احزاب فلسطینی از واگرایی تا همگرایی

 هر چند علل و عوامل متعددی وجود دارند که با توجه به آن ها می توان ضرورت برگزاری این مذاکرات را به عنوان یک اقدام مثبت از ناحیه ی طرفین توجیه و تحلیل کرد ولی آیا تحقق هدف مذاکرات یعنی تشکیل دولت وحدت ملی فلسطینی، آن هم در شرایط فعلی امکان پذیر است یا نه؟ این سوالی است که این نوشتار در صدد است به نحوی به آن پاسخ دهد.

در یک پاسخ کلی باید گفته شود که علل و عوامل متعددی وجود دارند که باعث می شوند که چندان به آینده ی مذاکرات فوق خوش بین نباشیم. مذاکراتی که علی رغم ارزیابی های خوش بینانه ی برخی تحلیل گران از هم اکنون متوقف شده اند و آن گونه که مقامات مصری اعلام کرده اند قرار است مجددا در چند روز آینده کار خود را از سر گیرند.

در واقع شرایط فعلی به گونه ای است که اتخاذ یک تصمیم اساسی را برای جنبش فتح ( به عنوان یکی از دو طرف مهم مذاکره ) مشکل کرده است. فتح از یک سو در این اجلاس حاضربه مذاکره با حماس و دیگر گروه های مقاومت شده است، حماسی که دو سال است نوار غزه را در اختیار دارد و از سوی دیگر بعد از مقاومت مقتدرانه ی خود در جنگ 22 روزه اعتبار ویژه ای را در میان ملل اسلامی و بخصوص اقشار مختلف فلسطینی کسب کرده است. بنابراین رهبران فتح برای محقق کردن اهداف خود در این مذاکرات راهی جزء قائل شدن یک سری امتیازات به حماس ندارند، لکن از سوی دیگر جنبش فتح به عنوان مهم ترین رکن سازمان آزادی بخش فلسطین فرایند صلح را نیزبا طرف های صهیونیستی، اروپایی و آمریکایی پیش می برد. ساف قسمت اعظم درآمدهای مالی و حمایت های سیاسی خود را مدیون کمک هایی است که از دولت ها و سازمان های اروپایی و برخی کشورهای عربی دریافت می کند و در مذاکره با حماس قطعا نمی تواند بر خلاف سیاست و تمایلات طرف های فوق عمل نماید. به عبارتی دقیق ترمشکل سازمان هایی مانند جنبش فتح به گونه ای است که هیچ گاه نمی توان این سازمان ها را به عنوان یک سازمان مستقل تعریف کرد و متعاقبا مواضع اتخاذ شده توسط این سازمان را نیز نمی توان به عنوان مواضع اصیل این جنبش تحلیل و ارزیابی کرد.

اما با این حال یک هدف را می توان به عنوان یک هدف مشترک میان طرف اروپایی و عربی و فتح اعلام کرد و آن نیز در این نکته خلاصه می شود که با توجه به قدرت گیری راست افراطی در اسرائیل و اظهارات تند رهبران راستگرای صهیونیستی در قبال مسئله ی صلح، طرف های فوق امیدوارند که با نزدیک شدن فتح به حماس تا حدی راستگرایان افراطی را در اسرائیل به نرمش وادارند، نکته ای که مخالفان و موافقان فراوانی دارد و تا مشخص نشدن قطعی مذاکرات فلسطینی ها در قاهره چندان نمی توان در مورد آن با قطعیت نظر داد.

در آن سوی دیگر گروهی را به نام حماس مشاهده می کنیم. گروهی که بعد از عملکرد ضعیف ساف در قبال بحران 22 روزه گمان نمی رفت به این زودی وارد مذاکره با جنبش فتح شود. حماس علی رغم تصوراتی که از آن می رود در بسیاری از مقاطع نشان داده است که یک جریان واقع گراست و قطعا در این اجلاس آن گونه که برخی از تحلیل گران نیز به آن اذعان دارند علی رغم تحولات چند ماهه ی اخیر برای اعتماد سازی گام هایی را به سمت فتح خواهد برداشت، اما گمان نمی رود تغییر چندانی در مواضع گذشته ی حماس بوجود آید. حماس بارها اعلام کرده است که حاضر است با اسرائیل یک آتش بس طولانی مدت البته بدون به رسمیت شناختن اسرائیل امضاء نماید و این امر نیز فقط در سایه ی تشکیل دولت مستقل فلسطینی در سرزمین های 1973 امکان پذیرخواهد بود. با این حال این سوال به عنوان یک گره کور در تحلیل این آینده ی منازعه ی اسرائیل و فلسطینی ها شکل می گیرد که آیا اصولا اسرائیل حاضر است با دولتی فلسطینی که حماس آن هم بدون زمین گذاشتن سلاح مقاومت بخشی از آن به شمار می رود مذاکره نماید یا نه؟

مذاکرات قاهره علی رغم پایان یافتن نشست های سه کمیته از پنج کمیته تا کنون دستاوردهای آن چنانی را در بر نداشته است و تنها به چند توافق نه چندان مهم منتج شده است که نمی توان از آن به عنوان یک دستاورد یاد کرد. دو طرف توافق کرده اند که انتخابات ریاست تشکیلات خود گردان را تا 25 ژانویه ی سال 2010 برگزار نمایند و سازوکارهایی را نیز برای بهتر برگزار شدن این انتخابات سنجیده اند ولی حول سه مسئله تا کنون به نتیجه ی باید و شایدی نرسیده اند که عبارتند از:

1- اختیارات ریاست تشکیلات خود گردان

2- برنامه های دولت آینده (مانند نحوه ی تقسیم وزارت خانه ها و نحوه ی تشکیل دولت گروهی یا غیر گروهی و...)

3- برخی مسائل فنی انتخاباتی

مسائلی که گمان نمی رود به سادگی توافق پیرامون آن ها حاصل شود، چرا که مواضع دو طرف در قبال این سه مسئله به قدری متفاوت است که احتمال عقیم گذاشتن مذاکرات را تقویت می کند. مسائلی که بیش از هر چیز دیگر گمان می رود ناشی از بی اعتمادی به وجود آمده بعد از اجلاس مکه در دو سال قبل باشد و که در نهایت به رویارویی سیاسی و نظامی دو جریان در دو میدان نوار غزه و رام الله کشیده شد.