افول قدرت؛ دستاورد صهیونیسم بین الملل از ماجرای خودساخته ۱۱ سپتامبر

به مانند سال های گذشته مراسم با سخنرانی رئیس جمهور آغاز شد. اما پیام اوباما حاوی نکاتی بود که باردیگر بر شبهات موجود در رابطه با حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ و ماهیت آن دامن زد. اوباما طی سخنانی در این مراسم مدعی شد: آمریکا با گذشت ۱۰ سال از حادثه ۱۱ سپتامبر، قدرتمندتر شده است!
آنچه رئیس جمهور آمریکا بدان اشاره می کند در واقع کلید پرداختن به حادثه خودساخته و تروریستی ۱۱ سپتامبر و روند تحولاتی است که پس از این حادثه، با عاملیت آمریکا در منطقه خاورمیانه به وقوع پیوست. در راستای پرداختن به مساله مذکور بر خلاف تمامی تحلیل های موجود، ابتدا لازم است یک پرسش اساسی را مورد بررسی قرار دهیم: آیا آمریکا به واقع پس از ۱۱ سپتامبر قدرتمندتر شده است؟ بر ای پرداختن به این پرسش اساسی باید از جنیه های مختلفی در جست و جوی پاسخ بود. بی شک پس از حادثه ۱۱ سپتامبر پروژه تقسیم جهان به ۲ بلوک کشورهای حامی تروریسم و کشورهایی که در برابر تروریسم مقاومت می کنند، عملا کلید خورد و حادثه ۱۱سپتامبر به مجوزی! برای اقدامات آمریکا در منطقه خاورمیانه مبدل شد تا از این میان خاورمیانه جدید! با محوریت رژیم صهیونیستی متولد شود. البته واشنگتن بارها اعلام داشته که مبارزات به اصطلاح ضدتروریسم آمریکا، جهانی است اما با اندکی تأمل مشخص می شود که دامنه مبارزات ضد تروریسم! آمریکا تنها به منطقه خاورمیانه و مناطق نفت خیز شمال آفریقا محدود شده است. وجود ذخائر عظیم نفت و گاز و موقعیت ژئوپلیتیک خاورمیانه و شمال آفریقا موجب شده که این مناطق همواره مورد توجه صهیونیسم بین الملل قرار بگیرد و از این رو باید گفت حادثه ۱۱ سپتامبر نقطه عطفی در برنامه های خاورمیانه ای جریان سلطه بود و در واقع می بایست پایه های حضور صهیونیسم بین الملل را در منطقه خاورمیانه مستحکم تر سازد.
از دیدگاهی دیگر، بنا بود حادثه ۱۱ سپتامبر، مکمل پروژه صهیونیسم بین الملل در راستای اداره جهان به صورت تک قطبی باشد و استراتژیست های جریان سلطه تا پیش از ۱۱ سپتامبر بر این باور بودند که تمامی راهبردهای صهیونیسم بین الملل از طریق یک قطب واحد و مبتنی بر لیبرال دمکراسی، در مناطق مختلف جهان قابل اجرا است اما در عمل، آنچه نصیب جریان سلطه شد این بود که ضعف و فشار سنگینی که از بابت مبارزات! ضد تروریستی! آمریکا متوجه این کشور شد عملا از یک سو پروژه اداره جهان بصورت تک قطبی را از رده خارج کرد و صهیونیسم بین الملل را بر آن داشت تا ایادی جدیدی را در نقاط هدف، دست و پا کند و از سوی دیگر، با گسترش انقلاب اسلامی در منطقه و اوج گیری بیداری اسلامی، پروژه ایجاد خاورمیانه جدید با ناکامی مواجه شد، هر چند که هنوز از پیگیری آن ناامید نشده اند. علاوه بر این، فروپاشی اقتصاد آمریکا را نیز شاهدیم که یکی از دلایل آن، صرف هزینه های هنگفت بابت ادامه اجرای پروژه ۱۱ سپتامبر است. به این ترتیب، قاطعانه می توان گفت آمریکا در وضعیتی بسیار ضعیف تر از شرایط قبل از ۱۱ سپتامبر قرار گرفته و کشوری که پیش از آن، با یک تهدید، به اهداف خویش در هر نقطه از جهان نایل می آمد امروز حتی با حضور فیزیکی و نظامی نمی تواند اهداف خود را محقق سازد.
حال باید دید آیا حملات ۱۱ سپتامبر، حادثه ای تحمیل شده از خارج آمریکا براین کشور بوده که رهبران آن را به واکنش واداشته یا ماجرایی خودساخته است که برای دستیابی به اهدافی خاص به مرحله اجرا گذاشته شده است؟ همانطور که عنوان شد میلیاردها دلار هزینه حادثه ۱۱ سپتامبر و متعاقب آن فرافكني در باره حادثه مذکور و نسبت دادن آن به موجود مبهمي به نام القاعده، پرستیژ بین المللی آمریکا را خدشه دار و ابهامات فراوانی را در رابطه با ماهیت این حادثه ایجاد کرد و در ادامه، عملیات ناموفق ارتش آمریکا در افغانستان و عراق که حتی به کشف یا دستیابی به نشانه ای از تروریسم هم ختم نشد نقش مهمی را در تضعیف جایگاه جهانی آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر ایفا کرد. اکنون با گذشت ۱۰ سال از وقوع ماجرا، تامل در جریان های ایجاد شده پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، قضاوت در رابطه با علل حقیقی این حادثه تروریستی را بسیار تسهیل کرده و توجیهات قابل استنادی را در اختیار تحلیلگران مسائل سیاسی قرار داده است؛
• حمله به افغانستان و عراق به بهانه ايجاد امنيت تنها پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ممکن شد.
• تعداد پايگاه های نظامی و امنیتی آمریکا در كشورهای خاورمیانه، پس از حادثه ۱۱ سپتامبر چندین برابر افزایش یافت.
• تا پیش از سال ۲۰۰۱، جنگ ها عمدتا ميان دولت ها، ملت ها و سازمان های دارای شناسنامه مشخص رخ می داد اما پس از آن، دشمنان ديگر داراي مرزها و موقعيت هاي جغرافيايي معين نبودند، و به ناگاه تبديل به گروه هاي مذهبي و افراطي شدند كه برای بشریت خطرات فراوانی دارند!
• حادثه ۱۱ سپتامبر بهترین دست آویز سران واشنگتن برای ایجاد وحشت جهانی از برنامه های صلح آمیز هسته اي کشورهایی مانند ایران بود.
• پس از حادثه ۱۱ سپتامبر دولت آمریکا برای خود مجوزی ساخت تا حقوق شهروندان خود، بویژه مسلمانان را در این کشور به شدت محدود کرده و در زندگی خصوصی میلیون ها انسان سرکشی کند.
• توهم تكرار حادثه ۱۱ سپتامبر نیز مجوزی برای اقدامات آمریکا در منطقه خاورمیانه بود.
• ايجاد كشورهاي دموكراتيك!(بر اساس طرح خاورمیانه بزرگ) براي دستیابی به منابع غنی کشورهای خاورمیانه نیز پروژه ای بود که تنها پس از حادثه ۱۱ سپتامبر دستیابی به آن ممکن می نمود.
• حوادث ۱۱ سپتامبر توجیهی برای آسیب پذیری اقتصاد آمریکا در سال های آتی شد.
در کنار موارد مذکور پرداختن به ابهامات موجود در رابطه با نحوه رخداد این حادثه نیز قابل توجه است؛
• در روز حادثه هیچ یک از کارمندان یهودی برج های تجارت جهانی در سرکار خود حضور نداشتند(در حدود ۴ هزار کارمند!)
• در روز حادثه تعدادی از جاسوسان موساد در نزدیکی محل حادثه دستگیر و بلافاصله آزاد شدند.
• فروریزی برج های دوقلو از پایه صورت گرفت که نمی توان دلیل آن را برخورد هواپیما دانست.
• با توجه به قوانین آمریکا، از مسافران در حین پرواز فیلمبرداری می شود اما فیلمی از هواپیماهای تروریست ها! بدست نیامد.
• هیچ کدام از مسافران عرب داخل هواپیما نامشان در لیست مسافران ثبت نشده بود.
• با توجه به انحراف مسیر ۴ هواپیما، جنگنده های نیروی هوایی آمریکا برای بررسی وضعیت ویژه به پرواز درنیامدند.
• هیچ کدام از هواپیماها پس از ربوده شدن! اعلام وضعیت خطر(که با فشرده شدن یک دکمه از جانب خلبان امکان پذیر است) نکردند.
• سرنوشت جعبه سیاه هواپیماهای ربوده شده مشخص نشد، آنهم به دلایل امنیتی!
• شناسائی ماهیت انفجارها، با بررسی قطعات برجای مانده، تا حد بالایی ممکن بود اما تمامی قطعات برجای مانده از انفجار جمع آوری و معدوم شدند و حتی باقی مانده وسایل قربانیان حاضر در برج ها در اختیار خانواده های آنها قرار نگرفت!
• و...
با درنظر گرفتن موارد مذکور و حوادثی که متعاقب آن در خاورمیانه شاهد بودیم باید گفت حادثه ۱۱ سپتامبر پيچيده ترين نقشه صهیونیسم بین الملل در چند دهه اخير بود که تاكنون نيز بسياري از زواياي آن در هاله اي از ابهام قرار دارد و از افشاي آن جلوگيري مي شود. در حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در حدود ۳هزار نفر با ملیتهایی از ۹۰ کشور جهان قربانی شدند که البته این بها برای پیشبرد راهبردهای صهیونیسم بین الملل در منطقه خاورمیانه پرداخت شد. از این رو باید پذیرفت که صهیونیسم بین الملل که همواره در اندیشه تسلط بر جهان اسلام بوده، براي نیل به اين هدف پروژه ۱۱ سپتامبر را کلید زد.
در این جا باید به این سؤال مشخص پاسخ داد که با این وجود چرا اوباما می گوید بعد از این حادثه آمریکا تقویت شده است و چه نتیجه ای را می توان از این اظهارات به دست آورد؟ پیش از پاسخ به این سؤال ذکر این نکته مناسب است که دولتمردان آمريكايي تلاش مي كنند به حادثه ۱۱ سپتامبر (مانند ماجرای کذب هولوكاست) رنگ و بويي اخلاقي و انساني دهند تا افرادي كه اين وقايع را زير سوال مي برند به اقدامات ضد اخلاقي متهم و از جامعه طرد يا به جزاي كيفري محكوم شوند. در پاسخ به این سؤال نیز باید گفت تنها علت طرح این گونه اظهارات، سرپوش گذاشتن بر شکست های پی در پی سیاسی و اقتصادی و زمینه سازی برای دستیابی به پیروزی در انتخابات آتی است. به عبارت دیگر، این اظهارات صرفا مصرف داخلی دارد یعنی دولت اوباما که در حل مشکلات اقتصادی آمریکا ناتوان مانده و عظیم ترین بحران بدهی جهان را در برابر خود دارد و از سوی دیگر نه می تواند معضلاتی نظیر اشغال نظامی عراق و افغانستان و اخیرا لیبی را حل کند و نه می تواند دلایل پذیرش نمایندگی صهیونیسم بین الملل در این اقدامات را برای مردم خود توجیه کند، در یادبود حادثه ۱۱سپتامبر با اشاره به افزایش! قدرت! آمریکا، مصالح و مطامح انتخاباتی خود را جست و جو می کند.