تسلیم در برابر اراده ملت فلسطین تنها راه حل ممکن است

1ـ محاصره حکومت و ملت فلسطین توسط آمریکا
این محاصره تا جایی رسید که آمریکا به بانک های عربی و فلسطینی در خصوص هر گونه همکاری با حکومت جدید فلسطین هشدار داد و آن ها را تهدید کرد. مسأله دیگر مشروع ندانستن این دولت و تعامل با آن به عنوان یک دولت تروریستی است.
این در حالی است که حماس به تاکتیک های موفقیت آمیزی دست زد که آخرین آن قبول آتش بس، تشکیل دولت، تلاش برای تغییر وضعیت داخلی و انجام اصلاحات در فلسطین بود.

2ـ مواضع محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین
عباس از زمان تشکیل دولت جدید از هیچ تلاشی برای مانع تراشی و تهدید به استفاده از نفوذ و اختیاراتش دریغ نکرده است و همچنین رسانه های وابسته به عباس و سخنگویان وی مدام بر ملت فلسطین به خاطر برگزاری انتخابات منت می گذاشتند و بارها اعلام کردند که اگر ابومازن رئیس جمهور نبود این انتخابات برگزار نمی شد و حماس به قدرت نمی رسید. ملت و دولت فلسطین همواره شاهد این اظهارات بودند. انگار که انتخابات هدیه ای از جانب عباس است و یکی از حقوق اصولی ملت فلسطین برای تعیین سرنوشتش نیست.
البته باید تصمیمات ریاست جمهوری را که در راستای تشدید محاصره دولت و گرفتن اختیارات آن صورت می گیرد، از جمله در دو وزارت خانه اطلاع رسانی و کشور را به موارد ذکر شده به این موارد افزود.

3ـ موضع ضعیف جهان عرب که همواره وابسته به آمریکاست. در این خصوص مهم ترین دلیل موضع دولت اردن و به راه انداختن تبلیغات مغرضانه در رسانه ها علیه حماس و متهم کردن این جنبش به فعالیت های تروریستی است که این جنبش کاملا از این گونه اعمال به دور است و در واقع دولت اردن می خواست با این اتهامات تحریم دولت فلسطین و هر گونه موضع منفی خود در قبال آن را توجیه کند.

4ـ تحرکات امنیتی برخی رهبران تشکیلات خودگردان برای ایجاد جنگ داخلی در فلسطین. این تحرکات با عربده کشی «جوخه مرگ» سازمان حفاظت اطلاعات این تشکیلات در خانیونس و قتل شمار زیادی از اعضا و نزدیکان حماس و نیروهای پشتیبانی وزارت کشور آغاز شد. خود محمد دحلان از نمایندگان فتح در پارلمان در یک نوار صوتی ضبط شده اعتراف کرده است که برای اثبات هیبت و قدرت بازدارندگی اش به نیروهای خود دستور داده که با خودروهایشان در خانیونس بگردند.

5ـ جنگ تبلیغاتی «امپراتوری رسانه های دحلان» از جمله روزنامه ها، سایت های اینترنتی، رادیوهای محلی و روابط تنگاتنگش با برخی شبکه های ماهواره ای مانند العربیه و تلویزیون فلسطین که جز اظهارات و برنامه های جریان دحلان را پوشش نمی دهند. جریانی که به هیچ وجه نمی خواهد دولت جدید استقرار یابد، چه رسد به این که بخواهد موفق شود.

6ـ تشدید مستمر حملات رژیم صهیونیستی از جمله کشتار، ترور، بازداشت و بمباران فلسطینیان

این رژیم از زمان به قدرت رسیدن حماس به دلایل زیر همواره به جنایت های خود افزوده است:
الف: ایجاد نوعی ناامنی در مناطق فلسطینی برای مانع تراشی در برابر دولت جدید فلسطین و به شکست کشاندن این دولت در پرداختن به وظایف و مسئولیت هایش
ب: تلاش برای سلب مصونیت دولت جدید و غیر مشروع معرفی کردن آن
حتی روزنامه های صهیونیستی همزمان با آغاز کار کابینه جدید فلسطین از تلاش وزیر جنگ دولت صهیونیستی برای حمله به اولین نشست این کابینه خبر دادند که این خود نشان از طرح ها و برنامه های رژیم صهیونیستی برای ساقط کردن حکومت دارد.
علاوه بر این ها نیروهای صهیونیستی اخیرا به جنایت هایی علیه ملت و حکومت جدید فلسطین دست زدند و بازرس کل وزارت کشور فلسطین را ترور و با بمباران ساحل غزه اعضای یک خانواده را در برابر عدسه دوربین های رسانه های جهان به شهادت رساندند.
سپس محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان با چماق "همه پرسی" برای به رسمیت شناختن "اسرائیل"، دولت و ملت را تحت فشار قرار داد.

حماس به دلایل زیر با آرام سازی اوضاع موافق بود:
ـ برای ایجاد اصلاحات به خصوص در نهادهای رسمی که در زمان دولت های قبلی به شکل گسترده فساد مالی و اداری در آن ها رواج یافته بود و این مسأله زندگی و اقتصاد مردم را تحت الشعاع خود قرار داد.
ـ برای باز بینی همه توافقنامه هایی که ساف امضا کرد و باعث گسترش فساد مالی و اداری و کاهش سقف مطالبات فلسطینیان و عقب ماندگی جامعه فلسطین شد.
ـ برای ایجاد جامعه ای مقتدر جهت مقابله با چالش ها و پیشرفت جامعه فلسطین در سطوح مختلف معیشتی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی
ـ برای دادن فرصت به ملت فلسطین برای زندگی در امنیت و آرامش پس از سال ها جنگ و درگیری که طی آن بهترین فرزندان فلسطین شهید شدند.
اما با این وجود جامعه بین الملل و آمریکا و دولت "اسرائیل" به حماس نه برای آرام کردن اوضاع و نه اجرای برنامه های مسالمت آمیزش برای ایجاد اصلاحات در نهادهای رسمی تشکیلات خودگردان فرصت ندادند. حملات نیروهای حفاظت اطلاعات به نیروهای پشتیبانی وزارت کشور و ترور این نیروها و عربده کشی این سازمان (حفاظت اطلاعات) و حمله به کاروان نخست وزیر و حمله به نمایندگان پارلمان (از اعضای حماس) همسو با این تلاش های آمریکا و "اسرائیل" صورت گرفت. همه این مسائل باعث شد که حماس در سیاست های خود در خصوص تعامل با واقعیت و مقتضیات آن بازنگری کند.
آمریکا و رژیم اشغالگر قدس و کسانی که مجری سیاست های آن ها در فلسطین هستند، گمان می کردند که ذوق و شوق کرسی و قدرت حماس را فریب می دهد و باعث می شود که این جنبش برنامه های خود را کنار بگذارد و به دیکته های صهیونیست ها تن دهد و اینچنین به دنبال تجربه شکست خورده فتح در حکومت، حماس نیز دومین تجربه شکست خورده خواهد بود. این گونه برنامه ریزی شده است که با محاصره و گرسنه نگه داشتن ملت فلسطین، تجربه حماس را با شکست روبرو کنند.
در این میان عملیات "اوهام بر باد رفته" صورت گرفت و حماس با اجرای این عملیات به طرف های مختلف گوشزد کرد که حماس در این شرایط به هر اقدامی دست می زند و جایگزین های زیادی وجود دارد و اعلام کرد که مقاومت را از سر خواهد گرفت و ضرباتی سهمگین به دشمن وارد می کند که اصلا تصورش را نمی کند.
عملا نیز عملیات بی نظیر "اوهام بر باد رفته" در نزدیکی گذرگاه کرم ابو سالم سیاستمداران و کارشناسان سیاسی و نظامی و همه توطئه گران را نسبت به میزان توانایی نظامی حماس غافلگیر کرد. دشمن صهیونیستی از زمان تاسیس رژیم منحوسش در فلسطین اشغالی تاکنون چنین عملیات مهمی را به خود ندیده بود و این عملیات نظریه امنیتی این رژیم را کاملا زیر سؤال برد.
اکنون ملت فلسطین دیگر به بحرانی که آمریکا و اسرائیل پس از پیروزی مشی مقاومت به عنوان تنها نماینده قانونی این ملت ایجاد کردند، توجهی نمی کند و هم و غمش آزادی اسرا و بازگشت عزت و کرامت از دست رفته است نه حقوق ماهانه و ....

صهیونیست ها و آمریکا از این بحران نجات نمی یابند مگر پس از اقدامات زیر:
1ـ مذاکره با مقاومت و آزادی اسرایی که احکام ظالمانه سنگینی علیه آن ها صادر شده است، در مقابل آزادی نظامی صهیونیستی
2ـ حل بحران به وجود آمده برای رژیم صهیونیستی به سبب شلیک موشک های قسام
این راه حل باید بر اساس توافق نامه ای اصولی باشد که به موجب آن هه اسرا و بازداشت شدگان فلسطینی آزاد شوند و در مقابل توقف حملات موشکی نیروهای مقاومت، تجاوزات دشمن صهیونیستی به سرزمین های اشغالی نیز متوقف شود.
3ـ شکستن سد محاصره ملت فلسطین و باز گرداندن اموال دولت فلسطین که از مارس گذشته تاکنون در "اسرائیل" بلوکه شده است و بازگشایی گذرگاه ها بدون مداخله صهیونیست ها و بازنگری در توافق نامه مربوط به گذرگاه رفح پس از برخورد نادرست اخیر نیروهای خارجی و جلوگیری آن ها از ورود هزاران فلسطینی به داخل که در میان آن ها بیماران و افراد سالخورده و زنان و کودکان دیده می شوند و در شرایط ناگواری به سر می برند و تاکنون تعدادی از آن ها نیز از شدت بیماری جان خود را از دست داده اند.
4ـ پرداخت غرامت به ملت فلسطین به خاطر تخریب زیرساخت های اقتصادی اش از جمله برق و شبکه های آبرسانی و مدارس و دانشگاه ها و بازسازی سریع تاسیسات با نظارت مستقیم دولت بر امر باز سازی
5ـ بررسی آتش بسی که به موجب آن "اسرائیل" باید تا مرزهای اشغالی 1967 عقب نشینی کند.
این تنها اقداماتی است که می بایست برای بازگشت آرامش به منطقه انجام شود. امروزه مصلحت همه اقتضا می کند که به مطالبات عادلانه و بحق ملت فلسطین پاسخ دهد. ملت فلسطین امروزه تحت رهبری «دولت مقاومت» قرار دارد و این دولت حاضر است که بهای گزافی را تنها به خاطر آزادی و استقلال ملتش بپردازد.