اسرائیل بزرگ ترین تهدید اتمی جهان است

به گزارش فارس پروفسور جیمز پتراس James Petras استاد ممتاز جامعه ‌شناسی در دانشگاه بینگهمتون نیویورک و از جمله مهم ترین منتقدین سیاست های توسعه طلبانه اسرائیل در مقاله ای که در سایت شخصی خود منتشر ساخته و سپس در سایت های متعددی درج شده، با بررسی خط‌مشی هسته ای اسرائیل و ضمن استناد به اسناد محرمانه در مورد پیشنهاد اسرائیل به رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی برای بمباران اتمی بخش اعظمی از سیاهپوست های آزادی خواه خود نشان می دهد که رژیم صهیونیستی تنها تهدید اتمی موجود در خاورمیانه و بزرگ ترین تهدید اتمی جهان است. ترجمه کامل این مقاله در ادامه آمده است:


روزنامه گاردین انگلیس در روز 24 می 2010 سند بسیار محرمانه ای را که توسط دولت آفریقای جنوبی منتشر شده بود را چاپ کرد. این سندِ مربوط به سال 1975 توافق نظامی محرمانه ای را بین شیمون پرز وزیر خارجه وقت اسرائیل (و رئیس جمهور کنونی آن) و پی. دبلیو. بوتا وزیر دفاع آفریقای جنوبی آپارتاید را فاش می سازد. طی این موافقتنامه اسرائیل برای نابود کردن و شکست دادن جنبش چند میلیون نفری مقاومت آفریقا فروش سلاح های کشتار جمعی همانند تسلیحات هسته ای، شیمیایی و متعارف را به این کشور پیشنهاد می دهد. 
بلافاصله پس از انتشار این سند، روسای سازمان های اصلی یهودیان آمریکا ماشین دروغ پردازی خود را به راه انداختند و ادعا نمودند که این پیشنهاد اتمی رسمی اسرائیل و توافقات گسترده نظامی این دو رژیم آپارتاید فقط در حد گفت  وگو باقی ماند و حتی اسرائیل پیشنهادی را نیز مطرح نساخت. به دنبال این ادعا، دفاعیه نویسان اسرائیلی ضمن وارد کردن خود به یک تناقض آشکار، مدعی شدند که این توافق اتمی، مورد تایید اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل قرار نمی گرفت. ساشا پولاکف - سورانسکی پژوهشگر آمریکایی این سند را در آرشیوهای آفریقای جنوبی یافته و در کتاب خود با عنوان     ائتلاف ناگفته: ائتلاف محرمانه اسرائیل با آفریقای جنوبی آپارتاید    منتشر کرده است. 
واضح است که این اسناد چیزی بیش از یک گفت وگو را نشان می دهد زیرا رژیم اسرائیل آفریقای جنوبی پساآپارتاید را تحت فشار قرار داده بود تا این اسناد را منتشر نسازد. این پیشنهاد اتمی اسرائیل و تقاضای آفریقای جنوبی در دوران جنبش های مردمی فزاینده در سرتاسر آفریقای جنوبی از جمله مقاومت مسلحانه و آغاز بایکوت های بین المللی صورت گرفته بود. در آن زمان آفریقای جنوبی حملات نظامی خود به آنگولا را گسترش داد ولی در نهایت از ارتش مشترک آنگولا - کوبا شکست را پذیرا شد. در نتیجه این رژیم با خرید انواع سلاح های کشتار جمعی که نه تنها موجب کشتار رهبران جنبش آزادی آفریقا می شد بلکه توده های پشتیبان آن و متحدان ملی  اش را نابود می ساخت، با مشکلات زیادی مواجه می گردید. در واقع روشن است که در آن زمان اسرائیل خود را برای همکاری به عنوان یک شریک جرم در راه  حل هسته ای آماده ساخته بود. 
 
استلزامات نسل  کشی پیشنهاد اتمی اسرائیل 
اغلب مفسران و منتقدین لیبرال پیشنهاد فروش کلاهک های اتمی اسرائیل به رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی تنها بر رفتار غیرمسئولانه اسرائیل در نقض معاهده عدم تکثیر سلاح های کشتار جمعی تمرکز می نمایند. دیگران نیز با توجه به نشست بعدی درباره عدم تکثیر صرفا به نوعی آشفتگی برای دولت یهود اشاره می کردند. در واقع افراد بسیار کمی ابعاد اخلاقی و سیاسی و نیز پیامدهای انسانی حمله اتمی نسل  کشانه به میلیون ها آفریقایی را مورد توجه قرار می دهند. در صورتی که آفریقای جنوبی آپارتاید پیشنهاد اسرائیل را قبول می کرد و پس از خریداری کلاهک های اسرائیلی موشک های اتمی را روی سر میلیون ها آفریقایی آزادی خواه فرو می ریخت، مسئله مسئولیت اخلاقی اسرائیل نیز به میان کشیده می شد. 
شاید پرسیده شود اگر همدستی در یک اقدام نسل  کشی، در دادگاه جنایات جنگی مورد رسیدگی قرار می گیرد، تولید کنندگان آلمانی گازهای سمی نیز در دادگاه نورنبرگ به جرم همدستی در جنایات جنگی دولت نازی باید مورد محاکمه قرار می گرفتند. در عمل پیشنهاد اسرائیل برای عرضه موشک های اتمی به آفریقای جنوبی می توانست به موشک باران شهرها و اردوگاههای پناهندگان در سرتاسر این کشور، بی  خانمان شدن میلیون ها نفر از مردم آفریقای جنوبی، کشته شدن صدها هزار نفر و آلودگی و مرگ دردناک و تدریجی افراد بیشتری منجر شود. نابود کردن یک جنبش مقاومت مردمی به این صورت و از طریق اقدامات مشترک دو رژیم نژادپرست چیزی بیش از یک جنایت جنگی بوده و جنایتی هولناک علیه بشریت است. از سوی دیگر دفاع صهیونیسم آمریکایی از اتحاد نظامی اسرائیل و پشتیبانی از آفریقای جنوبی آپارتاید، آمریکایی های آفریقایی  تبار را رنجانده و روابط بین یهودیان و سیاهپوست های آمریکایی را وخیم  تر نیز کرده است. از سوی دیگر اسرائیل به هیچ وجه از تقویت روابط نظامی و اقتصادی خود با آفریقای جنوبی آپارتاید که مورد حمایت سران تجاری صهیونیست در ژوهانسبورگ بود، ابراز تاسف نمی کند. 
 
چرا اسرائیل به  دنبال فروش کلاهک  های اتمی به آفریقای جنوبی بود؟ 
تصمیم اسرائیل برای فروش موشک های اتمی به آفریقای جنوبی بر پایه ملاحظات تجاری، سیاسی و ایدئولوژیک قرار داشت. آفریقای جنوبی آپارتاید، به  طور کامل و بدون قید و شرط از حمله اسرائیل به کشورهای عربی و اشغال کرانه باختری و نوار غزه حمایت می کرد. فراتر از همه اینها در زمانی که اسرائیل توسط سازمان ملل، اغلب اروپاییان و کشورهای تازه استقلال یافته از یوغ استعمار محکوم می شد، رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، با یک رژیم استعماری مشابه خود احساس همسانی می کرد. این دو رژیم آپارتاید دشمنان مشترک زیادی داشتند و در برابر نفرت جهانی از رژیم های استعماری و اشغال  گر، نیاز داشتند که از همدیگر حمایت کنند. 
از سوی دیگر، این دو رژیم نوعی دلبستگی ایدئولوژیک نیز داشتند که بر یک ایدئولوژی نژادپرستانه مبتنی بود که در باور عقیدتی به قوم برگزیده مقدرشده توسط قدرت الهی به مثابه مردمان برتر ریشه داشت. یهودیت و مسیحیت به حکومت مشروع نژادپرستانه بر سیاهپوست ها و اعراب باور دارند. علاوه بر این باید دانست که فروش اسلحه و خدمات مشاوره نظامی، جزو عمده ترین بخش های صادراتی اقتصاد اسرائیل و شالوده بخش های تولیدی، تکنولوژی و ارتباطاتی آن به شمار می آیند. کنفدراسیون اتحادیه تجاری نژادپرست صهیونیست (Histadrut) در بین کارگران صنایع جنگی نفوذ زیادی داشته و پیشگام فروش اسلحه به آفریقای جنوبی محسوب می شد. اتحادیه های صهیونیستی به ویژه در معادن، از سرمایه سفیدپوستان و سرکوب کارگران سیاهپوست حمایت می کنند. 
 
نقش محوری چپ کارگری صهیونیست در پیشنهاد تسلیحات اتمی 
به  خلاف تصورات بسیاری از چپ  گرایان یهودی و غیریهودی، لیبرال ها و ترقی خواهان که تمامی جنایات اسرائیل علیه فلسطینی ها را به نومحافظه کاران یا حزب لیکود یا احزاب دست راستی نسبت می دهند، در واقع رهبران حزب کارگر اسرائیل، حامیان اصلی فروش سلاح های هسته ای به آفریقای جنوبی آپارتاید بودند. شیمون پرز (وزیر جنگ) و اسحاق رابین (نخست وزیر) مهم ترین شخصیت های دخیل در این معاهده اتمی بودند. تمامی جنگ های اشغالگرانه اسرائیل، آواره سازی گسترده فلسطینی ها و ایجاد زرادخانه تسلیحات اتمی اسرائیل در دوران سردمداری حزب کارگر صورت گرفته است. این در حالیست که حزب مذکور هرگز لفاظی های سوسیالیستی را رها نکرده و خود را عضو بین الملل سوسیالیستی می داند و در هر زمانی هم که شرایط اقتضا کند به سخنان ضدنژادپرستانه متوسل می شود ولی از سوی دیگر فرصت را نیز برای فروش سلاح های متعارف به دیکتاتورهای آمریکای لاتین (پینوشه در شیلی، ویدلا در آرژانتین، ریوس مونت در گواتمالا) و یا عرضه کلاهک های اتمی به رژیم خون  ریز آپارتاید آفریقای جنوبی از دست نمی دهد. 
نقش محوری حزب کارگر اسرائیل در ارائه راه  حل اتمی به رژیم اقلیت سفیدپوستان آفریقای جنوبی نشان می دهد که همه احزاب اسرائیلی زمانی که به نفع شان باشد، قادر به پیگیری خط  مشی  های نسل  کشی هستند. نقش محوری حزب کارگر این ایده را نیز تایید می کند که به هنگام ارتکاب جرم علیه بشریت در واقع هیچ  گونه تفاوت بنیادینی بین احزاب به اصطلاح چپ و راست اسرائیلی وجود ندارد. باید اذعان داشت که سیستم بنیادین عقیدتی در رژیم اسرائیل این است که مردمان برگزیده در مورد قوانین ضدجنایات جنگی، مستثنا هستند. 
 
انقلاب اتمی: واکنش  های سازمان  های اصلی یهودیان آمریکا 
روسای سازمان های عمده یهودیان آمریکا مطابق با نقش خود به عنوان حامیان بی قید و شرط رژیم اسرائیل، با این ادعا که اسرائیل به آفریقای جنوبی سلاح های اتمی را پیشنهاد نداده بود، ادله های مستند را انکار کرده و از محکوم کردن همدستی اسرائیل با استلزامات نسل  کشی موشک باران اتمی میلیون ها فعال در جنبش آزادی آفریقا خودداری کرده اند. انجمن ضدافترا به عنوان یکی از سازمان های عمده صهیونیستی، روابط دیرینه ای با سرویس های مخفی آفریقای جنوبی آپارتاید داشت و در سرتاسر دهه 1980 ماموران مخفی را برای جمع آوری اطلاعات و جاسوسی در جنبش ضدآپارتاید به خدمت می گرفت. بخش اعظمی از رسانه های گروهی صهیونیستی همانند نیویورک تایمز، CBS، NBC ، فاکس نیوز، CNN و واشنگتن تایمز این گزارش را به گونه ای سانسور کردند که گویا همدستی اسرائیل در طرح بمباران اتمی میلیون ها آفریقایی حتی ارزش انتشار را ندارد چه برسد که مورد شدیدترین محکومیت ها نیز قرار بگیرد. 
در اینجا بهتر است روشن سازیم که چرا این جنایت محقق نشد. دلیل عدم ارتکاب این جنایت، تاثیر سنت های اخلاقی عبری یا     گناه یهودی    یا حتی بی  تصمیمی به واسطه ترس از واکنش های متعاقب جهانی نبود. فروش کلاهک های اتمی اسرائیل از این رو انجام نشد که بنا به گزارش های موثق، مقامات آفریقای جنوبی از خرید تسلیحات هسته ای اسرائیل منصرف شده و صرفا بر سلاح های متعارف اسرائیل تکیه کردند. هیچ  گونه توجیه مشخصی وجود ندارد که چرا صنعت جنگ اتمی اسرائیل این فروش را از دست داد ولی چندین توجیه احتمالی می توان برشمرد که عبارتند از بهای گزافی که دولت یهود مطالبه می کرد و ترس از اینکه ریزش اتمی این تسلیحات ممکن بود سفیدپوستان را نیز همانند سیاهپوست ها با مواد رادیواکتیو آلوده سازد. امکان دارد هزینه های جنبی احتمالی به سفیدپوست های نژادپرست بازاندیشی رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی در خرید تسلیحات اتمی را موجب شده باشد. 
بهتر است در این زمینه روشن سخن بگوییم: اسرائیل به طور آزادانه و نه تحت هیچ  گونه فشاری خواستار همدستی در این نسل کشی اتمی شده بود. در واقع دولت یهود با پیروی از سنت های نازیسم، گزینه فروش سه نوع تسلیحات را به یک دولت نژادپرست پیشنهاد کرد: هسته ای، شیمیایی و متعارف. اسرائیل از رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی خواست تا بهترین سلاح هایی را که از آنان در برابر اکثریت سیاهپوست محافظت می کرد انتخاب کنند. با در نظر گرفتن زشتی بیش از حد این همدستی در جنایت، تعجب  آور است که صهیونیست ها و حتی اغلب رسانه ها و سخنگویان ضدصهیونیست توجه چندانی به این جنایت علیه بشریت معطوف نکرده اند. فقط گاهی اوقات اشاره ای کوتاه در اینجا و آنجا به این مسئله می شود و دیگر هیچ. 
به احتمال زیاد حتی اگر این نسل کشی اتمی اتفاق هم می افتاد، محکومیت های اخلاقی صرفا بر سردمداران آفریقای جنوبی معطوف می شد و نه همدستان و عرضه کنندگان این تسلیحات به آنان. چگونه می توان این مسئله را توضیح داد که اغلب یهودیان صهیونیست آمریکایی که نقش عمده ای را در دفاع و بهانه تراشی برای نقش اسرائیل در پیشنهاد موشک های اتمی به آفریقای جنوبی ایفا می کنند، اکثرا درآمد بالایی دارند، متخصصان تحصیل کرده، سرمایه  دار، دانشمند، دانشگاهی، مجریان رسانه ای و . . . هستند؟ بسیاری از آنان به خانواده های شناخته شده و روشنفکر نیز تعلق دارند. اکثریت آنان خود را لیبرال، و حامیان برنامه های اجتماعی و زیست محیطی می پندارند. حتی شماری از آنان در حمایت از سوسیال دموکراسی سخن می گویند. 
اینها در عین حال همان افرادی هستند که مشتاقانه آماده حمایت و توجیه عملکرد رژیمی هستند که در گذشته به دنبال بمباران اتمی میلیون ها آفریقایی بود و هم اینک آمادگی دارد تا دهها میلیون ایرانی را با موشک های اتمی قتل عام کند. کلید فهم این تناقض آشکار عبارت است از توان این یهودیان حامی اسرائیل برای تفکیک کردن حرفه تخصصی، زندگی خانوادگی و فعالیت های مدنی خود از تعهد کورکورانه  شان به جنایات جنگی اسرائیل و اقدامات نسل  کشی آن. در واقع با افرادی مواجه هستیم که در عین دستیابی به موقعیت های عالی و قابل احترام، تعهدی غیرعقلانی به رژیمی دارند که همواره درگیر جنایت علیه بشریت بوده است. این دل  مشغولی همراه با دانش و اطلاعات کامل، با پیامدهای مرگبار اقدامات دولت یهود همراهی می کند. اقدامات تصویب شده در سطوح عالیه رژیم اسرائیل، بلافاصله مورد حمایت شاخص ترین اعضای سازمان های اصلی یهودی قرار می گیرد. 
از سوی دیگر شماری از منتقدین یهودی لیبرال اسرائیل، با حمله به منتقدین ضدصهیونیست و غیریهودی اسرائیل، آنان را به پیله کردن به اسرائیل متهم می کنند. این اتهام نوعی طفره رفتن تعمدی است زیرا همگان می دانند که این نوع منتقدین تمامی اقدامات جنایتکارانه در سرتاسر جهان را تقبیح می کنند. ولی دلایل زیادی هم وجود دارد که چرا اسرائیل باید به طور ویژه ای تخطئه شود. اسرائیل تنها رژیم است که به یک دولت نژادپرست دیگر پیشنهاد فروش سلاح های اتمی را عرضه می دارد تا جنبش آزادی بخش و حتی همه اتباع خود را از بین ببرد. اسرائیل تنها رژیمی است که 1.4 میلیون نفر فلسطینی را در غزه محصور کرده و منابع آب، غذا و زندگی آنان را بمباران کرده و نابود ساخته است. اسرائیل تنها رژیمی است که دهها فعال صلح  طلب را در آب های بین المللی سلّاخی می کند. دردآورترین مسئله این است که اسرائیل همراه با حامیان صهیونیست خود در دولت ایالات متحده تنها دو رژیمی هستند که علنا 72 میلیون ایرانی را به راه  اندازی جنگ هسته ای و کشتار جمعی تهدید می نمایند. 
در واقع باید اذعان داشت که آگاهی ما از همدستی هسته ای اسرائیل با آفریقای جنوبی آپارتاید یک گمانه  زنی بی  پایه و اساس نیست. پیشینه سیاه اسرائیل در پیشنهاد همدستی برای بمباران اتمی میلیون ها آفریقایی آن هم بدون هیچ  گونه عذاب وجدان و ابراز تاسف بعدی، اسرائیل را به بزرگ ترین تهدید اتمی در خاورمیانه تبدیل می سازد. مطرح ساختن پیشنهاد فروش کلاهک های اتمی از سوی اسرائیل به آفریقای جنوبی، صرفا یک روایت تاریخی مرتبط با علایق دانشگاهی نمی  تواند باشد. ممکن است شماری از صهیونیست های به اصطلاح لیبرال بگویند که     در هر حال اسرائیل آفریقای جنوبی آپارتاید را به کلاهک های اتمی تجهیز نکرد و آفریقای جنوبی نیز سیاهپوست ها را با موشک های اتمی قتل  عام ننمود    . . . باید در این راستا به ذهنیت غالب اسرائیلی ها و صهیونیست های آمریکایی در مورد تهدید ایران به کاربرد سلاح های اتمی نیز اشاره کرد و به ویژه باید دانست که عربده های هیلاری کلینتون وزیر خارجه ایالات متحده گرایشی مشابه به سوی پنداشتن سلاح اتمی به عنوان ابزاری برای حل و فصل منازعات گذشته را نشان می دهد . . . بدتر اینکه هنوز هم اسرائیل و صهیونیست های آمریکایی دنباله  روی آن، نوعی بی  تفاوتی اخلاقی در برابر نسل کشی را به گوش بخش های عظیمی از مخاطبان رسانه های گروهی خود و سردمداران مطیع خود در کنگره آمریکا و کاخ سفید تلقین می کنند. 
در این زمینه تنها کافیست که گزارش های مرتبط با بی  اعتنایی کلینتون به بیانیه دیپلماتیک ترکیه - برزیل و ایران برای مبادله اورانیوم غنی  شده را مورد توجه قرار دهیم. کلینتون صرفا بر ادامه تحریم های ایران اصرار می ورزد زیرا اجیرکنندگان وی به رهبری حامیان تندروی اسرائیل همانند حییم سابان خواستار این هستند که ایران در بهترین حالت به زانو دربیاید و یا در صورت لزوم بمباران اتمی شود. کلینتون به خوبی می داند که تحریم های جدید می تواند مذاکرات با ایران را به خطر بیندازد حتی اگر این مذاکرات براساس شرایط پیشنهادی ایالات متحده هم صورت بگیرد. در واقع اسرائیل هرگز این مذاکرات را نپذیرفته است و هم اینک نیز از طریق سازمان های عمده یهودی تلاش دارد تا ایالات متحده به واسطه تحریم های سخت  تر در روند مذاکرات اختلال ایجاد کند. 
علی  رغم ادعای هیلاری کلینتون درباره اجماع روی تحریم های جدید، روسیه، چین، هند، و اتحادیه کشورهای عربی و حتی فرانسه علنا توافقات دیپلماتیک ایران - ترکیه و برزیل را مورد تمجید قرار داده اند. فقط بادنجان دور قاب چین  های انگلیسی که خود مواجب بگیر صهیونیست ها هستند، از خط  مشی اوباما - کلینتون دنباله  روی کرده اند. مسئله اینجاست که آیا پیکربندی قدرت صهیونیست ها در ایالات متحده که توسط راحم ایمانوئل و هیلاری کلینتون هدایت می شوند، خواهند توانست در برابر خواسته کشورهایی که بیش از دوسوم جمعیت جهان را تشکیل می دهند، تحریم های ایران را ادامه دهند. 
خط  مشی نسل  کشی اتمی توسط یک مزدور که از طرف اسرائیل علیه ایران پیشنهاد شده، توسط نفوذی های ستون پنجم آن که در مناصب عالیه وزارت خارجه، شورای عالی امنیت ملی، کنگره ایالات متحده و فراتر از همه در کاخ سفید فعالیت می کنند، دنبال می شود. بار دیگر باید یادآور شویم و هرگز فراموش نکنیم که اشتیاق اسرائیل برای عرضه کلاهک های اتمی به آفریقای جنوبی با اقدامات آن برای ترغیب مقامات دولت ایالات متحده در راستای ارتکاب نسل  کشی اتمی علیه بیش از 70 میلیون ایران ارتباط نزدیکی دارد. 
اسرائیل به عنوان همدست آفریقای جنوبی آپارتاید برای دستیابی به سود خود به یک متحد نژادپرست کمک می نمود. اسرائیل در مورد ایران به دنبال از بین بردن یکی از مخالفان سرکوب  گری  های استعماری خود است. صهیونیست های آمریکایی در ماه می 2010 از جوخه های ترور اسرائیلی که در آبهای بین المللی به 600 فعال صلح  طلب، فعال بشردوست و برنده جایزه صلح نوبل حمله کرده و 20 نفر را کشته و تعداد زیادی را مجروح ساخته همچنان دفاع می کنند. در هر صورت، خط  مشی اتمی اسرائیل و کشتار در آبهای آزاد و دفاع صهیونیست های آمریکایی از این اقدامات، همگی نشانه فساد و گمراهی اخلاقی صهیونیست  هاست. از این رو هرچه زودتر خاورمیانه - یعنی اسرائیل- خلع سلاح هسته ای و غیرنظامی شود و ایالات متحده نیز از لوث وجود صهیونیست ها پاک گردد، جهان نیز به محلی امن  تر تبدیل خواهد شد.