تثبیت حاکمیت رژیم صهیونیستی، مهم ترین هدف نقشه راه / گفت و گو با اسامه حمدان

اسامه حمدان نماینده جنبش مقاومت اسلامی حماس  در لبنان مشارکت این جنبش در هر فعالیت سیاسی را که مرجع آن توافق نامه های اسلو باشد، رد و تأکید کرد که سلاح غیرقانونی سلاحی است که برای سرکوب ملت فلسطین و مقابله با مقاومت این ملت از آن استفاده می شود. وی افزود که جنبش حماس بر ادامه مقاومت و مبارزه تأکید می کند و سلاح هایش تنها به سوی اشغالگران نشانه می رود. این عضو حماس خاطر نشان کرد که جنبش حماس در گذشته طرح هایی را برای آتش بس ارائه کرده است. حمدان اظهار داشت که گفتگوی گروه های فلسطینی به صورت های مختلف ادامه خواهد یافت. این مذاکرات بیش تر دو جانبه است و گروه های فلسطینی با هم روابط نزدیک و تنگاتنگی دارند و در زمینه های مختلف با هم همکاری می کنند. حمدان در ادامه افزود که حکومت آمریکا با ارائه طرح ها و راهکارهای پی در پی با هدف تحت تأثیر قرار دادن مواضع طرف فلسطینی در تلاش است تا حق بازگشت آوارگان را ملغی کند. نماینده حماس در لبنان تأکید کرد که اعلام ترسیم دوباره نقشه خاورمیانه به معنای تغییر نقشه فرهنگی و فکری و مناسبات اجتماعی جوامع مختلف منطقه است.

موضع جنبش مقاومت اسلامی حماس در خصوص حکومت جدید تشکیلات خودگردان فلسطین و نظر شما در مورد عدم مشارکت گروه های مختلف فلسطینی در این حکومت چیست؟
درباره حکومت جدید تشکیلات خودگردان فلسطین باید گفت که موضع ما در خصوص توافق نامه های اسلو که زیربنای تشکیل این حکومت است، شفاف و آشکار است. ما بارها اعلام کرده ایم که جنبش حماس در هیچ گونه فعالیت سیاسی که مرجع آن این گونه توافق نامه ها باشد، شرکت نخواهد کرد. البته این مسأله مانع برقراری روابط حسنه با این حکومت و کمک به فعالیت های خدمت رسانی آن نمی شود.
عدم مشارکت گروه های فلسطینی در حکومت تشکیلات خودگردان به مخالفت این گروه ها با شرکت در هر حکومتی که بر اساس اسلو و نقشه راه تشکیل شود، بر می گردد. همسو نبودن این طرح ها و توافق نامه ها با آرمان ملت فلسطین از یک طرف، و شرایط به وجود آورنده حکومت ابو مازن از طرف دیگر، علت مخالفت گروه های فلسطینی با مشارکت در این حکومت است. این گروه ها از حیث مبدأ هیچ مخالفتی با مشارکت در حکومت ندارند اما چون عوامل دخیل در شکل گیری تشکیلات خودگردان با آرمان و مسأله فلسطین هماهنگی ندارند، این رویه را در پیش گرفته اند.

اخیراً شایع شده است که افسران آمریکایی عناصر امنیتی سازمان اطلاعاتی جدید تشکیلات خودگردان را برای مبارزه با تروریسم آموزش می دهند، تأسیس این سازمان را چگونه ارزیابی می کنید؟
اولاً: پر واضح است که این سازمان به درخواست صهیونیست ها و تحت فشار آمریکا تأسیس شده است. به این معنا که این سازمان امنیتی بر اساس تعریف آمریکا و رژیم صهیونیستی از تروریسم فعالیت می کند.
ثانیاً: شایسته بود که دست اندرکاران این سازمان، تصوری از نقش سازمان های امنیتی در حمایت از ملت فلسطین در برابر حملات رژیم صهیونیستی و مبارزه با نفوذ دشمن در جامعه فلسطینی ارائه می کردند. شایسته بود که این سازمان برای تحت تعقیب قرار دادن جاسوسان و مزدوران تأسیس می شد و این هدف را دنبال می کرد.
ثالثاً: فکر نمی کنم که ملت فلسطین از سازمانی اینچنینی استقبال کنند. به زودی روشن خواهد شد که تأسیس کنندگان این سازمان مقابل ملت فلسطین قرار خواهند گرفت. البته در صورتی که این سازمان با مقاومت فلسطین به مقابله برخیزد.

در سال های اخیر طرف های مختلف طرح هایی در مورد صلح و آتش بس ارائه کرده اند. آیا جنبش حماس طرح هایی از این قبیل برای ارائه کردن به خصوص با توجه به تحولات پیاپی بین المللی ندارد؟
در حالی که اشغالگران ملت ما را آماج حملات خود قرار می دهند و هر روز به اقدامات تروریستی، قتل، تخریب و مصادره مستغلات در فلسطین ادامه می دهند، آیا غیرمنطقی نیست که در این اوضاع ملت فلسطین در مورد آتش بس سخن بگوید. بلکه بر عکس طبیعی و منطقی این است که این ملت از خود و سرزمینش دفاع کند و با هر چه در اخـتیار دارد با اشغالگران مقاومت کند. به این علت مقاومت همچنانکه برخی می گویند، خشونت نیست بلکه مقابله با اشغالگران و متجاوزان است.
سخنانی نیز که درباره توقف مقاومت گفته می شود، در این راستا ارزیابی می شود. علی رغم همه این مسائل، جنبش حماس در مناسبت های مختلف طرح هایی ارائه کرده است که در اینجا به دو طرح اشاره می کنم:
1ـ شیخ احمد یاسین در گذشته مطرح کرد که جنبش حماس آمادگی دارد در صورت عقب نشینی اشغالگران از کرانه باختری و نوار غزه از جمله قدس و نابودی شهرک های صهیونیست نشین و تشکیل دولت مستقل فلسطینی بدون مداخله نیروهای خارجی و به رسمیت نشاختن رژیم صهیونیستی در اراضی اشغال شده 1948به مدت 10 تا 15 سال پیمان آتش بس منعقد کند.
2ـ این طرح در مذاکرات قاهره ارائه شد. جنبش حماس در این مذاکرات برای بررسی مسأله هدف قرار دادن غیرنظامیان صهیونیست در صورت توقف فوری حملات اشغعالگران صهیونیست و هدف قرارندادن غیرنظامیان فلسطینی و توقف بازداشت، ترور، تخریب منازل و زمین های کشاورزی اعلام آمادگی کرد.

ابو مازن درباره جمع آوری سلاح های غیرقانونی سخنانی گفته است. جنبش مقاومت اسلامی حماس این فراخوان ابو مازن را چگونه ارزیابی می کند؟ آیا در مقابل آن تسلیم می شود؟
سلاح غیرقانونی همان سلاحی است که از ملت ما در مقابله با اشغالگران دفاع نکرد و سلاحی است که برای سرکوب ملت فلسطین و مقابله با مقاومت آنها از آن استفاده می شود. حال سؤال اینجاست که آیا منظور ابو مازن از سلاح غیرقانونی این است؟ یا این که مقصود وی طبق نگرش اسرائیلی ها و آمریکاییان همان سلاح مقاومت است؟ جنبش حماس سلاح قانونی را مقاومت می داند. این سلاح مشروعیت خود را از مقابله با اشغالگران و دفاع از ملت فلسطین کسب کرده است. کسانی که گمان می کنند، ملت ما تعریف  اسرائیل  از مقاومت را می پذیرند و برای اجرای دیکته های صهیونیست ها علیه مقاومت وارد عمل می شوند، سخت در اشتباه هستند.
مذاکرات داخلی میان گروه های فلسطینی به کجا انجامیده است؟ این مذاکرات با اشکال مختلف آن ادامه خواهد یافت و بیش تر به صورت دو جانبه برگزار می شود. ما در جنبش مقاومت اسلامی حماس مذاکره و گفتگو را وسیله ای مهم برای رسیدن به تفاهم در میان طیف های مختلف ملت فلسطین می دانیم. اما در خصوص مذاکرات قاهره همچنان که همه می دانند، آخرین دور این مذاکرات به تفاهم نامه هایی درباره مسائل مهمی رسید اما کسانی که خواهان توقف کامل مقاومت بودند، این مذاکرات را ناتمام گذاشتند.

آیا رسماً از حماس برای شرکت در دور جدید مذاکرات قاهره دعوتی به عمل آمده است؟
در مورد دور جدید گفتگوها در قاهره باید گفت که علی رغم این که تا به حال زمانی برای برگزاری آن مشخص نشده و دعوتی در این زمینه صورت نگرفته است، جنبش حماس تأکید کرده است که مذاکرات را ادامه خواهد داد. این مذاکرات باید شفاف برگزار شود تا این که برنامه و سیاستی ملی جهت وحدت کلیه گروه ها و نیروهای فلسطینی بر اساس مقاومت و تحقق بخشیدن به اهداف ملی تدوین شود.

خیلی ها درباره چشم انداز مرحله بعدی بخصوص با توجه به تهدید تشکیلات خودگردان به جمع آوری  سلاح های غیرقانونی  و مخالفت گروه های فلسطینی سؤالاتی مطرح می کنند، در این زمان مذاکرات در رابطه شما با تشکیلات خودگردان فلسطینی چه چایگاهی دارد؟

همچنان که گفتم جنبش حماس بر اساس فهم و درک خود مذاکرات را تنها وسیله و راهکار مورد قبول در چارچوب روابط داخلی گرو های فلسطینی می داند. به این علت، گفتگو همچنان به عنوان تنها وسیله سر و سامان دادن به مناسبات داخلی گروه های فلسطینی با هم مطرح خواهد بود.
در صورتی که تشکیلات خودگردان به جمع آوری سلاح ها و بازداشت اعضای گروه های فلسطینی اقدام کند، پاسخ شما چه خواهد بود؟
از یک سو، خیل عظیمی از ملت فلسطین معتقدند که تشکیلات خودگردان تسلیم دیکته ها و شروط اسرائیلی ها شده است. از سوی دیگر، فکر می کنم که جامعه فلسطینی طی سی ماه عمر انتفاضه الاقصی دستخوش تغییرات مثبتی شده است و این ملت فلسطین هستند که از مقاومت حمایت می کنند، خود این ملت کلیه تلاش ها برای سرکوب مقاومت را نقش بر آب خواهند کرد.

با دیگر گروه های مقاومت (چپ گرا، ملی و اسلامی) در مبارزه با اشغالگران صهیونیست تا چه حد همکاری و اتفاق نظر دارید؟
ما بر این باور هستیم که همه فلسطینیان می توانند در چارچوب یک سیاست ملی بر اساس اصل مقاومت و پایان دادن به اشغالگری فعالیت کنند. در این راستا روابط خوبی با کلیه گروه های فلسطینی داریم و همیشه با هم در تماس هستیم. با برخی از این گروه ها بر اساس چارچوب های تعیین شده مناسبات حسنه و در سطح عالی داریم.
این جا مناسب است که به روابط نظامی و همکاری و همگاهنگی در اجرای فعالیت های مشترک میان شاخه های نظامی این گروه ها و گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس اشاره کنم. ما همیشه تلاش کرده و می کنیم که گروه های مقاومت را بر اساس یک برنامه و سیاست ملی بر مبنای مقاومت علیه اشغالگران متحد کنیم. هدف از این کار تحقق اهداف عالی و ملی ملت فلسطین و ندادن هر گونه امتیاز در زمینه حقوق ملی فلسطینیان است.

اخیراً شایع شده است که رهبران حماس از قطر تبعید شده اند، اولاً، میزبانی دولت قطر در مدت اقامت رهبران حماس چگونه بود و ثانیاً علت ترک قطر و رفتن به سوریه چه بود؟
رهبرانی که به قطر تبعید شدند، همچنان دارای مجوز اقامت در این کشور هستند و در طول اقامت در قطر محترمانه با آنها برخورد می شد. حضور رهبران جنبش حماس در این کشور عربی بخشی از اقدامات سرکوبگرانه اشغالگران صهیونیست است که ملت ما را از وطن و سرزمین خود آواره کرده اند.

رسانه های مختلف درباره فشاهای خارجی بر سوریه برای تعطیلی دفاتر شما خبر می دهند، آیا دفاتر شما در این کشور تعطیل شده است و در صورت تسلیم سوریه در مقابل این فشارها و تعطیلی دفاتر شما، چه واکنشی خواهید داشت؟
جنبش حماس بر اساس اصل شفافیت با کشورهای عربی همکاری می کند. به این علت ما از فشارهای دو طرفه سخن نمی گویم بلکه به روابط با این کشورها بر اساس اصول تفاهم و فعالیت در راستای مصالح مشترک می نگریم.

همه از آینده بی خبریم. اما به نظر شما بیش ترین نگرانی حماس از آینده چیست؟
گمان نمی کنم کسانی که مقاومت علیه اشغالگری را انتخاب کرده باشند، نگران ای داشته باشند. اما آنچه درد آور است دل بستن برخی به آمریکا و رژیم صهیونیستی و روند سازش است. اقدامات این افراد فجایع زیادی برای ملت ما و مسأله فلسطین به بار آورده است. آنچه نگران و ناراحت کننده است این که عده ای با دلخوشی به این کشورها خون شهدا و جانفشانی اسرا و ملت فلسطین را نادیده می گیرند و با دادن امتیازات به طرف صهیونیستی بر مسأله فلسطین تأثیر منفی می گذارند.

اگر اندکی به گذشته برگردیم، متوجه خواهیم شد که حماس به شدت از جبریل رجوب رئیس سابق سازمان حفاظت اطلاعات در کرانه باختری انتقاد کرد. در حالی که انتقاد از محمد دحلان از شدت کم تری برخوردار بود. اکنون دحلان منصب مهمی را عهده دار شده است آیا وی در این منصب با جنبش حماس به تفاهم می رسد؟
امیدوار بودیم که هدف حکومت ابو مازن تثبیت وحدت ملی بر اساس ادامه مقاومت علیه اشغالگران باشد اما با توجه به سیاست های پیشنهادی این حکومت به مجلس قانون گذاری، روشن شد که حکومت جدید تشکیلات خودگردان اهداف و اولویات دیگری دارد. انتقاد از جبریل رجوب به علت برخورد وی با مقاومت بود و وضعیت کنونی سیاسی وی نتیجه طبیعی اقدامات وی علیه مقاومت بود. هر کس گمان کند که می تواند با پایمال کردن خون ملت مقاومش به مقام و منصبی دست یابد، سخت در اشتباه است زیرا این خون ها وی را نفرین خواهند کرد. از محمد دحلان می خواهم که برای تفاهم با مقاومت و جانبداری از آن تلاش کند.

همچنان عملیات های شهادت طلبانه بحث و جدل فراوانی را حتی در محافل فلسطینی برانگیخته است. چرا حماس و گردان های شهید عزالدین قسام عملیات های خود را متوقف نمی کنند و برای اجرای طرح نقشه راه فرصت نمی دهند تا نتایج آن را ببینیم؟
از یک طرف، با توجه به شرایط کنونی و دفاع ملت فلسطینی از خود در برابر حملات پیاپی دشمن صهیونیستی منطقی نیست که از این ملت و گروه های مقاومت خواسته شود که به اجرای این طرح فرصت دهند. و از سوی دیگر، طرح نقشه راه حقوق فلسطینیان را نایده می گیرد و روحیه آنها را به عنوان یک ملت تحت سیطره اشغالگران با پذیرش اشغالگری به جای مقاومت در هم می شکند. بر اساس این طرح ملت فلسطین باید از امنیت اشغالگر محافظت کنند و حتی در صورت حمله طرف صهیونیستی هیچ گونه واکنشی نشان ندهند. این طرح تلاش می کند که قدرت مقاومت را از ملت فلسطین سلب کند. البته نه از طریق اقدامات سرکوبگرانه اشغالگران بلکه به وسیله تشکیلات خودگردان می خواهد این هدف را دنبال کند و در این راستا این تشکیلات دائماً از سوی اشغالگران تحت سؤال و بازجویی است. همچنین نقشه راه با وضع کردن شروط امنتی می خواهد راه را به روی درگیری فلسطینی ـ فلسطینی هموار کند و بحران جامعه صهیونیستی به داخل جامعه فلسطینی منتقل شود. به این علت، فکر می کنم که آنچه باید مطرح شود نباید مسأله دادن فرصت به نقشه راه باشد، بلکه برعکس باید به مقاومت مشروع فرصت داد تا اهداف خود را محقق سازد.

در برخی گزارش ها آمده است که از حمایت مالی فلسطینیان از حماس در اراضی فلسطینی جلوگیری می شود، این امر چه تأثیر می تواند بر جنبش حماس داشته باشد؟
کسی که راه جهاد و مبارزه را بر می گزیند، به خوبی می داند که با چالش ها و مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد، به این علت هر گونه اقدام دشمن وی را غافلگیر نمی کند بلکه بر اساس اصل تحدی با آن برخورد می کند و به جهاد خود تا رسیدن به اهداف ادامه می دهد. ما به خوبی نسبت به تلاش های دشمنان ملتمان برای محاصره نیروهای مجاهد خبر داریم و تمام تلاش خود را برای خنثی کردن این گونه تلاش ها مبذول می داریم و به وضوح توفیق الهی را در ناکام گذاشتن این اقدامات لمس می کنیم. این جا خاطر نشان می کنم که امت اسلام بنا به فرمایش نبی اکرم به برکت وجود افراد صالح در میان آنها، بسیاری از طرح ها و نقشه های دشمن را نقش آب می کنند.

حمله جهانی علیه آنچه تروریسم نامیده می شود، چه تأثیری بر جنبش حماس در داخل و خارج از فلسطین دارد؟
همه شرکت کنندگان در این حمله و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا به خوبی درک می کنند که مقاومت فلسطین تروریسم نیست بلکه مقاومت و مقابله با تروریسم صهیونیستی علیه ملت فلسطین است و این امر واکنشی طبیعی به این نوع تروریسم است. اما در سطح امت عربی و اسلامی حمله به حماس با بهانه مقابله با تروریسم تأثیر معکوسی داشته است و حمایت مسلمانان از جهاد و مقاومت ملت ما را به طور اعم و جنبش حماس را به طور اخص دو چندان کرده است. این حمایت تنها به امت اسلام محدود نمی شود بلکه محافل مردمی در سطح جهان نیز از این جنبش حمایت می کنند.

نظر شما درباره نقشه جدید خاورمیانه که آمریکا پس از اشغال عراق درصدد ترسیم آن است، چیست؟
ایالات متحده آمریکا بدون تلاش آنچنانی سعی خواهد کرد که نقشه منطقه را از نو ترسیم کند. کالین پاول و کاندولیزا رایس برای تحقق مصالح آمریکا به بهترین حد ممکن، این مسأله را بارها در سخنان خود مورد تأکید قرار داده اند. ترسیم نقشه جدید خاورمیانه به معنای ترسیم دوباره مرزهای کشورها نیست بلکه به عنای تغییر نقشه فرهنگی و فکری و روابط اجتماعی جوامع منطقه است. ما معتقدیم که آمریکا در این راستا حرکت و برای نیل به آن تلاش می کند اما این بدان معنا نیست که این کشور در این امر موفق خواهد شد.

مجری عملیات چند ماه قبل «تل آویو» ساکن خارج از فلسطین بود، این مسأله چگونه رخ داد؟
هیچ گونه اطلاعی از این عملیات ندارم اما پر واضح است که تداوم حملات اشغالگران صهیونیست و ادامه قلع و قمع ملت فلسطین و همچنین تلاش برای زدودن بعد اسلامی و قداست سرزمین فلسطین، مسلمانان را به عملیات جهادی علیه اشغالگران صهیونیست بیش از پیش تحریک می کند و در این میان به برنامه ریزان و طراحان این عملیات ها توجهی نمی کنند بلکه تنها هدف آنها جهاد در فلسطین است.

آیا انتخاب یک فرد در خارج از فلسطین برای اجرای این عملیات به علت در تنگنا قرار ندادن تشکیلات خودگردان بوده است یا این که شما توان لازم برای استفاده از شهادت طلبان را در داخل اراضی فلسطینی نداشتید؟
فکر نمی کنم نسل های جدید مسلمانان که به ارزش های دینی پایبند هستند، در شرکت در جهاد و مبارزه علیه رژیم صهیونیستی از ارزش کم تری نسبت به مجاهدان فلسطینی برخوردار باشند.

موساد تهدید کرده است که رهبران حماس و دیگر گروه های فلسطینی مقیم خارج از فلسطین را ترور می کند، آیا پیش بینی می کنید که موساد به این تهدید خود عمل کند؟
موساد عملآً در گذشته تلاش کرد که به این تهدیدات خود جامه عمل بپوشاند. این سازمان جاسوسی در سال 1997 در اردن تلاش کرد که برادر خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس را ترور کند اما به یاری خداوند این عملیات با شکست مواجه شد بدون این که ما قبلاً تدبیری برای آن اندیشیده باشیم. در گذشته چندین بار اقدامات تروریستی موساد خنثی شد. به این علت، ما پیش بینی می کنیم که در هر لحظه ممکن هدف عملیات های تروریستی این سازمان قرار بگیریم، ما نیز تمام تلاش خود را برای گرفتن فرصت این کار از دشمن مبذول می کنیم. ما به خوبی می دانیم که راهی که برگزیده ایم راه جهاد و مبارزه است و در این راه هیچ هراسی نداریم. شهادت آخر کار است و هر مجاهدی آرزوی آن را در سر می پروراند. باید به دشمن صهیونیستی هشدار داد که این جنایت ها هرگز بی پاسخ نمی ماند. تک تک اعضای جنبش حماس به ویژه رهبران آن راه شهادت را برگزیده اند. جنبش حماس به یاری پروردگار پیروزی بر رژیم صهیونیستی را برای امت اسلام رقم خواهد زد.

خدای ناکرده در صورت عملی شدن تهدیدات رژیم صهیونیستی آیا شما دایره عملیات خود را به گونه ای که شامل اهداف اسرائیلی در خارج از فلسطین نیز شود، گسترش خواهید داد؟
این مسأْله به رهبری جنبش که تصمیمات مناسبی برای مقابله با این جنایت ها می گیرد، مربوط می شود و هر حادثه پاسخ مناسبی به دنبال خواهد داشت. در این جا تأکید می کنم که رهبری حماس به گردان های شهید عزالدین قسام اطمینان راسخ دارد که قدرت لازم برای پاسخ دادن به جنایت های دشمن در زمان و مکان مناسب را دارند.

وقتی نیروهای اشغالگر صهیونیست صلاح شحاده فرمانده کل شاخه نظامی حماس را ترور کردند، جنبش حماس قول داد که ده ها عملیات را در پاسخ به ترور این مجاهد اجرا خواهد کرد. همچنین پس از ترور دکتر ابراهیم مقادمه حماس اعلام کرد که با هدف قرار دادن رهبران سیاسی اسرائیل به این ترور پاسخ می دهد. اما این وعده ها عملی نشد. علت این کار چیست. آیا فکر نمی کنید که این مسأله محبوبیت جنبش حماس در میان فلسطینیان و ملت های عرب را در معرض تهدید قرار می دهد؟
محبوبیت گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی حماس در سطح بسیار بالایی است. مجاهدان قسامی نشان دادند که بهترین سربازان مجاهدی هستند که می توان در میدان نبرد به آنها اعتماد کرد. این که چیزی از این وعده ها محقق نشد، نادرست است. به تأخیر افتادن عملیات ها و یا تغییر روش و یا شکل آنها یک مسأله صرف نظامی است که فرماندهان شاخه نظامی بنا به شرایط و صلاحدید خود آن را تعیین می کنند. سری عملیات های پیاپی علی رغم کلیه اقدامات و حملات تروریستی دشمن صهیونیستی نشانگر پافشاری و عزم راسخ مجاهدان در ادامه مقاومت و مبارزه است.

ده ها تن از مبارزان به دست نیروهای اشغالگر ترور شدند و صدها نفر از اعضای حماس نیز در زندان های اشغالگران به سر می برند، آیا این مسأله نشانگر رخنه نیروهای اطلاعاتی دشمن صهیونیستی در جنبش حماس نیست و این مسأله شما را به تجدید نظر در فعالیت هایتان وا نمی دارد؟
جهاد و مبارزه در فلسطین با پیشرفته ترین نیروی متجاوز در منطقه خاورمیان صورت می گیرد. همگان باید بدانند که دشمن ما روز و شب به فکر ضربه زدن به ماست. طبیعت جهاد و مقاومت این است که مجاهدان نیز تلفات و خساراتی بدهند. (من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه، فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر) و (إن تکونوا تألمون فإنهم یألمون و ترجون من الله ما لا یرجون) سازمان های خاصی در جنبش مقاومت اسلامی حماس به دنبال هر عملیات به دنبال کشف نقاط خلل و علل وقوع چنین عملیات هایی هستند، سپس برای حل مشکلات اگر وجود داشته باشد، از جمله وجود مزدوران و نفوذ دیگران اقدام خواهند کرد.

جامعه فلسطینی با پدیده ای به نام مزدوران مواجه است. سازمان های فلسطینی هیچ گونه سیاست عملی برای مقابله با این مشکل اتخاذ نکرده اند، مسأله خطرناک تر این است که چرا تا به حال اقدامی جدی صورت نگرفته است؟
پدیده مزدوران پدیده ای خطرناک است. خطرناک بودن آن از این ناحیه است که آنها به عنوان بخشی از ملت فلسطین به جاهایی نفوذ می کنند که دشمن صهیونیستی هرگز قادر نخواهد بود. گروه های فلسطینی از همان انتفاضه اول در سال 1987 سیاست شفافی را در برخورد با مزدوران و تعقیب و نابودی شبکه های آن ها و به مجازات رساندن این خائنان در پیش گرفتند. این سیاست نقش مهمی در متوقف کردن این پدیده ایفا کرد و شمار زیادی از آنها به درک واصل شدند. اما تشکیلات خودگردان فلسطین و اعلام آمادگی آن برای مقابله با پدیده مزدوران و درخواست از کلیه گروه های فلسطینی جهت توقف تعقیب و مجازات مزدوران تحت شعار «عدم تعدد مراکز قدرت » این گروها را به کاهش تلاش در این زمینه واداشت.
امروزه ملت ما پی برده اند که تشکیلات خودگردان در برخورد با این مسأله ناتوان است و چه بسا سازمان های امنیـتی آن نیز درصدد انجام این مسؤولیت نباشند. حتی این سازمان ها تعداد زیادی از این مزدوران را جذب کرده اند. این مسأله باعث شده است که ملت فلسطین در انتفاضه کنونی بهای سنگینی را پرداخت کند. گروه های مختلف فلسطینی خواهان تجدید نظر در این پرونده هستند. باید در این زمینه برخورد صحیحی شد و در آن مبالغه و زیاده گویی نشود. البته می نمی خواهم از خطرناک بودن این پدیده بکاهم. اگر دقیقاً شرایط احاطه کننده ملت فلسطین و مدت زمان حضور اشغالگران در فلسطین و وجود یک گروه سیاسی که خواهان مذاکره با دشمن به خصوص در زمینه های امنیتی است، را در نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که فعالیت پدیده مزدوران به صورت طبیعی ادامه دارد. البته در این زمینه باید با عزم راسخ و به شدت برخورد کرد نه این که به سادگی از کنار آن گذشت.

چه نوع رابطه ای با اردن، قطر، کویت، ایران، لبنان و حزب الله دارید؟
نمی توان گفت که با اردن رابطه داریم. زیرا اردن هم اکنون علیه جنبش حماس اعلام جنگ کرده است و از تحریم فعالیت های این جنبش در اردن پا را فراتر گذاشته است و هم اکنون هواداران اردنی آن را تحت تعقیب قرار می دهد. اما با بقیه کشورها از جمله قطر، کویت، ایران و لبنان روابط سیاسی داریم، طبیعت این روابط و حضور ما در این کشورها تفاوت می کند. هدف ما از این مناسبات جذب حمایت این کشورها از مقاومت و پایداری ملت فلسطین است. اما رابطه با جنبش حزب الله لبنان در چارچوب رابطه با احزاب و تشکل های عربی به طور اعم و در میان احزاب لبنانی به صورت اخص صورت می گیرد. به خصوص این که ما در فلسطین و لبنان دشمن مشترکی داریم و همین دشمن همه ما را هدف قرار داده است.

جنبش حماس تحولات عراق را چگونه ارزیابی می کند و تحلیل این جنبش از سقوط سریع بغداد و اشغال کلیه شهرهای این کشور چیست؟
در این جا نمی خواهم علل سقوط شهرهای عراق و اشغال سریع بغداد را تحلیل کنم اما به طور خلاصه نتیجه مهم این جنگ این است که استعمار نظامی در عراق یک واقعیت جدید است که کشورهای منطقه باید در ابتدای قرن بیست و یکم با آن برخورد کنند. بدون هیچ شکی ما که از اشغالگری رژیم صهیونیستی رنج می بریم با اشغال هر نقطه جهان به صورت اعم و هر کشور عربی به صورت اخص مخالفیم.

آیا فکر نمی کنید که اشغال عراق بخشی از طرح تشکیل  اسرائیل بزرگ  باشد؟
مهم ترین هدف ترسیم دوباره نقشه منطقه تثبیت حاکمیت و برتری نظامی و اقتصادی رژیم صهیونیستی در میان کشورهای منطقه است. این هدف بر اساس اصل همکاری استراتژیک ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی دنبال می شود. نگاهی به طرح های سیاسی در منطقه ابتدا از توافق نامه سایکس پیکو و سپس بیانیه بالفور و اخیراً طرح های سازش همگی نشانگر تعهد و استراتژی آمریکا در حفظ و تأمین امنیت و برتری رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه است. در این جا باید گفت که همسویی صهیونیست ها با سیاست های آمریکا نه تنها بر پایه یک طرح سیاسی بلکه بر اصول اعتقادی استوار است. علت آن هم این است که بنا به نگرش دینی حکومت آمریکا حضرت مسیح تنها در صورت تشکیل اسرائیل بزرگ و بازسازی معبد سلیمان ظهور می کند.