اسرائیل منتظر الگوى غزه در کرانه باخترى باشد / گفت و گو با اسدالله اطهرى

ارتش رژیم صهیونیستى چند هفته پیش آخرین نظامیان خود را از نوار غزه خارج کرد و بدین ترتیب، حضور ۳۸ ساله آنان در منطقه پایان یافت. هرچند این نیروها خارج شده اند، اما اخبار حکایت از آن دارد که صهیونیست ها همچنان از هوا و دریا منطقه را در کنترل خود دارند. به رغم این حرکت که ناشى از مقاومت ملت فلسطین بوده است، سؤالات متعددى مطرح مى شود؛ سؤالاتى که آیا در پس خروج قریب الوقوع نیروهاى اسرائیلى هدف خاصى قرار دارد، آیا اسرائیل مى تواند قابل اعتماد باشد، و این خروج چه تأثیرى در آینده معادلات منطقه خواهد گذاشت و ... در این زمینه با دکتر «اسدالله اطهرى» کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه به گفت وگو نشستیم. متن این گفت وگو در پى مى آید:

* اخیراً شاهد خروج نیروهاى اسرائیلى از غزه بودیم. ارزیابى شما از این اقدام اسرائیل چیست؟
- برخى این حرکت را دیپلماسى مى دانند و برخى دیگر، آن را نتیجه مقاومت و مبارزه نیروهاى حماس و جهاد اسلامى و به عبارتى، ملت فلسطین مى دانند. در واقع، مبارزات ملت فلسطین، اسرائیلى ها را مجبور به ترک خاک فلسطین اشغالى کرد. من معتقدم دیپلماسى از یک طرف و مقاومت ملت فلسطین از طرف دیگر، منجر به این حرکت شده چرا که اسرائیلى ها با مردمى طرف بودند که براى آزادى سرزمین خود جانشان را نیز نثار مى کردند. البته تشکیلات خودگردان نیز یک دیپلماسى را برمبناى گفت وگو با غرب دنبال مى کردند که براساس نقشه راه، کمیسیون چهار جانبه بود که در این مسیر مقاومت فلسطینى ها نیز قدرت چانه زنى را به مذاکره کنندگان مى داد و دست آنها را براى کسب امتیازات باز مى کرد.

* آیا شما فکر مى کنید که تحولات اخیر در راستاى همان طرح نقشه راه صورت گرفته است و یا آنکه معادله جدیدى به حساب مى آید؟
- من بعد از نقش دیپلماسى قدرت چانه زنى، فشار آمریکا را مثمر ثمر مى دانم. آمریکا تنها کشورى است که مى تواند براسرائیلى ها فشار آورد تا امتیاز بگیرد.
ازطرف دیگر، مکانیسم حقوقى نیز وجود داشت، چرا که جورج بوش اولین رئیس جمهورى آمریکاست که اعلام کرده که حتماً باید دولت فلسطینى تشکیل شود که این به صورت قطعنامه ۱۵۹۷نیز درآمد. واقعیت آن است که اروپا و روسیه اصلاً محلى از اعراب در خاورمیانه ندارند و در معادلات خاورمیانه از وزن کمى برخوردارند. در واقع، اسرائیلى ها اصلاً اجازه نمى دهند که اروپا در قضایاى فلسطینى ها وارد شود. آنها فقط آمریکا را ترجیح مى دهند و اجازه نمى دهند که اروپا در معادلات خاورمیانه دخالت کند. البته ناگفته نماند که طرح هاى آمریکا در منطقه مهم است. اروپایى ها بر این باور بوده اند که ابتدا باید مسأله فلسطین و اسرائیل حل شود و پس از آن دموکراسى برقرار مى شود. در واقع، همان چیزى که آمریکا در عراق و افغانستان به اجرا در آورد و به قول خودشان از این اقدامات، دموکراسى را تعقیب مى کنند. براى درک این مطلب همین بس که آمریکایى ها در حاشیه اجلاس سالانه مجمع عمومى، یک مجمع خصوصى را تشکیل مى دهند که به صورت غیر دولتى تلاش مى کنند تا در مورد بحث غزه گفت وگو کنند. از طرف دیگر، اسرائیلى ها چنین تصور مى کنند که دیگر نمى توانند منطقه را نگه دارند و از شرایط موجود به تنگ آمده بودند به طورى که در نزد افکار عمومى خود و بین المللى به این امر اذعان داشتند. البته باید اضافه کنم که اسرائیلى ها هنوز از دریا - هوا به طور کامل بر منطقه مسلط هستند و فکر مى کنم سعى دارند تا از این لحاظ، عقب نشینى را همراه با گرفتن امتیاز انجام دهند به عبارت دیگر، یک متر زمین مى دهد و در ازاى آن ۲۰ امتیاز مى گیرد، مانند گفت وگوهایى که با اعراب انجام دادند.

* به نظر شما، این امتیازاتى که خواهند گرفت، کدامند؟
- اینکه گروههاى مقاومت خلع سلاح شوند. اروپایى ها به تدریج، گروههاى اسلامى را در لیست گروههاى تروریستى قرار مى دهند. راه انداختن بحث شین فینى، یعنى بین گروههاى سیاسى - نظامى تفاوت قائل شوند. به طورى که در این مورد اخیر، تلاشهایى نیز از سوى برخى مقامات آمریکایى صورت گرفته است.

* با توجه به مواردى که اشاره کردید، فکر مى کنید اسرائیل تا چه حد قابل اعتماد است و آیا با خروج خود از غزه، برنامه خاصى را دنبال نمى کنند؟
- در سیاست بین الملل، مسأله اعتماد مطرح نیست. بلکه مسأله قدرت هست. هر اندازه فلسطینى ها بتوانند بر اوضاع مسلط تر شوند و از دولتى که کنترل کشور را در دست داشته باشد، برخوردار شوند، موفق تر خواهند بود. اینها موضوعات اساسى است که باید مورد توجه قرار گیرد.
اسرائیل بعد از ۳۸ سال از سرزمین هاى اشغالى غزه خارج شده است آنها به دولتى مقتدر نیاز دارند تا بتوانند در برابر گروههاى رقیب مسلح باشند که این امر امکان پذیر نیست، چون اسرائیل از همه سرزمین هاى اشغالى خارج نشده و کرانه باخترى و قدس شرقى و ... هنوز در اشغال اسرائیلى ها باقى مانده است.
اسرائیلى ها درمورد این مسأله معتقدند که خروج از سایر مناطق بستگى به میزان قدرت آنها در کنترل اوضاع دارد. در آن صورت، در آینده طبق نقشه راه، سایر مناطق را نیز به فلسطینى ها خواهند داد. به عبارتى، مسأله روابط بین الملل، اعمال قدرت و اراده اعمال قدرت است و اگر قدرت داشته باشند، اعتماد نیز به وجود مى آید.

* تا چه حد، اسرائیل حاضر به عقب نشینى از کرانه غربى رود اردن خواهد شد؟
- به خوبى مى دانید که عمده عملیاتى که در غزه صورت گرفت، توسط جوانان کرانه باخترى بود. اگر اسرائیلى ها خودشان کرانه را تخلیه نکنند، مى توانند شاهد همان الگوى غزه باشند، یعنى همان عواملى که باعث عقب نشینى اسرائیل از غزه شد، زمینه عقب نشینى آنان را از کرانه باخترى نیز فراهم مى کند. معادلات داخلى مانند مقاومت، دیپلماسى، جهاد و از خودگذشتگى، فشار اروپا و آمریکا، فشار کشورهاى اسلامى و افکار عمومى بین المللى و مسلمانان زمینه این امر را فراهم خواهد کرد. زمانى الگوى آفریقاى جنوبى مطرح بود. البته مبارزاتى که ملت آفریقا در آفریقاى جنوبى انجام مى دادند مقدارى گسترده تر بود. در مورد رژیم آپارتاید، افکار عمومى آفریقا و قدرتهاى بزرگ فشارهاى بسیار آوردند. لذا این مسأله در اسرائیل نیز رخ خواهد داد، البته، به شرطى که شرایطى ایجاد شود و مبارزین بتوانند براساس همان شرایطى که در آفریقاى جنوبى اعمال شد، کارها را انجام هند.

* عملکرد ابومازن را در تحولات اخیر تا چه حد مؤثر مى دانید؟
- اگر بخواهیم در مورد وزن و اعتبار افراد، نهادهاى قدرت و گروه ها در این مسأله صحبت کنیم، باید گفت که اسرائیلى ها و آمریکا خود بر این اعتقادند که قدرتى که حماس در آنجا دارد، هیچکس ندارد، پس قدرت اصلى، حماس است. البته فرد را نباید حذف کرد و قدرت ابومازن را نیز نباید دست کم گرفت، اما او مانند عرفات، فردى کاریزما نیست، غربى ها، هرچند مى دانند ابومازن، کاریزما نیست، اما روى آن تبلیغ مى کنند، چون او را ترجیح مى دهند. زیرا او فردى است که از طریق انتخابات برگزیده شده است و مورد اعتماد فلسطینیان نیز قرار دارد. به هر حال، قدرت اصلى در فلسطین، حماس و در بخش نهادهاى قدرت نیز ابومازن است. اما در اینجا در پاسخ به این نکته که چه کسى این عقب نشینى اسرائیلى ها را به نفع خود مصادره خواهد کرد باید گفت که این فلسطینى ها بودند که دست به دست هم دادند و اسرائیلى ها را از غزه خارج کردند.

* فکر مى کنید از سرگیرى مذاکرات صلح نتیجه اى خواهد داشت؟ با توجه به اینکه اسرائیلى ها شرایط مذاکرات صلح فراگیر را در انهدام جنبش حماس و جهاد اسلامى مطرح مى کنند؟
- ممکن است زمانى این اشتباه صورت گیرد یعنى برخى در صحنه فلسطین وارد شوند و آنها را خلع سلاح کنند. این اشتباه مسلمى خواهد بود که صورت مى گیرد و شاید مردم بى دفاع فلسطین را در برابر نیروهاى نظامى اسرائیل قرار دهد. اگر مذاکرات ادامه یابد، هیچ راهى جز ترک سرزمین هاى اشغالى توسط اسرائیل وجود ندارد. اسرائیلى ها نشان دادند بدون مقاومت ملت فلسطین حاضر به خروج از سرزمین ها نیستند. از ابتداى تأسیس اسرائیل آنها ثابت کرده اند که زبان زور را بیشتر مى فهمند، اما اگر از سرزمین ها خارج شوند، شاید مذاکرات به جایى برسد. نظام هژمونیک خواستار عقب نشینى اسرائیل از سرزمین اشغالى است و رئیس جمهورى آمریکا نیز به این نکته تأکید کرده است. اسرائیلى ها اگر صادق باشند، باید شهرکهایى را که در کرانه باخترى ساختند و اقداماتى که در مورد یهودى کردن قدس انجام مى دهند، کنار بگذارند، چرا که اینها در مواردى هستند که روند تشکیل دولت مستقل فلسطینى را دشوار مى کند. من معتقدم که اسرائیلى ها نمى توانند وضع موجود را ادامه دهند، چون هزینه آن در ابعاد سیاسى - اقتصادى- امنیتى و انسانى بسیار خواهد بود و آنها را دچار دردسر خواهد کرد.

* خروج نیروهاى اسرائیلى از غزه چه تأثیرى در معادلات منطقه اى گذاشته است و یا خواهد گذاشت؟
- اسرائیل در پى این حرکت، برخى تحرکاتى را که با برخى از کشورها داشت، آشکار کرد به عنوان مثال، اسرائیلى ها اعلام داشتند که قریب به ده سال است که با پاکستانى ها مراوده داشته اند. از طرف دیگر، ترکیه کشورى است که نقش سفارتخانه اش را ایفا و باب مذاکره با اسرائیل را براى کشورها فراهم مى کرد. به نظر مى رسد که به مرور، قبح روابط با اسرائیل در حال فرو ریختن است. هرچند «عمر و موسى» دبیر کل اتحادیه غرب اظهار داشته است که کشورهاى عربى به شرط پاى بندى اسرائیل به قطعنامه هاى شوراى امنیت سازمان ملل متحد و کمک به روند صلح و برپایى کشور مستقل فلسطینى به پایتختى قدس، آماده بهبود مناسبات خود با اسرائیل هستند، اما در عین حال، توافقنامه اى را امضا کرده بودند که تماماً در حال آشکار شدن است و اینها مواردى است که ملت ها را در برابر دولتها قرار خواهد داد. البته فراموش نکنیم که اسرائیل با خروج از غزه، امتیاز عضویت در شوراى امنیت را خواستار شده است و آمریکا نیز از آن حمایت مى کند. به نظر مى رسد که شکاف عظیمى در جبهه عرب در حال وقوع است.

* فکر مى کنید مشکلات آتى فلسطینیان چه مواردى خواهد بود؟
- بطور قطع، آنها با مشکلاتى مواجه خواهند شد، اما حمایت اعراب - جهان اسلام، افکار عمومى بین المللى، نخبگان عدالتخواه و قدرت هاى بزرگ و هژمون مى توانند در این جهت مؤثر باشد، اما قبل از هرچیز، فلسطینیان باید برخود اتکا و اصل دفاع از خود را دنبال کنند. بدین ترتیب مى توانند موفق باشند. اگر تجزیه اى رخ ندهد و الگوى شین فینى را نخواهند اعمال کنند الگوى آفریقاى جنوبى جهت دستیابى به قدرت و بازگشت مهاجران و دستیابى به اهداف مى توانند مؤثر باشد.

* نقش سازمان ملل متحد و سایر نهادهاى بین المللى را در این برهه زمانى چگونه مى بینید؟
- قدرتهاى بزرگ و سازمان ملل متحد باید به عنوان یک میانجى عمل کنند و طرفدار صلح و امنیت باشند. لذا در این راستا مجمع عمومى، یعنى جامعه مدنى بین المللى، مى تواند نقش مهمى را ایفا کند و تریبونى براى بیان افکار و عقاید آنها باشد. آمریکا نیز اگر به راستى به دنبال آرامش و امنیت است، باید با اعمال فشار، مکانیسم حقوقى را اعمال کند تا اسرائیلى ها سرزمین هاى اشغالى را ترک کنند.