حمایت از فلسطین به كدامین دلیل؟

اگر كارشناس پرسمان را بشناسید و حوزه مطالعات تخصصی او را بدانید; بهتر می‏توانید سؤالات خود را با او در میان بگذارید . «روبه‏رو» صفحه‏ای است كه روایت‏گر پرسش و پاسخ شما با او خواهد بود .



چرا ما باید از ملت فلسطین پشتیبانی كنیم؟ آیا از جهت دینی این امر پذیرفته شده است؟
احمد رضایی/الكترونیك
آیا كمك به مردم فلسطین خصوصا به لحاظ رویارویی آن‏ها با اسرائیل كه از سوی امریكا حمایت می‏شوند، با منافع ملی ناسازگار نیست؟
سارا الهامی/روابط بین‏الملل
آیا اگر مردم فلسطین مسلمان و یا ضد امریكا نبودند، باز ما از آن‏ها پشتیبانی می‏كردیم یا آنكه حمایت ما از آن‏ها یك اقدام سیاسی است؟
محمد اسدی/علوم اجتماعی


حمایت ما از مردم مظلوم فلسطین نه تنها یك حق مشروع در اسلام و حقوق بین الملل معاصر، بلكه یك وظیفه دینی، ملی و انسانی است كه در سه دلیل ریشه دارد:
1 . آموزه‏های دینی
2 . مقتضای منافع ملی
3 . حمایت از حقوق بشر
دلیل اول: تكلیف شرعی همه مسلمانان در حمایت از مردم و نهضت مقاومت فلسطین
یكی از وظایف شرعی غیر قابل تردید یكایك مسلمین و نیز یكی از اصول كلی سیاست‏خارجی دولت‏های اسلامی، دفاع از امت اسلامی است . حتی حمایت از همه مظلومان و مستضعفان جهان بخشی از جهاد دفاعی و نبرد مشروع در برابر متجاوزین و ستمگران است . آیات متعدد قرآن، سنت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومین (علیه السلام)، عقل و اجماع فقها و دانشمندان اسلام شناس بر این وظیفه دلالت دارند .
 1 . قرآن كریم
گذشته از آیاتی كه به طور عام بر جنگ بامتجاوزین دلالت دارند، (1) مانند آیاتی كه علت اجازه برای جهاد را «مظلومیت‏» و اخراج از كاشانه و آواره ساختن مؤمنین از وطن خود از سوی ستمگران می‏داند (2) و یا آیاتی كه دستور نبرد همگانی با همه دشمنان و متجاوزان به بلاد اسلامی و جامعه مؤمنین می‏دهد; از جمله این كه «در راه خدا بجنگید با كسانی كه با شما مسلمانان و مؤمنین می‏جنگند، ولی تجاوز گر نباشید كه خدا تجاوزگران را دوست ندارد» ، (3) آیات زیر به طور خاص مستند ادعای ما است:
الف) «... آن كسانی كه ایمان آوردند ولی مهاجرت نكردند، هیچ گونه ولایت (دوستی و تعهدی) در برابر آن‏ها ندارید تا زمانی كه هجرت كنند و تنها اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یاری بطلبند، بر شما لازم است آن‏ها را یاری كنید، جز علیه گروهی كه میان شما و آن‏ها پیمان (ترك مخاصمه) است و خداوند به آنچه عمل می‏كنید بیناست .» (انفال/73) آن‏گاه در تعلیل لزوم دفاع مسلمین از یكدیگر و جعل ولایت می‏فرماید: (4) «كسانی كه كافر شدند یار و یاور و مدافعان یكدیگرند، اگر شما این دستور را انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین رخ می‏دهد .» (انفال: 73)
ب) «كسانی كه بعد از آن كه مورد ظلم قرار گرفتند، یاری بطلبند، ایرادی بر آن‏ها نیست . ایراد و مجازات بر كسانی است كه به مردم ستم می‏كنند و در زمین به ناحق ظلم روا می‏دارند» (شوری/41، 42) ; این آیه در صورتی می‏تواند مستند موضوع بحث واقع شود كه «انتصار» را «یاری طلبیدن‏» (5) معنی كنیم .
ج) «چرا در راه خدا و (در راه) مردان و زنان و كودكان كه (به دست‏ستمگران) تضعیف شده‏اند، پیكار نمی‏كنید؟! همان افراد (ستمدیده‏ای) كه می‏گویند: پروردگارا! ما را از این شهر (مكه) كه اهلش ستمگرند، بیرون ببر و ازطرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما .» (نسا/75) آن گاه در ادامه آن می‏فرماید: «آنان كه ایمان دارند، در راه خدا پیكار می‏كنند و آن‏ها كه كافرند در راه طاغوت پیكار می‏كنند» (نسا/76) ; یعنی ضمن ترغیب مؤمنین به یاری مظلومین و مبارزه برای رهایی مستضعفین، آن را از مصادیق جهاد در راه خدا می‏داند . مؤلف كتاب «پیام قرآن‏» در ذیل همین آیات می‏نویسد: «روشن است كه جهاد برای حمایت از مظلومان و مستضعفان نیز جهاد دفاعی است، دفاع از مظلومان در برابر ظالمان‏» 6
د) آیاتی كه مؤمنین را برادر یكدیگر دانسته، آن‏ها را به صلح و صفا بین یكدیگر ترغیب كرده است . هر طایفه‏ای كه به جنگ تجاوز كارانه روی آورد، سایر مسلمین باید با آنان پیكار كند تا به فرمان خدا باز گردند . (حجرات/9، 15)
 2 . سنت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومین (علیه السلام)
در سنت نبوی (علیه السلام) و ائمه معصومین (علیه السلام) نیز سفارش زیادی به این امر شده است; چه این كه در اسلام، مسؤولیت مقابله با تهدید و ارعاب وظیفه‏ای همگانی است . باید همه یكپارچه در برابر آن بایستند و با ستمگران و متجاوزان به حقوق بشر بستیزند; چنان كه دستور نورانی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) مبنی بر این كه «همواره خصم ظالم و یار و یاور مظلوم باشید» (7) پیوسته بر تارك عالم می‏درخشد و بیانگر تعالی اصول حقوقی اسلام و حقانیت این نظام حقوقی است . در روایتی از پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است كه: «هر كس فریاد دادخواهی هر مظلومی (اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود كه مسلمین را به یاری می‏طلبد، اما به كمك او نشتابد مسلمان نیست . (8) و در روایت دیگر فرمود: «یاری دادن ضعیفان، بهترین و با فضیلت‏ترین صدقه‏ها است .» (9) براساس روایات فراوان، مسلمانان و مؤمنین برادر یكدیگر دانسته شده، (10) ، مانند روح واحدند، (11) راهنما و نگهبان و یار و غم خوار یكدیگر هستند، (12) در مقابل دیگران «ید واحدة‏» بوده، (13) دشمنان را از یكدیگر دفع می‏كنند . (14) باید به حل معضلات و گره‏گشایی یكدیگر اهتمام داشته، در این راستا تلاش كنند وگرنه از زمره مسلمان واقعی خارج هستند . (15)
در صحیح بخاری نیز از آن حضرت روایت‏شده است كه فرمود: «همه مسلمانان برادر یكدیگرند، به همدیگر ظلم نمی‏كنند و در مقابل دشمنان یكدیگر را رهانمی‏كنند و به خود وا نمی‏گذارند» . (16) در مسند احمد بن حنبل نیز از آن حضرت روایت‏شده است كه: «كه هر كس نزد او مؤمنی خوار شود ولی او را یاری نكند، در حالی كه قادر بر نصرت وی باشد، خداوند عزوجل، روز قیامت نزد تمام خلایق او را خوار خواهد ساخت‏» . (17)
مؤلف «فتح الباری‏» در شرح حدیث نبوی در دفاع از مظلوم می‏نویسد: «كسی كه قدرت بر نجات مظلوم دارد، بر او لازم است‏به هر طریق ممكن ظلم را از او دفع كند و قصد او در دفاع، كشتن ظالم نیست‏بلكه مقصود، دفع ظالم است و در این صورت كه دفاع می‏كند، خون ظالم هدر است و فرقی نمی كند كه دفاع از خویش باشد یا از دیگری‏» . (18) علاوه بر آن، سنت عملی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در انعقاد پیمان‏های دفاعی به عنوان یاری مظلومان - آنچنان كه در «حلف الفضول‏» صورت گرفت، (19) یا به عنوان «اعلام همبستگی و حمایت متقابل‏» آنچنان كه در پیمان با «بنی ضمرة‏» (20) و «خزاعه‏» (21) انجام شد - گواه این امر است . در پیمان جوانمردان (حلف الفضول) افراد شركت كننده، از جمله حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) سوگند یاد كردند در یاری مظلوم و مقابله با ظالم ید واحده باشند تا آن كه ظالم حق مظلوم را بپردازد و این پیمان مادامی كه دریا كنار ساحل خود را مرطوب كند (یعنی برای همیشه تاریخ) استوار است . (22) در احادیث آمده است كه «در خانه عبدالله بن جدعان شاهد پیمانی شدم كه اگر حالا (پس از بعثت) نیز مرا به آن پیمان بخوانند اجابت می‏كنم یعنی حالا نیز به عهد و پیمان خود وفادارم .» (23) ابن هشام نقل می‏كند كه آن حضرت درباره پیمان مزبور فرمود: «من حاضر نیستم پیمان خود را به هیچ وجه نقض كنم، اگرچه در مقابل آن گرانبهاترین نعمت را در اختیار من بگذارند .» (24)
 3 . دلیل عقلی
در موضوع بحث ما به دو نحو می‏توان به دلیل عقلی استدلال كرد:
الف) همه مسلمانان، امت واحده حساب می‏شوند و در این صورت هر گونه ستمگری به هر كشور اسلامی یا جمعیت مسلمین، ستم به همه آنان محسوب شده، دفاع از آنان دفاع از خود قلمداد و به حكم عقل واجب می‏گردد . از این رو، برخی از فقها وجوب جهاد دفاعی در مقابل هجوم كفار و صهیونیست‏ها بر كشورهای اسلامی و كشتار مردان زنان و استیلای بر اموال و هتك نوامیس و تخریب معابد و مساجد و نیز مبارزه با تسلط آنان بر كشورهای اسلامی و شؤون و فرهنگ و اقتصاد مسلمانان را یك ضرورت عقلی و شرعی می‏دانند . (25)
ب) دفاع از مظلوم، یكی از آموزه‏های فطری است كه هر عقل سلیمی آن را تایید می‏كند . این مساله آن قدر بدیهی است كه حتی متجاوزان نیز به بهانه یاری نمودن ملت‏های ضعیف و حمایت از حقوق بشر، دست‏به بزرگ‏ترین جنگ‏ها می‏زنند; به عبارت دیگر، دفاع از مظلوم و دشمنی با ستمگران و متجاوزان از بارزترین پسندیده‏های عقلی است كه همواره در باب حسن و قبح عقلی بدان استناد می‏كنند .
 4 . اجماع
در اظهار نظرهای فقها و اندیشمندان شیعه و سنی دیده می‏شود كه با تعابیر مختلف ادعای اتفاق و عدم اختلاف در اصل حكم مزبور كرده‏اند، كه به نقل چند نمونه از آن بسنده می‏كنیم:
1 . امام خمینی (ره) می‏فرماید: «اگر كشورهای (بلاد) اسلامی و مرزهای آن را دشمنان احاطه كنند كه به واسطه آن بر اسلام و امت اسلامی بترسند، بر همه مسلمین واجب است‏بدون هیچ قید و شرطی، با تمام وسائلی كه در توان دارند و با جان و مال خود، از آن دفاع كنند .» (26)
2 . آیت الله شیخ محمد مهدی شمس الدین: «از مسلمات دینی، حرمت‏بی مبالاتی به تجاوز كفار بر مسلمین و احساس بی‏تفاوتی در این مساله است .» (27)
3 . دكتر محمصانی ضمن شمارش موارد جهاد دفاعی، یكی از اقسام آن را دفع تجاوز متجاوزین و ستمگران و كسانی كه مسلمین را از خانه هایشان آواره ساخته و از وطنشان اخراج كنند، آنچه برای امت فلسطین در قرن بیستم پیش آمد، دانسته و می‏افزاید: «جهاد در این وضعیت نه تنها جایز و مشروع، بلكه از واجب‏ترین فرایض دینی و ملی و اجتماعی است و از مقومات و استوانه‏های كرامت و احترام وطن و ساكنین در آن است‏» . (28)
4 . عمر احمد الفرجانی: «اسلام قلمرو مكانی خاصی را برای دفاع از مظلوم معین نكرده است، هر جا كه ظلمی رخ بدهد، ولو در داخل كشورهای دیگر غیراسلامی، جهاد برای رفع ظلم از مسلمین یا غیر مسلمین مشروع است‏» . (29)
5 . شیخ ناصر الدین البانی نیز با صحه گذاشتن بر جهاد دفاعی علیه دشمنی كه به برخی از بلاد مسلمین حمله نموده است، مصداق بارز آن را اسرائیل غاصب دانسته، می‏گوید: «تمام مسلمانان در قضیه فلسطین گنهكارند، تا آن زمان كه اشغالگران صهیونیست را از سرزمین فلسطین بیرون برانند .» (30)
دلیل دوم: مقتضای منافع ملی ما پشتیبانی از مردم فلسطین و مبارزات آنان است .
منافع ملی كشورها، مهم‏ترین پارادایم برای تصمیم‏گیری است . از این رو «ملت هایی كه منفعت ملی خود را نشناسند، خطر نابودی خودشان را به وجود می‏آورند، ملت‏ها همانند انسان‏ها (با درست نشناختن منافع ملی خود) می‏توانند خودكشی كنند» ; (31) چه این كه سیاست در سطح جهان یعنی بررسی تلاقی یا تزاحم منافع ملی كشورها در موضوعات مختلف (32) و تعارضات بین المللی به عنوان بازتاب برخورد و تصادم منافع ملی بازیگران مختلف بین المللی است . (33) آنچنان كه «هونتزینگر» سیاست‏بین المللی را در واقع نظام وسیع تنظیم منافع ملی متقابل می‏داند . (34) منافع ملی حیاتی‏ترین نیازهای یك دولت را شامل می‏شود كه در برگیرنده حفظ و بقا و استقلال، و تمامیت ارضی، امنیت و رفاه اقتصادی است . (35) «هونتزینگر» در تعریف منافع ملی می‏گوید: «نخستین هدفی كه هر دولت تعقیب می‏كند، نگهداری خویش است . هر دولتی می‏كوشد لااقل بقای خود را تامین كند» . (36) و نویسنده دیگری اظهار می‏دارد «هر واحد سیاسی جهت دفاع از موجودیت و حركت‏خود، منافعی را تعیین می‏كند و در مقام ایجاد امنیت‏برای آن‏ها برمی‏آید» . (37)
به نظر ما، امنیت ملی و منافع ملی ما با همه مسلمانان به ویژه ملت فلسطین گره خورده، از این‏رو انجام حمایت‏های اقتصادی، سیاسی و تبلیغاتی در حد وسع و توان از ملت‏های مسلمان دیگر خصوصا فلسطین، نه تنها با منافع ملی ما تعارض ندارد بلكه در راستای تامین منافع ملی ایران به حساب می‏آید; زیرا:
اولا، منافع ملی یك كشور فقط در مرزهای جغرافیایی آن محدود نمی‏شود . لذا دولت‏ها به میزان هزینه هایی كه در كشورهای دیگر می‏كنند، از قدرت تصمیم‏گیری و تاثیرگذاری بیش‏تری نیز در آینده آن كشور و معادلات منطقه‏ای برخوردار می‏شوند . اصولا بخشی از امنیت ملی هر كشوری، در خارج از مرزهای آن كشورها تامین می‏شود . همچنان كه دشمنان ما در اقصی نقاط جهان پایگاه زده، موجب تهدید امنیت ملی ما و دیگر همسایگان را فراهم آورده است، ما نیز به دنبال پایگاه‏های امنیتی برای خود در خارج از كشور باشیم .
ثانیا، حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضی و امنیت ملی كشور كه از عناصر كلیدی و حیاتی تشكیل دهنده منافع ملی است، به صرف چنین هزینه‏ها و كمك به ملت‏هایی كه در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند، نیاز دارد . واقعیت آن است كه مردم مظلوم و مبارز فلسطین از ما نیز دفاع می‏كنند و ماكم‏ترین وظیفه خود یعنی تداركات و پشتیبانی را انجام می‏دهیم . همان طور كه رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمود: «اگر صهیونیست‏های افزون طلب، گرفتار انتفاضه نبودند، بدون تردید برای سیطره بر مصر و سوریه و لبنان و دیگر كشورهای خاورمیانه وارد عمل می‏شوند .»
هسته‏های مقاومت و مبارزاتی و نهضت‏های آزادی بخش در سراسر جهان اسلام به عنوان یكی از مهم‏ترین اهرم‏های قدرت برای جمهوری اسلامی است كه ابر قدرت‏ها را ترسانده موجب بازدارندگی آن‏ها از عملی كردن نیات امپریالیستی‏شان می‏گردد و كمك به این مردم مبارز، یعنی استحكام بخشیدن به سنگرهای دفاعی خود .
آینده‏نگری و تامین منافع بلند مدت خود بهترین دلیل بر انجام چنین اقداماتی است; زیرا آرمان‏ها و اهداف توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی هرگز به فسطین محدود نبوده، بلكه آرزوی سیطره بر جهان اسلام و خصوصا ام القرای آن یعنی جمهوری اسلامی ایران را در سر می‏پروراند . این اعانات یكپارچگی ما را بهتر حفظ می‏كند و قدرت جمعی ما را بر دشمنان افزون می‏سازد و برای مصونیت‏خود ما از خطرات دشمن مفید است .
یكی از كشورهای قسم خورده علیه ایران اسرائیل است . اسرائیلی‏ها تلاش كردند در كشورهای همسایه ما نفوذ كنند . آنان تصریح كرده‏اند كه ما سعی می‏كنیم در حیاط خلوت ایران، نفوذ كنیم . حیاط خلوت ما كشورهای همسایه ما (مثل آذربایجان، تركیه، تركمنستان، كشورهای خلیج فارس و . .). است و اسرائیلی‏ها می‏خواهند، با برقراری رابطه با همسایه‏های ما، بر ما فشار وارد كنند . ما هم اگر قرار باشد اقدام متقابل انجام دهیم و توازنی بین امكانات ما و دسترسی‏های اسرائیل فراهم باشد، حتما باید با كشورهایی كه با اسرائیل هم مرزند، رابطه داشته باشیم . بنابراین با لبنان و سوریه - به عنوان دو كشور هم مرز اسرائیل - رابطه استراتژیك داریم و این در حقیقت‏یك كمك بزرگ به حفظ امنیت ملی ما است . سوریه متحد ما است و در لبنان حزب الله و دولت متحد ما هستند و این‏ها در كنار مرز اسرائیل قرار دارند . اگر اسرائیلی‏ها در آذربایجان و تركمنستان نفوذ كنند، یكی از اهدافشان فشار آوردن بر ایران است و ما هم باید كار متقابل انجام دهیم تا توازن منطقه‏ای به وجود آید . بسیای از موارد امنیت كشورها، در سایه توازن استراتژیكی بین نیروهای مختلف با عوامل ایجاد كننده قدرت در منطقه حاصل می‏شود . اگر اسرائیلی‏ها بیایند و در جای جای كشورهای همسایه نفوذ كنند، به این معنا است كه هر وقت‏خواستند، می‏توانند بر ما فشار آورند و ما وسیله متناسب و متفاوتی برای خنثا كردن فشار آن‏ها نداریم .
دلیل سوم: وظیفه انسانی ما و همه مردم آزاده جهان در پشتیبانی از مردم مظلوم فلسطین
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان جاهلیت عرب و قبل از ظهور اسلام پیمان مقدس یاری ستمدیگان به نام «حلف الفضول‏» را امضا كرد . واضح است كه آن حضرت این عمل را به عنوان یك انسان آزاده انجام داد نه به عنوان پیامبر خدا . آنگاه حضرت پس از مبعوث شدن به پیامبری نیز فرمود تا همیشه تاریخ بر این پیمان پایبندم . چه این كه روح حاكم بر این پیمان، دفاع از مظلوم بود كه پس از بعثت نیز جزو دستورات و جهت‏گیری‏های اسلامی در امور سیاسی و اجتماعی تثبیت‏شد . دكتر صبحی محمصانی در تحلیلی می‏نویسد:
«روابط اجتماعی در سطح خرد و كلان مبتنی بر عدل و همكاری برای وصول به این هدف و نیز مبتنی بر جلوگیری از ظلم و تخلف است . قرآن كریم در آیات متعددی، از جمله در آیه 2 سوره مائده، آیه 75 سوره نساء و آیه 251 سوره بقره، به انجام این واجب دستور می‏دهد . منشا وجوب همكاری و تعاون در مبارزه با ظلم و فساد در زمین، اخوت و برادری انسانی و نیز همبستگی و تعهد اجتماعی لازم بین بشر است . پس هر تجاوزی بر هر یك از ابنای بشر به عنوان تجاوز به همه آنان قلمداد می‏شود، چنان كه در آیه 32 سوره مائده بدان اشاره نموده است . جهاد دفاع از عدل و جلوگیری از ظلم، فقط د رمورد ظلم بر دولت اسلامی مشروع نیست، بلكه دفاع ا زهر دولت مظلوم دیگر ولو غیر اسلامی جایز است و در صورت وجود پیمان همكاری متقابل واجب می‏شود .» (38)
استاد شهید علامه مطهری نیز در این زمینه می‏فرماید:
«هر گاه گروهی با ما نخواهد بجنگد ولی مرتكب یك ظلم فاحش نسبت‏به یك عده افراد انسان‏ها شده است و ما قدرت داریم آن انسان‏های دیگری را كه تحت تجاوز قرار گرفته‏اند نجات دهیم، اگر نجات ندهیم در واقع به ظلم این ظالم نسبت‏به آن مظلوم كمك كرده‏ایم . ما در جایی كه هستیم، كسی به ما تجاوزی نكرده، ولی یك عده از مردم دیگر كه ممكن است مسلمان باشند و ممكن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند مثل جریان فلسطینی‏ها كه اسرائیلی‏ها آن‏ها را از خانه هایشان آواره كرده‏اند، اموالشان را برده‏اند، انواع ظلم‏ها را نسبت‏به آن‏ها مرتكب شده‏اند، ولی فعلا به ما كاری ندارند، آیا برای ما جایز است كه به كمك این مظلوم‏های مسلمان بشتابیم برای نجات دادن آن‏ها؟ بله، این هم جایز است، بلكه واجب است، این هم یك امر ابتدایی نیست . این هم، به كمك مظلوم شتافتن است، برای نجات دادن از دست ظلم بالخصوص كه آن مظلوم مسلمان باشد .» (39)
 پی‏نوشت:

1 . ر . ك: اصل منع توسل به زور و موارد استثنای آن در اسلام و حقوق بین الملل معاصر، سید ابراهیم حسینی، ص‏170و171 .
2 . حج (22): 39و40 .
3 . بقره (2): 190 .
4 . المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمدحسین طباطبایی، ج‏9، ص‏145 .
5 . المفردات فی غرایب القرآن، الراغب الاصفهانی، ص‏495 .
6 . پیام قرآن، ناصر مكارم شیرازی، ج‏10، ص‏358 .
7 . نهج البلاغه، تنظیم صبحی الصالح، نامه 47، ص‏421 . (كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا)
8 و 9 . وسایل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، محمدبن الحسن الحر العاملی، ج‏11، ص‏108، باب 59، حدیث 1 . «من سمع منادیا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم .» حدیث 2: «عونك الضعیف من افضل الصدقه‏» ص 559، باب 18، حدیث 3: «قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): من اصبح لم یهتم بامر المسلمین فلیس بمسلم .»
10 . میزان الحكمة، محمد محمدی ری شهری، ج‏1، ص‏42و 43، احادیث 146و154و ج‏4، ص‏522 . حدیث 8787 .
11 . همان، ج‏1 . حدیث 149و ج‏4، حدیث 8786 .
12 . همان، ج‏1 . حدیث 148 .
13 . همان، ج‏4 . حدیث 8785 .
14 . همان .
15 . ر . ك: پاورقی 8و9 .
16 . الجهاد و القتال فی السیاسة الشرعیه، محمد حسنین هیكل، ج‏1، ص‏83 . «المسلم اخو المسلم لا یظلمه و لا یسلمه‏» ای «یدافع عنه و لا یسلمه عنه و لا یسلمه لمن یرید به مكروها او اعتداء» .
17 . همان، ص‏84 .
18 . همان، ص‏83و84 .
19 . همان ص‏718 .
20 . همان، ص‏703 .
21 . السیرة‏النبویة، ابن هشام، ج‏4، ص‏31 - 46 .
22 . همان، ص‏719و720 . «فتعاقدوا و تعاهدوا بالله لیكونن یدا واحدة مع المظلوم علی الظالم حت‏یؤدی الیه حقه ما بل بحر صوفه‏» .
23 و 24 . سیره ابن هشام، ج‏1، ص‏141و142 . «لقد شهدت فی دارعبدالله بن جدعان حلفا ما احب ان لی به حمر النعم ولو ادعی به فی الاسلام لا جبت‏» .
25 . ر . ك: مبانی فقهی حكومت اسلامی . ص‏231 - 235 .
26 . تحریر الوسیله، سید روح الله الموسوی الخمینی، ج‏1، ص‏485 .
27 . جهاد الامة، محمد مهدی شمس الدین، ص‏336 .
28 . القانون و الملاقات الدولیة فی الاسلام، صبحی محمصانی، ص‏193و194 .
29 و 30 . الجهاد و القتال فی السیاسة الشرعیة، هیكل، ج‏1، ص‏591 و 594 .
31 . درآمدی بر روابط بین الملل، ژاك هونتزینگر، ترجمه عباس گواهی، ص 192 .
32 . عقل و توسعه یافتگی، محمود سریع‏القلم، ص 237 .
33 . اصول سیاست‏خارجی و سیاست‏بین الملل، سید عبدالعلی قوام، ص‏131 .
34 . درآمدی بر روابط بین الملل، ص‏86 .
35 . آناتومی تعاملات نظام سیاسی و منافع ملی، سید عبدالعلی قوام، مجله سیاست‏خارجی، سال 8، شماره 1و2، ص‏1و2 .
36 . درآمدی بر روابط بین‏الملل، ص‏193 .
37 . توسعه، جهان سوم و نظام بین الملل، محمود سریع القلم، ص‏58 .
38 . القانون و الملاقات الدولیة فی الاسلام، ص‏195و196 .
39 . جهاد، مرتضی مطهری، ص‏29و30 .