قرآن و هشدار به صهیونیست ها

قرآن کریم در وصف صهیونیست ها با تعبیر دشمن ترین مردمان نسبت به مؤمنین از آن یاد می کند. «و لتجدن اشدالناس عداوه للذین امنوا الیهود». به طور قطع دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود (صهیونیست) خواهی یافت. این مطلب در آیات دیگر قرآن به صورت تفصیلی بیان شده که در نوشتار حاضر می توان به برخی از زوایا و ابعاد آن پی برد. امید است مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد.

جنایات اخیر صهیونیستها در غزه و لبنان برگ ننگین دیگری از خصلت های ددمنشانه و تجاوزکارانه آنان را آشکار ساخت، به گونه ای که دیگر هیچ عقل سلیمی نمی تواند بپذیرد که این جماعت به ظاهر متمدن، بویی از انسانیت برده و اعتقادی به اصول، منطق و رفتار انسانی داشته باشند. این همان روحیه ای است که قرآن کریم در وصف یهودی های صهیونیست با تعبیر دشمن ترین مردمان نسبت به مؤمنین از آن یاد می کند. «و لتجدن اشدالناس عداوه للذین امنوا الیهود»(سوره مائده آیه82). به طور قطع دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود (صهیونیست) خواهی یافت. این مطلب در آیات دیگر قرآن به صورت تفصیلی بیان شده که در نوشتار حاضر می توان به برخی از زوایا و ابعاد آن پی برد. امید است مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد.

1- آیات صریح قرآن درباره رویکرد آینده بنی اسرائیل
¤ وقضینا الی بنی اسرائیل فی الکتاب لتفسدن فی الأرض مرتین ولتعلن علوّا کبیرا (الاسراء4)
و در کتاب آسمانی {شان} به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که: «قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست.»
¤ فاذا جاء وعد أولاهما بعثنا علیکم عبادا لنا أولی بأس شدید فجاسوا خلال الدیار و کان وعدا مفعولا(الاسراء5)
پس آنگاه که وعده {تحقق} نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما می گماریم، تا میان خانه ها{یتان برای قتل و غارت شما} به جستجو درآیند، و این تهدید تحقق یافتنی است.
¤ ثم رددنا لکم الکره علیهم و أمددناکم بأموال و بنین و جعلناکم أکثر نفیرا(الاسراء6)
پس {از چندی} دوباره شما را بر آنان چیره می کنیم و شما را با اموال و پسران یاری می دهیم و {تعداد} نفرات شما را بیشتر می گردانیم.
¤ ان احسنتم أحسنتم لأنفسکم و ان أسأتم فلها فاذا جاء وعد الآخره لیسوءوا وجوهکم ولیدخلوا المسجد کما دخلوه أول مره و لیتبروا ما علوا تتبیرا (الاسراء7)
اگر نیکی کنید، به خود نیکی کرده اید، و اگر بدی کنید، به خود{بد نموده اید}. و چون تهدید آخر فرا رسد{بیایند} تا شما را اندوهگین کنند و در معبد{تان} چنانکه بار اول داخل شدند{به زور} درآیند و بر هر چه دست یافتند یکسره{آن را} نابود کنند.

2- کلید واژه های آیات بالا را که با عنوان این نوشته مرتبط است می توان بدین ترتیب مورد توجه قرار داد.
¤ قضینا: حکم قطعی
¤ لتفسدن فی الأرض: فساد جهانی
¤ مرّتین: تکرار این فساد
¤ لتعلن علوّا کبیرا: سرکشی بسیار بزرگ
¤ بعثنا علیکم عبادا لنا: مأموریت بندگان خاص خدا و تسلط بر این گروه
¤ فجاسوا خلال الدیار: جستجوی خانه به خانه
¤ ثم رددنا لکم الکره علیهم: بازگشت دوباره قدرت بنی اسرائیل.
¤ لیسوءوا وجوهکم: روسیاهی در سرکشی دوم
¤ لیدخلوا المسجد: فتح مسجد برای دومین بار

3- نکته های قابل دریافت
¤ آنچه که در کتاب تورات یا لوح محفوظ ثبت شده وعده ای شدنی است: وقضینا... کان وعدا مفعولا
¤ سیاق آیه خبر از فساد این گروه (بنی اسرائیل) در آینده دارد: وقضینا الی بنی اسرائیل فی الکتاب لتفسدن
¤ این فساد و سرکشی در دو مرحله بروز خواهد کرد: لتفسدن فی الأرض مرتین
¤ این دو رویداد، جهانی و گسترده خواهد بود: لتفسدن فی الأرض مرتین و لتعلنّ علوا کبیرا
¤ در وعده اول گروهی از بندگان ویژه خدا بر این گروه مأمور و مسلط می شوند: بعثنا علیکم عبادا لنا
¤ صلابت و نیرومندی بالا از ویژگی های لشکر مأمور است: أولی بأس شدید
¤ این اقدام و عملیات، به جستجوی خانه به خانه برای یافتن بنی اسرائیل می انجامد: فجاسوا خلال الدیار
¤ بازگشت قدرت به بنی اسرائیل بدون اشاره به علت آن یا دلیل شکست گروه مقابل: ثم رددنا لکم الکرّه علیهم
¤ توانمندی دوباره این دسته به وسیله افزایش اموال، پسران و نفرات است: امددناکم بأموال و بنین و جعلناکم أکثر نفیرا
¤ علت بروز حادثه دوم عملکرد بد خود بنی اسرائیل (و چه بسا قدرنشناسی) است: ان أحسنتم أحسنتم لأنفسکم و ان أسأتم فلها
¤ نتیجه سرکشی دوم روسیاهی این گروه به دست نیروهای ویژه است: فلها فاذا جاء وعدالآخر. لیسوءوا وجوهکم.
¤ لشکر بندگان ویژه خدا برای دومین بار وارد مسجد خواهند شد: لیدخلوا المسجد کما دخلوه أول مره -
¤ نابودی آن چنانی هرگونه آثار به جامانده از بنی اسرائیل: لیتبروا ما علوا تتبیرا

4- نکته های تفسیری
¤ مراد از «المسجد» به قرینه آیه اول سوره اسراء و مسجدالاقصی می باشد: سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجد الأقصی.
¤ عبارت «عبادا لنا» حاکی از ویژگی مخلص بودن این نیروها دارد چون با عبارت عبد، عباد و عبادنا متمایز است. برگزیدگی این بندگان در ترکیب زیبای عباد+لنا نهفته است.
¤ جالب اینجاست که عبارت «عبادا لنا» تنها یک بار در قرآن به کار رفته و عبارت «عبادنا» نیز تنها برای پیامبران ذکر شده:
حضرت یوسف: انه من عبادنا المخلصین (یوسف24)
خضر نبی(قول برخی تفاسیر): فوجدا عبدا من عبادنا اتیناه رحمه من عندنا و علمناه من لدنا علما(الکهف65)
حضرت نوح: انه من عبادنا المؤمنین(الصافات81)
حضرت ابراهیم: انه من عبادنا المؤمنین(الصافات111)
حضرت موسی و هارون: انهما من عبادنا المومنین (الصافات 122)
حضرت الیاس: انه من عبادنا المومنین (الصافات 132)
پیامبران: و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین (الصافات 171)
حضرت ابراهیم، اسحاق و یعقوب: واذکر عبادنا ابراهیم و اسحاق و یعقوب (ص 45)
حضرت نوح و لوط: امراه نوح و امراه لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین (التحریم10)
همچنین ذکر این بندگان بدین صورت آمده است:
تلک الجنه التی نورث من عبادنا من کان تقیا (مریم 63)
این همان بهشتی است که به هر یک از بندگان ما که پرهیزگار باشند به میراث می دهیم.
ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا (فاطر 32)
سپس این کتاب را به آن بندگان خود که {آنان} را برگزیده بودیم، به میراث دادیم.
ولکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا (الشوری 52)
ولی آن را نوری گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه می نماییم.
قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین، الا عبادک منهم المخلصین، قال هذا صراط علی مستقیم (الحجر 39، 40 و 41)
گفت:«پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختی، من {هم گناهانشان را } در زمین برایشان می آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو از میان آنان را.» فرمود:«این راهی است راست{ که} به سوی من {منتهی می شود}.
- با توجه به عبارت «... فجاسوا خلال الدیار... و ... لیسوءوا وجوهکم ولید خلوا المسجد کما دخلوه اول مره» این حوادث پیرامون مسجدالاقصی و فلسطین رخ خواهد نمود.
- در تاریخ بنی اسراییل چنین فتنه هایی با ویژگی جهانی بودن، گستردگی و سرکوب توسط نیروهای الهی وجود ندارد. آنچه که در داستان «بخت النصر» و «طرطیانوس» و سرکوبی یهود نقل شده، با ویژگی های پیش گفته همگونی ندارد؛ چرا که یا مسئله جهانی نبوده یا یهود در آن موقعیت، بر حق بوده و مهم تر آنکه طغیان گری از جانب مشرکان بوده نه قوم خداپرست یهود.
- به نظر می رسد فتنه اخیر این قوم که در قالب صهیونیسم و تشکیل کشور اسراییل با داعیه از نیل تا فرات به وقوع پیوسته، می تواند با حادثه اول پیش بینی شده در آیات قرآن تطبیق داشته باشد که البته در این زمینه نباید با قطع سخن گفت اما نشانه های بسیاری در آن دیده می شود.
- نکته مهم تر این که نتیجه حادثه دوم، که قلع و قمع نهایی این گروه است به نظر اشاره به یک واقعه نهایی و جهانی دارد. همان واقعه بزرگ موعود که اتفاقا یهودیان، مسیحیان و مسلمانان و به ویژه شیعیان در انتظار آن هستند.

5- چند نکته تکمیلی
- نباید از نظر دور داشت آنچه در قرن اخیر و در سرزمین های اشغالی فلسطین روی داده، نسبتی با آموزه های راستین حضرت موسی(ع) ندارد و حتی باورهای ساختگی صهیونیستی، میان جامعه یهود نیز کلیت و مقبولیت ندارد چه این که گروه های یهودی هستند که با این رژیم مخالفند. شاید بتوان صهیونیسم در یهود را به وهابیت در اسلام تشبیه کرد.
- مقاومت اسلامی حزب الله در لبنان، که در مسیر مکتب اهل بیت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و صراط مستقیم عبادالله، حرکت می کند و به پیروزی های چشم گیری نیز دست یافته، رایحه ای از پیروزی بزرگ نوید داده شده را در خود دارد.
- از آن جا که بندگان ویژه خدا نمی توانند از هر گروه و قومی و با هر هدف به ظاهر اسلامی، یک حرکت جهادی مخلصانه را ترتیب داده و به نصر الهی پیروز شوند، باید در شناخت جریان های گوناگون و عملکرد آنان دقت نظر داشت و از ارتباطات پشت پرده شان با مستکبران نباید غافل شد. شاید اگر همه ادعاهای مطرح شده صحیح بود امروز باید القاعده را در رویارویی با اسراییل می دیدیم.
- با توجه به گستردگی جنایان صهیونیست ها و گذشت سال ها از این جریان، چه بسا وعده نصرت الهی دور نباشد و به زودی با ظهور مردان با صلابت و استوار قدم، شاهد سرنگونی این رژیم غاصب و آزادی قدس شریف باشیم.
- روایات بسیاری از اقامه نماز جماعت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف به همراه حضرت عیسی علیه السلام در بیت المقدس خبر می دهد. این مسئله با لحاظ محل ظهور که از مکه و کنار کعبه خواهد بود، به معنای پایان قدرت شیطانیان و طاغوتیان و آغاز حکومت الهی وعده داده شده است.
نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین (القصص 5)
و خواستیم برکسانی که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان {مردم} گردانیم، و ایشان را وارث {زمین} کنیم.
امید که توفیق بندگی مخلصانه خدا را داشته باشیم و روزگاری نه چندان دور در بیت المقدس به امامت پیشوای منتظر به نماز بایستیم (ان شاءالله)