حرکت نژادپرستانه صهیونیسم
صهیونیسم و سازمان های مربوط به آن که اساس «اسراییل» به شمار می روند یک جنبش ایدئولوژیک و نژادی است به همین دلیل غیر از فلسطینی ها در حق یهودیان واسراییلی های عرب نیز ظلم کرده است.
صهیونیسم مجموعه دیدگاه ها، جهت گیری های فکری، ایدئولوژیک، سازمان های سیاسی و یک «عمل اجتماعی» است که هدفش تحقق دو مفهوم «قانون بازگشت» و «ساختن امت یهود» است.
این دو مفهوم اکنون به حوزه های مختلف علمی (دانشگاهیان و نخبگان)، فرهنگی (سینما، تئاتر، شعر، موسیقی و آموزش وپرورش)، اقتصادی ونظامی در اسراییل سرایت کرده است.
بازگرداندن تمام یهودیان به فلسطین (سرزمین موعود) و ساختن امت یهود دو مفهومی است که سازمان ها و رهبران صهیونیسم جهانی و نیز مقام های تل آویو از 100سال پیش تاکنون برای تحقق آن تلاش می کنند.
تأسیس غیرقانونی اسراییل در سرزمین فلسطین و جنگ سال 1948 میلادی چیزی جز یک فاجعه انسانی نبود که بر ساکنان اصلی این سرزمین فرود آمد و این فاجعه مطابق نقشه ای صورت گرفت که صهیونیست ها و سازمان های وابسته به آنان ازقبل تهیه کرده بودند.
در اجرای این نقشه، توازن قوا، شرایط منطقه ای و بین المللی در خدمت صهیونیسم بود و سازمان های وابسته به این جنبش نژادی و ایدئولوژیک، با طرح روایت «هجرت جمعی فلسطینیان» سنگ بنای «اسراییل» را گذاشتند.
در روایت رسمی صهیونیسم و رژیم صهیونیستی از تاریخ، ساکنان محلی فلسطین در دوره حکمرانی سلسله عثمانی ابتدا به پناهندگان و پس از جنگ سال 1948 به «افراد مخوفی که زمین های خود را در سرزمین موعود یهودیان رها و فرار کرده اند»، تعبیر شده اند.
سردمداران جنبش صهیونیسم و منابع رسمی اسراییل هیچ گاه به وجود جماعت مستقل فلسطینی در این سرزمین اعتراف نکرده اند زیرا در این صورت مجبورند به حقوق آنان نیز اعتراف کنند و اعتراف به حقوق فلسطینیان، مبارزه شان برای رفع ظلم و نژادپرستی را مشروع جلوه می دهد که این موضوع با پدیده صهیونیسم و روایت رسمی اسراییل متناقض است.
محققان مستقل و حتی برخی پژوهشگران یهودی روایت «هجرت جمعی فلسطینیان» را زیرسؤال برده اند و به این ادعای اسراییل که آنان خود به خود یا به دعوت شاهان و امیران عرب و غیرعرب، خاک فلسطین را ترک کردند، خدشه وارد کرده اند.
برای نمونه «ایلان بابی» استاد علوم سیاسی دانشگاه حیفا در اسراییل می گوید: اسناد و مدارک مربوط به جنگ سال 1948 اثبات کرده که صهیونیست ها برای اخراج فلسطینیان دست به کشتار زده اند و قصه فلسطین قصه مصیبت و فاجعه است.
در ایجاد این مصیبت و فاجعه که همچنان ادامه دارد صهیونیسم و برخی سازمان های یهودی که به تاریخچه و عملکرد آنها به شکل مختصر اشاره می شود، نقش مهمی داشته و دارند.
1-سازمان صهیونیستی هرتزل:
سازمان «هرتزل» یک سازمان نژادپرست استعماری و تندرو است که «تئودور هرتزل» روزنامه نگار اتریشی مجارستانی تبار آن را در سال 1897 میلادی تأسیس کرد.
هدف این سازمان که نام آن برگرفته از کوه صهیون در جنوب قدس است، برپایی دولت اسراییل در فلسطین و ساخت مجسمه و معبد سلیمان به جای مسجد الاقصی و سلطه بر کل این سرزمین است و به دلیل همین عقاید، افکار و همچنین اقدام های این سازمان، جهانیان آن را شکلی از نژادپرستی و تبعیض می دانند.
این سازمان صهیونیستی، از هر روشی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند و یکی از اقدام های آن که با هدف ایجاد رابطه با کشورهای بزرگ صورت گرفت برگزاری همایش «بالتیمور» در سال 1942 میلادی در آمریکا بود.
علت انتخاب آمریکا برای برگزاری این همایش، جایگاه و نفوذ یهودیان این کشور و اهمیت آمریکا به دلیل انتقال رهبری جهان سرمایه داری غرب به آن پس از جنگ دوم جهانی بود.
برنامه همایش بالتیمور در امور زیر خلاصه می شد:
-برپایی جامعه مشترک المنافع یهود در فلسطین در چارچوب جهان به اصطلاح دمکراتیک که پیش از آن «وودرو ولسون» رئیس جمهوری پیشین آمریکا آن را مطرح کرده بود.
- تشکیل نیروی نظامی یهودی برای وارد شدن به جنگ دوم جهانی به نفع یهودیان و علیه نیروهای نازی به رهبری «آدولف هیتلر».
- تاکید بر این مسئله که جهان پس از جنگ دوم، جهان صلح و آرامش نخواهد بود مگر این که مشکل یهودیان و مهاجرت آنان به فلسطین با نظارت آژانس و نمایندگی یهود حل و دولت و امت یهودی تشکیل شود.
سازمان صهیونیستی هرتزل از زمان تاسیس تاکنون پنج مرحله را پشت سر گذاشته و همایش های گوناگونی را برگزار کرده است:
¤ مرحله نخست ازسال 1897 تا 1903 میلادی است و شامل گفت وگوهای اعتقادی، بررسی و مشکلات مربوط به ایجاد سازمان قومی یهودیان جهان، بررسی امور فلسطین و امور تربیتی می شود.
¤ مرحله دوم از سال 1904 تا 1916 است و شامل تاکید بر فعالیت عملی در فلسطین، تربیت یهودیان و حل اختلافات میان طرفداران سیاسی صهیونیست می شود.
¤ مرحله سوم از سال 1917 تا 1947 است و دربرگیرنده تغییر تشکیلات و دادن شکل بین المللی به سازمان صهیونیستی هرتزل است.
¤ مرحله چهارم ازسال 1948 تا 1978 است و شامل جنگ با مردم فلسطین، تقسیم کردن این سرزمین، اعلام رژیم «اسراییل»، تقویت، توسعه و نوسازی برنامه های آن با محوریت لزوم اشغال قدس شریف و یهودی کردن این شهر است.
سازمان یاد شده در این مرحله کوشش های خود را برای تحکیم رژیم صهیونیستی، گرد هم آوردن یهودیان به اصطلاح تبعید شده در اسراییل و وحدت ملت یهود متمرکز کرد.
¤ مرحله پنجم از سال 1979 تاکنون است و شامل تلاش برای به رسمیت شناخته شدن اسراییل به وسیله جهان عرب می شود و در این مدت مصر در چهارجوب «پیمان کمپ دیوید»، «ساف» در قالب «پیمان اوسلو» و اردن براساس «پیمان وادی عربه»، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختند.
در زمان حاضر برخی دیگر از کشورهای عربی مناسبات پنهان و آشکار اقتصادی با این رژیم برقرار و همچنین اعلام کرده اند در صورت خروج اسراییل از سرزمین اشغال شده در سال 1967، آن را به رسمیت خواهند شناخت.
2- سازمان «هاگانات» (دفاع)
سازمان هاگانات، یک سازمان نظامی است که در سال 1921 میلادی در قدس تشکیل شد و جنبش ایجاد و تقویت رژیم صهیونیستی را رهبری کرد و به همراه سایر سازمان های نظامی صهیونیست، «ارتش دفاع از موجودیت اسراییل» را تشکیل داد.
ارتش یاد شده با اجرای نقشه های استعماری جنبش نژادی و ایدئولوژیک صهیونیسم، توسعه یافت و با اتحادیه کارگران اسراییل «هستدروت» و حزب مابای و دیگر احزاب صهیونیستی ارتباط پیدا کرد.
گروه یهودیان که در جنگ جهانی اول به همراه انگلیس وارد این جنگ شد به هاگانات پیوست و به کمک این کشور با انقلاب بزرگ فلسطین در سال های 1936 تا 1939 مبارزه و به اهداف زیر دست پیدا کرد:
- تشکیل گروه هایی با نظارت «اورد وینگت» افسر انگلیسی برای سرکوب انقلاب مردم فلسطین.
- تشکیل پلیس یهود متشکل از 22 هزار سرباز.
- ایجاد نیروی «بالماخ» ، واحد ویژه «هاگانات» به فرماندهی «ایگال الون».
- ایجاد گروه های دختران و پسران جوان اسراییلی.
3- سازمان یهودی «سامویل»
این سازمان در سال 1922 به ریاست «هربرت ساموئل» صهیونیست تندرو در قدس و با هدف برپایی سازمان یهودی برای اداره فلسطین و همکاری اقتصادی و اجتماعی با دیگر سازمان های صهیونیست به منظور تاسیس «میهن قومی یهود» و تامین «منافع ساکنان یهود در فلسطین» تشکیل شد.
سازمان یهودی ساموئل با همکاری انگلیس و دیگر سازمان های صهیونیستی، یهودیان را برای مهاجرت به فلسطین تشویق و ساموئل برای برتری بخشیدن به یهودیان در مقابل فلسطینیان تلاش بسیاری کرد.
او طرح اداره مناطق فلسطینی را براساس عملیات استعمارگرانه تنظیم کرد و پست های ریاست ادارات و نهادها را به یهودیان داد و شمار کارمندان یهودی را به چهار برابر کارمندان فلسطینی رساند.
این در حالی بود که در دهه های 1920 و
1930 میلادی مردم فلسطین بیش از 93 درصد ساکنان این سرزمین را تشکیل می دادند و صاحبان اصلی آن بوده و هستند.
سازمان یادشده همچنین زبان عبری را در کنار زبان عربی و زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی انتخاب و تعیین وعبارت «سرزمین اسراییل» یا به زبان عبری بر روی پول هاو تمبرها درفلسطین حک کرد.
وضع قوانین ساده و تسهیل کننده مهاجرت یهودیان به فلسطین، اجبار کشاورزان فلسطینی به فروختن زمین هایشان از طریق وضع مالیات سنگین و دادن طرح های مهم عمرانی به یهودیان مانند طرح «روتنبرگ» در تولید برق، از دیگر اقدام های سازمان یهودی ساموئل است.
دراختیار گرفتن رودخانه های اردن، یرموک، عوجا و دریاچه طبریه، ادعای حق مالکیت بر دریاچه میت (بحرالمیت)، بخشیدن زمین های بسیاری به یهودیان و فروختن بانک عثمانی- تنها بانکی که همه سهام آن در اختیار فلسطینیان بود- جزو عملکرد سازمان یادشده به شمار می رود.
ساموئل همچنین خود را سخنگوی رسمی یهودیان جهان معرفی و بر اقدام های آنان نظارت می کرد و برای ایجاد میهن قومی ازطریق شهرک سازی، مهاجرت یهودیان و تبلیغ زبان عبری، کوشش بسیار به کار برد.
«حاییم وایزمن» یک صهیونیست تندرو و همکار سازمان یهودی ساموئل پیشنهاد کرد که یهودیان غیرصهیونیست نیز به این سازمان بپیوندند تا بتوانند از این راه، مرکز گفت وگوی یهود را تشکیل دهند و منبع مالی اضافی در اختیار بگیرند.
این پیشنهاد در شانزدهمین همایش صهیونیسم درسال 1929 میلادی تصویب شد. سازمان یهودی ساموئل اکنون ازطریق سه کمیته درقدس، لندن و نیویورک برای دستیابی اسراییل به هدف هایش فعالیت می کند.
4- ارگون (سازمان نظامی قومی اسراییل)
درسال 1931 با مشارکت عناصر مسلح از جنبش های «بیتار» و «هاگانات» و به رهبری «ولادیمیر ژاپوتنسکی»، «ابراهام اشتیرن» و «دیوید رازیل» از صهیونیست های تندرو، تشکیل شد.
هدف این سازمان استعماری و نژادپرستانه، تشکیل دولت یهود در کرانه های غربی وشرقی رود اردن و شعار آن «دستی که تفنگ حمل می کند» عنوان شده است.
ارگون تاکنون به اقدام های تروریستی بسیاری علیه فلسطینیان دست زده و با همکاری انگلیسی ها در انتقال یهودیان به فلسطین موثر بوده است. کشتار «دیریاسین» درسال 1948 یکی از این اقدام ها است.
رهبران رژیم صهیونیستی درسال 1964 از ارگون به خاطر نقش برجسته اش در ایجاد و تحکیم پایه های این رژیم قدردانی کردند.
5- سازمان هاشومیر (نگهبان)
اولین سازمان صهیونیستی، تروریستی و مسلح است که درسال 1907 میلادی در فلسطین تشکیل شد و شعار آن، کار ودفاع بود.
«دیوید بن گوریون» و «اسحاق بن زیفی» ازطراحان طرح هجرت یهود در بین سال های 1904 تا 1914 این سازمان را تشکیل دادند.
6- گروهان های یهودی (گروه تفنگ های شاهانه)
«ولادیمیر ژاپوتنسکی» از رهبران صهیونیسم، «ولادیمیر بن گوریون» و «اسحاق بن زیفی» این گروهان ها را برای شرکت در جنگ جهانی زیر فرماندهی انگلیس تشکیل دادند و با این اقدام توانستند کمک و حمایت انگلیسی ها را برای تشکیل میهن قومی یهود و تأسیس رژیم اسراییل در فلسطین جذب و جلب کنند.
تعداد افراد وابسته به این گروهان ها به پنج هزار و 500 نفر رسید و در حمله انگلیس به سوریه، لبنان و فلسطین شرکت کردند.
7- سازمان حیروت (مبارزه به خاطر آزادی اسراییل)
پیش از مرگ ژاپوتنسکی درسال1940 «آبراهام اشتیرن» با خروج و انشعاب از ارگون «سازمان حیروت» را تشکیل داد که به اسم «لحمی » یا «اشتیرن» نیز معروف شد.
این سازمان دارای همان ایدئولوژی و سیاست نژادپرستانه ارگون است و «مناخیم بگین» از نخست وزیران پیشین رژیم صهیونیستی در قالب آن فعالیت می کرد.
سیاست حیروت، تشکیل حکومت موقت، هجرت یهود به کرانه های رود اردن، تشکیل هیئت یهودی برای اداره فلسطین و برپایی همایش با هدف تأسیس دولت اسراییل بوده است.
8-پلیس شهرک ها و تشکیلات یهودی «هاحایل»
پلیس شهرک ها در میانه جنگ جهانی اول و دوم با اجازه و حمایت انگلیس تشکیل شد و تعداد نیروهای آن به 20هزار نفر رسید.
هاحایل را مقامات انگلیس به منظور مشارکت در واحدهای ارتش این کشور در جنگ دوم جهانی تشکیل دادند و اجازه دادند که 30هزار جوان یهودی وارد آن شوند.
این امر موجب شد که صهیونیست ها، عناصر نظامی لازم را برای ایجاد ارتش اسراییل در آینده و نیز سلاح، تجهیزات و کارشناسان نظامی دراختیار داشته باشند.
9-سازمان ارتش اسراییل
سازمان ارتش اسراییل به موجب قانون صادر شده از طرف «دیوید بن گوریون» وزیر وقت جنگ و نخستین نخست وزیر رژیم صهیونیستی درسال 1948 تشکیل شد و به مرور زمان با اجرای نقشه های استعمارگرانه صهیونیسم گسترش یافت.
صهیونیسم و رهبران رژیم صهیونیستی پس از جنگ 1967 میلادی با هدف اجرای عملیات تروریستی ضد فلسطینیان، مصادره زمین های آنان و ساخت شهرک ها، سازمان های مخفی و مخوفی را تشکیل دادند.برجسته ترین و تندروترین این سازمان ها که «حزب لیکود» نماینده آن است، «کاخ» است که بزرگترین جنبش جناح راست به شمار می رود و سازمان های متعددی از آن جدا شدند که به برخی از آنها اشاره می شود:
-سازمان «ایال» وابسته به «ایگال امیر» قاتل «اسحاق رابین» نخست وزیر ترور شده اسراییل که رهبری آن را «ابیس ربیب» برعهده دارد.
-سازمان «کاهاناحی» به رهبری «بنیامین کاهانا».
-سازمان امنیت راه ها که بازوی کاخ به شمار می رود و در شهر الخلیل فلسطین فعالیت می کند.
-سازمان «داب» که زیرپوشش جنبش تروریستی کاخ فعالیت می کند.
-سازمان «حراب دیوید» که شامل افراد تندرو راستگرا است.
-سازمان «سیکریکون» که زیرمجموعه جناح راست اسراییل و مخالف جناح چپ به شمار می رود.
-سازمان به اصطلاح «طلایه داران حقیقت»
این سازمان جزو خطرناک ترین سازمان های تروریستی اسراییل است که بزعم خود «برای تحقق اراده خداوند» فعالیت می کند و معتقد است که «نباید منتظر معجزه خداوند برای بازسازی معبد سلیمان و بازگرداندن قدرت یهود بود.»صهیونیست های ایدئولوژیک، عقیده و اصرار دارند که مسجدالاقصی بر روی معبد ویران شده سلیمان در قدس ساخته شده و باید دوباره آن را ساخت.گروه های تندرو صهیونیست برای اثبات این ادعای خود هنوز مدرک و شواهدی را ارائه نکرده اند و پژوهش های تاریخی بی اساس بودن رأی آنان را نشان داده است.