رژیم صهیونیستی و پیروزی حزب «کادیما»

پیروزی حزب «کادیما» در انتخابات 28 مارس (8 فروردین) رژیم اشغالگر قدس و انتخاب «ایهود اولمرت» به عنوان نخست وزیر، تحولاتی را در حوزه سیاسی و امنیتی این رژیم رقم خواهد زد که نیازمند تأمل، بررسی و شناخت بیشتر است.
حزب «کادیما»، که در سال گذشته میلادی توسط «آرییل شارون» پایه گذاری شد، برای نخستین بار توانست در هفدهمین انتخابات مجلس رژیم صهیونیستی (کنیست)، 29 کرسی از مجموع 120 کرسی را به خود اختصاص دهد و بدین ترتیب گوی سبقت را از دو رقیب سنتی یعنی حزب «لیکود» و حزب «کار» و سایر احزاب اسرائیل برباید. اما برای تشکیل کابینه الزاماً می بایست برای احراز 61 کرسی با سایر احزاب دیگر ائتلاف کند.
کادیما در صحنه سیاسی رژیم اسرائیل، حزبی است که توسط «آرییل شارون» پس از خروج از لیکود و به دلیل اینکه برنامه هایش با مخالفت برخی اعضای آن حزب مواجه شد، در ماه نوامبر سال 2005 تأسیس شد.
این حزب به زودی توانست با جذب عده ای از متنفذان صهیونیست از جمله شخصیت های برجسته لیکود و حزب کار مانند «شیمون پرز»، «شائول موفاز» و «تسیبی لیفنی»، دامنه قدرت سیاسی و نفوذ خود در سرزمین های اشغالی را گسترش دهد.
کادیما را در جناح بندی سیاسی می بایست به «راست میانه» منتسب کرد و بر همین اساس اعضای این حزب معتقدند، مردم اسراییل دارای حقی تاریخی در سرزمین های اشغالی هستند و برای حفظ اکثریت یهودیان ساکن در این سرزمین، می توان از بخشی از سرزمین های اشغالی صرف نظر کرد و دیوار حائل را نیز به عنوان تنها یک «مرز موقت» میان اسرائیل و فلسطین مورد پذیرش قرارداد.
لزوم پایان درگیری میان اعراب و اسراییل و نیزپذیرش دوکشور اسرائیلی و فلسطینی براساس نقشه راه و در نهایت خلع سلاح عمومی فلسطینیان، از جمله اصول مورد توجه کادیما است.
این موارد به انضمام اصول مشترک مورد قبول بیشتر صهیونیست ها، از جمله اصرار بر تعلق تمامی سرزمین های فلسطین به صهیونیست ها، اعتقاد بر همیشگی بودن دو بخش بیت المقدس به عنوان پایتخت اسراییل و تکمیل پروژه احداث دیوار حائل و عدم بازگشت به مرزهای تعیین شده در سال1967 نیز از مواردی است که اصول زیربنایی حزب کادیما را تشکیل می دهد.
آنچه که تاکنون مسجل شده این است که «موشه کاتساو» رئیس رژیم صهیونیستی به زودی اولمرت را به عنوان نخست وزیر معرفی حواهد کرد و مطابق قوانین اسرائیل، وی نیز موظف خواهد بود تا ظرف 42روز اعضای کابینه اش را تعیین و به مجلس معرفی کند.
به این ترتیب، حزب تازه تأسیس «کادیما» عرصه سیاسی سرزمین های اشغالی را قبضه خواهد کرد و دستکم برای مدت سه سال آینده به حکومت حزب قدرتمند لیکود پایان خواهد داد.
براین اساس و باتوجه به مواردی که ذکر شد، گرچه اولمرت حزب خود را تاحدودی اصلاح گر معرفی کرده، اما نمی توان تغییر چندانی در سیاست های رژیم صهیونیستی به خصوص در رویارویی با مبارزان فلسطینی و نیز برخورد با جنبش «حماس» مشاهده کرد.
این حزب نیز به مانند رقبای سیاسی خود، سرسازگاری با جنبش های مردمی فلسطین و مقامات آن را نخواهد داشت و ازاین رو گروه های جهادی نباید انتظار هرگونه سازش نهایی با این حزب را داشته باشند.
اصلاحاتی که احتمالاً اولمرت و همقطارانش برای تثبیت موقعیت سیاسی و نیز ارتقای توان امنیتی رژیم اشغالگر به زودی آغازخواهند کرد، شاید از نظر شکلی با اصلاحاتی که «ایهود باراک» و همفکرانش در دهه 1990 میلادی در اسراییل کلنگ آن را به زمین زدند و با تبلیغات تند و مخرب حزب رقیب و نیز موج مخالفت روحانیون یهود افراطی مواجه و درنهایت شکست خورد، متفاوت باشد، اما به نظر می رسد ماهیت حرکت اولمرت در راستای همان برنامه ها دنبال شود.براین اساس، اصلاحات احتمالی اولمرت را می توان بسیار سطحی دانست و آن را فقط زمینه ساز طرح «نقشه راه» تلقی کرد.
یکی از مواردی را که اولمرت به احتمال زیاد طرح خواهد کرد پیشنهاد «تبادل زمین» در چارچوب طرح سازش با فلسطینیان خواهد بود که بدون تردید این موضوع نیز با واکنش تند افراطیون یهود مواجه خواهد شد.
هرچند مشکلی که اولمرت درحال حاضر با آن روبه رو است تثبیت موقعیت حزب تازه کار خود در هرم قدرت رژیم صهیونیستی است و به همین دلیل خواهد کوشید ترکیب کنونی را در پارلمان حفظ کند و با ائتلافی که با برخی از احزاب مانند حزب کار و حزب ساش انجام خواهد داد، به این تثبیت کمک کند.
به نظر می رسد یکی دیگر از مهمترین نگرانی های اولمرت آن باشد که در میان گروه های رقیب و مخالف خود نتواند برنامه های خود را پیاده و اجرا کند و به نوعی «فقدان اطمینان» در میان گروه های اسراییلی مانع موفقیت وی شود.
بنابراین، باید انتظار داشت چالشی پنهان اما عمیق (باتوجه به خروج شارون از صحنه های سیاسی اسراییل) میان حزب وی و سایر احزاب اسراییل به وجود آید و اولمرت بر مواضع و برنامه های خود به ویژه درخصوص تثبیت مرزهای اسراییل اصرار کند.
به همین دلیل، می توان اولاً حضور آمریکاییان برای حل اختلافات موجود در داخل رژیم اسراییل را بیش از گذشته شاهد بود و ثانیاً، اولمرت برای چندماه سرگرم رفع چالش های داخلی و آرام کردن گروه های رقیب و افراطی صهیونیست خواهد شد.
برخی منابع خبری در جریان انتخابات اعلام کردند اولمرت در مبارزات انتخاباتی رقبای خود را متهم کرده بود که هیچ یک از آنان دستاوردی برای اسراییل نداشته اند و به خصوص در تأمین امنیت اسراییل عاجز بوده اند.
امروزه تل آویو بامشکلات متعددی چون 500هزار یهودی ساکن برخی از شهرک های حاشیه نشین و نیزمسایلی همچون گرایشهای لائیک و یا بنیادگرایانه در قدرت حاکم، روبرو است و بدون تردید این موارد به اضافه روند انتفاضه، پیروزی حماس در انتخابات فلسطین، وحدت مسلمانان در کمک به استقلال فلسطین و ده ها موضوع دیگر در سطح منطقه و بین الملل می تواند چالشی جدی برای اولمرت به شمار آید.