انتقال غير يهوديان به فلسطين

يكي از مهمترين نكات در ارتباط با رژيم صهيونيستي توطئه جذب و انتقال افرادي به سرزمين فلسطين است كه يا يهودي نيستند و يا يهودي بودن آنان عميقاً مورد ترديد است. اين مسئله اختلافاتي را در ميان رهبران صهيونيسم و سردمداران رژيم اشغالگر قدس از يك طرف و برخي از رهبران يهودي از سوي ديگر دامن زده است.
براي مثال، تبليغات افسانهاي صهيونيستي مدعي است كه «فالاشاهاي اتيوپي»، از اخلاف يهوديان دوران «ملكه سبا» در يمن هستند. اين در حالي است كه محافل صهيونيستي تاكنون هيچگونه مدرك يا دليل محكمي كه اين ادعاي افسانهاي را ثابت كند، ارائه ندادهاند و برعكس، شماري از رهبران مذهبي يهودي مدعي هستند كه فالاشاهاي اتيوپي تنها از نظر برخي از آداب و رسوم تا حدي با يهوديان مشابهت دارند. برخي ديگر از منابع معتقدند كه صهيونيستها سالها پيش و قبل از اجراي برنامة انتقال فالاشاهاي اتيوپي افرادي را از ميان آنها برگزيده و در كشورهاي بخصوصي در خارج از اتيوپي، آموزش به اصطلاح ديني يهودي داده و پس از سالها تعليم آنها را جهت هدايت فالاشاها به آن سازمان بازگرداندهاند. بعضي ديگر از منابع نيز گزارش دادهاند كه فالاشاها پس از انتقال به اسرائيل به مدت 6 ماه تا يك سال در كمپهاي مخصوص توسط معلمان صهيونيست از لحاظ فرهنگي، اجتماعي و سياسي آموزشهاي خاصي ميبينند تا از اين بابت مشكلي براي صهيونيستهاي ساكن سرزمينهاي اشغالي پيش نيايد.
خبرگزاري فرانسه در تيرماه 1369 (24 ژوئن 1990)، طي گزارشي اعلام كرد:
«فالاشاها» با تلخي از خفت و خواري عميقي ياد ميكنند كه در پي ترديد خاخام بزرگ اسرائيل در مورد يهودي بودنشان احساس كردند. فالاشاها پس از مذاكرات بسيار با خاخامها پذيرفتند كه «مراسم تصفيه» در مورد آنها به اجرا گذاشته شود. مهمتر از ماجراي فالاشاها، رسوايي ديگري كه امروز گريبان رهبران و سردمداران صهيونيسم جهاني و رژيم اسرائيل را گرفته است و بسياري از محافل جهاني و حتي رهبران ديني يهود به آن اعتراف دارند، افشاي اين مسئله است كه شمار بزرگي از يهوديان شوروي كه به فلسطين منتقل شدهاند، پس از تحقيق و بررسي معلوم گرديده است كه اصلاً يهودي نبودهاند و هيچ ارتباطي با مذهب يهود ندارند. روزنامه تايمز چاپ لندن در سال 1369 شمسي (17 نوامبر 1990) نوشت:
به گفتة خاخام «اسحاق پرتز»، مسئول امور مهاجران يهودي در فلسطين اشغالي، بيش از يك سوم از مهاجراني كه اخيراً از شوروي به اسرائيل آمدهاند، اصلاً يهودي نيستند. مسئول امور مهاجران يهودي در فلسطين كه ظرف هفته گذشته به مسكو سفر كرده است، همچنين گفت: شايد بيش از 40 درصد از مهاجران شوروي يهودي نباشند و فقط براي خروج از كشور، خود را يهودي معرفي كردهاند... بسياري از يهوديان شوروي كه به اسرائيل مهاجرت ميكنند، از يهوديت چيزي نميدانند و براي اثبات يهودي بودن خود دچار مشكل هستند (...)
اكثر مهاجران غيريهودي كه وارد اسرائيل ميشوند با يهوديان ازدواج كردهاند، به همين خاطر «خاخام پرتز»، از قانون فعلي اسرائيل دربارة بازگشت يهوديان جهان به فلسطين انتقاد كرده و گفته است: «اين قانون بايد از ورود غيريهوديان به فلسطين جلوگيري كند».
اين قبيل مطالب چه در مورد فالاشاها و چه در مورد غيريهوديان روسي تماماً نشانگر اين معناست كه: اولاً، رهبران و كارگزاران صهيونيستي نسبت به اين مسائل وقوف كامل داشته و دارند و اين قضايا اصلاً اتفاقي نيست؛ ثانياً، مجري اصلي اين قبيل طرحها عمدتاً سازمانها و شبكههاي يهودي هستند؛ زيرا وقتي صهيونيسم در جذب و جمعآوري اكثريت وسيع يهوديان جهان و انتقال آنها به فلسطين با ناكامي مواجه ميشود، براي پيشبرد اهداف و استراتژي اشغالگرانه و توسعهطلبانه خويش راهي غير از اين ندارد.