آمریکا احترام قائلم و بارها به این کشور و صفای باطن این ملت را لمس کرده ام و نسبت به آینده تمدن عظیم آمریکا که آن را به واسطه نبوغ چهره های علمی و زنانش به جهانیان صادر کرده، نگرانم. اما با تاسف هر چه تمامتر می گویم، هر آمریکایی که به محله تصمیم گیری می رسد بنا به دلایلی منجمله اعمال فشار برخی دستگاه های نظارتی نمی تواند پاره ای از امور و مسائل را در تصمیم سازی های خود منظور کند. این سیاستمدار تصور می کند که مصلحت آمریکا در این است که فلان تصمیم را اتخاذ کند که در ظاهر با منافع عالی آن همسویی دارد و شاید این امر نزد این افراد از منظر منافع مادی زودگذر صواب باشد، ولی سنت هستی که خداوند آن را بنیان نهاده است و آن را مایه و ضامن حفظ و تداوم این هستی قرار داده است ایجاب می کند که خودپسندی که به ظلم و سرکشی و قهر و جبروت منجر می شود ـ همانطوری که این وضعیت در سیاست های کنونی آمریکا حاکم است ـ نتیجه آن حتما باید فنا و نابودی باشد. خداوند متعال در این باره می فرماید: " شما (که با پیمان بستن به نام خدا تعهدی را می پذیرید به عهد خود وفا کنید و همانند آن زنی نباشید که به سبب دیوانگی، رشته خود را بعد از تابیدن از هم وا می کرد. " سوره نحل تاریخ بشریت بر این واقعیت روشن گواه است و به باور بنده هنور فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی سابق از خاطره آمریکا پاک نشده است. آخرین اشتباه تاریخی آن تجاوز به خاک افغانستان بود و در حال حاضر نیز در گرداب عراق گرفتار آمده است. ناظران بر این باورند که گرفتار شدن آمریکا در باتلاق عراق آن را کامل از خاور میانه خارج خواهد کرد همانگونه که فرانسه و انگلیس را پس از تجاوز به مصر از آن خارج کرد.