نقش سازمان های تروریستی در پیدایش رژیم اسراییل

نقش سازمان های تروریستی در پیدایش رژیم اسراییل

تشکیلات اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی نیز در اقدامات جنایتکارانه زیادی دست داشته است که از آن جمله می‌‌توان به بمب‌گذاری در مصر (1954) و ربودن هواپیمای غیرنظامی سوریه و گروگان گرفتن مسافران این هواپیما به منظور آزادسازی جاسوسان اسرائيلی، اشاره کرد.

 تمام رهبران رژیم صهیونیستی حتی پیش از تشکیل این رژیم، جنایات جنگی بسیاری را مرتکب شده و شمار زیادی از غیرنظامیان بی‌گناه فلسطینی را قتل عام کرده‌اند. این جنایات از قتل عام دیر یاسین، کفر قاسم، صبرا و شتیلا، قانا و جنین آغاز شده و تاکنون ادامه داشته است. از جنایات جنگی این رژیم در زمان حال می‌توان به قطع کمک‌های مالی و مسدود کردن درآمدهای مالیاتی دولت فلسطین اشاره نمود. این جنایات نمونه بارز نسل‌کشی است. طبق معاهده ژنو نسل‌کشی به اعمال و سیا ست‌هایی گفته می‌‌شود که به منظور نابودی یک ملیت، قوم، نژاد و یا گروه مذهبی صورت می‌‌گیرند. اعمالی که به عمد معیشت و گذران زندگی افراد را به مخاطره اندازد نیز نسل‌کشی است.

وزرای رژیم صهیونیستی را می‌‌توان خونخوارترین و بدنام‌ترین تروریست‌های جهان نامید. دیوید بن گوریون، اولین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، با قتل عام ونابودی هزاران فلسطینی این رژیم را بنا نهاد. رییس سازمان ایرگون قتل عام دیر یاسین را ستود و آن را معجزه نامید. سازمان ایرگون حملات تروریستی بسیاری را علیه مردم فلسطین و شهروندان انگلیسی اراضی اشغالی طراحی و اجرا کرد به گونه ای که بن گوریون این سازمان را نازیسم یهودی نامید و رییس آن را با هیتلر مقایسه کرد.(1)

اسحاق شامیر، یکی از طراحان اصلی کشتار مردم فلسطین و شهروندان انگلیس بود. وی همچنین مسوولیت بمب‌گذاری هتل کینگ دیوید در بیت‌المقدس را نیز برعهده داشت. گروه تروریستی شامیر که با نام Lehi شناخته می‌‌شد، ترور لرد موین، وزیر انگلیس (1994) و نیز ترور کنت برنادوت، کاردار سازمان ملل (1948) را بر‌عهده داشتند.(2)

اسحاق رابین، قتل عام ساکنان دو شهر لود و رامله را به عهده داشت، وی همچنین به سربازان خود دستور داد در طول انتفاضه مردم فلسطین استخوان‌های جوانان فلسطینی را خرد کنند. ایهود باراک نیز دستور ترور سه تن از رهبران فلسطینی را در سال 1970 صادر کرد.(3)

 آریل شارون معروف به قصاب صبرا و شتیلا نیز در جنایات و اعمال وحشیانه از تمام وزرای سابق پیشی گرفته است. تمام دوران وزارت وی به قتل عام غیرنظامیان فلسطینی، مصری و لبنانی سپری شده است. می‌بینیم که تمام وزرای اسرائيلی در ابعاد گسترده به نسل‌کشی پرداخته و این نسل‌کشی تا زمان حال نیز ادامه دارد.

پس از استقرار رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی که به مردم فلسطین تعلق داشتند، تمام سازمان‌های تروریستی اسرائيلی با یکدیگر متحد شده و ارتش این رژیم را به وجود آوردند. این ارتش نیز یک سازمان تروریستی به شمار می‌‌رود و سیاست‌های تروریستی سازمان‌های سابق را به ارث برده است.

این مسأله در همکاری رژیم صهیونیستی در جنگ انگلیس و فرانسه علیه مصر (1956) که به دنبال ملی کردن کانال سوئز از سوی رییس‌جمهور وقت مصر صورت گرفت، به خوبی مشهود است.(4) پاداش این همکاری رآکتور هسته‌ای دیمونا و دانش تولید آب سنگین برای ساخت مواد هسته‌ای بود که از سوی انگلیس و فرانسه به رژیم اسرائيل تقدیم شد.

تروریسم با تار و پود رژیم صهیونیستی که به تمامی کشورهای عرب منطقه از جمله مصر، اردن، سوریه و لبنان تجاوز کرد، در‌آمیخته است. ارتش رژیم صهیونیستی قتل عام و جنایات جنگی فراوانی را مرتکب شده است که از میان آنها می‌‌توان به کشتار غیرنظامیان بی‌گناه، انهدام خانه‌ها و منازل مسکونی و اراضی کشاورزی و بمباران و ویرانی شهرهای عرب‌نشین اشاره کرد.

سربازان اسرائيلی حتی در شهرهای فلسطین و خارج از مرزهای آن نیز روزانه غیرنظامیان و حتی کودکان فلسطینی را هدف گلوله قرار می‌‌دهند. سربازان مسلح رژیم صهیونیستی در طول سال‌های انتفاضه تعداد بیشماری از کودکان را با شلیک گلوله به سر و سینه به قتل رسانده‌اند.

 سربازان اسرائيلی حتی به بیماران، زخمی‌ها و دکترها نیز رحم نکرده و با برنامه‌ریزی، آمبولانس‌های فلسطینی را مورد هدف قرار داده‌اند. آنها روزانه با حمله به بیمارستان‌های فلسطینیان، زخمی‌ها را از اتاق عمل ربوده و با خود برده‌اند. آنها در پاسگاه‌های ایست و بازرسی از عبور بیماران و زنان باردار به شهرها و مراکز درمانی ممانعت به عمل آورده‌اند.

 حملات هوایی رژیم صهیونیستی در مناطق فلسطینی به مرگ غیرنظامیان می‌‌انجامد که اکثر آنها را کودکان تشکیل می‌‌دهند. هدف قرار دادن غیرنظامیان و به ویژه کودکان فلسطینی برای سربازان اسرائيلی به یک تفریح و سرگرمی تبدیل شده است. آنها به سمت هر موجود یا شیء متحرک شلیک می‌‌کنند و این سیاست به یک رفتار کاملاً عادی تبدیل شده است.

جنبش‌های زیرزمینی ساکنان شهرک‌های یهودی نشین، نمونه بارز تروريسم اسرائيلي است.
اعضای این جنبش‌ها با ترور و قتل عام دسته جمعی مردم فلسطین، اراضی کشاورزی آنها را به اشغال در می‌آورند.

کشتار نمازگزاران مسجد ابراهیم در الخلیل به دست باروک گلداشتاین، یکی از اعضای این جنبش‌ها نمونه کوچکی از جنایات مردم اسرائيل علیه فلسطینیان است. روش‌های تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی کاملا از پیش تعیین شده و به منظور نسل‌کشی فلسطینیان طراحی شده است.

رژیم صهیونیستی از سال 1948 تا 1967 بیش از نیمی از اراضی فلسطینیان را به بهانه احیای سرزمین موعود اشغال کرد و پس از جنگ 1967 نیز باقی اراضی فلسطینیان را به تصرف خود درآورد. اسرائيلی‌های صهیونیست اشغالگران و خشونت طلبانی هستند که با ترور مردم بی‌گناه فلسطین اهداف خود را پیش می‌‌برند. اسرائيل بر مبنای ایدئولوژی تروریستی و کاملاً نادرستی بنا شده است.

این ایدئولوژی افراطی که مردم اسرائيل را نسل برگزیده خدا می‌‌داند و عقیده دارد این نسل برگزیده باید در اراضی موعود ساکن شوند، به خوبی بیانگر نژادپرستی رژیم صهیونیستی است. تمام رهبران اسرائيلی حتی پیش از پیدایش رژیم صهیونیستی به برتری خون پاک یهودی و ایجاد کشوری منحصراً یهودی اعتقاد داشتند.

تروريسم دولتي رژيم صهيونيستي مديون اغماض و چشم‌پوشي آمريكا و اروپا و غرض‌ورزي رسانه‌هاي جمعي است كه مقاومت و دفاع مردم فلسطين در قبال اشغالگري‌هاي رژيم صهيونيستي را محكوم مي‌كنند و با بزرگنمايي اين مقاومت‌ها، مردم فلسطين را تروريست مي‌نامند‌.

 تمام جنايات رژيم صهيونيستي از جمله ترور شخصيت‌ها، قتل عام غير‌نظاميان‌‌، كشتن كودكان، انهدام اراضي كشاورزي‌‌، انهدام منازل و بمباران مناطق مسكوني با تجهيزات نظامي آمريكايي از سوي مقامات و رسانه‌هاي جهان غرب دفاع از خود ناميده مي‌شود. رژيم صهيونيستي عليرغم قدرت نظامي خود قرباني موشك‌هاي كم قدرت فلسطيني معرفي مي‌شوند. آنها قربانيان جنايت‌هاي رژيم صهيونيستي (غيرنظاميان و كودكان فلسطيني) را تروريست‌هاي مسلح معرفي مي‌كنند و از جنايات رژيم صهيونيستي به عنوان تدابير امنيتي دفاع مي‌كنند.

رژيم صهيونيستي يك تروريسم دولتي است و دولت اين رژيم بر مبناي خشونت‌‌، نژادپرستي و نظامي‌گري بنا شده است و تهديدي جدي براي امنيت و صلح جهاني به شمار مي‌رود. اسرائيل با سياست‌هاي نژادپرستانه و ضد‌اسلامي خود امنيت و ثبات خاورميانه را به خطر انداخته است و كشورهايي كه از لحاظ نظامي، سياسي و اقتصادي از ا‌ين رژيم حمايت مي‌كنند، در واقع اشاعه دهندگان واقعي تروريسم هستند و جوامع بين‌الملل بايد با چنين سياست‌هايي به شدت مقابله كند.
 
منابع:

1-Antonio Cassese، Terrorism is also Disrupting some Crucial Legal Categories of international Law، 12 European journal of interntional law، 2001.
2-    ibid
3- Elizabeth Bumiller، President Rejects Offer by Taliban for Negotiation، New York times، 15 October 2001.
4-ibid