شمارش معکوس برای لغو محاصره غزه / گفت و گو با خالد مشعل

خالدمشعل رئیس دفتر سیاسی حماس تاکید کرد که محاصره نوار غزه به دقیقه90 خود نزدیک شده است.
وی اظهارداشت: اراده پولادین ملت فلسطین و اراده فعالان صلح برای شکستن محاصره غزه درسطح منطقه ای و بین المللی باعث خواهدشد تا محاصره ظالمانه غزه پایان یابد و رژیم صهیونیستی و حامیان غربی اش به اهداف خود نرسند.
مشعل تصریح کرد: درکنار ما جامعه جهانی، کشورهای عرب و مسلمان به تلاش های خود برای ازبین بردن محاصره غزه ادامه خواهند داد و کاروان های دریایی و غیردریایی بیشتری به این منطقه محروم خواهند فرستاد.

رئیس دفترسیاسی حماس مهمترین مواضع این جنبش را در گفت وگو با روزنامه اردنی «السبیل» عنوان کرده که پیش روی شماست:

¤ به نظر شما آیا محاصره نوار غزه آخرین روزهای خود را طی می کند؟
با وجود آنکه برخی برای تداوم روند محاصره نوار غزه می کوشند و راهکارهایی همچون کاستن از شدت محاصره را مطرح کرده اند ولی معتقدم که محاصره نوار غزه به دقیقه 90 خود نزدیک شده است.
محاصره در نوع خود یک جنایت و اقدام غیراخلاقی به شمار می رود که باید مانع از استمرار آن شد. از سوی دیگر، هیچ کدام از اهداف سیاسی که دشمنان با محاصره نوارغزه به دنبال آن بودند، محقق نشده است.
محاصره در واقع حکم یک اهرم فشار و ابزار باج خواهی را داشت، که دشمنان از آن برای به زانو درآوردن حماس و ملت فلسطین درنوار غزه استفاده می کردند البته برای تمامی کسانی که دراین محاصره نقش داشتند و برای اجرای آن همکاری می کردند، مشخص شد که این محاصره شکست خورده است و حماس نیز چنان استوار ایستاده است و هرگز حاضر به پذیرش ذلت نیست.
با وجود آنکه محاصره نوارغزه رنج و محنت فراوان را برای مردم ما در نوار غزه و نیز جنبش حماس به دنبال داشت این موضوع برای مجریان طرح محاصره نیز مشکل ساز شد. شاید بتوان گفت که ماجرای کاروان آزادی نقش تعیین کننده در شکسته شدن سدمحاصره داشت.
ما کاروان های دریایی و غیردریایی لغو محاصره را ادامه خواهیم داد و درکنار ما جامعه جهانی، کشورهای عرب ومسلمان و نیز فلسطینی ها به تلاش های خود برای از بین بردن سد محاصره ادامه خواهند داد.

¤ آیا مواضع فلسطینی ها و عرب ها در مورد شکستن سدمحاصره غزه رضایت بخش است؟
متاسفانه باید عرض کنم که تشکیلات خودگردان در مورد رفع محاصره جدی نیست و طرح درخواست لغو محاصره ازسوی نهاد مذکور تنها با هدف خاموش کردن آتش خشم و غضبی بود که بعد از جنایت صهیونیست ها درحمله به کاروان آزادی و کشتار اعضای آن، شعله ور شده بود.
برخی طرف های عربی و فلسطینی هستند که خواست آنها تداوم روند محاصره است زیرا به باور آنان، محاصره اهرم فشاری است که می توانند از آن علیه ما استفاده کنند و به همین خاطر، پایان یافتن محاصره را مشروط به آشتی ملی کردند. این همه تاکید بر ضرورت برقراری آشتی- آن هم در این برهه- تنها با هدف منحرف کردن اذهان از توجه به ضرورت شکسته شدن سد محاصره و اولویت این موضوع است.
مشروط ساختن رفع محاصره به تحقق آشتی یک بازی غیرقابل قبول است زیرا پایان یافتن محاصره و آشتی هرکدام دو هدف جداگانه هستند که باید برای عملی کردن آنها کوشید و نبایست اجرای یکی را مشروط به تحقق دیگری کرد.

¤ اتحادیه عرب با وجود مصوبات رسمی که درباره رفع محاصره غزه داشت ولی تا مدت ها سیاست سکوت را در قبال موضع محاصره پیش گرفت تا اینکه درنهایت عمروموسی دبیرکل این اتحادیه سفری را به نوار غزه انجام داد. به عقیده شما موضع اتحادیه عرب مثبت بوده یا خیر؟
اقدام دبیرکل اتحادیه عرب درسفر به نوار غزه بسیار دیر انجام گرفت و ما از ایشان به خاطر این سفر قدردانی می کنیم اما مشکل غزه با این سفرها حل و فصل نمی شود.
مشکل اینجاست که برخی طرف های بین المللی با صهیونیست ها درباره استفاده از گزینه محاصره برای مجازات جنبش حماس و به زانو درآوردن آن توافق کرده اند.
برخی طرف های فلسطینی و عربی نیز هستند که نمی خواهند حماس سربلند و بدون پرداخت هیچ گونه بهای سیاسی برای شکستن محاصره از این محاصره خارج شود.
این همکاری مشترک برای ادامه محاصره که با حضور طرف های مختلف انجام می گیرد باعث شده است تا محاصره نوارغزه تا به این لحظه ادامه داشته باشد ولی این توطئه ها و همکاری های شوم هرچقدر هم که شدید باشد، در مقابل اراده پولادین ملت فلسطین از بین خواهد رفت. امروز شاهد تلاش های انسان دوستانه ای هستیم که از سوی کشورهای شرقی و غربی و همچنین تمامی ملت ها برای شکستن سد محاصره صورت می گیرد که بارزترین نمونه آن کاروان آزادی بود. به هرحال، کاروان های دریایی و زمینی و نیز تکاپوهای مستمر کشورها- همه و همه- این پیام را با خود دارند که باید محاصره پایان پذیرد.
نزدیک شدن زمان لغو محاصره ربطی به مواضع طرف های مختلف ندارد بلکه نتیجه اراده پولادینی است که خواست خود را به همگان قبولانده است و اراده ملت ما برای پایداری و اراده فعالان صلح برای شکستن محاصره- در سطح منطقه ای و بین المللی- باعث خواهد شد تا همگان گزینه محاصره نوار غزه را کنار بگذارند.

¤ به غیر از ترکیه دولت های دیگری نیز به صورت علنی یا غیرعلنی برای رفع محاصره غزه اقدام ورزیده اند این نوع اقدامات درحدی هست که بتوان در رفع محاصره برروی آنها حساب بازکرد؟
بی تردید، برادران ترک ما نقش برجسته ای را در جهت لغو محاصره ایفا کردند. از یک طرف، به خاطر شکستن سد محاصره شهید دادند و ملت این کشور نیز هدف رفتارهای ناشایست صهیونیست ها قرار گرفت. از طرف دیگر، مقامات ترک در اظهارات خویش به صراحت مخالفت خود را با تداوم روند محاصره اعلام کردند که از آن جمله می توان به اظهارات اردوغان اشاره کرد، که گفت: «اگر تمام جهان به غزه پشت کنند، بنده هرگز به آن پشت نخواهم کرد.»
امروز رفع محاصره یکی از شروط ترکیه برای حل بحران ناشی از حمله صهیونیست ها به کاروان آزادی است. این موضع رهبران و ملت ترکیه واقعاً شایان تقدیر است. ملت ما هرگز این موضع تاریخی آنکارا را فراموش نخواهد کرد البته امت اسلامی- عربی نیز این موضع را برای همیشه به خاطر خواهد داشت. برخورد ترکیه با مسئله محاصره نوار غزه یکی از موفقیت های این کشور در ایفای نقش منطقه ای، عربی و اسلامی اش است.
در کنار ترکیه، شاهد تلاش هایی از سوی طرف های دیگر نیز بودیم. جنبش در طول چند هفته گذشته با شماری از کشورهای اسلامی و عربی و نیز اروپایی در همین رابطه در تماس بوده است. تلاش ما در راستای عملی کردن درخواست های روزافزون کشورها برای شکستن سد محاصره است. یکی از آن کارهایی که باید در این راستا انجام بگیرد و امروز بیش از هر زمان دیگری به آن احساس نیاز می شود، ایجاد یک خط دریایی برای نوارغزه است. ایجاد یک خط دریایی میان نوار غزه با جهان خارج می تواند گام مهمی در جهت شکستن سد محاصره باشد زیرا به تبع آن، دیگر انواع محاصره توجیه و اهمیت خود را از دست می دهند. تأکید ما بر این است که باید روند اعمال فشارها به رژیم صهیونیستی بیشتر شود تا این رژیم دست از محاصره نوار غزه بردارد و گذرگاه های این منطقه را باز کند. از برادران مصری نیز تقاضا داریم که گذشته را فراموش کنند و تنها به گشودن موقت گذرگاه بسنده نکنند یعنی آن کاری را که در برهه پیشین انجام می دادند و به صورت موقت گذرگاه رفح را می گشودند. ما بر این موضوع اصرار داریم که ایجاد یک خط دریایی میان غزه و جهان خارج حق ملت فلسطین است و تلاش های ترکیه و همچنین تکاپوهای جهان عرب و اسلام و کشورهای اروپایی در جهت عملی کردن این طرح به نتیجه خواهد رسید.

¤ چرا اشغالگران با وجود اینکه محاصره غزه هیچ نتیجه مستقیمی برایشان دربر ندارد به این کار ادامه می دهند؟
این اقدام صهیونیست ها سه بعد دارد: بعد اول آن است که محاصره بخشی از رفتار خصمانه ای است که اشغالگران در برابر ملت ما دارند. صهیونیست ها همان طو رکه اشغالگری می کنند، به احداث شهرک های یهودی نشین دست می زنند، به یهودی سازی مبادرت می ورزند و محله ها و منازل فلسطینیان ساکن قدس را تخریب می کنند، به محاصره نیز دست می زنند. درواقع این موضوع بخشی جدایی ناپذیر از رفتارهای صهیونیست ها را تشکیل می دهند.
بعد دوم موضوع، مشروط ساختن رفع محاصره به مسئله آزادی گلعاد شالیت، اسیر نظامی صهیونیست است. بنا به ادعای اشغالگران محاصره جزئی از مجازاتی است که تل آویو برای نوار غزه، مقاومت و جنبش حماس به خاطر به اسارت گرفتن شالیت درنظر گرفته است.
بعد سوم این موضوع که البته رژیم صهیونیستی را برای ادامه روند محاصره ترغیب می کند، همسویی تمایل این رژیم برای ادامه وضعیت موجود با خواست برخی طرف های منطقه ای در این مورد است.
درست است که اشغالگران قدس هیچ توجهی به خواست دیگران ندارند و اصلاً احترام به خواست دیگران در رفتارهای شان جایی ندارد ولی اگر خواست دیگران را با تمایلات خود یکی ببیند، آن را عملی می کند. متأسفانه بعد سوم یعنی همسویی تمایل اشغالگران برای ادامه محاصره با خواست برخی طرف های فلسطینی، عربی و بین المللی همسو است. البته قدرت طرف های محاصره کننده به هر میزان که باشد، بازهم قدرمسلم اینکه محاصره به زودی پایان می یابد.

¤ نخست وزیر رژیم صهیونیستی از جامعه بین الملل خواسته تا برای آزادی اسیر نظامی خود به کمک این رژیم بشتابند آیا به نظر شما این کمک خواهی و مساعدت جویی از ضعف و ناتوانی رهبران این رژیم که هیچ گاه به جامعه جهانی تکیه نداشته اند حکایت ندارد؟
نتانیاهو با بیان چنین اظهاراتی می خواهد دولت خود را از زیر فشاری که از طرف جامعه صهیونیستی وارد می آید رها کند و اتهام کوتاهی و نیز ناتوانی را در این ماجرا به جامعه جهانی نسبت دهد و از دولتش دور سازد ازسوی دیگر هدف دیگر نتانیاهو انحراف افکار عمومی از توجه به جنایتی است که رژیم صهیونیستی علیه کاروان آزادی مرتکب شده است. چهره این رژیم بعد از ماجرای مذکور به شدت در جهان تیره شده است. اگرچه جنگ غزه باعث تخریب چهره صهیونیست ها در افکار عمومی جهان شد ولی ضربه ای که به وجهه آنها به خاطر اقدامشان علیه کاروان آزادی وارد آمد چندین برابر جنگ غزه بود. هراس اشغالگران قدس آن است که جامعه جهانی مشروعیت بین المللی رژیم غاصب آنها را سلب کند و به همین خاطر تمام توان خود را برای بهبود وجهه خویش صرف می کنند.
صهیونیست ها می خواهند جامعه بین الملل را به عنوان مسئول شکست درماجرای مبادله اسرا معرفی کنند تا این که بتوانند نقاب قربانی را بر صورت بزنند به ویژه بعد از آن که - بروزحادثه کشتی آزادی- باعث شد تا به عنوان جلاد و قاتل درجهان شناخته شوند.
هدف دیگر نتانیاهو ازاین اظهارات کمک جویانه ایجاد یک جبهه فشار بین المللی علیه حماس است تا این جنبش سقف مطالبات و شروط خود را برای مبادله پایین بیاورد و پیشنهاد صهیونیست ها را که پیش از این رد کرده بود، بپذیرد ولی بی شک، درتمامی اهدافی که اشغالگران قدس با کمک جویی دنبال می کنند، آشکارا می توان رد پای ناتوانی شان را دید.
رژیم غاصب قدس امروز به شدت احساس ناتوانی می کند که این موضوع به ایجاد حالتی از یاس درجامعه صهیونیستی انجامیده و به همین خاطر دولت خود را تحت فشار قرارداده است تا اگر توان آزاد کردن گلعاد شالیت را «با استفاده از قدرت نظامی» ندارد، پس بهای رهایی اش را به فلسطینیان بپردازد. تل آویو امروز از نظر امنیتی و نظامی شکست خورده محسوب می شود و نتوانسته است تا اسیر نظامی خود را از مقاومت بازپس بگیرد. اشغالگران حتی در دیپلماسی خود نیز شکست خورده اند.

¤ آیا خبر جدیدی درمورد مبادله اسیران دارید؟
موضوع مبادله اسرا پیشرفت مهمی نداشته و تنها تلاش های از سوی آلمانی ها برای ازسرگیری تلاش هایی میانجی گرانه شان دراین زمینه صورت گرفته است. طرف آلمانی می خواهد جنبش را به سمت پیشنهادهای گذشته سوق دهد ولی ما هرگز چنین چیزی را قبول نمی کنیم چرا که براساس توافق صورت گرفته میان ما و میانجی گران آلمانی، درهنگام از سرگیری مذاکرات غیرمستقیم در مورد مبادله اسرا باید کار را از آخرین طرح و پیشنهاد شروع کنیم و به بحث درمورد آن بپردازیم. ضمنا ما هرگز پیشنهاد اخیر کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی که درآن نتانیاهو حرف ها و توافقات گذشته خود درخصوص مبادله اسرا را فراموش کرده است. نمی پذیریم.

¤ حرف و حدیث هایی است مبنی بر اینکه برخی طرف های عربی نیز درموضوع مبادله اسیران دخالت می کنند و از نتانیاهو می خواهند تا در انجام این موضوع شتاب به خرج ندهد تا مبادا اسرا به عنوان یک دستاورد و یک پیروزی درکارنامه حماس ثبت شود. نظر شما دراین رابطه چیست؟
دولت آمریکا و شاید هم برخی دیگر از طرف ها چنین سفارشی را به نتانیاهو کرده اند. دلیل این موضوع را باید درهراسی جستجو کرد که جماعت مذکور از تاثیر مثبت این مسئله بر جایگاه حماس و تاثیر منفی آن بر موقعیت محمود عباس دارند. آمریکا و طرف های یاد شده می خواهند فضایی را فراهم آورند که اولویت به از سرگیری مذاکرات داده شود و هرگز نمی خواهد شرایطی پیش آید که مذاکرات بی فایده جلوه کند.
ما برای از سرگیری مذاکرات غیر مستقیم جهت مبادله اسرا آماده هستیم و ضمن مخالفت با پیشنهاد اخیر صهیونیست ها، اعلام می کنیم که از خواست و شروط خود چشم نمی پوشیم.

¤ اخیراً در سخنان خود اعلام کرده بودید که اگر رژیم صهیونیستی با خواسته های شما در مورد تبادل اسیران موافقت نکند اسیران بیشتری را به اسارت خواهید گرفت، آیا واقعاً چنین اقدامی انجام خواهد شد؟
هدف ما کاملاً روشن و مشخص است و از خواسته هاو مطالبات خود کوتاه نمی آییم. ما به دنبال آزادی زنان و مردان اسیر فلسطینی هستیم. اگر به اسارت گرفتن یک سرباز صهیونیست برای آزادی اسرای ماکافی نباشد طبیعی است که مقاومت برای اسیر کردن تعداد بیشتری از سربازان رژیم اشغالگر قدس دست به کار خواهد شد، تا این رژیم بداند که چاره ای جز آزادی اسیران ما ندارد.
اسیران و شهدا در نظر ملت ما از جایگاهی والا برخوردار هستند زیرا وظیفه خود در مورد دفاع از مردم را به بهترین نحو ممکن به انجام رسانده اند.
نجات اسیران وظیفه دینی و ملی ما است و ما هرگز آنان را فراموش نخواهیم کرد.

¤ آخرین تحولات مربوط به پرونده آشتی ملی چیست؟
متأسفانه باید عرض کنم که آشتی ملی هیچ پیشرفتی نداشته است و طرف های مختلفی هستند که هرگونه آشتی را وتو می کنند. بسیاری از طرف ها از ضرورت آشتی ملی سخن می گویند ولی تعداد اندکی از آن ها صادقانه برای آن می کوشند.
وقتی از مفاد طرح پـیشنهادی مصر برای آشتی ملی با خبر شدیم اصرار کردیم که باید اصلاحات لازم در آن صورت گیرد تا با مواردی که حماس و فتح در مذاکرات هشت ماه گذشته خویش در مورد آن توافق کرده اند همخوانی داشته باشد. این درخواست ما با مخالفت طرف مصری رو به رو شد و موضوع کاملاً جنبه شخصی به خود گرفت، یعنی دیگر این طرف مصری بود که خود را در این زمینه تصمیم گیرنده می دانست. موضع ما هم کاملاً روشن بود. ما به همه احترام می گذاریم و هرگز نمی خواهیم هیچ طرفی در تنگنا قرار گیرد، ولی در عین حال توجه زیادی به مسئله آشتی ملی داریم و معتقدیم که این یک آشتی فلسطینی - فلسطینی است و این حق طرف های آشتی است تا نسبت به این که طرح پیشنهادی مصر تضمین بخش یک آشتی واقعی است اطمینان حاصل کنند، ما به دنبال یک آشتی ملی بودیم که به تقویت رشته وحدت و همبستگی داخلی بیانجامد و اصل مشارکت وهمکاری را در تمامی مسائل به دنبال داشته باشد و باعث ایجاد یک رابطه درست و سالم در میان گروه های مختلف باشد. ما آن آشتی را که باعث تسلط یک گروه خاص بر دیگر گروه ها شود و باعث به حاشیه راندن یکی از طرف های آشتی شود، نمی خواهیم.
وقتی خواست ما در مورد اصلاح برخی از بندهای طرح مصر برای آشتی ملی رد شد، اندکی پیش از برگزاری اجلاس سران عرب در لیبی پیشنهادی جدید مطرح شد مبنی بر این که حماس و دیگر گروه ها ملاحظات خود در خصوص طرح مصر را ارائه دهند تا به عنوان پیوست طرح مذکور و جزئی جدایی ناپذیر از آن به شمار آید و بر همین اساس، آشتی ملی صورت گیرد که این پیشنهاد- با وجود آن که از سوی شمار زیادی که از کشورهای عربی مطرح شده بود - مورد مخالفت قاطع قرار گرفت و دوباره موضوع آشتی ملی به بن بست رسید.
پس از این ماجرا و اندکی پیش از سفر دبیرکل اتحادیه عرب فریادها از گوشه و کنار برخاست مبنی بر این که گروه های فلسطینی باید از طریق مذاکره به تفاهم و توافق برسند و سند تفاهم و توافق را با یکدیگر امضا کنند، سندی که اساس آشتی ملی باشد و مشکلات مربوط به طرح پیشنهادی مصر را حل کند.
ما از این پیشنهاد که همزمان با سفر عمر موسی انجام می گرفت و با حمایت وی همراه بود، استقبال کردیم. با برادرعزیزمان اسماعیل هنیه نیز درباره گفت وگو جهت امضای سند تفاهم صحبت کردیم که ایشان نیز از این موضوع حمایت کردند و تماس هایی را نیز با «رئیس تشکیلات خودگردان» داشتند که موضوع مذکور با استقبال ابومازن همراه شد تا جایی که تاکید کرد گروهی از رهبران بلندپایه جنبش فتح را برای مذاکره به نوار غزه می فرستد. در این برهه، ابومازن هیئتی را با حضور شخصیت ها و چهره های مستقل به ریاست منیب المصری تشکیل داد که در میان آنها افراد وابسته به گروه های مختلف فلسطینی نیز دیده می شود. وی همچنین موافقت خود را با ایجاد سند توافق اعلام کرد ولی متاسفانه چند روز پیش از موعدی که برای سفر هیئت مذکور به نوار غزه تعیین شده بود، از تصمیم خود صرف نظر کرد و دوباره به خانه اول بازگشت و گفت: «شما اول طرح پیشنهادی مصر را امضا کنید و سپس ما در هنگام اجرای این طرح ملاحظات شما را مدنظر قرار می دهیم.»
ابومازن در یکی از جلسات خود که در پشت درهای بسته انجام گرفت، خاطرنشان ساخت که نمی خواهد با این کار خشم مصر را برانگیزد. درخواست بنده از عمر موسی که از موضع مثبت حماس اطلاع پیدا کرده، این است که به همه، آن طرفی را که تلاش های مختلف برای تحقق آشتی ملی را بی نتیجه می گذارد، معرفی کند.
حرف من این است که آشتی ملی به خاطر دو عامل اصلی به نتیجه نمی رسد و تکمیل نمی شود. اول این که برخی طرف های بین المللی و در راس آنها ایالات متحده و رژیم صهیونیستی اجازه نمی دهند تا زمانی که حماس برنامه های سیاسی خود را تغییر نداده است، آشتی ملی محقق گردد یعنی این که از نظر واشنگتن و تل آویو وقتی تحقق این آشتی بلامانع است که حماس به شروط تعیین شده بازی تن در دهد. آمریکایی ها و صهیونیست ها می خواهند همان کاری را که در گذشته و در مورد دیگران انجام دادند، در مورد حماس نیز به انجام برسانند. وقتی حماس در انتخابات پیروز شد، طرف های مذکور بسیار خشمگین شدند و به همین خاطر نمی خواهند اجازه دهند تا این جنبش تصمیمات و برنامه های خود را به انجام برساند مگر آن که اصول و آرمان های خود را فراموش کند و به شروط سیاستمداران تن در دهد.
عامل دوم نیز وجود برخی طرف های فلسطینی و عربی می باشد که هرگز حاضر به پذیرش تغییری که در نقشه سیاسی داخلی به وجود آمده است، نیستند و معتقدند تا زمانی که حمایت های منطقه ای و بین المللی از بازیگران سابق عرصه سیاست در فلسطین باشد، این جماعت می توانند در میدان قدرت حضور داشته باشند و در مورد فلسطین تصمیم گیری کنند حتی اگر این موضوع خلاف خواست مردم این سرزمین باشد. طرف های مذکور از این شرایط (استفاده از حمایت قدرت های خارجی) لذت می برند زیرابرخلاف اراده ملت فلسطین قدرت را در اختیار می گیرند. آن ها هرگز به دنبال عملی کردن خواست ملت فلسطین نیستند بلکه به دنبال شرایطی هستند که اجازه شان دهد تا به تنهایی و در سایه حمایت های منطقه ای و بین المللی برای فلسطین تصمیم گیری کند و این علت حقیقی مخالفت شان با موضوع آشتی است.
پیام ما به طرف های مختلف فلسطینی که در زمینه تحقق آشتی ملی جدی هستند، این است که بیایید به جهانیان بگوییم ما فلسطینی ها به دنبال آن هستیم که با دستان خود مشکلات مان را حل کرده و به کسی نیز اجازه دخالت نمی دهیم. بیایید خودمان برای آشتی تصمیم بگیریم و از دیگران نیز بخواهیم که از تصمیم ما حمایت کنند نه این که آن را وتو نمایند و نظرشان را به ما تحمیل کنند.

¤ آیا این امکان وجود دارد که ترکیه در موضوع آشتی ملی میانجی گری کند؟
ترکیه از همان آغاز بحران و شکاف داخلی تلاش های بسیاری را در این زمینه انجام داده است ولی تاکنون به ترک ها اجازه ورود به این عرصه و نقش آفرینی داده نشده و نخواهد شد.

¤ برخی طرف های فلسطینی و عربی تلاش کردند تا رفع محاصره نوارغزه را مشروط به تحقق آشتی ملی کند، آیا این مسئله برای شما ملموس بود؟
همین طور است. بعد از ماجرای حمله به کاروان آزادی، طرف های مختلف بین المللی و منطقه ای تمام توجه شان معطوف به شکستن سد محاصره شد. برخی از طرف ها که گمان می کردند محاصره اهرم فشاری است که می توانند از آن برعلیه ما استفاده کنند، نمی خواستند تا این اهرم از دست برود و به همین خاطر، پایان یافتن محاصره را مشروط به آشتی ملی کردند. این همه تاکید بر ضرورت برقراری آشتی- آن هم در این برهه- تنها با هدف منحرف کردن اذهان از توجه به ضرورت شکسته شدن سد محاصره می باشد.
موضع ما در این رابطه کاملا مشخص است. ما می گوییم پایان یافتن محاصره و آتشی هر کدام دو هدف جداگانه هستند که هیچ تعارضی با یکدیگر ندارند و باید برای عملی کردن آنها کوشید و نبایست اجرای یکی را مشروط به تحقق دیگری کرد. حماس هم به دنبال شکسته شدن سد محاصره و هم به دنبال تحقق آشتی ملی است و ثابت قدم در این دو مسیر گام برمی دارد.

¤ آیا فکر نمی کنید که در برهه اخیر اقدامات علیه جنبش حماس و به طور کلی مقاومت در کرانه باختری کاهش یافته است؟
سیاست امنیتی در کرانه باختری هیچ تغییری نکرده و همان اصول گذشته خود را دارد. شاید تغییراتی در شکل اجرای این سیاست ها به وجود بیاید ولی بنیان آن که بر چندین اصل گذارده شده است، تغییری نمی کند. این اصول عبارتند از این که باید مقاومت را به صورت همه جانبه تحت فشار قرار داد. مقاومت جرم به شمار می رود. سلاح مقاومت نیز غیرقانونی است. ضمنا در حال حاضر دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان و نظامیان رژیم صهیونیستی در زمینه تبادل اطلاعات با یکدیگر همکاری کامل دارند که البته این همکاری ها به بازداشت و بازجویی مبارزان فلسطینی نیز سرایت کرده است.
بخشی از سیاست های امنیتی با هدف اعمال فشار به تمامی ملت صورت می گیرد. سیاست های کلی تشکیلات خودگردان در جهت اعمال فشار به ملت در تمامی سطوح سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می باشد تا جایی که دامنه این فشارها به آزاداندیشان دانشگاهی و اصحاب رسانه نیز کشیده شده است. درواقع، اعمال فشار یک سیاست کلی است.
بخشی از این سیاست های امنیتی تنها علیه حماس است. این جنبش تنها به خاطر انجام فعالیت های مبارزاتی یا عملکردش در عرصه سیاسی و ملی مجازات و مورد فشار قرار نمی گیرد. درواقع، تشکیلات خودگردان سیاست امنیتی خود را در چارچوب طرحی انجام می دهد که هدف از آن تضعیف حماس در تمامی زمینه ها است و گمان می کند که با این کار می تواند جنبش را از نظر سیاسی به زانو درآورد و جایگاه آن را در میان مردم تضعیف و نقش این جنبش را در فلسطین کمرنگ کند.
بخشی از سیاست های امنیتی تشکیلات خودگردان در راستای انتقام جویی است. برخی طرف های فلسطینی معتقدند که از این طریق (تضعیف حماس) می توان جلوی تکرار ماجرایی را گرفت که در انتخابات سال 2006 رخ داد و باعث غافل گیری همگان شد. آنها با طرح تضعیف حماس می خواهند دیگر شریک یا رقیبی نداشته باشند. درواقع، عادت کرده اند که خیمه سیاست در فلسطین را تنها با یک پایه و ستون فتح ببینند و هرگز تاب دیدن این که خیمه مذکور با دو ستون اصلی و نیز ستون های فرعی (گروه های مختلف فلسطینی) برپا شده باشد، ندارند. آنها می خواهند نقش حماس را کمرنگ کنند تا به تنهایی در مورد فلسطین تصمیم گیری کنند و این حکایت از خودسری و لج بازی سیاسی و حزبی جماعت مذکور دارد.
اقدامات تشکیلات خودگردان نتانیاهو را تشویق کرده که هیچ چیزی به طرف مذاکره که فلسطینی که فاقد برگه های برنده است اعطا نکند تشکیلات خودگردان با همکاری دستگاه های امنیتی خود را حتی برای خوش خدمتی به صهیونیست ها به آنان امتیاز هم می دهد.
انتظاری که امروز وجود دارد، آن است که به اصلاح وضعیت موجود بپردازیم که این کار نیز در سایه تاکید بر گزینه مقاومت و نیز مخالفت با هرگونه اقدامی امکان پذیر است که از سوی تشکیلات خودگردان و دولت منتصب آن برای فریب ملت فلسطین صورت می گیرد. آنها می خواهند با پول و بهبود وضعیت اقتصادی افراد، آنها را وادار به تسلیم در برابر خواست خویش کنند. رفتار تشکیلات خودگردان و دولت فیاض به گونه ای است که گویی اولویت اول ملتی که در زیر سایه شوم حضور اشغالگران به سر می برد، معیشتی و اقتصادی می باشد و حال آنکه اولویت اصلی چنین ملتی آزادی میهن و تاکید بر حق تعیین سرنوشت است. انتظاری که امروز از جهان عرب وجود دارد، آن است که مسئله قدس را پیگیری نمایند و در مقابل طرح دشمن صهیونیستی برای تکمیل زنجیره یهودی سازی قدس که با تغییر در بافت جمعیتی و جغرافیایی این شهر صورت می گیرد، بایستند.

¤ برخی معتقدند که سلام فیاض می خواهد با تغییر در وضعیت فلسطین و کنار گذاشتن فتح و حماس خود را به یکه سوار میدان سیاست مبدل سازد چرا حماس و دیگر گروه های فلسطینی موضع محکم تری در مقابل این اقدامات از خود نشان نمی دهند؟
این وضعیت مشهود و البته تعجب برانگیز است ولی هرگز نمی توان آن رانشانه خمودگی و نیز بی توجهی مردم به حوادث موجود دانست. ملت ما یک ملت بزرگ است که همیشه در صحنه حاضر بوده و خود تاریخ ساز بوده است ولی متاسفانه امروز می بینیم که با زور آهن و آتش، با ابزار ارتکاب اقدامات وحشیانه همچون شکنجه و کشتار و نیز همکاری امنیتی، ملت ما را مهار کرده اند و هرگونه حرکت اعتراض آمیزی را در نطفه خاموش می کنند. البته برخلاف اعتقاد برخی ها، وضعیت موجود- حتی اگر با پیشرفتی در زمینه امور اقتصادی همراه شود، هرگز یک موفقیت برای تشکیلات خودگردان یا دولت سلام فیاض به شمار نمی رود زیرا اولویت اصلی ملت های تحت اشغال رهایی میهن از چنگال غاصبان است نه اقتصاد.
از سوی دیگر، موفقیت دیکتاتورها در کشورهای مختلف در استفاده از ابزار زور برای مهار ملت ها هرگز به عنوان یک موفقیت به شمار نمی رود. در کرانه باختری نیز اصل بر همین است و اگر هم تشکیلات خودگردان در این منطقه پیروزی ظاهری داشته، این پیروزی در سایه زیرپا گذاشتن ارزش های ملی، سلب آزادی و نیز عزت انسانی شهروندان حاصل شده است.
وضعیت حاکم بر کرانه باختری یک وضعیت استثنایی و موقت است و هرگز بیانگر حقیقت نیست. این مرحله نیز پایان خواهد یافت و ما به زودی این وضعیت را پشت سر خواهیم گذاشت و کرانه باختری برنامه های مقاومت خویش را از سر خواهد گرفت. تاریخ فلسطین همیشه آکنده از حوادث غیرمنتظره بوده است. چه بسا دوره هایی از آرامش که با خود طوفانی را به دنبال داشته است، طوفانی که هیچ کس آن را پیش بینی نمی کرد.