حماسۀ سیوسهروزه

اگرچه اسارت سربازان اسرائیلی بهانۀ حملۀ این رژیم به لبنان بود، به گواه شواهد و قراینی که در طول یک سال گذشته و براساس گزارش معروف «وینوگراد» منتشر شد، اسرائیل از ماهها قبل از آغاز این جنگ خود را آمادۀ حمله به لبنان کرده بود. حزبالله به باور دوست و دشمن «پیروز» این جنگ بود. آغاز جنگ تا پذیرش آتشبس از سوی رهبران اسرائیل و لبنان 33 روز به طول انجامید. برای راهبران رژیم اشغالگر قدس، ناتوانی در پیشبرد اهداف نظامی ــ امنیتی خود در برابر حزبالله، شکست بزرگی محسوب میشود که به یکباره اسطورۀ شکستناپذیری اسرائیل را درهم شکست و بر این تصورات خط بطلان کشید. اسرائیل با اطمینان از اینکه پیروزی را به سرعت نصیب خود خواهد ساخت و طی یکی دو روز به پیشرفتهایی نایل خواهد شد، حمله به لبنان را آغاز کرد. اعضای کابینۀ ایهود اولمرت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، به اعتراف خود هیچگاه مقاومت اینچنینی را از سوی نیروهای حزبالله لبنان تصور نمیکردند. اعتماد بیش از حد اسرائیل به فنّاوری نظامی خود که همواره به کمک تسلیحات نظامی و کمکهای مالی غرب، به ویژه امریکا، تجهیز و بهروز میشود و یقین از آسیبناپذیر بودن آن، این بار نتوانست پیروزی اسرائیل را سبب شود. رژیم صهیونیستی از ابتدای جنگ، راهبرد بمباران هوایی، نابودی زیرساختهای طرف لبنان و نیروهای نظامی حزبالله و سپس پیشروی زمینی را انتخاب کرد. به همین دلیل زیرساختها، مؤسسات دولتی، بیمارستانها، پلها، جادهها و دیگر نقاط حساس و استراتژیک از اهداف عمدۀ جنگندههای رژیم صهیونیستی به شمار میرفت. در پی روشن شدن توان موشکی حزبالله، تلاش برای نابودی پایگاههای موشکی آن ــ که روزانه دهها موشک در پاسخ به حملههای اسرائیل روانۀ سرزمینهای اشغالی در شمال اسرائیل میکرد ــ به مهمترین اهداف این رژیم طی این جنگ تبدیل شد که البته هیچگاه موفقیتآمیز نبود و حزبالله توانست تا آخرین روز جنگ، توان موشکی خود را در سطح بالایی نگاه دارد. در تاکتیکهای جنگهای مدرن، جنگ روانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و هماکنون در مراکز آموزش نظامی در کنار تدریس و فنون جنگی، شاخهای هم به تدریس جنگ روانی اختصاص یافته است. اسرائیل نیز در طی جنگ سال گذشتۀ خود با حزبالله تلاش فراوانی کرد تا با استفاده از تاکتیکهای مدرن جنگ روانی بتواند کفۀ جنگ نظامی و سیاسی را به سود خود سنگین کند. تلاش برای کشتن سیدحسن نصرالله و سایر رهبران حزبالله لبنان به منظور کاهش اعتمادبهنفس نیروهای لبنانی، تلاش برای مرعوب کردن آنها از طریق به رخ کشیدن برتری فناوری نظامی اسرائیل و بزرگنمایی آن از طریق رسانهها و تلویزیونهای وابستۀ غربی، وارد کردن فشار سیاسی از طریق دستهای از نهادهای بینالمللی همچون سازمان ملل متحد و شورای امنیت که تحت نفوذ امریکا هستند از جمله تاکتیکهایی بود که اسرائیل در کنار راهبرد نظامی خود از آنها بهره جست. اما حزبالله در این بخش نیز پیروزی را از آن خود کرد. به باور کارشناسان، تسلط و رهبری سیدحسن نصرالله بر ارکان حزبالله در لحظه به لحظۀ جنگ در کنار سخنرانیهای وی که نشاندهندۀ قدرت روحی بالای او بود از دلایل مهم پیروزی حزبالله در جبهۀ جنگ روانی محسوب میشود. اهمیت این موضوع تا آنجاست که یکی از استادان معروف جنگ روانی دانشگاه «تلآویو» از سیدحسن نصرالله به عنوان پدر جنگ روانی و خاکریز اول جنگ با اسرائیل یاد کرد. سیدحسن نصرالله پس از این جنگ به گواهی نظرسنجیهای جهان عرب لقب «قهرمان محبوب عرب» را بر خود گرفت؛ چراکه وی نخستین عربی بود که طی سالیان دراز حیات ننگین رژیم صهیونیستی توانسته بود در برابر آن بایستد و پیروز شود. اسرائیل در همۀ جنگها و چالشهای خود با اعراب همواره دست برتر را داشت و جنگ سال گذشته اولین جنگی بود که طی آن طعم تلخ شکست را توسط تشکلی اسلامی چشید. جنگ لبنان، علاوه بر آنکه هیمنۀ اسرائیل را در دنیا درهم شکست، تحولات شگرفی را نیز درون ساختار قدرت این رژیم سبب شد که تأثیرات آن همچنان ادامه دارد. موج استعفا و برکناری سران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی به دلیل شکست در این جنگ که با انتشار کمیتۀ تحقیق این رژیم موسوم به «وینوگراد» افزایش یافته مهمترین این تأثیرات است. دان حالتوس، رئیس ستاد ارتش، و امیر پرتز، وزیر دفاع، از شخصیتهای مهم اسرائیلی بودند که در پی شکست در جنگ لبنان از پست خود کنار رفتند. شکست در جنگ لبنان البته تأثیر مخربی نیز بر درون ساختار ارتش رژیم صهیونیستی برجا گذاشت، به صورتی که براساس نظرسنجیهای داخلی انجامشده در ارتش این رژیم فقط 26 درصد از نظامیان اسرائیلی، نظامیگری را شغلی مهم میدانند، در حالی که پیش از جنگ 33 روزه، این نسبت به 61 درصد میرسید. همچنین فقط 15 درصد از سربازان اظهار کردهاند که نظامیان چهرۀ خوبی در رسانهها دارند، در حالی که این نسبت به پیش از این جنگ، 50 درصد بود.
شکست خفتبار رژیم صهیونیستی در برابر لبنان، علاوه بر تأثیراتی که در ساختار قدرت رژیم صهیونیستی از سویی و افزایش اعتمادبهنفس جنبشهای مردمی و در رأس آنها حزبالله لبنان از سوی دیگر داشت، همۀ معادلات خاورمیانه را برهم زد و نشان داد که در برابر عزم راستین و مقاومت مردمی، اسرائیل و حامیانش هرگز تاب پایداری نخواهند داشت و سرنوشت محتوم چیزی جز شکست و سرافکندگی نخواهد بود. در همین خصوص بد نیست به گزارش خانم رینا ماخلیس، یک روزنامهنگار زن اسرائیلی که برای روزنامۀ برزیلی «گلوبو برزیل» کار میکند، توجه کنیم. وی، در اولین سالگرد جنگ 33 روزۀ حزبالله و اسرائیل، طی مقالهای برای روزنامۀ صهیونیستی «یدیعوت آحرونوت» نوشت: «جنوب لبنان مملو از فضای پیروزی است. پس از یک سال از این جنگ، مبارزان حزبالله از آمادگی کاملی برخوردارند تا در صورت وقوع جنگ یا هر حادثهای با اسرائیل بجنگند. فضای حاکم بر لبنان و به ویژه جنوب آن، فضای پیروزی است و اعتمادبهنفس قوی برای جنگ با اسرائیل وجود دارد. نیروهای حزبالله، در اوج بازسازی، توان نظامی خود را برای مقابله با اسرائیل تقویت میکنند. اسرائیل نمیداند که مبارزان حزبالله ساکنان منطقه هستند، آنان به کشاورزی مشغولاند و به راه سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، برای دفاع از لبنان در برابر اسرائیل و امریکا ایمان دارند. در صورت وقوع جنگ، این کشاورزان، سلاح بر دوش خواهند گرفت و به جنگ با اسرائیل میروند بر همین اساس امکان ندارد که بتوان حزبالله را از جنوب لبنان خارج کرد.»