لابی های وابسته به اسرائیل خطری بزرگ برای آمریکا

مركز اطلاع رساني فلسطين

الف) "کمیته آمریکایی ـ عربی مقابله با تبعیض" که در سال 1980 به دست جیم ابورزق، سناتور آمریکایی لبنانی تبار بنیان نهاده شد و بعد از آقای ابورزق، ریاست آن به دست خواهر مکرم مان مرحوم «هالة سلام مقصود» بود. این کمیته همچنان در زمینه دفاع از تمامی عرب ها فعالیت دارد و اعضای شورای آن را آمریکایی های هوادار صلح و عرب های آمریکایی تشکیل می دهند که در عرصه سیاسی ایالات متحده نقش بسزا و مهمی را داشته اند.
ب) "شورای منافع ملی" که در سال 1989 توسط دو عضو پیشین مجلس نمایندگان آمریکا یعنی پول وندلی و پیت ماکلوسکی بنیان نهاده شد و هدف علنی آن تلاش برای تغییر سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه بود، سیاستی که اساس آن را جانبداری از رژیم صهیونیستی تشکیل می دهد.
ج) "مرکز مطالعات عربی ـ آمریکایی" که در سال جاری بیست و پنجمین سال شکل گیری اش جشن گرفته شد. ریاست این مرکز را جیم زغبی بر عهده دارد که یکی از فعالان عرب آمریکایی و یکی از چهره های موثر در ایالات متحده به شمار می رود. محور فعالیت های مرکز یادشده برنامه های انتخاباتی و سوق دادن عرب های آمریکایی به سمت ادغام در جامعه ایالات متحده می باشد. واشنگتن پست در بیستم ماه گذشته میلادی گزارشی مفصل را در مورد بنیانگذار این مرکز انجام داد که عنوان آن چنین بود: "جیم زغبی، یک کاتولیک لبنانی تبار که در جهت زدودن خرافات از جمع عرب ها می کوشد"
در گزارش یادشده، نویسنده زبان به ستایش از کارها و فعالیت های جیم گشوده است که البته بنده نمی توانم چیزی به آن اضافه کنم.
بنده در حالی در مورد موضوع (موسسات ضد صهیونیستی) می نویسم که می دانم توان ادای کامل حق مطلب را ندارم. به هر حال، برای تبیین این موضوع یک کتاب لازم است و تنها در قالب یک مقاله مطبوعاتی نمی توان به این مقصود رسید.
همان طور که می دانید دانشگاه های آمریکا امروز به محلی برای فعالیت کسانی تبدیل شده است که از عرب ها، مسلمانان و به طور مشخص فلسطینی ها دفاع می کنند تا جایی که 900 استاد دانشگاه سندی را در سال گذشته به امضا رساندند که در آن موارد نقض حقوق بشر توسط رژیم صهیونیستی ذکر شده بود. جالب است که اعضای لیکود در واکنش سخفیانه خود به ماجرای امضای سند یادشده، اعلام کردند که 27 استاد دانشگاه در آمریکا با امضای سندی مخالفت خود را با تضییع حقوق زنان و همجنس بازان در خاورمیانه ابراز داشتند ؛ گویی اینکه با این کار می توانند بر جنایت های رژیم اشغالگر قدس سرپوش بگذارند. تمامی گروه ها و نهادهایی که در طی دوره های مختلف به عنوان مخالف رژیم صهیونیستی معرفی شده اند از ده، بیست یا سی مورد تجاوز نمی کنند ؛ ولی بنده معتقدم که این اظهار نظر ناقص است زیرا به باور اینجانب باید نام "انجمن مقابله با مخدوش ساختن وجهه یهودیان"، کمیته همکاری های سیاسی آمریکا و اسرائیل (ایپک)، لابی یهودی و تمامی گروه های تندروی حامی رژیم صهیونیستی را نیز در ذیل لیست دشمنان این رژیم اضافه کرد ؛ زیرا این سازمان های یادشده هستند که دولت های صهیونیستی را به پیش گرفتن سیاست های فاشیستی، تندروی و نیز مخالفت با صلح دعوت می کنند که این امر برای اشغالگران هیچ نتیجه ای ندارد جز کشتار متقابل و از بین رفتن فرصت های صلح.
با توجه به آنچه گذشت، می توان گفت که لابی های وابسته به رژیم صهیونیستی منافع آمریکا در جهان را ویران می کنند و توجیهی برای تروریسم القاعده و یا هر گونه گروه تروریستی دیگر هستند. به اعتقاد بنده، این لابی ها پیش از همه مسئول ظهور تروریسم می باشند. اگر نبود اشغالگری، ویرانگری، کشتار زنان و کودکان بی گناه، مصادره اراضی 48 و خانه های فلسطینیانی که در سرزمین خود باقی مانده اند، امروز دیگر شاهد جنگ در افغانستان و عراق و نیز جنگ هایی که به بهانه مقابله با تروریسم صورت می گیرد، نبودیم.
رژیم صهیونیستی مادر تروریسم است و اعضای دولت های فاشیستی که در اراضی اشغالی بر روی کار می آیند، مجرمان جنگی هستند ؛ اما لابی های یهودی در آمریکا که به حمایت از این مجرمان می پردازند در جنایت های صهیونیست ها همدست و شریک هستند.
در هنگام بحث در خصوص لابی های صهیونیستی به یاد برخی جاسوس های آمریکایی افتادم که به کشور خویش خیانت و به صهیونیست ها خدمت می کردند. برای کسب اطلاعات بیشتر به گوگل مراجعه کردم و دیدم که در ذیل عنوان "مسئولان ADL آمریکا که متهم به جاسوسی برای اسرائیل می باشند،" 28600 مورد را یافتم.
لابی های صهیونیستی در واقع لانه های جاسوسی رژیم اشغالگر قدس هستند و تنها سرسپرده این رژیم می باشند. امروز دیگر کار دولت صهیونیستی در وقاحت و رذالت به مرحله ای رسیده است که از دولت اوباما می خواهد تا یکی از خطرناک ترین جاسوس ها به نام جاناتان بولارد را در مقابل توقف دو ماهه شهرک سازی در کرانه باختری آزاد کند. برای آگاهی خوانندگان عزیز باید عرض کنم که بولارد از مسئولان اطلاعاتی نیروی دریایی آمریکا بود که به کشور خویش خیانت کرد و در حدود هزار سند سری را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داد. در میان اسناد یادشده، مواردی دیده می شود که اسامی جاسوسان ایالات متحده در اتحاد جماهیر شوروی را در خود داشت. اسرائیل این اسناد را مقابل موافقت روسیه با مهاجرت یهودیان روسی به اراضی اشغالی به آنها تحویل داد و آنها نیز مزدوران و جاسوسان همپیمان اول رژیم صهیونیستی (آمریکا) را کشتند.
برای آنکه پایان نوشته هایم هر چه روشن تر باشد، از خوانندگان می خواهم که مقایسه ای را میان این لانه های جاسوسی (لابی ها) که از اشغالگران و جنایتکاران و همچنین «کشوری» حمایت می کنند که 35 قانون نژادپرستانه را علیه عرب های 48 یعنی صاحبان سرزمین فلسطین وضع کرده است، با کلیسایی پروتستانی در آمریکا داشته باشند که حدود هشت میلیون عضو دارد و در نشست سالیانه خود در مینه سوتا که آخرین مورد آن ماه گذشته میلادی برگزار شد، از اعضای خود خواست تا برای دست یابی فلسطینی ها به صلح و عدالت به درگاه خدا دعا کنند و برای این منظور نیز پایگاه الکترونیکی نیز به راه انداخته است.
اگر خوب نگاه کنیم ما از یک طرف با یک لابی تندرو (انجمن مقابله با مخدوش ساختن چهره یهودیان) مواجه هستیم که بعد از ایپک در رتبه دوم قرار دارد و از جنایتکاران دفاع می کند و از طرف دیگر یک کلیسای آمریکایی ـ و نه عربی ـ را داریم که خواستار عدالت است. به نظر بنده جای هیچ مقایسه ای میان این دو وجود ندارد و بنده نیز به خود اجازه مقایسه نمی دهم.