شهرک سازی استراتژی صهیونیسم

در اولین کنگره جنبش صهیونیسم در سال 1897م. هدف این جنبش تأسیس وطن ملی برای یهود در فلسطین اعلام شد. به منظور تحقق این هدف و گسترش شهرک نشینی، جنبش صهیونیسم بر مهاجرت (یهود به فلسطین)، شهرک سازی و کوچاندن عربها از سرزمین فلسطین تأکید می کرد.
جنبش صهیونیسم در برنامه های سری و مشهور خود که به پرتکل های دانشوران صهیون شهرت یافت، بر لزوم سیطره بر جهان و به بردگی گرفتن ملت ها و گسترش آشوب و جنگ در جهان به منظور افزایش سود و منافع یهود و تقویت نفوذ این قوم تأکید کرده است.
تئودور هرتزل- رئیس کنگره- اهمیت استعمار یهودی در فلسطین و مهاجرت یهود به آنجا و شهرک سازی در این کشور و کوچاندن عرب ها از آن و تبدیل رژیم شهرک نشین صهیونیستی به پایگاهی ثابت برای خدمت به منافع دول استعمارگر در منطقه (خاورمیانه) و به عنوان مرکز صهیونیسم جهانی جهت تسلط بر جهان را مورد تأکید قرارداد.
وی مهاجرت یهود به فلسطین و شهرک سازی و کوچاندن عرب ها از این سرزمین را اصلی ترین برنامه این جنبش برای تأسیس رژیم شهرک نشین یهودی دانست.
رهبران صهیونیسم شعار «فلسطین سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین» را سردادند تا از این راه ملت فلسطین را از سرزمین و وطن خود بیرون و یهودیان را در آن ساکن کنند.
در کنگره اول صهیونیسم به جذب کشاورزان، کارگران و پیشه وران یهود به فلسطین جهت ساخت شهرک ها تأکید شد و غده سرطانی صهیونیسم در فلسطین عربی و اسلامی در طی چهارمرحله به اوج رشد خود رسید:
اول: مهاجرت یهود به فلسطین
دوم: ساخت شهرکها و اسکان یهودیان در آنها
سوم: استفاده از ترور، پاکسازی نژادی برای کوچاندن عربها از این سرزمین
چهارم: شعله ور ساختن جنگهای تجاوزکارانه برای تحقق توسعه شهرکها، اشغال مناطق جدید و الحاق به منطقه تحت سلطه خود و یهودی کردن مقدسات، کوچاندن عربها و انتقال از مرحله شهرک نشینی به امپریالیسم «اسرائیلی».
رهبران جنبش صهیونیسم همگی بر این عقیده بودند که استراتژی صهیونیسم، تسلط بر سرزمینهای عربی فلسطین است. هرتزل در مورد این استراتژی در خاطرات خود می نویسد: جنبش صهیونیسم استیلا بر سرزمین (فلسطین) را به عنوان اولین هدف جهت تأسیس رژیم یهودی تعیین کرده است.
سازمانها و مؤسسات صهیونیستی بویژه صندوق یهود و شرکت «کیرن کیتم» بر همین اساس اقدام به خرید! زمین کردند.
جنبش صهیونیسم سیاست غصب سرزمینهای عربی را از راه حمایت حکومت تحت الحمایه انگلیس و به وسیله اولین نماینده یهودی آن در فلسطین که هربرت ساموئل نام داشت و نیز از راه غصب زمینهای فلسطینیان و سیطره نظامی و سپس ساخت شهرک در آنها پی گرفت.
در ابتدا جنبش صهیونیسم با کمک انگلیس و آمریکا تلاش کرد ساختار جمعیتی صهیونیست های غربی را در فلسطین بنا نهد. شهرک نشینان صهیونیست در این مرحله برای مجبور ساختن فلسطینیان جهت کوچ از فلسطین و اسکان مهاجران یهودی به جای آنها به ترور، نژادپرستی، بغض و کینه ورزی بر ضدفلسطینیان روی آوردند و به دنبال آن، یهودیان و سازمانهای تروریستی آنان را ترور، پاکسازی نژادی و قتل و کشتار برای تأسیس و تحقق رژیم شهرک نشین (صهیونیستی) بهره بردند.
آنان همچنین مهاجرت یهود و استقرار آنان در شهرکها و کوچاندن عربها و سیطره بر زمینها و ثروتهای آنان را به عنوان یک امر مقدس دینی توجیه کردند.
اشغال فلسطین به وسیله «اسرائیل» نقطه عطفی در پیگیری و ادامه راه استعمارگری شهرک نشینان و اخراج فلسطینیان در چارچوب اشغالگری و استفاده از ارتش «اسرائیل» و گروه های شهرک نشین برای ارتکاب جنایتهای مختلف بر ضدملت فلسطین و یهودی سازی سرزمین و مقدساتش از طریق دلایل دروغین و بسیار بی شرمانه صهیونیسم بود.
سران صهیونیسم بر این باور بودند که آینده شهرک سازی یهود به مهاجرت یهودیان به فلسطین و اخراج فلسطینیان از سرزمینشان و تثبیت شهرک نشینی بستگی دارد. به همین سبب آنان خواهان بازگشت به مرزهای پیش از جنگ تجاوزکارانه ای که در سال1967م آن را شعله ور ساختند و یهودی سازی قدس، الخلیل، بیت لحم و نابلس و ادامه ساخت و گسترش شهرکهای صهیونیست نشین بودند.
براساس برنامه ای که حزب کار از سال 1969م تهیه کرد، «اسرائیل» در توسعه شهرکها موفقیت زیادی کسب کرد. در اینجا باید یادآور شد که هیچ فرقی میان احزاب صهیونیستی کار و لیکود در مورد شهرک سازی وجود ندارد بلکه آنان در انتخاب اسلوب و تاکتیک و مراحل زمانی این کار با یکدیگر اختلاف سلیقه دارند.
سکولارها و مذهبی های یهودی همه بر این باورند که «سرزمین موعود» همان سرزمینی است که «یهوه» به ملت برگزیده خود «از نیل تا فرات» وعده داده است. به دنبال آن شهرک سازی خود را به وعده های یهوه ای و آموزشهای دینی متعلق می دانند که تورات و تلمود در مورد آن سخن گفته اند.
صهیونیستهای احمق به منظور به اجرا درآوردن مقاصد خود در زمین و آب و نفت و ثروتهای طبیعی کشورهای عرب جهت تحقق نظریه «زمینه حیاتی» برای یهودیان جهان و امپریالیسم آمریکا از انتشار هیچ دروغ، اسطوره های خیالی، خرافات و مطامعی که به وسیله دانشوران یهودی در کنیسه ها وگیتوهای یهودی شکل گرفته بود، ابایی ندارند.
سران صهیونیسم این گفته ها را در ذهن یهودیان رسوخ داده اند که این مسئله (سکونت در سرزمین موعود) وعده ای الهی به ملت برگزیده خداوند در سرزمین محل سکونت عربها از نیل تا فرات است تا به این وسیله استعمار شهرک نشینی یهود را به عنوان اصلی لایتغیر برای نفوذ غرب در این سرزمین به همگان بقبولانند و تحمیل خواسته های امپریالیسم آمریکا و «اسرائیل» را بر این سرزمین تسهیل کنند.
به همین سبب صهیونیسم جهانی و رژیم صهیونیستی، آمریکا را به تسریع روند تخریب عراق و سیطره بر نفت و سایر منابع غنی آن و ترسیم مجدد نقشه منطقه غربی و خاورمیانه اسلامی به منظور هماهنگی با دیدگاه ها و خواسته های طرح صهیونیستی و نابود کردن مسئله فلسطین تشویق می کنند.
جنبش صهیونیسم ساخت شهرکها را به منظور گسترش جغرافیایی اماکن حضور یهودیان و افزایش تعداد صهیونیستها و تثبیت موجودیت یهود در فلسطین با کمک و تأیید کامل استعمار انگلیس به اجرا درآورد.
طمع یهود به سرزمین فلسطین، آبها و ثروتهای طبیعی عربها و مسلمانان و اقدامات تروریستی و نسل کشی و نژادپرستی آنان به جایی رسید که بعدها به عنوان اساس و بنیان ایدئولوژیک صهیونیسم و دین یهودی برای یهودیان پذیرفته شد.
از آنجا که شهرک سازی و اسکان مهاجران در آن می توانست زمینه را برای تأسیس رژیم صهیونیستی و تقویت پایه های نظامی و اقتصادی این رژیم و یهودی سازی فلسطین فراهم کند، این امر به یکی از مؤلفه های اساسی تشکیل «اسرائیل» در سرزمین فلسطین تبدل شد. شهرکهای صهیونیست نشین درخدمت ساختار جمعیتی و جغرافیایی یهود در فلسطین قرار گرفت و به همین سبب از زمان برگزاری کنگره اول صهیونیسم و پس از آن تأسیس «اسرائیل» تا به امروز مبنای سیاست صهیونیستی (اسرائیلی) بوده است.
نقش نازیسم
با بررسی توافق همکاری میان نازیها و صهیونیستها، می توان گفت: هیتلر رهبر نازیها در موفقیت جریان شهرک سازی یهودیان از راه همکاری با جنبش صهیونیسم و با اخراج یهودیان از آلمان واروپا و استفاده از امکانات آلمان نازی برای کوچاندن محرمانه آنان به فلسطین به موجب توافق «هاوارا» نقش بسزایی داشته است.
یهودیان آلمانی به سبب مهارتهایی که در آلمان نازی به دست آورده بودند جامعه یهودیان شهرک نشین را در فلسطین پایه گذاری کردند.
هیتلر با ارتکاب جنایت بر ضد یهودیان آلمانی- که غیرصهیونیست بودند - در تأسیس «اسرائیل» مشارکت ورزید.
ساخت شهرکهای صهیونیست نشین در ابتدای امر همزمان در دو جهت حرکت کرد:
اول:
تلاش برای افزایش تعداد یهودیان در شهرهای بزرگ عرب نشین مانند قدس، حیفا، طبریا، صفد و شهرک صهیونیست نشین تل آویو به عنوان محله ای از محلات شهر بافا.
دوم:
احداث شهرکهای کشاورزی - نظامی در مناطق استراتژیک و نزدیک مرزهای کشورهای عرب به طوری که هر شهرک صهیونیست نشین بعدها به پادگانی نظامی بسیار مستحکم برای صهیونیستها تبدیل شد.