احزاب صهیونیستی

سیاست اسرائیل همیشه از هم گسیخته توصیف شده است. این امر ناشی از وجود جریانات مختلف صهیونیستی است که همه احزاب به جز حزب کمونیست و احزاب عرب بدان ابراز وفاداری می کنند و با سیستم انتخابات نسبی نیز تشدید شده است. از 1996 به این طرف رأی دهندگان اسرائیلی می توانند هر نخست وزیری را که مناسب بدانند حتی اگر وابسته به حزب آنها نباشد انتخاب کنند و درعین حال هنگام انتخاب اعضای مجلس اسرائیل، (کنست) در فراکسیون سیاسی خود باقی بمانند. براین اساس، هنگامی که «ایهود باراک» با 7/55درصد آراء به نخست وزیری برگزیده شد، ائتلاف «یک اسرائیل» او فقط 20درصد آرا را داشت.
تفرقه و چند دستگی در سیاست اسرائیل آنگاه نمایان شد که در رقابت های انتخابات 17می 1999 نزدیک به 30حزب شرکت جستند. از این میان 15حزب توانستند نمایندگانی را به مجلس جدید اعزام دارند (در انتخابات قبل احزاب راه یافته به پارلمان 11حزب بود).
احزاب قومی 38کرسی کسب کردند و این درواقع به معنای یک سوم از مجموع 120نماینده منتخب است (در انتخابات قبل این تعداد 26کرسی بوده است). احزاب مذهبی 27کرسی را در اختیار گرفتند (23کرسی در انتخاب قبل). جنبش های مخالف «فشار و سلطه مذهبی» 16کرسی را به دست آوردند (9کرسی در انتخابات پیشین).

چپ های اسرائیل
حزب کارگر: این حزب که در سال 1930 تأسیس شد، تا انتخابات 1977 بر دولت اسرائیل حاکم بوده است؛ در این تاریخ لیکود برنده انتخابات می شود. این حزب اصلاح طلب مدافع اتحاد با انگلیس، از زمان استقرار دولت اسرائیل، به تدریج نفوذش را از دست داد و نهایتاً در 1977 از قدرت کنار رفت. تا آن تاریخ اعضای آن هم پست ریاست جمهوری و هم پست نخست وزیری را در اختیار داشتند. 15سال تمام طول کشید تا حزب کارگر مجدداً قدرت را به دست گرفت. در سال 1992 این حزب با حمایت حزب سکولار «صلح» (مرتز» در انتخابات برنده شد. این حزب با کسب 10کرسی در انتخابات 1999 همچنان موقعیت خود را حفظ کرده است.
در آخرین انتخابات، حزب کارگر سفارادایم (به رهبری دیوید لوی) با جنبش پیشرو مذهبی «میمد» ائتلاف کرد و «یک اسرائیل» را پدید آورد؛ اما با از دست دادن 8کرسی، فقط 26کرسی پارلمان را صاحب شد؛ حال آنکه قبل از آن 34کرسی داشت.
حزب مرکزی و اتحادیه های صنفی از ائتلاف «یک ملت» توانستند نمایندگانی به پارلمان واردکنند و به ترتیب 6و 2کرسی در کنست به دست آوردند.
شینوی(تغییر): حزب جدیدی به رهبری روزنامه نگار «تومی لاپید»، که رهبری یک مبارزه تهاجمی افراطی ضدخاخامی را برعهده داشت، توانست توفیق چشمگیری به دست آورد و 6کرسی را در کنست تصاحب کند.
حزب کمونیست: این حزب که در سال 1992 تأسیس شد، ضدصهیونیستی است و تنها حزبی است که هم یهودی ها و هم عرب ها در آن عضویت دارند. این حزب از ابتدا مدافع نظریه دولت فلسطینی بوده است و هیچگاه نتوانسته است 5درصد آرای انتخاباتی را به دست آورد. بیشتر آرای آن متعلق به رأی دهندگان عرب است. این حزب محرک جبهه دموکراتیک برای صلح و مساوات (هاداش) است که در مجلس اخیر 3کرسی دارد.
احزاب عرب: «جنبش پیشرو اعراب اتحاد دموکراتیک ملی» در انتخابات 199 دو کرسی کسب کرد و اتحاد حزب دموکراتیک عربی (ائتلاف اسلامی) در سال 1996 توفیق قبلی در صحنه سیاسی اسرائیل را تکرار کرد و پنج کرسی به دست آورد. جنبش صلح: این جنبش که طی جنگ لبنان پدید آمد، متشکل از ائتلاف «اکنون صلح»، کمیته ضدجنگ در لبنان و تشکیلات سربازان «یش گوول» است. جنبش صلح را گروه اقلیتی در احزاب اصلی جناح چپ حمایت می کنند. این جنبش بار دیگر از انتفاضه فلسطین حمایت کرد، اما در طول مذاکرات صلح ساکت ماند.

راست اسرائیل
لیکود: این حزب در سال 1973 از اتحاد دو بخش اصلی جناح راست اسرائیل، یعنی تجدیدنظرطلبان صهیونیست (تحت رهبری نخستین رهبر جناح راست اسرائیل، مناخیم بگین) و لیبرال ها شکل گرفت. لیکود در 1977 قدرت را به دست گرفت و در 1992 از قدرت کنار رفت. در 29 می 1996 این حزب به واسطه اتحاد با حامیان «اسرائیل بزرگتر»، جنبش گشر ( که آن را از آرای یهودیان شرقی بهره مند ساخت)، حزب بسیار دست راستی «تسومت» و احزاب افراطی بنیادگرای مذهبی اشکنازی و سفارادی در انتخابات پیروز شد. اما در سال 1999 لیکود با شکست وحشتناکی رو به رو شد و 13 کرسی خود را در پارلمان از دست داد. این حزب اینک در کنست 19 نماینده دارد.
احزاب روسی: جماعت روس را دو حزب دست راستی اسرائیل: «بعالیا»، تحت رهبری «ناتان شارانسکی» (عضو دولت ایهود باراک) با 6 کرسی و «اسرائیل بیت نو»، که راه خود را در مجلس با 4 کرسی باز کرده است، نمایندگی می کنند.

راست افراطی
اعتراض به توافقات کمپ دیوید، که دوره ای از بحران اقتصادی و اجتماعی را به دنبال داشت، به ظهور جناح راست افراطی فعالی در اواخر دهه 1970 منجر شد.
بهترین معرف این گروه «خاخام مایرکاهان» رهبر حزب کاخ بود، که از 1984 تا 1988 عضو کنست بود. در این سال دیوان عالی او را از کاندید شدن برای انتخابات منع کرد. رهبر حزب کاخ رسماً هدف خود را «اخراج همه اعراب از اسرائیل بزرگ» اعلام کرد. کاهان در نوامبر 1990 در نیویورک به قتل رسید و حزب او بعد از کشتار الخلیل در 25 فوریه 1994 غیرقانونی شناخته شد. اما ترس از انتفاضه و دورنمای یک دولت فلسطینی موجب گرایش تعداد زیادی از رأی دهندگان اسرائیلی به ایده اخراج فلسطینیان شده است.
اخراج اعراب اینک از سوی دو جنبش طرفداری می شود: «تحیا» (تجدید حیات) و «مولدت» (میهن). مولدت با پسر بگین، «بنی»، رابطه همکاری دارد. حزب اتحاد ملی حاصل این همکاری بود که در انتخابات 1996 شکست تکان دهنده ای خورد و فقط چهار کرسی در مجلس اسرائیل به دست آورد.
تزومت (جنبش احیای صهیونیسم) خود را از ایده اخراج فلسطینیان برکنار داشته و یک حزب سکولار است. این جنبش در 1996 به لیکود پیوست و 5 کرسی در پارلمان به دست آورد، اما در مجلس فعلی نماینده ندارد.

احزاب مذهبی
پشتیبانی از احزاب مذهبی در سال های اخیر زیادتر شده است. دو حزب بنیادگرای افراطی شاس و یهودیت متحد توراتی اینک رقم بی سابقه 22کرسی را در کنست در اختیار دارند و علاوه بر آنها، حزب ملی مذهبی 5 کرسی دیگر دارد.
قوانین مذهبی بر همه جنبه های زندگی روزانه مردم اسرائیل تأثیر می گذارد. این خاخام ها هستند که درباره دادن تابعیت، ازدواج، طلاق و محتوای دروس مدرسه تصمیم می گیرند. جوانه حمایت انتخاباتی از احزاب مذهبی که در 1988 زده شد، الزامات مذهبی تحمیل شده بر اتباع اسرائیلی را افزایش داد، رعایت شدید وتحت نظارت سبت، اعطای کمک به مؤسسات مذهبی، معافیت دانشجویان حوزه های دروس مذهبی خاخامی از خدمت نظام وظیفه از جمله آنهاست.
در فوریه 1999، 250هزار مرد سیاه پوش (خاخام) علیه دیوان عالی دست به تظاهرات زدند و آن را متهم ساختند که با انحصار مذهبی بنیادگرایی افراطی به مناقشه برخاسته است.
شاس: در ظرف 14 سال شاس با 17 نماینده در کنست (7نماینده بیشتر از دوره قبل) و وزیرانی در کابینه باراک به سومین حزب بزرگ اسرائیل مبدل شده است. این حزب از آن دسته خاخام های سفارادی تشکیل یافته است که نخواسته اند در مقابل اشکنازی ها نقش دوم را داشته باشند و تشکیلات خود را با بهره برداری از نارضایی ها وناراحتی های قومی توسعه بخشیده اند. اعضای شاس را عمدتاً بنیادگرایان افراطی یهودی شرق، بخصوص مغرب تبارها (اروپای شرقی) که در 1984 به دلیل تبعیض از جنبش مذهبی اشکنازی کنار کشیده اند، تشکیل می دهند. آنها ظرف چند سال کنترل را از دست حزب قدیمی خود از نظر تعداد اعضا و حمایت انتخاباتی در ربودند. «آریه دری»، رهبر اصلی سیاسی شاس، متهم به فساد شده است، رهبر روحانی حزب، «خاخام عودیایوسف» است، که پیش از این رئیس سفارادی و خاخام اسرائیل بود.
رهبران شاس در بهره برداری از رقابت میان دو حزب اصلی به نفع خود بسیار ماهر بوده اند. برای مدتی آنها از «اسحاق رابین» و توافقات «اسلو» حمایت کردند. بعد، درحالی که به حمایت زبانی از مذاکرات صلح ادامه می دادند، به «بنیامین نتانیاهو» کمک کردند، که در قدرت باقی بماند. شاس از حل و فصل اختلافات در سرزمین های اشغالی حمایت نمی کند، مگر درمورد غرب بیت المقدس.
ائتلاف یهدوت هاتوره (یهودیت متحد تورات) از دو جنبش اصلی اشکنازی تشکیل شده است: اگودات اسرائیل (انجمن اسرائیل) و دگل هاتوره (پرچم تورات). اولی جنبشی بنیادگرای افراطی و حزبی غیرصهیونیستی است که قبلاً شیوه سیاسی و معتدلی را دنبال می کرد، اما در دهه 1980 خط افراطی الحاق سازی سرزمین های اعراب به اسرائیل را درپیش گرفت. رهبران آن هرلحظه ممکن است به اقتضای سیاست و انگیزه های مادی مجدداً به سمت حزب کارگر سوق یابند. دگل هتوره در دهه 1980 از انشعاب میان سلسله های خاخامی در اگودات اسرائیل پدید آمد. هر دو حزب، نظیر شاس بدون مشورت با خاخام های خود هیچ تصمیمی نمی گیرند.
در انتخابات 1999 یهودیت متحد تورات یک کرسی اضافی به دست آورد و مجموع کرسی های آن به پنج رسید.
حزب ملی مذهبی (مفدال) یک حزب مذهبی صهیونیستی است که قبلاً شیوه مذهبی- سیاسی معتدلی داشت. میانه روها در این حزب بعد از جنگ شش روزه در ژوئن 1967 تعدادشان تقلیل یافت. از آن پس مفدال موضع تند ملی گرایانه ای درپیش گرفت. این حزب از ایده «اسرائیل بزرگتر» با هدف توسعه مناطق مسکونی و الحاق دائمی سرزمین های اشغالی به اسرائیل حمایت می کند. این حزب درباره توافق اسلو نظر مخالف دارد و از زمان انعقاد آن تاکنون برای لغو آن توافقات می کوشد. این حزب در انتخابات گذشته از افزایش محبوبیت دیگر احزاب بنیادگرای افراطی متضرر گردید. در این انتخابات 4کرسی از کرسی های این حزب در پارلمان کاسته شد و تعداد آن به 5کرسی رسید.
بلوک مؤمنان (گوش آمونیم). این جنبش متشکل از مهاجران افراطی مدعی میراث معنوی خاخام تزوی یهوداکوک است، کسی که برای نخستین بار موعود باوری یهودی را با ملی گرایی ترکیب کرد. اعضای جوان این جنبش د رمدارس خصوصی مذهبی تعلیم می بینند و درآن جا ضمن آشنایی باکتاب مقدس؛ آموزش کار با اسلحه نیز می بینند. این جنبش در پارلمان اسرائیل نماینده ندارد.