صهیونیسم نماد بارز نژادپرستی

تاریخ جهان شاهد اشکال مختلف نژادپرستی و جنبه های فکری و عملی آن بوده، اما نژادپرست تر و خطرناک تر از اندیشه و افکار صهیونیسم را مشاهده نکرده است. علت آن هم به نشأت گرفتن نژادپرستی صهیونیسم از اصول دینی باز می گردد.
این که عرب ها صهیونیست ها را نژادپرست می نامند، اتهامی بی مورد و ساختگی نیست بلکه آنها عملاً هدف اقدامات نژادپرستانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته اند و از آن رنج می برند و به خوبی با خوی و نگرش نژادپرستانه صهیونیسم آشنایی دارند. شدیدترین شیوه های نژادپرستی علیه عرب ها اعمال می شود و حتی در دوره ماقبل و مابعد تاریخ نیز چنین اقداماتی علیه هیچ قومی صورت نگرفته است. همچنین بسیاری از ملت های جهان به ویژه اروپاییان نیز در این مسأله با ما هم عقِیده هستند. از سوی دیگر، مردم اروپا نیز در گذشته هدف اعمال نژادپرستانه جنبش صهیونیسم قرار گرفته اند.
کسی که کتاب المفسدون فی الأرض نوشته حسن ناجی را مطالعه کند به جنبه هایی از این نژادپرستی پی می برد. تعداد زیادی از نویسندگان و اندیشمندان کتاب های زیادی در مورد نژادپرستی جنبش صهیونیسم تألیف کرده و تحقیقات گسترده ای نیز در این زمینه انجام داده اند. این اشخاص از طریق مطالعه و بررسی افکار، اندیشه و اقدامات جنبش صهیونیسم و تأثیرات آن بر جوامع و ملت هایی که هدف اعمال بی رحمانه صهیونیست ها قرار گرفته اند، به تشریح نژادپرستی این جنبش پرداخته اند.
تاریخ شاهد اشکالی از نژادپرستی مکاتب و اقوام مانند نازیسم، فاشیسم و سفیدپوستان در آفریقایی جنوبی و نامبیا علیه سیاهان بوده است. این گونه اقدامات از لحاظ اخلاقی پست ترین اعمال انسانی می باشد که عقل و وجدان بشری ممکن است، به آن تن دهد. اما همه این اعمال نژادپرستانه برخاسته از خوی و خصلت روانی و شخصی نژادپرستان است و در راستای منافع سیاسی و اقتصادی صورت می گیرد. بر عکس آن، نژادپرستی صهیونیسم برخاسته و نشأت گرفته از اصول و عقاید دینی است.
ابتدا باید میان تورات اصلی و تورات و تلمود جنبش صهیونیسم فرق قائل شد. در این تورات نصوصی مبتنی بر کینه و کدورت از همه انسان ها وجود دارد. در نظر صهیونیسم همه غیریهودیان حیواناتی هستند که باید کشته شوند و از دست آنها خلاص شد. آنها در این باره به مطلب ذیل استناد می کنند که یهودیان هنگام حمله به فلسطین هفت قوم (کنعانیان، فزری ها، یبوسی ها و جیوشی ها و...) ساکن این سرزمین را به خاک و خون کشیدند که برخی ها جان سالم به در بردند و پا به فرار گذاشتند. صهیونیسم معتقد است که این تعداد فراری در دیگر مناطق کره زمین زاد و ولد کردند و نسل کنونی انسان ها از آنها هستند و همین علت، باید تا اندازه ممکن از این مردم کشته شوند زیرا ممکن است از ساکنان قدیمی فلسطینی باشند که فرار کردند و به قتل نرسیدند.
صهیونیست ها خود را ملت برگزیده خداوند می دانند. احبار و علمای یهود به خداوند بلندمرتبه این دروغ بزرگ را بستند تا این گونه خوی و خصلت نهفته نژادپرستی خود علیه دیگران را آشکار سازند. یهودیان برای توجیه این مسأله که به خداوند نسبت می دهند، و این که خداوند را به علت آفرین ملت های غیر از آنها به توبه واداشته اند، مطلب ذیل را به دروغ از زبان آفریدگار جهان عنوان می کنند:من به خاطر خلقت اقوامی غیر از ملت و امتم (یهود) پیشمان هستم اما آنها را تنها به خاطر دو دلیل آفریدم: یا این که بردگانی برای شما باشند و یا این که آنها بسان گوسفندانی و شما نیز گرگان درنده ای باشید که هر جا آنها را یافتید بکشید. برای تشریح بر این مطلب سخنان خاخام نژادپرست یوسف عبادیا در نشست 9/4/2001م. پارلمان رژیم صهیونیستی را ذکر می کنیم:عرب ها اشرا و ملعونند ... آنها را بکشید و با موشک و جنگ افزارهای نظامی نسل آنها را از میان برکنید، زیرا عرب ها چون افعی هایی هستند که باید نیست و نابود شوند.
با توجه به مطالب فوق، یهودیان بنا به خصلت نژادپرستی صهیونیسم تنها افراد پاک و مقدس و دیگران نجس هستند و باید با آنها جنگید و نابودشان کرد. اگر کشتن آنها ممکن نباشد، باید به صورت تحقیرآمیزی با آنها رفتار کرد. برای توضیح بیش تر، یک نص از تلمود درباره غیریهودیان را می آوریم:اسرائیلی نزد خداوند بهتر از ملائکه است و اگر شخصی یک اسرائیلی را بزند، انگار که خداوند را زده است.
آیا افراطی تر، تروریست تر، ستمگرتر و نژادپرست تر از این نیز وجود دارد؟
صهیونیست ها در تلمود دروغ های زیادی آورده اند. مطالبی در این کتاب آمده است که نشانگر اوج نژادپرستی و برخورد تحقیر آمیز یهودیان با دیگران است. در تلمود آمده است:سگ بهتر از دیگران (غیریهودیان) است!! یهودیان دلیل برتری سگ از غیریهودیان را این مطلب تلمود می دانند:به یهودی اجازه داده شده است که در اعیاد به سگ ها غذا بدهد اما اطعام دیگران حرام است و حتی اجازه ندارد که تکه گوشتی به دیگران بدهد، بلکه برعکس باید آن را به سگ ها بدهد که آنها بهتر از دیگران (غیریهودیان) هستند.
آیا معقول است که خدای عزوجل دیگران را به آدم کشی تشویق کند. بنا به عقاید نژادپرستانه و باطل یهودیان خداوند خطاب به قوم یهود در تلمود گفته است:شما به هر اندازه که از دیگران بکشید به من نزدیک می شوید. هر کس یک انسان در راه من قربانی کند، عمل وی مقبول و بهتر از قربانی کردن حیوان است.
اصول و احکام نژادپرستانه تلمود از یهودیان می خواهد که هر وقت از کنار قبرستان دیگران عبور کردند، تف و آبا و اجداد مردگان را لعن و نفرین کنند. خطرناک تر از همه این ها، فتوای شیمون وایزر خاخام بخش مرکزی فلسطین اشغالی است. سرباز موشی یکی از مریدان خاخام وایزر از وی درباره کسانی که در هنگام جنگ کشته می شوند، سؤال کرده بود. وایزر در جواب به مطلب زیر از کتاب اسرائیل شاحاک استناد کرده بود:بدان ای فرزندم که بنا به فتاوی موسی بن میمون، دماغ شرورترین افاعی را از جا برکن و بهترین اغیار (دیگران) نیز باید چون افعی ها کشته شوند. اما عرب ها بهترین کاری که می شود با آنها کرد این است که با آلت جنگیت روده و جگر آنها را پاره پاره کنی.
این مطالب نمونه هایی از متن های نژادپرستانه ای است که در کتاب های دینی تحریف شده یهودیان آمده است و آنها را به نژادپرستی و نفرت از دیگران تشویق می کند و کشتن و نابودی دیگران را از وظایف دینی و واجب یهودیان عنوان کرده است. بنا به این دلایل، ادعاهای صلح طلبانه و آزادی خواهانه رهبران صهیونیسم فریبی بیش نیست. هنوز خیلی ها معتقدند که محرک اساسی صهیونیست ها همین اوامر و نصوص هستند که باعث شده اند قاتل و سفاحی چون شارون تصدی رهبری اسرائیل را بر عهده گیرد و علناً مخالفت جدی خود را با صلح اعلام کند.