طلوع فجر پیروزی در آسمان فلسطین

آرمان فلسطین یک گام دیگر به تحقق کامل خود نزدیک شده و با آزادی نسبی نوار غزه از یوغ اشغال صهیونیست های غاصب نسیم آزادی در فلسطین وزیدن گرفته است و امید به تحقق آرزوهای فلسطینیان به ویژه آنهایی که سال ها رنج دوری از وطن را در دیار غربت تحمل کرده اند، نزدیک و نزدیک تر می شود. با آزادی غزه آرمان صهیونیسم دیگر نه فقط به سوی تحقق کامل خود در حرکت نیست که وارد سراشیبی زوال و نابودی شده است. اکنون دیگر هر روز خبر تازه ای از از هم گسیختگی و سردرگمی سردمداران یهود به ویژه آنهایی که در فکر تحقق "اسرائیل بزرگ" بودند، شنیده می شود. اختلافات درونی آنها هر چند که تازگی ندارد، اما کاملا آشکار شده است. از یک سو درگیری های درونی احزاب و گروه های مختلف صهیونیستی از جمله حزب لیکود به اوج خود رسیده است و از طرف دیگر رقابت آنها برای کسب مناصب بیشتر یا حفظ اختیارات گذشته شدید و شدیدتر می شود. هر یک از مقامات و سران صهیونیستی در جهت حفظ آنچه جنبش صهیونیسم تاکنون با غصب و تجاوز و جنایت وحشیانه به آن دست یافته است، طرحی می دهد. شارون که پدر شهرک سازی و از بزرگ ترین جنایتکاران تاریخ است، به جایی می رسد که خود و رژیمش را مجبور به عقب نشینی از بخش هایی از اراضی فلسطینیان می بیند تا شاید بخش دیگری از این سرزمین را که تاکنون با قتل عام و کشتار ساکنانش حفظ کرده است، همچنان در قبضه قدرت خود داشته باشد. آنان روزی نتزاریم را با تل آویو یکی می دانستند، اما اکنون حتی از شهرک هایی بسیار مهم تر از نتزاریم مانند گوش کاتیو و نیسانیت و ایلی سینای عقب نشینی کرده اند. اکنون دیگر کودکان فلسطینی ساکن نوار غزه می توانند به آسانی در کوچه ها و جلوی در خانه های خود به بازی مشغول شوند. مادران و بانوان می توانند به راحتی پنجره های خود را گشوده و با خیالی راحت در آشپزخانه ها به کار مشغول شوند و دیگر پایگاهی نظامی نیست که این بی گناهان را هدف گلوله های سلاح های مرگبار و توپخانه ای قرار دهد. دیگر هیچ تک تیراندازی در کمین آنها ننشسته است تا گلوله ای به سر و سینه و گردن آنها شلیک کند. آری، نوار غزه در حال آزاد شدن است، منطقه ای با وسعت کم، اما در بر دارنده هزاران امید و آرزو برای همه فلسطینیان، حتی آنانی که در داخل به اصطلاح "اسرائیل" زندگی می کنند، عرب ها و فلسطینیانی که آرزوی تحقق پیروزی و استقلال و نابودی صهیونیست های کینه توز را حتی در خیال هم نمی دیدند. اکنون فجر پیروزی از گوشه های آسمان اندیشه همه فلسطینیان حتی بدبین ترین آنها، طلوع کرده است. آری، با جهاد است که می توان چنین امیدهایی ایجاد کرد و در مسیر تحقق رؤیاها گام برداشت. آری، می توان به آزادی زودهنگام مسجد الاقصی یقین بیشتر حاصل کرد. چندین دهه بود که جهاد مقدس فلسطینیان بر اثر خیانت سردمداران ناسیونالیست عرب به بیراهه رفته بود و نام اسلام از آن به کناری نهاده شده بود، اما با ورود مجدد اسلام به عرصه مبارزه و جهاد بار دیگر همه یقین کردند که تنها با اتکای به خداوند و تربیت نسلی مؤمن به جهاد و شهادت است که می توان حقوق از دست رفته را باز پس گرفت. فقط با ایمان و توکل به خداوند متعال و حرکت در مسیر جهاد منطبق با "تعاریف اسلامی" است که می توان، ناممکن ها را ممکن ساخت. اگر همه ملت های اسلامی با همین شکل و بر همین اساس جهاد کنند، یقین داریم که مام آزادی آنان را در آغوش خواهد گرفت. فلسطین از یک سو، نشان دهنده مؤثر بودن برنامه های اسلامی و از سوی دیگر بیانگر زنده بودن هویت اسلامی در میان ملت مسلمان فلسطین است. مبارزه در فلسطین نشان داد که هر چند تمام قدرت ها و همه ابرقدرت ها در مسیری خلاف خواسته های مسلمانان حرکت کنند، اما حق بالاخره بر باطل پیروز خواهد شد. جهاد فلسطینیان مؤمن و متکی به دین، نشان داد که حق با پایداری و استقامت و فداکاری و تقدیم جان و مال و فرزند و همسر و همه دارایی ها حفظ می شود و یقینا در آینده شاهد الگوبرداری از این مبارزات در سراسر جهان علیه استکبار و سرمایه داری خواهیم بود.
در این میان آن گروه از فلسطینیان که تاکنون در خواب بوده یا خود را به خواب زنده اند باید بیدار شوند و راهی را که به تحقق آرزوهایشان کمک کرد، بپیمایند و دست از تجاهل و خیانت بردارند. آنانی هم که جهاد را چراغ راه خود قرار دادند باید بدانند که اگر زخمی برداشته اند، دشمنانشان نیز زخمی برداشته اند، اما تفاوت اینجاست که مردان جهاد به هدفی پاک و مقدس ایمان دارند ولی دشمنانشان نه. دیگر ملت های مسلمان نیز باید این مبارزات را سرمشق خود قرار دهند تا با اعتماد و اتکا به توانایی های خود در جهت استقلال و توسعه گام بردارند و رهبرانی صالح و مؤمن به توانایی دین اسلام برای هدایت خویش برگزینند.
اگر قسامی ها توانسته اند با کمترین امکانات در غزه موشک و راکت و خمپاره ای بسازند که اشغالگران را به تسلیم در برابر خواسته های خود وادارند و آنان را از بخشی از سرزمین خود اخراج کنند، یقینا دیگر مسلمانان در جای جای دیگر جهان، با در اختیار داشتن این همه امکانات و منابع و ثروت های انسانی و مادی خواهند توانست سرنوشت خود را خود به دست بگیرند و به عظمت گذشته خود بازگردند.
به امید روزی که دیگر هیچ مسئولی در هیچ کشور اسلامی به خود اجازه ندهد که در برابر فشارهای ابرقدرت ها و به هدف جذب کمک های مادی بی ارزش، دست دوستی به سوی صهیونیستی متجاوز یا اشغالگری جنایتکار دراز کند.
به امید روزی که آخرین وجب از خاک فلسطین آزاد گردد و همه مسلمانان برای زیارت نخستین قبله خود و دومین حرم شریف الهی یعنی مسجد مبارک الاقصی محل اسرا و عروج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) به آنجا بشتابند. چنین روزی دور نیست، اگر اراده ها در خدمت اهداف درآید و توانایی ها و امکانات به درستی به کار گرفته شود و دین اسلام به عنوان تنها برنامه زندگی انتخاب گردد.