آمارهائي از يورش صهيونيستها به لبنان
از سال 1948 و در پي شكلگيري رژيم صهيونيستي، منطقه خاورميانه صحنه درگيريهاي بسيار بوده است. در اين ميان، لبنان نيز بنا به علل گوناگون سياسي و ايدئولوژيكي و ژئوپلتيكي از دردسرهاي حضور اين مهمان ناخوانده بيبهره نمانده است. رخ دادن چندين جنگ خانمانسوز و دستاندازيهاي پياپي رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان صفحات تاريخ معاصر اين كشور را پر كرده است. پناه دادن به گروههاي مبارز فلسطيني اصليترين بهانه اسرائيل براي يورش به لبنان در سال1982 بود، اما در پس اين بهانه، گرايشهاي افراطياي ديده ميشود كه در پي هر چه محكمتر كردن كمربندهاي امنيتي در داخل و خارج مرزهاي خاك اشغالي و نشاندهنده خوي تجاوزگري سردمداران رژيم صهيونيستي است. يورش نظامي سال 1982 نيز با همين انگيزه و اهداف به ملت لبنان تحميل شد. جنگي كه آمار تلفات و خسارات انساني و مادّي آن اعتراضهايي را حتي در ميان رسانههاي امريكا و اسرائيل برانگيخت. فردي اسرائيلي در واكنش به اين ديدگاه كه انگيزه اصلي اين يورش سوءقصد به جان سفير اسرائيل در انگليس است چنين نوشت:
اگر بريتانياييها در جبران قتل لرد مونيه يا اعدام سرجوخههاي انگليسي به دست ارتش تروريستي بگين، تلآويو را بمباران ميكردند، آيا ما كار آنها را وحشيانه نميخوانديم؟
با اينكه مرز لبنان و اسرائيل كمتر از ديگر جبهههاي اعراب پهنه نبرد و درگيري سنگين بوده است، از 1949 تا 1964، بيش از 140 تجاوز اسرائيل به خاك لبنان ثبت شده است. اين يورشها پيش از اعلام موجوديت رسمي جنبش فتح در سال 1965 و تشكيل گروههاي مقاومت و مجاهدان فلسطين اتفاق افتاده است. به مرور زمان و به سبب تحولات داخلي و بينالمللي بر شمار اين يورشها افزوده ميشد. براساس آمارهاي رسمي دولت لبنان، از 1968 تا 1974، 3 هزار يورش تجاوزكارانه اسرائيل به ثبت رسيده است كه در نتيجه آن 880 غيرنظامي لبناني و فلسطيني كشته شدند.
در سال 1982، اسرائيل دوباره به خاك لبنان حمله كرد. هر چند زمينه اين جنگ از مدتها پيش به دست طرف اسرائيلي آماده شده بود، اما آغاز جنگ به بهانهاي نياز داشت و اين بهانه را گروه ابونضال (گروه تندرو ضد ساف) فراهم كرد.
در سوم ژوئن، گروه ابونضال شلوموآرگوف، سفير اسرائيل در انگليس، را ترور كرد. به اين بهانه، هواپيماهاي اسرائيلي موضعي را در جنوب لبنان و همچنين غرب بيروت بمباران كردند. در پي اين يورش، نيروهاي ساف شمال اسرائيل را گلوله باران كردند و همين امر براي اسرائيل دستاويزي شد تا عمليات طرح صلح براي جليل را پيريزي كند. آريل شارون، وزير دفاع وقت اسرائيل، پيگير اين طرح شد. در 6 ژوئن ارتش 30 هزار نفري اسرائيل، نيروي سازمان ملل متحد در جنوب لبنان را ناديده گرفت و به پايگاه ساف يورش برد.
اين تاخت و تازها ادامه يافت تا اينكه ارتش اسرائيل توانست در اول اوت فرودگاه بيروت را نيز به تصرف خود درآورد. از 21 اوت تا سوم سپتامبر ياسر عرفات و بيش از 11 هزار رزمنده فلسطيني ناچار شدند لبنان را ترك كنند. درست دوازده روز پس از بيرون رفتن فلسطينيها، نيروهاي ارتش اسرائيل وارد غرب بيروت شدند و در پي نبردهاي زميني و هوايي با ارتش سوريه، كه از سال 1976 به منزله بخشي از نيروهاي پاسدار صلح عرب وارد لبنان شده بودند، آنها را تا گردنه دهرالبيدر عقب راندند. پس از عقبنشيني نيروهاي سوري، عوامل وابسته به رژيم صهيونيستي با پشتيباني همه جانبه ارتش آن طي 48 ساعت 1500 فلسطيني و لبناني بيگناه را در اردوگاههاي صبرا و شتيلا، كه بعدها به نام پهنه كشتار سپتامبر شهره شد، به خاك و خون كشيدند. در يازدهم نوامبر همان سال، نيروهاي حزبالله نخستين عمليات شهادتطلبانه را عليه پايگاه فرماندهي ارتش اسرائيل در شهر صور پيريزي كردند و توانستند در اين عمليات نزديك به 76 افسر و سرباز اسرائيلي را به هلاكت برسانند.
در 18 اوت 1982، با ميانجيگري امريكا توافقي بين دولت لبنان و سازمان آزاديبخش فلسطين به دست آمد كه در آن افزون بر پذيرش آتشبس، نيروهاي ساف حاضر شدند جنوب لبنان را تخليه كنند. در مقابل، اسرائيل هم پذيرفت كه رزمندگان فلسطيني در كشورهاي عربي پراكنده شوند و بدانجا مهاجرت كنند. تخليه جنوب لبنان از 21 اوت آغاز شد و براي اينكه مفاد اين توافق با آرامش انجام شود، يك نيروي چند مليتي پاسدار صلح شامل سربازان امريكايي، فرانسوي و ايتاليايي رهسپار لبنان شد. در اين تحولات ضمن بيرون رفتن نيروهاي ساف از لبنان، پايگاه اين سازمان نيز به تونس منتقل شد.
لبنان در نتيجه اين يورش گسترده نظامي اسرائيل بهاي سنگيني پرداخت طبق آمار رسمي لبنان كه در 30 نوامبر 1982 با استناد به آمار و ارقام صليب سرخ لبنان منتشر شده، در اين يورش 085/19 تن كشته و 915/31 تن زخمي شدند. همچنين حدود 500 هزار تن آواره شدند كه از ميان آنان 100 هزار نفر به بخش غربي بيروت پناه آوردند. آوارگان جنگي در مناطق شمالي و بقاع لبنان اسكان داده شدند. از نظر مادّي خسارت وارده به لبنان عبارت بود از نابودي كلي و جزئي بخشهاي وسيعي از تأسيسات و ساختارهاي اين كشور و وارد شدن ميلياردها دلار خسارت.
۱ . NewYork Times, June 27, 1982.
۲ . David Zamach, letter,haaretz, June 16, 1982.
۳ . محمود سويد، جنوب لبنان در رويارويي با اسرائيل، ترجمة مركز تحقيقات و بررسيها ـ بيروت، تهران: نشر آمن، 1379، ص 13.
/ همان، ص 18.
۴ . David Lea and others, A Survey of Arab-Israeli Relation, 1947-2001, Europa Publications Limited, 2002, P.69.