سیاست خارجی آمریکا، گروگانی برای اسرائیل

باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا، با حماقت‌هایش استقلال این کشور در عرصه سیاست خارجی را به رژیم صهیونیستی واگذار کرده است.
اگر بگوییم از سر‌گیری مذاکرات سازش میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین تاکنون هیچ نتیجه‌ای در پی نداشته است، اغراق نکرده‌ایم. مقام‌های رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین سال‌هاست این مذاکرات را ادامه داده‌اند اما نتوانسته‌اند هیچ وقت به سازش مورد نظر خود دست پیدا کنند.
همانطور که انتظار می‌رفت، رئیس‌جمهوری آمریکا در تلاش برای تشویق رهبران رژیم صهیونیستی به‌منظور حمایت از پیش‌شرط ساده مذاکرات شکست خورد. اوباما قصد داشت با استفاده از این مسئله نشان دهد روند صلح خاورمیانه به آرامی در جریان است و در نهایت با موفقیت روبه‌رو می‌شود اما در این راه ناکام ماند. واشنگتن قصد داشت با از سرگیری این مذاکرات نشان دهد که بار دیگر دیپلماسی آمریکا به خاورمیانه بازگشته است اما این بار هم ماجراجویی‌های سیاسی این کشور در منطقه خاورمیانه با بن‌بست روبه‌رو شد.اوباما برای اینکه بتواند آبرویش را حفظ و از شکست خوردن دولت خود جلوگیری کند، وعده مشوق‌های امنیتی و دیپلماتیک گسترده‌ای را به مقامات رژیم صهیونیستی داد. در عوض رئیس‌جمهوری آمریکا از مقام‌های رژیم صهیونیستی درخواست کرد که مهلت توقف موقت شهرک‌سازی‌‌ها را تنها 60روز دیگر تمدید کنند. اوباما می‌خواست وقت کافی داشته باشد تا با استفاده از این فرصت به دست آمده، شاید بتواند شکست حزب دمکرات در انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا را کمرنگ کند.
براساس مقاله «دیوید ماکوفسکی» از مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن، افشای نامه‌ای که اوباما برای نتانیاهو نوشت، نشان می‌دهد سیاست خارجی آمریکا مانند گروگانی است که اسیر دیکتاتورهای صهیونیست شده است. براساس پیشنهاد مطرح شده از سوی اوباما، واشنگتن دیگر هیچ‌گونه درخواستی از رژیم صهیونیستی مبنی بر توقف شهرک‌سازی‌ها در سرزمین‌های اشغالی در آینده مطرح نخواهد کرد و تضمین می‌کند هرگونه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را که با مذاکرات سازش ارتباط دارد تا مدت یک سال وتو کند. دولت اوباما وعده‌های زیادی به مقامات تل‌آویو داده است اما یکی از این وعده‌ها بسیار سخاوتمندانه است! گزارش‌ها نشان می‌دهد آمریکا اعلام کرده است که نیازهای امنیتی اسرائیل را همانطور که توسط دولت نتانیاهو تعریف شده است، تأمین می‌کند. مقامات تل‌آویو از آمریکا خواسته‌اند که ارتش رژیم صهیونیستی برای همیشه در بخش شرقی کرانه باختری و در طول مرز با اردن حضور نظامی داشته باشد.
اوباما در حقیقت نفوذ کشورش را در قبال کسب منافع سیاسی ناچیز، در اختیار صهیونیست‌ها قرار داده است و این موضوع شکست بزرگی برای او به‌حساب می‌آید. مردم آمریکا از اینکه اوباما برای دستیابی به اهداف شخصی و سیاسی حزب دمکرات، منافع ملی کشورشان را قربانی کرده اند، بسیار ناراحت و عصبانی هستند. اوباما به ارتش رژیم اشغالگر قدس اجازه داده است فقط در برابر توقف موقت 60 روزه شهرک‌سازی‌‌ها، در سرزمینی که به مردم فلسطین تعلق دارد، همیشه حضور نظامی داشته باشند که اقدامی غیرقانونی است و بذل و بخششی از جیب فلسطینی‌ها به حساب می‌آید.
علاوه بر این، حضور نظامیان صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی، نقض آشکار قوانین بین‌المللی است. نامه‌ای که اوباما برای نتانیاهو نوشت را می‌توان همانند «بیانیه بالفور» سال 1917 قلمداد کرد.به موجب این بیانیه «آرتور جیمز بالفور» وزیرخارجه وقت انگلیس نامه‌ای به «لرد روچیلد» رئیس فدراسیون صهیونیست انگلستان نوشت و موافقت خود را با تأسیس کشوری برای صهیونیست‌ها در فلسطین اعلام کرد. براساس این بیانیه، دولت انگلیس در آن زمان به گروهی از صهیونیست‌های اروپایی، وعده تأسیس کشورشان را در سرزمین فلسطین داده بود، این در حالی بود که دولت انگلیس و صهیونیست‌ها به هیچ وجه حق ادعای مالکیت یا قیمومیت سیاسی بر سرزمین فلسطین را نداشتند.
اوباما در سفری که ژوئن 2009 میلادی به قاهره داشت، سخنانی احساساتی بیان کرد که عنوان آن «شروعی تازه» بود اما یک سال و چند ماه بعد او به محدودیت‌های سیاسی کشورش در قبال رژیم‌صهیونیستی پی برد.
در پی مشخص شدن این واقعیت، اوباما و مشاورانش را می‌توان مانند تاجران ضعیفی تصور کرد که باید با یک جهانگرد مغرور و بی‌احساس دادوستد کنند. رئیس‌جمهوری آمریکا فقط به مقداری زمان احتیاج داشت اما نتانیاهو مرتب در حال چانه‌زدن با اوباما بود تا مطمئن شود که قبل از فرارسیدن 2 نوامبر و برگزاری انتخابات میان دوره‌ای کنگره، حداکثر کمک‌ها و امتیازها را از واشنگتن دریافت خواهد کرد. رژیم صهیونیستی مرتب در حال یافتن راه‌های دیگر است تا از تمام آنها به‌عنوان اهرم فشار بر آمریکا استفاده کند و منافع خودش را پیش ببرد.
همچنین، مقام‌های رژیم صهیونیستی به خوبی می‌دانند که در موقعیت‌هایی مانند انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا، واشنگتن در مقابل درخواست‌های آنها از خودش نرمش نشان می‌دهد و بی‌چون و چرا برای به دست‌آوردن حمایت لابی صیهونیستی، خواسته‌های این رژیم را برآورده می‌سازد. تل‌آویو هم تمام تلاشش را می‌کند تا از موقعیتی که برای دولت اوباما به‌وجود آمده به نفع خود حداکثر بهره‌برداری را بکند. از سوی دیگر، نتانیاهو سعی دارد تا با نشان دادن چراغ سبز برای ساخت غیر‌قانونی صدها واحد مسکونی جدید در بیت‌المقدس شرقی، طرفداران راستگرایش در حزب لیکود را تحت‌تأثیر قرار دهد و بر آنها اعمال نفوذ کند. واقعیت این است که نتانیاهو رئیس‌جمهوری آمریکا را همیشه تحقیر می‌کند و از این کارش هم راضی و خشنود است.
لوایح جدید نژادپرستانه توسط دولت تصویب شده است و قرار است در پارلمان رژیم صهیونیستی(کنست) طبق برنامه به رأی گذاشته شوند. یکی از این موارد لایحه «سوگند وفاداری به اسرائیل» به‌عنوان یک کشور یهودی و دمکراتیک است. بسیاری از کسانی که یهودی نیستند باید این سوگند را ادا کنند، در غیراین صورت حقوق شهروندی خود را از دست می‌دهند. این قانون از هر لحاظ غیردمکراتیک است و بیشتر جمعیت فلسطینی‌های مسلمان و مسیحی را هدف قرار داده است که بومیان آن سرزمین به‌حساب می‌آیند. تصویب این لوایح به معنی آن است که رژیم صهیونیستی قصد دارد هر کاری را که برای حفظ موجودیت خودش ضروری می‌داند انجام دهد. تصویب این لایحه نژادپرستانه به پیروزی احزاب دست راستی رژیم صهیونیستی در انتخابات پارلمانی آینده کمک بسیار زیادی می‌کند.
این در حالی است که دیگر بسیاری از کارشناسان، حرف‌های کمی درباره محمودعباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین برای گفتن دارند. عباس از هیچ قدرت و نفوذ سیاسی برخوردار نیست و فقط می‌تواند کارهایی را انجام دهد که به وی دستور داده باشند. با وجود اینکه محمودعباس تهدید کرده است که استعفا می‌دهد و برای همیشه با زندگی سیاسی‌‌اش خداحافظی می‌کند اما واقعیت این است که کمتر کسی به حرف‌های او گوش می‌دهد و از احتمال استعفایش نگران است. این در حالی است که عملکرد همیشگی رژیم صهیونیستی همچنان ادامه دارد؛ بولدوزرهای این رژیم همچنان مشغول تخریب خانه‌های مردم فلسطین، منابع کسب درآمد و کشتزارهای آنها هستند. رژیم صهیونیستی گسترش شهرک‌های غیرقانونی را همچنان ادامه می‌دهد. آمریکا که خودش را طرفدار صلح خاورمیانه می‌نامد توسعه شهرک‌های صهیونیستی را هیچ وقت به‌طور قاطع محکوم نکرده است. بدتر از همه اینکه، مقام‌های آمریکایی در واقع با دلارهایشان این نمایش سیاسی را سازمان‌دهی و در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند. اکنون تخریب خانه‌های مردم فلسطین در کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی با استفاده از پول‌های آمریکا انجام می‌شود. این موضوع نشان می‌دهد که سیاست واشنگتن در زمینه تحقق صلح خاورمیانه، با شکست سختی مواجه شده است.