حق بازگشت فلسطينيان و اصول و تحقق آن

حق بازگشت فلسطينيان و اصول و تحقق آن

طي بيش از نيم قرن هيچ يك از حقوق ملت فلسطين از تعرض اسرائيل مصون نمانده است، اما نقض حق بازگشت آوارگان فلسطيني حكايتي ديگر دارد. گستره و عمق تجاوزي كه فلسطينيان را آواره كرده و حق بازگشت آنها را ناديده گرفته بر هيچ كس پوشيده نيست. بي‌ترديد «حق بازگشت» بواسطه اعلامية جهاني حقوق بشر (1948)، كنوانسيونهاي چهارگانه ژنو (1949)، ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي (1966)، و قطعنامه‌هاي سازمان ملل متحد از چنان شأن و منزلتي در نظام حقوق بين الملل برخوردار گشته كه اساسنامه ديوان كيفري بين‌المللي، تبعيد يا كوچ اجباري يك جمعيت را جنايتي عليه بشريت (ماده 9) و جنايتي جنگي (ماده 8) قلمداد كرده است.
با اين حال، رژيم اسرائيل با اتكا به همان دولت‌هايي كه آن را ايجاد كرده و زير چتر حمايتي خود گرفته‌اند بدون هرگونه دغدغه و نگراني حتي وجود حق بازگشت آوارگان فلسطيني را منكر شده و آن را ماجرايي پايان يافته قلمداد كرده است. اسحاق شامير نخست‌وزير اسبق اين رژيم در سال 1992 چنين اظهار داشت كه واژه حق بازگشت عبارتي پوچ و به كلي بي‌معنا است. اين امر هرگز به هيچ نحو محقق نخواهد شد. به زعم وي تنها براي يهوديان حق بازگشت به سرزمين اسرائيل وجود دارد.
كتاب «حق بازگشت فلسطينيان و اصول تحقق آن» به قلم سه تن از اساتيد شهير دانشگاه پاريس به رشته تحرير در آمده است. جامعيت، و در عين حال موجز بودن اثر، چاپ و انتشار آن را گامي مؤثر در نگاهي حقوقي به مظلوميت ملت فلسطين جلوه مي‌دهد. اين كتاب توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش‌هاي حقوقي شهر دانش و به پيشنهاد مركز مطالعات فلسطين چاپ و منتشر شده است.