قانون جنگل اسرائیل

دولت اسرائیل دستور داده است که در همه شهرک¬ های کرانه باختری واحدهای مسکونی جدیدی ساخته شود. تردیدی نیست که این تصمیم آخرین میخ¬ها را به تابوت آن چه فرایند صلح خوانده می¬شود، می¬کوبد.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل می¬¬گوید که دولت وی این تصمیم را در واکنش به کشته شدن ۵ اسرائیلی در شهرک ایتمار، نزدیک شهر فلسطینی نابلس در کرانه باختری، گرفته است. وی همچنین فلسطینیان را مسئول این قتل¬ها دانست و برای پاسخ دادن به فریادهای فاشیستی شهرک-نشینان و برخی از اعضای دولت خود وعده داد که بشدت با فلسطینان برخورد خواهد کرد. اشغال مجدد کرانه باختری، مخالفت با دامنه حوزه اختیارات سلطه فلسطینی در هرگونه مذاکرات احتمالی، رها کردن کرانه باختری برای شروع جنگ داخلی میان فلسطینیان، پیشنهادهای مختلفی است که در اسرائیل عنوان می¬شود.
هیچ گروه فلسطینی مسئولیت حمله به خانه¬ای در ایتمار را به عهده نگرفته است، ولی رژیم اسرائیل بدون هیچ مدرکی فورا فلسطینیان را مسئول آن شناخت، در حالی که برخی منابع خبری می¬گویند که ممکن است قاتل یا قاتلان اسرائیلی به انگیزه غیر سیاسی این خانواده ۵ نفری را کشته باشند و این احتمال وجود دارد که این عده قربانی تصفیه حساب شخصی شده باشند.
 
در رژیم صهیونیستی البته صدور اعلامیه برای پذیرش مسئولیت قتل ۵ اسرائیلی کار دشواری نیست. تجربه¬های قبلی نشان داده که اسامی جعلی آفریده می¬شوند تا اسرائیل را در هدف گیری خود محق نشان دهد. پس از مدتی نیز این اسامی جدید و ناشناخته ناپدید می¬شوند.
مهم این است که دولت نتانیاهو از این فرصت استفاده کرد تا محدودیت¬های قبلی برای گسترش شهرک¬های موجود در کرانه باختری را بشکند و ده¬ها وصدها واحد مسکونی جدید به آن¬ها اضافه کند. توقف شهرک¬سازی خواسته دایمی طرف فلسطینی، اتحادیه اروپا، دولت امریکا، سازمان ملل متحد و کمیته چهارجانبه است. اسرائیل با درخواست باراک اوباما برای توقف سه ماهه شهرک¬سازی مخالفت کرد و عملا مذاکرات میان دو طرف با نظارت امریکا به بن بست کشیده شد.
روشن نیست که چه ارتباط منطقی و عقلی می¬توان میان کشته شدن چند اسرائیلی ساکن در کرانه باختری، که طبق قطع¬نامه¬های ملل متحد، سرزمین اشغالی به شمار می¬آید و این که اسرائیل باید فورا از این منطقه بیرون برود، با گسترش شهرک¬سازی وجود دارد. شاید برای برخی در امریکا این ارتباط یادآور قوانین “غرب وحشی” باشد و برای بسیاری در جهان نامی جز “قانون جنگل” نمی¬توان بر آن نهاد.
دولت اسرائیل از دهه پنجاه میلادی شهرک¬سازی را در خاک فلسطین شروع کرد و آن را بعد از اشغال کرانه باختری و نوار غزه گسترش داد. حتی قبل از کشته شدن ۵ اسرائیلی، آمار دولت اسرائیل و طرح-های مناقصه و اعلامیه¬های سازمان¬های مردم نهاد (NGO) نشان می¬دهد که شهرک¬سازی هیچ¬گاه متوقف نشده است، آن هم در زمانی که آرامش چند ماه اخیر در کرانه باختری بی¬سابقه بوده است که تا حد زیادی از هماهنگی و همکاری امنیتی اسرائیلی ـ فلسطینی تحت نظر ژنرال¬های امریکایی ناشی می-شود. حتی اگر چند اسرائیلی در شهرک ایتمار کشته نمی¬شدند، اسرائیل باز هم طرح¬های قبلی خود را در شهرک¬سازی ادامه می¬داد.
آیا گسترش شهرک¬سازی بخشی از طرحی است که نتانیاهو می¬خواهد بزودی برای مقابله با روند رو به افزایش شناسایی بین¬المللی کشور مستقل فلسطین اعلام کند؟ تا ماه سپتامبر انتظار می¬رود که دولت¬های بسیاری این کشور را به رسمیت بشناسند. در این ماه مهلت یک ساله امریکا برای تشکیل کشور مستقل فلسطین تمام می¬شود. این مهلت شاید چندان برای اسرائیل مهم نباشد، چون نخست وزیران اسرائیلی تاکنون بارها موفق شده¬اند که مهلت¬های امریکا را به تعویق بیندازند. طبق قراردادهای اسلو، قرار بود که کشور مستقل فلسطین در سال ۱۹۹۹ اعلان موجودیت کند. بر اساس طرح “نقشه راه” در دوره اول ریاست جمهوری جرج بوش پسر، موجودیت این کشور در سال ۲۰۰۵ اعلان می¬شد. در هر بار، مقامات اسرائیل توانستند دوستان خود در دولت و کنگره امریکا را متقاعد کنند که این مهلت را به تعویق بیندازند. تفاوت مهلت ماه سپتامبر آینده با مهلت¬های قبلی در این است که طرح شناسایی کشور فلسطین قرار است این ماه به مجمع عمومی ملل متحد برود.
رئیس جمهور رژیم اسرائیل به امریکا می¬رود. سپس نوبت به نخست وزیر می¬رسد. بزودی هم جرج میچل، نماینده ویژه پرزیدنت اوباما، بعد از ماه¬ها به اسرائیل می¬آید. آیا امیدی به از سرگیری مذاکرات وجود دارد؟ این مذاکرات از نظر اسرائیل تنها ممکن است به کشور موقت فلسطین منجر شود، کشوری بدون داشتن مرز مشخص، همانند اسرائیل که با گذشت بیش از ۶۰ دهه از اعلان موجودیت همچنان موقت است و مرز مشخصی ندارد. این مذاکرات را فلسطینیان رد می کنند، بویژه که نتانیاهو تأکیده کرده است که ارتش اسرائیل از دره اردن هیچ¬گاه بیرون نخواهد رفت و شهرک¬سازی را هم تشدید کرده است. آیا امریکا می¬تواند مانند گذشته بر طرف فلسطینی فشار بیاورد تا برای نجات فرایند مذاکراتی امتیاز دیگری بدهد و همه چیز را به آینده موکول کند؟ برای یافتن جواب می¬توان گفت که خاورمیانه ۲۰۱۱ با خاورمیانه ۲۰۱۰ تفاوت بسیاری کرده است. حسنی مبارک بر سر قدرت نیست تا بازهم بر محمود عباس فشار بیاورد. هیچ افقی برای مذاکرات وجود ندارد.
ساخت شهرک¬های جدید هیچ کمکی به اسرائیل برای خروج از انزوای بین¬المللی نمی¬کند و نوعی سوء استفاده از اوضاع شلوغ خاورمیانه بعد از تغییر چندین رژیم متحد امریکاست. اگر اسرائیل شهرک¬های بیشتری بسازد و حتی کرانه باختری را هم اشغال کند، نمی¬تواند از برابر سونامی عربی فرار کند. همه در خاورمیانه تغییر می¬کنند، ولی اسرائیل اصرار دارد که بر گذشته تکیه کند و هیچ تغییری ایجاد نکند.
ادامه شهرک¬سازی و اجازه دادن به شهرک¬نشنیان برای حمله به فلسطینیان و اصرار بر اشغال کرانه باختری و دره اردن سبب می¬شود که قضیه فلسطین به اولویت مهمی برای رژیم¬های جدید عربی تبدیل شود.