افکار عمومی اسرائیل درباره امنیت ملی در سال ۲۰۰۱ میلادی

چکيده
چند ماه پس از آغاز خشونت‌ها در سپتامبر ۲۰۰۰، افکار عمومي اسرائيل به شدت به راست‌گرايان متمايل شد. شدت يافتن خشونت‌ها، موجب تيره شدن چشم‌انداز کوتاه‌مدت استقرار صلح و ايجاد ترديد دربارة امنيت ملي اسرائيل شد.
به‌رغم وجود ترديد و بي‌اعتمادي بسيار نسبت به فلسطيني‌ها، افکار عمومي اسرائيل از انجام مذاکرات حمايت مي‌کند و آمادگي براي اعطاي امتيازات تا حدود زيادي وجود دارد. حتي پس از گذشت چند ماه خشونت، ۵۷ درصد از پرسش شوندگان، حمايت خود را از فرايند اسلو اعلام کرده‌اند.
به نظر مي‌رسد، افکار عمومي اسرائيل دربارة مشروعيت برخي سياست‌ها تجديد‌‌نظر کرده‌اند. تشکيل کشور فلسطين، ديگر در سياست‌هاي اسرائيل، کفرآميز (نفرت‌انگيز) تلقي نمي‌شود و حتي مسأله تقسيم بيت‌المقدس به عنوان سياستي مجاز تلقي شده است که مي‌تواند به بحث و بررسي گذاشته شود.
تهديدات و مشکلات سياسي به صورت سنتي به منازعه اعراب و اسرائيل نسبت داده شده است. با کاهش تهديدات فرضي، سياست‌هاي آشتي‌جويانه، از استقلال بيشتري برخوردار شده است. هر چند که بايد گفت در سال ۲۰۰۱ تح‍ول نامتعارفي اتفاق افتاد: تهديدها افزايش يافت ولي اين افزايش موجب رويگرداني از سياست‌هاي آشتي‌جويانه نشده، افکار عمومي اسرائيل به جاي آنکه خواستار مهار يا در انزوا قراردادن سياسي فلسطيني‌ها باشند، در سال ۲۰۰۱ ترجيح داده‌اند که از فلسطيني‌ها فاصله گرفته و از آنها جدا باشند.
به نظر مي‌رسد، انتفاضه موجب افزايش تهديدها شده است و اين تهديدها به نوبة خود، سبب تغيير عقايد و ديدگاه‌ها شده است. در جامعه نوعي روحية بي حوصلگي در سطح ملي و فردي به وجود آمده است و اين وضعيت سبب پيدايش ديدگاهي منفي نسبت به اعراب اسرائيلي و فلسطيني‌ها شده است. اکثريت مردم،‌ مخالف مشارکت اعراب اسرائيلي در تصميم‌گيري درباره مرزهاي کشور (اصل زمين در برابر صلح در روند صلح اسلو) يا پذيرش آنها در دولتي ائتلافي بودند. اکثريت معتقد بودند که اعراب اسرائيلي به کشور اسرئيل وفادار نيستند.
درصد کساني که از بازپس دادن زمين در برابر صلح حمايت مي‌کردند، همانند نظر سنجي‌هاي پيشين بود. البته پرسش شوندگان به اين سوال که بهترين راه براي جلوگيري از جنگ با کشورهاي همسايه عرب چيست؟، تقويت بنيه نظامي را بر پي‌گيري مذاکرات صلح، ترجيح داده‌اند. مردم اسرائيل از سياست‌هاي شديد و خشن براي مبارزه با تروريسم، استقبال کرده‌اند. آنان همچنين از اقداماتي که منجر به کاهش اختلاف و تعارض با فلسطيني‌ها بر سه موضوع بيت‌المقدس مي‌شود، استقبال نموده‌اند. از جملة اين اقدامات مي‌توان به پذيرش واگذاري محلة عرب‌نشين بيت‌المقدس اشاره کرد. اکثريت پرسش شوندگان از طرح جداسازي اسرائيلي‌ها و فلسطيني‌ها حمايت کرده‌اند و معتقد بوده‌اند که اين نظريه قابل اجرا است (البته نه به صورت يک‌جانبه). نظرات و ديدگاه‌ها دربارة شهرک‌هاي يهودي‌نشين، در مقايسه با گذشته کمتر مصالحه جويانه بوده است.
اکثريت پرسش‌شوندگان، طرح صلح باراک با فلسطين و سوريه را مردود اعلام کرده‌اند. اسرائيلي‌ها دربارة امنيت شخصي خود احساس نگراني مي‌کردند و درباره امنيت ملي اسرائيل بدبين بودند. در مقايسه با نظرسنجي‌هاي پيشين، تعداد کساني که معتقد بودند منازعة اعراب و اسرائيل با امضاي موافقتنامة صلح با فلسطيني‌ها و کشورهاي عرب، خاتمه مي‌يابد، به صورت چشمگيري کاهش يافته بود. از ديدگاه مردم اسرائيل احتمال برقراري صلح هيچگاه تا بدين حد اندک نبوده و احتمال وقوع جنگ نيز هيچگاه تا بدين اندازه بالا نبوده است.
براي نخستين‌بار، شرکت‌کنندگان در نظرسنجي معتقد بوده‌اند که در آيندة نزديک،‌ احتمال وقوع جنگ از احتمال برقراري صلح بيشتر است.
ديدگاه کلي در ميان مردم اسرائيل اين بوده است که ارتش اسرائيل در حال ضعيف شدن است، به گونه‌اي که يک سوم پرسش‌شوندگان گفته‌اند، توان ارتش در حال کاهش است و فقط ۱۴ درصد معتقد بوده‌اند که ارتش قوي‌تر شده است.
شرکت‌کنندگان در نظرسنجي معتقد بوده‌اند که کارايي ارتش در اسرائيل از تمامي نهادها بيشتر بوده است. بيشتر پرسش شوندگان با افزايش بودجه امنيتي موافق بوده‌اند و يک سوم شرکت‌کنندگان در نظرسنجي براي پرداخت ماليات بيشتر جهت تامين منابع مالي و مسائل امنيتي، آمادگي داشته‌اند. همانند نظرسنجي‌هاي پيشين، خدمت وظيفه عمومي مورد حمايت قرار گرفت و طرح ارتش داوطلب رد شد. در مقايسه با گذشته فاصله و شکاف موجود بين صحت اظهارات مقامات امنيتي و سياسي کمتر شده بود.

مقدمه
اين نظرسنجي از ۱۲ آوريل تا ۱۱ مي ۲۰۰۱ بين ۱۲۱۶ نفر از ساکنان بزرگسال کيبوتص‌ها (مزارع اشتراکي در اسرائيل) و شهرک‌هاي يهودي نشين در سرزمين‌هاي اشغالي، انجام شده است. ميزان خطا براي اين نظرسنجي ۳ درصد در نظر گرفته شده است.
در دورة زماني که اين نظرسنجي انجام مي‌شد، هفت ماه از آغاز انتفاضة «الاقصي» مي‌گذشت و حملات تروريستي، شهرهاي اسرائيلي را تهديد مي‌کرد.
مدير پروژه نظرسنجي سال ۲۰۰۱، آشرآرين است که وظيفه، آماده‌سازي مقدمات، اجرا و تحليل نتايج را برعهده داشته است. وي، استاد علوم سياسي دانشگاه حيفاست و به عنوان استاد مدعو نيز در دانشگاه نيويورک فعاليت مي‌کند.
اين نظرسنجي در مرکز مطالعات استراتژيک جافي وابسته به دانشگاه تل‌آويو انجام شده است.

2ـ پراگماتيسم و رئاليسم: تفکيک تهديدها از ديدگاه‌ها در قبال مسأله تشکيل کشور فلسطين
به نظر مي‌رسد ادامه يافتن خشونت بين فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها که از اواخر سپتامبر ۲۰۰۰ آغاز شده، موجب گرديده است که مردم اسرائيل در مسائل امنيتي به ديدگاه‌هاي راست‌گرايان متمايل شوند. اسرائيلي‌ها به صورت فزاينده‌اي دربارة چشم‌انداز‌هاي کوتاه‌مدت استقرار صلح و امنيت کشور خود، احساس ياس و نااميدي مي‌کنند. البته، در عين‌حال از ادامة تلاش‌ها براي برقراري صلح و آشتي در خاورميانه نيز حمايت و پشتيباني مي‌کنند. آنان همچنين حمايت خود را از اقداماتي که براي کاهش تنش و برخورد با اعراب فلسطيني انجام مي‌شود، اعلام کرده‌اند.
اين وضعيت خاص به دليل توقف مذاکرات بين دولت ايهود باراک و دولت خودگردان فلسطين ايجاد شده است که متعاقب آن، آغاز شدن انتفاضه در سال گذشته بود. اين تحولات، بر افکار عمومي اسرائيل تاثير گذاشت و در نهايت سبب پيروز شدن آريل شارون در انتخابات زودهنگام فوريه ۲۰۰۱ و انتخاب وي به‌عنوان نخست‌وزير شد.
هر چند که پس از آغاز انتفاضه، ديدگاه اسرائيلي‌ها نسبت به فلسطيني‌ها همراه با بي‌اعتمادي و سوءظن شده است و از اين نظر يادآور ديدگاه‌هاي مردم، پيش از امضاي موافقتنامه‌هاي اسلو است؛ ولي بايد گفت حمايت از برگزاري مذاکرات و آمادگي براي اعطاي امتياز تا حد بسيار زيادي در ميان مردم اسرائيل همچنان وجود دارد.
اسرائيلي‌ها، اعتقاد خود به تلاش‌هايي که براي رسيدن به صلح و آشتي در خاورميانه انجام مي‌شود را از دست نداده‌اند؛ ولي بايد گفت درصد کساني که از اين اقدامات حمايت مي‌کنند، کاهش يافته است. علي‌رغم گذشت ۸ ماه از آغاز خشونت‌ها، ۵۸ درصد مردم حمايت خود را از فرآيند صلح اسلو اعلام کرده‌اند. اين رقم در سال‌هاي ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰، هفتاد درصد بود. ۹۰ درصد طرفداران باراک از ادامه فرآيند صلح اسلو حمايت کرده بودند، در حالي‌که فقط يک سوم راي دهندگان به شارون، از اين فرآيند پشتيباني کرده‌اند.
افکار عمومي اسرائيل، در بهار سال ۲۰۰۱ دو ويژگي اساسي داشت: ديدگاهي خشن و سخت‌گيرانه نسبت به فلسطيني‌ها و آينده، و در عين‌حال، تداوم ديدگاه‌ها و نظراتي که از مصالحه و سازش حمايت مي‌کرد. در اين شرايط آنچه تغيير کرده بود، انتظارات شهروندان و تجديد‌نظر در مورد مباني مشروعيت سياست‌ها بود. تاسيس کشور فلسطين ديگر در سياست‌هاي اسرائيل ماية تکفير و تنفر تلقي نمي‌شد و در سال ۲۰۰۱ از ديدگاه مردم اسرائيل، واکنش مطلوب در قبال فلسطيني‌ها تلاش براي کنترل آنها يا انزواي سياسي آنها نبود، بلکه آنان خواستار جدايي از فلسطيني‌ها بودند. تا سال ۱۹۹۶، سياست و تهديدها با يکديگر رابطة معکوس داشتند و با کاهش تهديدها، حمايت از اقدامات و سياست‌هاي آشتي‌جويانه بيشتر مي‌شد. به نظر مي‌رسد در سال‌هاي مياني دهة نود، اين الگو تغيير يافته است؛ زيرا احساس تهديد از جانب اعراب و حمايت از تشکيل کشور فلسطين، با هم افزايش يافته يا ثابت مانده‌اند. ديگر تهديد، جهت‌گيري سياست‌ها را تعيين نمي‌کند. به نظر مي‌رسد اکثريت مردم صرف‌نظر از سطح تهديدها، تشکيل تدريجي کشور فلسطين را پذيرفته‌اند.
سطح تهديدات با سوالي درباره اهداف و مقاصد اعراب، اندازه‌گيري مي‌شد. در سال ۲۰۰۱ مردم اسرائيل نسبت به اهداف و آرزوهاي اعراب، ديدگاهي بسيار بدبينانه داشتند، همانند ديدگاه‌هاي آنان در دهة هشتاد که نخستين دورة اين نظرسنجي‌ها آغاز شده بود. در سال ۲۰۰۱، ۶۲ درصد پاسخ‌دهندگان معتقد بودند که اعراب مي‌خواهند کشور اسرائيل را اشغال کنند (۳۱ درصد) يا اينکه بيشتر جمعيت يهودي اسرائيل را بکشند. (۳۱ درصد) اين رقم در سال ۱۹۹۹، ۴۷ درصد بود. پاسخ‌هاي ديگر بدين صورت بود که اعراب قصد دارند تمامي مناطقي را که در سال ۱۹۶۷ از دست داده‌اند، مجددا تصرف کنند (بدون تصرف کشور اسرائيل، ۳۱ درصد پاسخ‌دهندگان در سال ۲۰۰۱) يا اينکه قسمت‌هايي از اين مناطق را مجددا تصرف کنند (۷ درصد پاسخ‌دهندگان در سال ۲۰۰۱)
۷۵ درصد پاسخ‌دهندگان، موافقت خود را با تشکيل کشور فلسطين اعلام کرده‌اند. اين درصد در طول سال‌هاي گذشته از سير صعودي برخوردار بوده است. درصد کساني که در سال ۲۰۰۱ با تشکيل کشور فلسطين موافق بوده‌اند، همانند سال ۱۹۹۹ است. به عبارت ديگر، فقط ۶۰ درصد مردم اسرائيل معتقد بوده‌اند که کشور فلسطين در ۵ سال آينده تشکيل خواهد شد. اين رقم در سال ۲۰۰۰، ۷۴ درصد بوده است.
هر چند از يک سو بين سطح دشمني اعراب با اسرائيل و از سوي ديگر حمايت مردم از تشکيل کشور فلسطين رابطه وجود دارد، ولي بايد گفت به صورت شگفت‌انگيزي حمايت مردم اسرائيل از تشکيل کشور فلسطين بالا بوده است.
از بين هر ۱۰ پاسخ دهنده در اين نظرسنجي، بيشتر از ۷ درصد آنان احساس مي‌کرده احتمال تهديد شدن از سوي اعراب به صورت حداقل است (مثلاً کساني که پاسخ داده‌اند اهداف و مقاصد اعراب کنترل مجدد بخشي يا تمامي مناطقي است که در سال ۱۹۶۷ از دست داده‌اند) و از تشکيل کشور فلسطين حمايت مي‌نموده است.
از اين عجيب‌تر، پاسخ‌هاي گروهي است که معتقد بوده‌اند به دليل اهداف و مقاصد اعراب نسبت به اسرائيل، اين کشور به شدت در معرض تهديد قرار دارد و اين پاسخ‌ها مي‌تواند به عنوان شاخصي براي پذيرش گستردة ايده تشکيل کشور فلسطين در افکار عمومي اسرائيل در نظر گرفته شود. در ميان کساني که فکر مي‌کرده‌اند، اعراب قصد اشغال اسرائيل را دارند؛ ۵۴ درصد، از ايدة تشکيل کشور فلسطين حمايت کرده‌اند. حتي ۴ نفر از هر ده نفري که معتقد بوده‌اند، اعراب قصد کشتن بخش اعظم جمعيت يهودي اسرائيل را دارند، با تشکيل کشور فلسطين موافق بوده‌اند و اين بسيار عجيب و بهت‌آور به نظر مي‌رسد. البته اين اعتقاد نيز ممکن است در ميان پاسخ‌دهندگان وجود داشته باشد که کشور فلسطين غير نظامي خواهد بود و بنابراين، نمي‌تواند تهديدي براي اسرائيل ايجاد کند. توضيح ديگري که ممکن است به نظر آيد آن است که هر چند ممکن است کشور فلسطين براي اسرائيل مشکل‌ساز باشد ولي تهديد جمعيتي اعراب داخل اسرائيل که از نظر تعداد از يهوديان بالاتر هستند، بيشتر موجب نگراني است.
شديد بودن اين تهديد، سبب آن شده است که مردم با حمايت از تشکيل کشور فلسطين، درصدد حفظ اکثريت مطلق يهوديان در اسرائيل بوده‌اند.
از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي پرسيده شد؛ اگر فلسطيني‌ها به صورت يکجانبه، تاسيس کشور فلسطين را اعلام کنند، اسرائيل چه واکنشي بايد نشان دهد؟ پاسخ دهندگان دربارة به رسميت شناختن کشور فلسطين و يا عدم شناسايي آن، اختلاف نظر داشتند. درصد قابل توجهي معتقد بودند اسرائيل اين کشور را نبايد به رسميت بشناسد و با آن مذاکره کند.
دربارة شرايط و اوضاع و احوالي که از ديدگاه شرکت‌کنندگان در نظرسنجي، تهديدآميز تلقي مي‌شد؛ پرسش‌هايي مطرح شد. از شرکت‌کنندگان خواسته شد دربارة موضوعات مورد پرسش، بر اساس يک مقياس ۷ واحدي که از «بسيار تهديدآميز» شروع و تا «به هيچ وجه تهديد آميز نيست» ختم مي‌شد، وضعيت‌هاي ذکر شده را مرتبه‌بندي کنند. اعداد ذيل مربوط به پاسخ‌هاي داده شده دربارة سه موضوع «تهديدآميز» است.

ساخت سلاح‌های هسته‌ای توسط ایران و عراق     ۸۶ درصد
ادامه یافتن انتفاضه    ۷۱ درصد
تشکیل حکومت غیردموکراتیک در اسرائیل    ۷۱ درصد
جنگ با سوریه    ۷۰ درصد
تشکیل کشور فلسطین    ۴۶ درصد
اعطای زمین در برابر صلح     ۳۹ درصد

۲- تاثير انتفاضه بر راي‌دهندگان اسرائيلي
انتفاضة «الاقصي»، پس از گذشت ۸ ماه از آغاز آن، بر افکار عمومي اسرائيل تاثير گذاشته و سبب گرايش آنان به سوي ديدگاه‌هاي راست‌گرا شده است. ۳۸ درصد پاسخ‌دهندگان گفته‌اند؛ موجب کاهش تمايل آنها به اعطاي امتيازات شده است ولي ۹ درصد معتقدند که آنان امروزه آمادگي بيشتري براي اعطاي امتيازات اضافي دارند، بقية پاسخ‌دهندگان نيز ابراز داشته‌اند که در نظرات آنها درباره اعطاي امتياز، تغييري به‌وجود نيامده است.
گرايش به سوي ديدگاه‌هاي راست‌گرا در تمامي گروه‌هاي اجتماعي ديده مي‌شود ولي اين گرايش بين کساني که خود را پيرو قوانين يهودي مي‌نامند، بيشتر قابل توجه است. دوسوم پاسخ‌دهندگان گفته‌اند، ديدگاه‌ها و نظرات آنها تغييري نکرده است. در ميان کساني که نظرات آنها تغيير کرده است، اکثريت بسيار بزرگي از آنها (نسبت ۱ به ۱۱) گفته‌اند، ديدگاه‌ها و نظرات آنها نظامي‌گرايانه‌تر شده است. يک‌ سوم کساني که خود را مقيد به دستورات ديني [يهود] نمي‌دانسته‌اند، گفته‌اند؛ علت گرايش آنها به سوي راست‌گرايان، انتفاضه بوده است. ۱۳ درصد از اين افراد نيز به سوي چپ‌گرايان متمايل شده‌اند.
۴۲ درصد از راي دهندگان به شارون در انتخابات سال ۲۰۰۱، ديدگاه‌هاي نظامي گرايانه‌تري پيدا کرده‌اند و فقط ۶ درصد از اين راي دهندگان به ديدگاه‌هاي آشتي جويانه‌تر روي آورده‌اند.
اين ارقام در ميان راي دهندگان به باراک، به ترتيب ۳۳ و۱۴ درصد بوده است.
انتفاضه با ناآرامي‌هاي اعراب اسرائيلي همراه شد و موجب تلخ‌کامي و بي‌حوصلگي در سطح ملي و فردي گرديد. اين تحولات، سبب تقويت ديدگاه‌هاي منفي نسبت به فلسطيني‌ها و اعراب اسرائيلي شد. از سوي ديگر، اين وقايع موجب تقويت احزاب راست‌گرا شد و سبب گرديد تا برخي، دربارة تمايل خود براي زندگي در اسرائيل تجديد‌نظر کنند.
اين ديدگاه‌ها يک سال پس از آغاز انتفاضة اول نيز مطرح شد. در نظرسنجي که در سال ۱۹۸۸ انجام شد، نتايج مشابهي درباره تاثيرات انتفاضه به‌دست آمد. البته بايد گفت درصدها و نتايج بدست آمده در سال ۲۰۰۱ تماما و بدون استثناء بالاتر از نتايج ۱۹۸۸ هستند.
علاوه بر آن، ۳۱ درصد پرسش شوندگان گفته‌اند که انتفاضه سبب شده است آنان تغيير عقيده داده و در انتخابات به احزاب راست‌گرا راي دهند و فقط ۸ درصد تمايل به احزاب چپ‌گرا پيدا کرده‌اند. ۴ درصد ديگر گفته‌اند؛ به دليل آغاز انتفاضه، آنان به احزاب ديني راي خواهند داد.
نظر ۷۲ درصد پاسخ‌دهندگان نسبت به فلسطيني‌ها، به دليل بروز خشونت‌ها منفي‌تر شده است و ۷۰ درصد آنان معتقد بوده‌اند که چشم‌انداز استقرار صلح از ميان رفته است. ديدگاه مردم نسبت به اعراب اسرائيل منفي شده و ۵۵ درصد آنان گفته‌اند نسبت به اعراب اسرائيل ديدگاه منفي‌تري پيدا کرده‌اند.
۷۵ درصد مردم، مخالف مشارکت اعراب اسرائيل در تصميم‌گيري‌هاي حياتي درباره تعيين مرزهاي اسرائيل هستند. اين رقم در سال ۲۰۰۰، ۶۵ درصد بود. ۶۷ درصد پاسخ‌دهندگان، مخالف مشارکت احزاب عرب در ائتلاف‌هاي دولت بوده‌اند که در مقايسه با رقم ۴۶ درصدي گذشته، افزايش قابل توجهي را نشان مي‌دهد. (به جدول شماره ۱ مراجعه کنيد)

جدول (۱) موافقت يا مخالفت با مشارکت احزاب عرب در دولت ائتلافي

    ۱۹۹۳    ۱۹۹۴    ۱۹۹۶    ۱۹۹۷    ۱۹۹۸    ۱۹۹۹    ۲۰۰۰    ۲۰۰۱
شدیدا موافق    ۱۰٪    ۱۲٪    ۱۰٪    ۱۳٪    ۹٪    ۱۷٪    ۱۵٪    ۸٪
موافق    ۲۳    ۲۷    ۳۵    ۲۶    ۲۹    ۲۴    ۳۱    ۳۵
مخالف    ۲۱    ۲۱    ۲۸    ۲۴    ۲۳    ۲۹    ۲۴    ۳۵
شدیدا مخالف    ۴۷    ۴۱    ۲۸    ۲۷    ۴۰    ۲۱    ۳۰    ۳۲

تقريبا سه چهارم پاسخ‌دهندگان معتقد بوده‌اند که اعراب اسرائيل به اين کشور وفادار نيستند. ۶۰ درصد مردم گفته‌اند که اعراب اسرائيلي در مقايسه با يهوديان اسرائيل محروم‌تر و فقيرتر بوده‌اند. اکثريت ناچيزي (۵۳ درصد) از اعطاي خودمختاري به اعراب اسرائيل استقبال کرده‌اند و تقريباً نيمي از پاسخ‌دهندگان موافق تشويق دولت براي خروج آنها از کشور، بوده‌اند.
همانگونه که پيشتر گفته شد، زماني که از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي دربارة تاثير انتفاضه سوال شد، درصد قابل توجهي از آنان گفته‌اند که به گرايش‌هاي نظامي‌گرايانه روي آورده‌اند. درصد کساني که از گرايش‌ها و ديدگاه‌هاي آشتي‌جويانه و سازش‌گرايانه حمايت مي‌کنند، تقريباً ثابت مانده است. ۴۲ درصد از شرکت‌کنندگان از اصل «زمين در برابر صلح»، حمايت کرده‌اند که همانند نتايج سال‌هاي ۱۹۹۶ و ۱۹۹۸ ولي ۱۱ درصد کمتر از عدد ۵۵ درصدي سال ۱۹۹۷ بوده است.
حمايت از توقف مذاکرات صلح ـ حتي اگر چنين اقداماتي سبب احتمال بروز جنگ شود ـ به صورت تدريجي افزايش يافته ولي اين افزايش اندک بوده است. کساني که از توقف مذاکرات حمايت کرده‌اند، در سال ۱۹۹۷ ميلادي، ۱۳ درصد بوده‌اند و اين نسبت در سال ۲۰۰۱، به ۲۸ درصد رسيده است.
۴۷ درصد پاسخ‌دهندگان مخالف اين گفته بودند که براي حل منازعه، به جز راه حل نظامي در مقابل راه حل ديپلماتيک) راه‌حل ديگري وجود ندارد، اما ۴۱ درصد با اين گفته موافق بودند. اين ديدگاه تحت تاثير تحصيلات، مکان تولد و ميزان تقيد مذهبي، بود. (به جدول ۵ در انتهاي گزارش توجه کنيد) تحصيلات پائين، به دنيا آمدن در آسيا يا آفريقا، مقيد بودن به تعاليم مذهبي با اين ديدگاه که منازعه اعراب و اسرائيل راه‌حل نظامي دارد، ارتباط داشت.
از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي خواسته شد براي جلوگيري از وقوع جنگ يکي از دوگزينه پيشنهادي را انتخاب کنند: انجام مذاکرات صلح يا تقويت توان نظامي؛ ۵۸ درصد پاسخ‌دهندگان از تقويت توان نظامي حمايت کرده‌اند که بسيار بيشتر از جمعيت ۳۹ درصدي سال ۲۰۰۰ و 31 درصدي سال ۱۹۹۹ است که پاسخ‌دهندگان تقويت توان دفاعي را بر انجام مذاکرات صلح ترجيح داده بودند. (نخستين بار در سال ۱۹۹۵ بود).
شرکت‌کنندگان در نظرسنجي با اختلاف ۵۲ به ۳۴ از ايدة مجاز دانستن ارتش اسرائيل براي مبارزه با تروريسم، حمايت کرده‌اند. ۷۵ درصد پاسخ‌دهندگان، از سياست واکنش فوري و شديد در مقابل اقدامات تحريک‌آميز حمايت کرده‌اند و فقط ۲۵ درصد آنان سياست «خويشتن‌داري» را ترجيح داده‌اند.
شرکت‌کنندگان در نظرسنجي، خواستار اتخاذ اقداماتي از جانب اسرائيل عليه فلسطيني‌ها تا زمان آغاز مذاکرات شده‌اند. اين اقدامات و درصد حمايت از آنها در ميان پاسخ‌دهندگان به شرح ذيل است:

نابودکردن کساني که در مسأله ترور فعال هستند    ۸۹ درصد
به‌کارگيري تانک و هواپيماهاي جنگنده    ۷۱ درصد
بستن راه‌هاي دسترسي فلسطيني‌ها و مجازات‌هاي اقتصادي    ۶۸ درصد
حمله به مناطق تحت حاکميت فلسطيني‌ها (مناطق A)    ۵۷ درصد
امضاي يک موافقتنامة موقت که براي چند سال آينده معتبر خواهد بود    ۵۰درصد
موافقت با استقرار نيروهاي بين‌المللي حد فاصل اسرائيل و فلسطيني‌ها    ۴۸ درصد
عقب‌نشيني يک جانبه از شهرک‌هاي يهودي نشين براي دفاع بهتر از مرزها    ۳۳ درصد
واگذاري سرزمين به عنوان عقب‌نشيني مرحله سوم    ۳۳ درصد

اسرائيلي‌ها حمايت خود را از اقداماتي که ممکن است برخورد بين آنها و همسايگان فلسطيني‌ را کاهش دهد، اعلام کرده‌اند. حمايت از واگذاري محله‌هاي عرب‌نشين بيت‌المقدس در چارچوب موافقتنامة صلح، به بالاترين حد خود؛ يعني ۵۱ درصد رسيده است. ۵۵ درصد مردم رضايت خود را از تخليه تمامي شهرک‌هاي يهودي‌نشين به استثناي آنهايي که به صورت مجموعه‌هاي بزرگ سازمان يافته است، اعلام کرده‌اند. همانگونه که پيشتر به آن اشاره شد، ۵۷ درصد مردم موافقت خود را با تشکيل کشور فلسطين در کرانه باختري و نوارغزه در قالب موافقتنامه صلح، اعلام کرده‌اند.
۴۷ درصد پاسخ‌دهندگان با ايده جدا سازي فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها موافق بوده‌اند. در عين حال، برخي ادعا کرده‌اند مسأله «جداسازي» سياستي عملي نيست، ولي ۶۲ درصد مردم معتقد بوده‌اند که اين جداسازي ايده‌اي عملي و قابل اجرا است.
 هر چند ايدة جداسازي فلسطيني‌ها و اسرائيلي‌ها هدف مشترک بيشتر مردم است ولي اکثريت آنها به اين نکته اعتقادي نداشته‌اند که دست‌يابي به آن، اقدامي يک‌جانبه تلقي مي‌شود. اکثريت ۶۳ درصدي آنها مخالف اين پيشنهاد بوده‌اند که اسرائيل بايد به صورت يکجا مرزهاي خود را مشخص، سپس تا آن مرزها عقب‌نشيني و از آن دفاع کند.
حمايت از انعقاد موافقتنامه براي بازگرداندن برخي مناطق به فلسطيني‌ها، از الگوهاي پيشين تبعيت مي‌کرد. ۳۶ درصد مردم از بازگرداندن ثمريه غربي، ۳۶ درصد از بازگرداندن «گوش اتزيون»   و ۱۸ درصد از بازگرداندن درة اردن به فلسطيني‌ها حمايت کرده‌اند. اين نسبت‌ها و ارقام همانند سال‌هاي پاياني دهة نود بود ولي از نتايج سال ۲۰۰۰ ارقام پايين‌تري را نشان مي‌داد. (به جدول ۲ مراجعه کنيد)
۵۱ درصد پاسخ‌دهندگان، از مسأله «بازگرداندن محله‌هاي عرب‌نشين بيت‌‌المقدس» حمايت کرده‌اند. اين نسبت از افزايش قابل توجهي نسبت به سال‌هاي پيشين که درباره واگذاري بخش شرقي بيت‌المقدس نظر خواهي شده بود، برخوردار است و تقريباً دو برابر شده است.
انجام مذاکرات باراک و عرفات در ابتداي سال ۲۰۰۱ که موضوع را به صورت جديدي مطرح کرد و سپس در محافل سياسي اسرائيل مطرح شد؛ مي‌تواند علت استقبال افکار عمومي از اين پيشنهاد باشد.
ديگر مسأله به اين صورت مطرح نبود که آيا «بيت‌المقدس واحد» بايد تقسيم شود يا خير؟ بلکه امروزه مسأله به اين صورت مطرح شده است که به نوعي توافق درباره شهري که برخي از محله‌هاي آن بيشتر يهودي نشين است و برخي محله‌هاي ديگر که بيشتر عرب‌نشين است، بتوان دست يافت.

جدول (۲) حمايت مردم از بازگرداندن برخي مناطق به فلسطيني‌‌ها
    ۱۹۹۴    ۱۹۹۵    ۱۹۹۶    ۱۹۹۷    ۱۹۹۸    ۱۹۹۹    ۲۰۰۰    ۲۰۰۱
ثمریه غربی    ۳۰٪    ۳۰٪    ۳۸٪    ۴۴٪    ۳۹٪    ۴۱٪    ۵۱٪    ۳۹٪
گوش اتزیون    ۱۴    ۱۸    ۲۰    ۲۶    ۲۶    ۳۲    ۳۳    ۳۱
دره اردن    ۱۸    ۱۹    ۲۰    ۲۰    ۲۳    ۲۳    ۳۲    ۱۸
بیت‌المقدس شرقی    ۱۰    ۹    ۱۲    ۲۰    ۱۷    ۲۱    ۲۴    ۵۱

توجه: در سال ۲۰۰۱ درباره واگذاري محله‌هاي عرب‌نشين بيت‌المقدس از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي سوال شده بود
نکتة قابل اهميت در اين نظر سنجي آن است که درصد موافقان با اعطاي امتياز درباره بيت‌المقدس بسيار بيشتر از کساني بود که از بازگرداندن ثمريه يا دره اردن، حمايت مي‌کردند. بازگرداندن محله‌هاي عرب‌نشين بيت‌المقدس سبب از بين رفتن خطر تغيير ترکيب جمعيتي شهر مي‌شود؛ در حالي‌که، ثمرية غربي يا دره اردن، از لحاظ جغرافيايي و مسائل نظامي اهميت دارند.
از شرکت‌کنندگان در نظر سنجي سوال ديگري دربارة واگذاري «قبة‌الصخرة» بدون واگذاري «ديوار غربي» شد که ۶۹ درصد آنها با اين واگذاري مخالف بودند.
دربارة موضوع شهرک‌نشينان و شهرک،‌ پاسخ‌ها در مقايسه با سال ۲۰۰۰، بيشتر نظامي‌گرايانه بودند. در سال ۲۰۰۱ ميلادي، ۳۶ درصد پاسخ‌دهندگان گفته بودند که هيچ شهرکي نبايد از کرانه باختري حذف شود و ۲۶ درصد، مخالف حذف شهرک‌ها از بلندي‌هاي جولان بودند. در سال ۲۰۰۱، نيمي از پاسخ‌دهندگان موافقت خود را با برچيده شدن نيمي از شهرک به صورت کلي، اعلام کرده بودند. در سال ۲۰۰۰، اين نسبت‌ها؛ ۵۹ درصد در کرانه باختري و ۵۰ درصد در جولان بوده است. ۱۴ درصد پاسخ‌دهندگان در سال ۲۰۰۱ از برچيده شدن تمامي شهرک‌هاي يهودي‌نشين حمايت کرده‌اند. در سال ۲۰۰۰ ميلادي ۱۵ درصد مردم از برچيده شدن شهرک هاي کرانه باختري و ۱۸ درصد از برچيده شدن شهرک‌هاي بلندي‌هاي جولان، حمايت کرده‌اند.
۵۵ درصد پرسش شوندگان با بازگرداندن «گوش‌کاتيف» واقع در نوار غزه، به فلسطيني‌ها موافق بوده‌اند. ۶۲ درصد با پيشنهاد مبادله مناطقي از داخل اسرائيل به ازاي مناطقي که از «جوديا» و «ثمريه» به اسرائيل ملحق شده‌اند، مخالفت کرده‌اند.
ديدگاه امنيتي مردم اسرائيل از ساده لوحي دست برداشته و از خوش بيني به رئاليسم پراگماتيک (واقع بيني عملي‌گرا) تغيير يافته است. افکار عمومي نسبت به تحولات سياسي و حملات تروريستي حساس است و اوضاع را بر اساس آنها مي‌سنجد. در عين حال که افکار عمومي، ساده لوحي و خوش بيني ابتدايي خود را از دست داده ولي در موضوعات سياسي نسبت به دوره پيش از امضاي قراردادهاي اسلو، به ديدگاه‌هاي نظامي‌گرايانه‌تر گرايش پيدا نکرده است.

۳ـ طرح‌هاي صلح
در دورة زماني انجام اين نظرسنجي، طرح‌هاي ديپلماتيک متعددي مطرح شده بود و بحث درباره اعطاي امتيازات بزرگ براي دست‌يابي به صلح در محافل سياسي در جريان بود. ذکر اين نکته اهميت دارد که در گذشته، افکار عمومي از سياست‌ها و طرح‌هاي دولت به صورت کلي حمايت بسيار زيادي مي‌کردند. ۸۵ درصد مردم در سال ۱۹۷۹ از موافقتنامه صلح با مصر که متضمن اعطاي امتيازات گسترده‌اي بود و ۷۵ درصد مردم از عقب نشيني اسرائيل از لبنان در ماه مي ۲۰۰۰ حمايت کرده‌اند.
دولت ايهود باراک با حمايت و مشارکت فعال بيل کلينتون، رئيس‌جمهور آمريکا، در ژانوية ۲۰۰۱ مذاکرات خود با ياسر عرفات درباره جزئيات حل و فصل‌ نهايي اختلافات اسرائيلي ـ فلسطيني را آغاز کرد. محورهاي مذاکرات آنگونه که در رسانه‌هاي جمعي منعکس شد و چگونگي مخالفت با آنها (شديدا مخالف، مخالف، و مختلط) در جدول ذيل آمده است.

سوال: آيا شما موافق و يا مخالف اعطاي امتيازات ذيل از سوي اسرائيل به عنوان بخشي از موافقتنامة صلح هستيد؟
    درصد مخالفان
مبادله مناطق    ۵۶ درصد
تشکيل کشور فلسطين در ۹۶ درصد کرانه باختري و نوارغزه در حالي که اسرائيل کنترل برخي از شهرک‌هاي يهودي نشين را حفظ کند    ۵۷ درصد
انتقال محله‌هاي عرب‌نشين بيت‌المقدس به فلسطيني‌ها    ۵۹ درصد
انتقال «قبة‌الصخرة» به فلسطيني‌ها و باقي‌ماندن «ديوار غربي» در کنترل اسرائيل    ۶۷ درصد
بازگشت محدود آوارگان فلسطيني به اسرائيل    ۷۸ درصد
پايان دادن به کنترل اسرائيل بر «دره اردن» در طول چند سال    ۸۲ درصد

سوال: آيا شما از موافقتنامه صلح با فلسطيني‌ها که بر اساس آن، فلسطيني‌ها پايان منازعه را اعلام کرده و در مقابل، کشور فلسطين در ۹۵ درصد کرانه باختري و نوارغزه تشکيل شود و در عين حال، اسرائيل بتواند کنترل برخي شهرک‌هاي يهودي‌نشين را همچنان در دست داشته باشد، محله‌هاي عرب‌نشين بيت‌المقدس به فلسطيني‌ها واگذار شود، حاکميت بر «قبة‌الصخرة» به فلسطيني‌ها واگذار شود ولي «ديوار غربي» در دست اسرائيل باقي بماند، به تعداد محدودي از آوارگان فلسطيني اجازه بازگشت به اسرائيل داده شود، حمايت مي‌کنيد يا با آن مخالف هستيد؟
۶۱ درصد پاسخ‌دهندگان با اين طرح صلح مخالفت کردند و فقط ۳۹ درصد حمايت خود را از‌ آن اعلام نمودند. اين نکته که درصد پذيرش طرح به صورت کلي، بيشتر از درصد پذيرش آن به صورت جزء به جزء است، اين‌گونه مي‌تواند توضيح داده شود که اضافه کردن قيد «بر اساس آن فلسطيني‌ها و پايان منازعه را اعلام مي‌کنند»، در اين موضوع موثر بوده است. در ارزيابي‌هاي چند وجهي همانند پرسش مطرح شده، ظرفيت مثبتي که قيد «پايان دادن به منازعه» ايجاد مي‌کند، ممکن است اثرات منفي بررسي مورد به مورد موضوع را خنثي کند و از آن پيشي گيرد.
در اين نظرسنجي، مردان بيشتر از زنان با طرح صلح پيشنهادي مخالفت کرده بودند. به همين نسبت، جوانان بيشتر از افراد مسن و افراد با تحصيلات پايين‌تر بيشتر از افراد تحصيلکرده با طرح صلح مخالف بودند. ۶۹ درصد کساني که در آسيا يا آفريقا به دنيا آمده و پدر آنها در اروپا يا آمريکا متولد شده بودند، با طرح صلح مخالفت داشتند. در ميان کساني که در ارتش، خدمت کرده ولي در سرزمين‌هاي اشغالي نيز حضور نداشته‌اند، با طرح صلح مخالف بودند؛ اما از بين کساني که در ارتش خدمت کرده و در مناطق اشغـالي نيز حضور داشته‌اند، ۶۰ درصد با طرح صلح تــوافق نــداشتنـد. ۷۰ درصد کساني که در ارتش خدمت نکرده‌اند نيز با طرح صلح مخالف بودند.
به نظر مي‌رسد، آن دسته از پاسخ‌دهندگان که اعلام کرده‌اند، به هيچ وجه در ارتش خدمت نکرده‌اند؛ بيشتر افرادي بوده‌اند که به دليل اشتغال به تحصيلات مذهبي (مرد يا زن) از خدمت نظام معاف بوده‌اند. ميزان تقيد به تعاليم مذهبي به شدت با درصد موافقت يا مخالف با طرح صلح، ارتباط دارد. در اين باره، ۹۰ درصد کساني که گفته‌اند تمامي دستورات و تعاليم مذهبي را انجام مي‌دهند، با طرح صلح مخالفت کرده‌اند؛ ولي فقط ۴۲ درصد از کساني که گفته‌اند هيچ‌يک از تعاليم مذهبي را انجام نمي‌دهند، با طرح صلح مخالفت داشته‌اند.
در ميان کساني که در انتخابات سال ۲۰۰۱ به شارون راي داده‌اند، ۸۵ درصد آنها مخالف طرح صلح بوده‌اند. اين نسبت در ميان کساني که به باراک راي داده‌اند، ۲۶ درصد بود.
شرکت‌کنندگان در نظرسنجي، مخالفت بيشتري با اعطاي امتيازاتي که قرار بود در قالب قرارداد صلح با سوريه، در سال ۲۰۰۰ اعطا شود، ابراز کرده‌اند.
۷۵ درصد پاسخ‌دهندگان با عقب‌نشيني از بلندي‌هاي جولان موافق بوده‌اند و ۲۵ درصد، از اين عقب‌نشيني حمايت کرده‌اند. کساني که در سال ۲۰۰۰ موافق عقب‌نشيني از بلندي‌هاي جولان بودند، ۳۵ درصد پاسخ‌دهندگان را تشکيل مي‌دادند. فقط ۴۰ درصد مردم معتقد بوده‌اند که در طول پنج سال آينده جولان به سوريه بازگردانده خواهد شد. اين رقم در سال ۲۰۰۰، به ۷۵ درصد رسيد.
 زماني که دربارة اجزاء و عوامل تشکيل دهندة طرح صلح پيشنهادي با سوريه از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي سوال شد، درصد کساني که با اين اجزاء مخالف بودند به شرح ذيل است:

    درصد کسانی که مخالف پیشنهاد بوده‌اند
بلندي‌هاي جولان غير نظامي خواهد شد و سوريه و اسرائيل در نزديکي مرزها واحدهاي ارتش را مستقر نخواهند کرد    ۵۸ درصد
کوه «هرمونک » به سوريه باز پس داده خواهد شد ولي اسرائيل سيستم هشدار سريع خود را بر فراز آن نصب خواهد کرد    ۶۸ درصد
شهرک‌نشينان يهودي جولان مي‌توانند براي مدت محدودي در آنجا باقي بمانند    ۷۴ درصد
بلندي‌هاي جولان تحت حاکميت سوريه در خواهند آمد    ۷۸ درصد
مرز بين‌المللي، خط آبي درياي «طبريه» باشد    ۸۶ درصد

سپس از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي، دربارة حمايت آنان از طرح صلح با سوريه به صورت کلي سوال شد:
سوال: آيا شما با قرار داد صلح با سوريه که بر اساس آن، بلندي‌هاي جولان به حاکميت سوريه منتقل مي‌شود؛ شهرک‌نشينان يهودي جولان مي‌توانند براي مدت محدودي در آنجا باقي بمانند؛ مرز بين‌المللي، خط آبي درياي طبريه خواهد بود؛ جولان غير نظامي خواهد شد؛ سوريه و اسرائيل در نزديکي مرزها، واحدهاي ارتش را مستقر نخواهند کرد؛ و کوه هرمون به سوريه بازگردانده مي‌شود ولي اسرائيل سيستم هشدار سريع خود را برفراز آن حفظ خواهد کرد، موافق هستيد يا مخالف؟
همانگونه که ذکر شد، ۷۵ درصد پرسش شوندگان با اين طرح صلح مخالفت کردند و ۲۵ درصد با آن موافق بودند. گنجاندن بند مربوط به چگونگي تعيين مرز بين‌المللي، عامل مهمي در تصميم‌گيري دربارة موافقت يا مخالفت با طرح بود. پيشنهاد تغيير مرز به شرق درياي طبريه، ۱۱ درصد به کساني که از طرح حمايت مي‌کردند؛ افزود و درصد آن را به ۳۶ رساند.
سوال: اگر همان شرايط قبلي در طرح وجود داشته باشد و مرز بين‌المللي به شرق درياچه طبريه منتقل شود، در اين‌صورت آيا از قرارداد صلح حمايت مي‌کنيد؟
 با اين تغيير در مرز بين‌المللي، ۶۴ درصد با قرارداد صلح پيشنهادي مخالفت کردند و ۳۶ درصد آن‌را تاييد نمودند.

4ـ روحية عمومي
اسرائيلي‌ها دربارة امنيت فردي خود بيشتر احساس نگراني مي‌کنند و نسبت به امنيت ملي اسرائيل بدبين هستند. ۸۵ درصد شرکت‌کنندگان در نظرسنجي، نگراني خود را از اينکه خود يا يکي از اعضاي خانواده آنها قرباني حملات تروريستي شود، ابراز کرده‌اند. اين رقم در سـال ۱۹۹۹ ميلادي ۶۸ درصد بوده است. (به جدول ۳ مراجعه کنيد.)
جدول (۳) سطح نگراني در مورد امنيت فردي از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱
    ۱۹۹۳    ۱۹۹۴    ۱۹۹۵    ۱۹۹۶    ۱۹۹۷    ۱۹۹۸    ۱۹۹۹    ۲۰۰۰    ۲۰۰۱
خیلی نگران    ۴۸٪    ۳۷٪    ۴۶٪    ۳۵٪    ۳۱٪    ۲۲٪    ۱۳٪    ۳۰٪    ۴۰٪
نگران    ۳۶    ۳۹    ۳۹    ۴۳    ۴۶    ۴۴    ۴۵    ۴۹    ۴۵
نگران نیستم    ۱۳    ۱۸    ۱۳    ۱۷    ۱۸    ۲۶    ۳۴    ۱۸    ۱۲
به هیچ وجه نگران نیستم    ۲    ۶    ۲    ۵    ۵    ۸    ۸    ۳    ۳

۶۶ درصد پاسخ‌دهندگان گفته‌اند که امنيت فردي شهروندان اسرائيلي از زمان آغاز روند صلح خاورميانه بدتر شده است. ۸۵ درصد پيش‌بيني کرده‌اند که درگيري‌هاي خشونت‌آميز با فلسطيني‌ها، شديدتر خواهد شد.
علت اين تغيير ديدگاه‌ها، تغيير در سطح انتظارات است. درصد کساني که معتقد بودند با امضاي موافقت‌نامه‌هاي صلح با فلسطيني‌ها و کشورهاي عرب، منازعه پايان خواهد يافت؛ به صورت شديدي کاهش يافته بود. به‌رغم وجود حمايت گسترده براي امضاي موافقت‌نامه‌هاي صلح با مصر و اردن و پذيرش گستردة پيمان صلح اسلو، مردم اعتقاد کمتري به توافقاتي که با عرفات انجام شده بود، داشتند. در سال ۲۰۰۱، فقط ۳۰ درصد مردم معتقد بودند که امضاي پيمان صلح به معناي پايان منازعة اعراب و اسرائيل است. اين رقم در سال ۱۹۹۹ ميلادي ۶۷ درصد بود.
در پرسش ديگري از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي، دربارة ارزيابي آنها از احتمال وقوع جنگ يا برقراري صلح در سه سال آينده سوال شد. پاسخ‌ها به اين صورت تقسيم شده بود: زياد، متوسط، اندک و خيلي اندک. ۷۰ درصد پاسخ‌دهندگان معتقد بوده‌اند که در سه سال آينده، احتمال وقوع جنگ بين‌ اسرائيل و يکي از کشورهاي عرب، «زياد» يا «متوسط» است. اين رقم در سال ۲۰۰۰ ميلادي، ۳۹ درصد بود. براي نخستين بار، از سال ۱۹۸۶ که پروژه نظر سنجي افکار عمومي دربارة امنيت ملي اسرائيل انجام مي‌شود، احتمال وقوع جنگ در کوتاه مدت از احتمال برقراري صلح بيشتر است. از ديدگاه افکار عمومي اسرائيل احتمال برقراري صلح هيچ‌گاه تا بدين حد اندک نبوده و احتمال وقوع جنگ تا بدين حد زياد نبوده است.
در سال ۲۰۰۱، فقط ۳۵ درصد مردم معتقد بوده‌اند که صلح براي سه سال آينده دوام خواهد داشت ولي ۷۰ درصد فکر مي‌کرده‌اند که احتمال وقوع جنگ «بسيار زياد» و يا «زياد» است.
اعتماد و خوش‌بيني مردم اسرائيل شديدا کاهش پيدا کرده است. ۸۵ درصد مردم معتقد بوده‌اند که امکان رسيدن به توافقنامة صلح با فلسطيني‌ها وجود دارد. ۴۶رصد شرکت‌کنندگان در نظرسنجي معتقد بوده‌اند که فلسطيني‌ها خواستار صلح هستند. اين رقم در مقايسه با ۵۲ درصد سال ۲۰۰۰ و ۶۴ درصد سال ۱۹۹۹، کاهش يافته است.
ارزيابي وضعيت کشور هيچ‌گاه تا بدين حد پايين نبوده است. فقط ۱۶ درصد پرسش‌شوندگان گفته‌اند که وضعيت کشور «خوب» يا «خيلي خوب» است.
نتايج ارزيابي انجام شده از دولت نيز چندان بهتر از ارزيابي وضعيت کشور نبود. عملکرد دولت وحدت ملي به رهبري آريل شارون، از ديدگاه دو سوم شرکت‌کنندگان در نظرسنجي «بد» يا «خيلي بد» بوده است.
زماني که از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي، پرسيده شد که آيا در بلند مدت مايل به زندگي در اسرائيل هستيد؟ ۸۵ درصد پاسخ مثبت دادند. اين تمايل بسيار زياد براي ماندن در اسرائيل در طول سال‌ها، ثابت باقي مانده است. اين درصد بالا، زمينه را براي تحليل عدد ۲۴ درصدي کساني که گفته‌اند انتفاضه ميل و ارادة آنها براي زندگي در اسرائيل را تضعيف کرده، فراهم مي‌کند. هر چند درصد کساني که مايل به زندگي در اسرائيل هستند، هنوز بالاست ولي وقايعي همچون انتفاضه بر گرايش به زندگي در اين کشور تاثير مي‌گذارد.

۵ـ نيروهاي دفاعي اسرائيل
ارتش اسرائيل، همواره تداعي‌کنندة قدرت، افتخار و استقلال بوده است. ارتش، عامل بسيار مهمي براي جامعه‌پذيري مهاجران به کشور و ادغام آن در اين جامعه است.
البته تغييرات و تحولات، بسياري از فرضيات و ديدگاه‌هاي سابق را مورد سوال قرار داده است. پيشرفت‌هاي تکنولوژيک در عرصة جنگ افزار، نياز به ارتش بزرگ را زير سوال برده است. بسياري از وظايف پليسي و انتظامي در سرزمين‌هاي [اشغالي] به ارتش واگذار شده و اين نيرودر مقابل با تروريسم و انتفاضه نقش اصلي را بر عهده دارد. علاوه بر آن ارتش، وضعيت‌هاي ايستا و انتقادبرانگيزي همانند لبنان و وظايفي که در آنها شهامت، ابتکار عمل و پيروزي سريع در آنها جايي ندارد، مواجه بوده است. هر چند خدمت وظيفه در ارتش براي يهوديان اجباري است، ولي طلاب علوم ديني [يهودي] از خدمت وظيفه معاف هستند و بنابراين مساوات، انگيزه و کيفيت به زير سوال مي‌رود.
از سال ۱۹۸۷ که پروژة سنجش افکار عمومي اسرائيل درباره امنيت ملي، آغاز شد؛ هر ساله از شرکت‌کنندگان پرسيده مي‌شود که آيا ارتش قدرتمندتر شده و يا در حال تضعيف شدن است؟ در سال ۲۰۰۱، نيمي از پاسخ‌دهندگان گفته‌اند که ارتش «ضعيف‌تر» يا «خيلي ضعيف‌تر» شده است. ۳۶ درصد گفته‌اند؛ وضعيت ارتش تغييري نکرده است و ۱۴ درصد معتقد بوده‌اند که قوي‌تر شده است.
در مجموع مي‌توان گفت؛ از ديدگاه افکار عمومي اسرائيل، کارايي ارتش در مقايسه با ديگر نهادها بيشتر بودهف است. يک سوم پرسش شوندگان معتقد بوده‌اند که کارايي ارتش از ديگر نهادها بيشتر بوده است ولي ۲۲ درصد گفته‌اند؛ کارايي آن از ساير نهادها کمتر است. ۴۵ درصد پرسش شوندگان هم گفته‌اند که کارايي ارتش با ديگر نهادها تفاوتي نمي‌کند.
بودجة دفاعي و ماليات‌ها: در نظرسنجي‌هاي پيشين، اکثريت پرسش‌ شوندگان معتقد بوده‌اند که حجم بودجة دفاعي متناسب بوده است. تعداد کساني که خواستار افزايش بودجه دفاعي بوده‌اند، بين ۳ تا ۶ برابر کساني بوده است که به کاهش آن تمايل داشته‌اند. اين روند در سال ۲۰۰۰ نيز مصداق داشت، به گونه‌اي که ۳۷ درصد پاسخ‌دهندگان، خواستار افزايش بودجه امنيتي، 5 درصد خواستار کاهش آن و ۵۸ درصد خواستار حفظ سطح آن بوده‌اند.
زماني که از شرکت‌کنندگان در نظرسنجي پرسيده شد که آيا مايل هستيد براي اينکه امنيت بيشتري داشته باشيد، ماليات زيادتري بپردازيد؟ در سال ۲۰۰۱ ميلادي ۳۳ درصد جواب مثبت دادند. اين گروه افزايش مستمري را از سال ۱۹۹۹ که پايين‌ترين درصد را داشت، نشان مي‌دهند.
خدمت وظيفة عمومي يا ارتش داوطلب؟ هر چند که بيشتر پاسخ‌دهندگان آمادگي افزايش ماليات‌ها براي امور دفاعي را نداشتند ولي از خدمت اجباري نظام وظيفه که در حال حاضر وجود دارد، حمايت گسترده‌اي کردند. پيشنهاد تشکيل ارتش داوطلب، مورد استقبال مردم قرار نگرفت و ۸۹ درصد، از خدمت نظام وظيفه حمايت کردند.
صداقت و درستي رهبران: صداقت و قابل قبول بودن اظهارات رهبران، عامل بسيار مهمي در تمامي نظام‌هاي سياسي و به‌ويژه در دموکراسي‌هاست. در اسرائيل، روساي سازمان‌هاي امنيتي از ديدگاه مردم، از صداقت و قابليت قبول بيشتري در مقايسه با رهبران سياسي برخوردار هستند ولي اين فاصله در حال کم شدن است. در سال ۲۰۰۱ روساي سازمان‌هاي امنيتي، ۱۰ واحد بيشتر از رهبران سياسي بودند، در سال ۲۰۰۰ ميلادي ۱۵ واحد و در سال ۱۹۹۹ ميلادي ۲۳ واحد. ۷۳ درصد پاسخ‌دهندگان معتقد بوده‌اند که مي‌توان به اظهارات رهبران امنيتي اعتماد کرد در حالي‌که، اين رقم در مورد اعتماد به سخنان رهبران سياسي ۶۶ درصد بود.
جدول (۴) ديدگاه‌هاي مردم دربارة امنيت و انتفاضه با توجه به سوابق پرسش شوندگان (به درصد)
سوال: با توجه به انتفاضه کنوني آيا ديدگاه‌هاي شما نسبت به سياست و امنيت تغيير کرده و يا تغيير نکرده است؟
گروه‌ها    دیدگاهم بیشتر نظامی‌گرایانه شده    بدون تغییر    دیدگاهم بیشتر آشتی‌جویانه شده
مجموع    ۳۸٪    ۵۳٪    ۹٪
جنسیت
مرد    ۳۶٪    ۵۳٪    ۱۱٪
زن    ۳۹٪    ۵۳٪    ۸٪
سن
۱۸ تا ۲۹ سال    ۳۰٪    ۵۱٪    ۱۱٪
۳۰ تا ۵۹ سال    ۲۹٪    ۵۳٪    ۸٪
بالاتر از ۶۰ سال    ۳۲٪    ۵۷٪    ۱۱٪
تحصیلات
تا ۸ سال آموزش    ۲۷٪    ۵۸٪    ۱۵٪
۸ تا ۱۲ سال آموزش    ۳۸٪    ۵۲٪    ۱۰٪
بالاتر از ۱۲ سال آموزش    ۳۹٪    ۵۳٪    ۸٪
مکان تولد
اسرائیل، پدر در اسرائیل به دنبا آمده    ۴۳٪    ۴۹٪    ۸٪
اسرائیل، پدر در آسیا یا آفریقا به دنیا آمده    ۴۳٪    ۴۹٪    ۸٪
اسرائیل، پدر اروپا یا آمریکا به دنیا آمده    ۳۲٪    ۵۷٪    ۱۱٪
آسیا یا آفریقا    ۳۷٪    ۵۲٪    ۱۱٪
اروپا یا آمریکا    ۳۵٪    ۵۶٪    ۹٪
تقید مذهبی
مقید به تمامی دستورات و تعالیم مذهبی    ۳۳٪    ۶۴٪    ۳٪
مقید به بیشتر دستورات و تعالیم مذهبی    ۳۸٪    ۵۵٪    ۷٪
گروه‌ها    دیدگاهم بیشتر نظامی‌گرایانه شده    بدون تغییر    دیدگاهم بیشتر آشتی‌جویانه شده
مقید به برخی از دستورات و تعالیم مذهبی    ۴۰٪    ۵۱٪    ۹٪
غیرمقید    ۳۳٪    ۵۴٪    ۱۳٪
خدمت نظام وظیفه در سرزمین‌های اشغالی
در آنجا خدمت کرده‌ام    ۴۲٪    ۵۰٪    ۸٪
در آنچا خدمت نکرده‌ام    ۳۷٪    ۵۳٪    ۱۰٪
خدمت وظیفه‌ام را انجام نداده‌ام    ۳۴٪    ۵۵٪    ۱۱٪
انتخاب شما در ۲۰۰۱، به عنوان نخست‌وزیر چه بود؟
شارون    ۴۲٪    ۵۲٪    ۶٪
باراک    ۳۲٪    ۵۳٪    ۱۴٪

جدول (۵): نظرات مردم دربارة اعتقاد به راه‌حل نظامي براي منازعه با توجه به سوابق پرسش‌ شوندگان
سوال: هيچ راه‌حل نظامي براي منازعه وجود ندارد؟
گروه‌ها    مخالف    بنیامین    موافق
مجموع    ۴۷٪    ۱۲    ۴۱
جنسیت
مرد    ۴۶٪    ۱۴    ۴۰
زن    ۴۷٪    ۱۲    ۴۱
سن
۱۸ تا ۲۹ سال    ۵۱٪    ۱۵    ۳۴
۳۰ تا ۵۹ سال    ۴۳٪    ۱۲    ۴۵
گروه‌ها    مخالف    بنیامین    موافق
بالاتر از ۶۰ سال    ۴۲٪    ۱۰    ۴۸
تحصیلات
تا ۸ سال آموزش    ۵۷٪    ۱۰    ۳۳
۸ تا ۱۲ سال آموزش    ۴۹٪    ۱۴    ۳۷
بالاتر از ۱۲ سال آموزش    ۴۱٪    ۱۰    ۴۹
مکان تولد
اسرائیل، پدر در اسرائیل به دنبا آمده    ۴۹٪    ۹    ۴۲
اسرائیل، پدر در آسیا یا آفریقا به دنیا آمده    ۴۳٪    ۱۴    ۴۳
اسرائیل، پدر در اروپا یا آمریکا به دنیا آمده    ۴۲٪    ۱۰    ۴۸
آسیا یا آفریقا    ۵۶٪    ۱۶    ۲۸
اروپا یا آمریکا    ۴۲٪    ۱۳    ۴۵
تقید مذهبی
مقید به تمامی دستورات و تعالیم مذهبی    ۵۹٪    ۱۲    ۲۹
مقید به بیشتر دستورات و تعالیم مذهبی    ۵۴٪    ۱۳    ۳۳
مقید به برخی از دستورات و تعالیم مذهبی    ۴۹٪    ۱۳    ۳۸
غیرمقید    ۳۷٪    ۱۲    ۵۱
گروه‌ها    مخالف    بنیامین    موافق
خدمت نظام وظیفه در سرزمین‌های اشغالی
در آنجا خدمت کرده‌ام    ۴۶٪    ۱۳    ۴۱
در آنچا خدمت نکرده‌ام    ۴۴٪    ۱۲    ۴۴
خدمت وظیفه‌ام را انجام نداده‌ام    ۵۳٪    ۱۴    ۳۳
گروه‌ها    مخالف    بنیامین    موافق
انتخاب شما در ۲۰۰۱، به عنوان نخست‌وزیر چه بود؟
شارون    ۵۹٪    ۱۲    ۲۹
باراک    ۲۷٪    ۱۲    ۶۱

جدول (۶) موافقان يا مخالفان طرح باراک

گروه‌ها    شدیدا مخالف    مخالف    موافق    خیلی موافق
مجموع    ۲۴٪    ۳۷    ۳۳    ۶
جنسیت
مرد    ۲۲٪    ۳۵    ۳۷    ۶
زن    ۲۶٪    ۳۹    ۲۸    ۷
سن
۱۸ تا ۲۹ سال    ۲۵٪    ۳۹    ۳۰    ۶
۳۰ تا ۵۹ سال    ۲۴٪    ۳۵    ۳۵    ۶
بالاتر از ۶۰ سال    ۲۲٪    ۳۵    ۳۴    ۹
تحصیلات
تا ۸ سال آموزش    ۲۵٪    ۴۸    ۲۴    ۳
۸ تا ۱۲ سال آموزش    ۲۲٪    ۴۱    ۳۱    ۶
بالاتر از ۱۲سال آموزش    ۲۷٪    ۴۸    ۳۷    ۸
مکان تولد
اسرائیل، پدر در اسرائیل به دنبا آمده    ۲۶٪    ۴۰    ۳۰    ۴
اسرائیل، پدر در آسیا یا آفریقا به دنیا آمده    ۲۱٪    ۳۲    ۳۹    ۸
اسرائیل، پدردر اروپا یا آمریکا به دنیا آمده    ۲۲٪    ۳۵    ۳۴    ۹
گروه‌ها    شدیدا مخالف    مخالف    موافق    خیلی موافق
آسیا یا آفریقا    ۲۷٪    ۴۲    ۲۷    ۴
اروپا یا آمریکا    ۲۵٪    ۳۴    ۳۴    ۷
تقید مذهبی
مقید به تمامی دستورات و تعالیم مذهبی    ۵۲٪    ۳۸    ۸    ۲
مقید به بیشتر دستورات و تعالیم مذهبی    ۳۴٪    ۴۵    ۲۰    ۱
مقید به برخی از دستورات و تعالیم مذهبی    ۲۵٪    ۳۹    ۳۲    ۴
غیرمقید    ۱۵٪    ۲۷    ۴۵    ۱۳
خدمت نظام وظیفه در سرزمین‌های اشغالی
در آنجا خدمت کرده‌ام    ۲۷٪    ۳۳    ۳۲    ۸
در آنجا خدمت نکرده‌ام    ۱۹٪    ۲۹    ۳۶    ۶
خدمت نظام وظیفه را انجام نداده‌ام    ۳۲٪    ۳۸    ۲۵    ۵
انتخاب شما در ۲۰۰۱، به عنوان نخست‌وزیر چه بود؟
شارون    ۳۷٪    ۴۸    ۱۴    ۱
باراک    ۶٪    ۲۰    ۵۸    ۶

جدول (۷): ترکيب جمعيت شناختي شرکت‌کنندگان در نظرسنجي (نمونه‌ها)

گروه‌ها    درصد    تعداد (نفر)
جنسیت
مرد    49    599
زن    51    617
سن
18 تا 29 سال    42    513
گروه‌ها    درصد    تعداد (نفر)
30 تا 59 سال    44    539
بالاتر از 60 سال    13    160
تحصیلات
تا 8 سال آموزش    5    60
8 تا 12 سال آموزش    61    738
بالاتر از 12 سال آموزش    34    410
مکان تولد
اسرائیل، پدر در اسرائیل به دنیا آمده    15    184
اسرائیل، پدر در آسیا یا آفریقا به دنیا آمده    18    231
اسرائیل، پدر در اروپا یا آمریکا به دنیا آمده    13    160
آسیا یا آفریقا    25    299
اروپا یا آمریکا    29    355
تقلید مذهبی
مقید به تمامی دستورات و تعالیم مذهبی    6    67
مقید به بیشتر دستورات و تعالیم مذهبی    13    153
مقید به برخی از دستورات و تعالیم مذهبی    50    584
غیر مقید    31    360
خدمت نظام وظیفه در سرزمین‌های اشغالی
در آنجا خدمت کرده‌ام    32    376
در آنجا خدمت نکرده‌ام    47    567
خدمت نظام وظیفه را انجام نداده‌ام    21    248
گروه‌ها    درصد    تعداد (نفر)
انتخاب شما در 2001، به عنوان نخست‌وزیر چه بود؟
شارون    61    596
باراک    31    385

1ـ مرکز مطالعات استراتژيک جافي دانشگاه تل آويو