پايان داستان مؤسس الفتح

اين سه جوان فلسطينى كه عرفات بزرگترين آنها و ابوجهاد كوچكترين آنها بود، سرنوشتى يكسان پيدا كردند. آنها ابتدا به سوى تدريس رفتند، ولى سرانجام هر سه،مبارزه مسلحانه را برگزيدند ودراوايل دهه ميلادى، فتح (بزرگترين جنبش مسلحانه فلسطينى) را تأسيس كردند. آنها كه درنبرد كرامه دو شادوش يكديگر جنگيده بودند، ساليان متمادى، مثلث رهبرى فلسطين بودند. مثلثى كه ضلع اول آن در ۱۹۸۸ با ترور ابو جهاد و ضلع دوم آن درسال ۱۹۹۱ با ترور مشابه ابواياد فرو ريخت واكنون با مرگ عرفات، فلسطين با نسل اول رهبران خود، نسلى كه جنبش مسلحانه را بنيان نهادند، وداع مى كند.
ابوعمار
ياسر عرفات ششمين فرزند يك تاجر ثروتمند فلسطينى بود كه در ۲۴ آگوست ۱۹۲۹ در « بين المقدس» متولد شد. او تحصيلات خود را درقاهره مصر پشت سرگذاشت و از همان ابتداى جوانى درقالب يك فعال سياسى ـ دانشجويى ظاهر شد. او كه از شم سياسى ورهبرى والايى برخوردار بود، درسال ۱۹۴۴ به اتحاديه دانشجويان فلسطينى پيوست وبعدها عضو كميته اجرايى اين اتحاديه ودرسال ۱۹۵۲ همزمان با كودتاى « ناصريست ها» درمصر، به رياست اين اتحاديه انتخاب شد.
عرفات در ۱۲ ژانويه ۱۹۵۳ با نوشتن نامه اى به ژنرال« محمد نجيب» فرمانده افسران آزاد مصر و رهبر كودتاى ۱۹۵۲ گفت: فلسطين را فراموش نكنيد. عرفات كه اين نامه را با خون خود نوشته بود، همزمان با شروع فعاليت در رشته تخصصى خود يعنى مهندسى دركشورهاى مصر وكويت، درمجامع منطقه اى و بين المللى سعى مى كرد« صداى فلسطين» باشد واولين مبارز فلسطينى بودكه دركنگره بين المللى دانشجويان درپراگ چكسلواكى با چفيه وعقال كه نماد پوشش فلسطينى ها بود، شركت كرد واتحاديه دانشجويان فلسطين را به عضويت اين اتحاديه بين المللى درآورد.
شروع مبارزات مسلحانه عرفات را بايد از اواخر دهه ۵۰ قرن بيستم ميلادى دانست. درسال ۱۹۵۶ ، او به طور مخفيانه ، تلاش خود را براى تأسيس يك جنبش مسلحانه زير زمينى براى مبارزه با اسرائيل آغاز كرد. اين تلاش ها دركويت وهنگامى كه او مشغول فعاليت هاى اقتصادى دراين كشور بود، شروع شد.
تلاش هاى وى براى تشكيل يك جنبش چريكى مسلحانه به دليل مشكلات موجود ۶ سال به طول انجاميد. او كه همانند بسيارى از فلسطينى ها ازناكامى هاى جنگ ۱۹۴۸ و ۱۹۵۶ اعراب مأيوس شده بود، تلاش كرد تا يك گروه چريكى فلسطينى مستقل را بوجود آورد.
اين تلاش ها درژانويه سال ۱۹۶۵ به ثمر نشست واو همراه با ابو جهاد و ابواياد و تعداد ديگرى از دانشجويان فلسطينى، پايه گذار سازمان چريكى ونهضت مقاومت الفتح شد. عرفات براى عمليات چريكى عليه اسرائيلى ها فقط دو روز منتظر شد و علنى سازى اقدامات فتح را با حمله چريكى به يك ايستگاه پمپاژ آب اسرائيلى شروع كرد.
دو ماه بعد، عرفات دو شادوش ابوجهاد وابواياد، رهبرى عمليات كرامه دركرانه غربى رود اردن را برعهده گرفت، نبردى كه براى اولين بار، فلسطينيان طى آن به طور مستقل با ارتش اسرائيل وارد جنگ شدند.
سه ماه بعد، ابوعمار به رياست كميته اجرايى نهضت آزاد يبخش فلسطين ( الفتح) وبخش نظامى آن (العاصفه) انتخاب شد واين سمت را به مدت ۳۶ سال وتاهنگام مرگ برعهده داشت.
عرفات درسال ،۱۹۶۹ ساير گروهها وجنبش هاى فلسطينى رادعوت كرد تا در قالب يك سازمان واحد ضد اسرائيلى گرد هم آيند. او كه از روحيه تشكيلاتى نيرومندى برخوردار بود، درمدت اندكى پس از اين پيشنهاد ، درفوريه ۱۹۶۹ بانى تأسيس سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) شد واز همان ابتدا رياست كميته اجرايى ساف را نيز برعهده گرفت؛ سمتى كه همانند رياست الفتح، ۳۵ سال مختص عرفات بودوتا هنگام مرگ مغزى دربيمارستان پاريس، آن را حفظ كرد.
او همچنين ازهمان ابتدا رئيس كميته مركزى و رئيس واحد سياسى ساف بود ، اگر چه ابواياد به نيابت از او رئيس شاخه امنيتى وابوجهاد رئيس شاخه نظامى جنبش به شمار مى رفتند.
ظرف مدت اندكى، عرفات، ساف والفتح را به عنوان تنها نماينده قانونى ورسمى فلسطينى ها به جهانيان شناساند. فلسطينى ها كه ۲۲ سال پس از تشكيل دولت اسرائيل ورانده شدن از سرزمين خود ، توسط دولت هاى مختلف عرب نمايندگى مى شدند، دراوايل دهه ۷۰ ميلادى به يمن تلاش هاى سياسى ـ نظامى عرفات موفق شدند، درمجامع منطقه اى و بين المللى خود از آرمانهايشان دفاع كنند. اوج اين تلاش ها، سخنرانى معروف عرفات ۴۵ ساله در مجمع عمومى در سازمان ملل متحد در ۱۳ نوامبر ۱۹۷۴ بود.
او كه پس از اخراج فلسطينى ها از اردن درسال ،۱۹۷۰ درلبنان اقامت گزيده بود، موفق شد فلسطينى ها را به يكى از بازيگران اصلى معادلات لبنان تبديل كند. اگر چه تقويت نقش وجايگاه فلسطينى ها درمعادلات لبنان،دشمنى هايى را عليه آنان دامن زد. درگيرى بين فلسطينى ها و برخى نيروهاى لبنانى وحتى ارتش سوريه، باعث نشد كه آنها پايگاه مناسبى چون لبنان را از دست دهند. حضور عرفات درلبنان هنگامى به پايان رسيد كه درسپتامبر ۱۹۸۲ پس از هفته ها محاصره بيروت از سوى ارتش اسرائيل، مجبور شد همراه با چريك هاى خسته فلسطينى سوار بركشتى شد و پايتخت لبنان را به سوى تونس ترك كند. حريف اصلى عرفات درآن نبرد، كسى جز « آريل شارون» نخست وزير كنونى اسرائيل نبود كه درآن هنگام« وزير دفاع اسرائيل بودو با كشتار آوارگان فلسطينى مقيم دو اردوگاه « صبرا» و « شتيلا» به « قصاب فلسطينى ها» معروف شد.
عرفات پس از خروج از بيروت، ستاد مركزى فرماندهى ساف را در تونس مستقر كرد، اما ۱۰ هزار چريك فلسطينى تحت فرمان او مجبور شدند كه در ۷ كشور مختلف تقسيم شوند.
ضربه بعدى به عرفات درپى تشديد اختلافات او و « حافظ اسد» وارد شد . هنگامى كه او در ۲۴ ژوئن ۱۹۸۳ از خاك سوريه اخراج شد وهرگز تا پايان عمر، ديگر ستاد خود را درآن كشور مستقر نكرد.
با وجود اين ، اسرائيلى ها ازتلاش براى ترور سه رهبر اصلى فلسطينى ها (ابوعمار، ابوجهاد وابواياد) دست برنداشتند.
اولين سوء قصد بزرگ پس از خروج عرفات از بيروت در اول اكتبر ۱۹۸۵ رخ داد. عرفات از حمله هوايى برق آساى جت هاى نيروى هوايى اسرائيل به مقرساف در تونس جان سالم بدر برد.
كمى بعد، عرفات گرايش به مذاكره با اسرائيل را شروع كرد و در اولين گام، قطعنامه سازمان ملل متحد را به عنوان اساس مذاكرات صلح خاورميانه پذيرفت (۱۶ فوريه ۱۹۸۸). اقدام عرفات مبنى بر آمادگى براى شروع مذاكره با اسرائيل موجب قطع روابط ملك «حسين» پادشاه اردن با وى در فوريه ۱۹۸۶ شده زيرا ملك حسين معتقد بود كه عرفات بدون هماهنگى با اردن عمل كرده است، اگر چه خود بعدها در ۱۹۹۴ و يك سال پس از توافقنامه «اسلو» به امضاى توافقنامه «وادى عربه» با اسرائيل مبادرت كرد.
در ۱۲ دسامبر ،۱۹۸۸ عرفات ۵ ماه پس از ترور هم رزمش يعنى ابوجهاد، ضمن تقبيح تروريسم، اعلام كرد كه حق موجوديت اسرائيل را به رسميت مى شناسد. شش ماه بعد نيز در جريان سفر به پاريس و ملاقات با فرانسوا ميتران رئيس جمهورى فرانسه، منشور ساف و بند لزوم مبارزه مسلحانه با اسرائيل را لغو كرد.
اين اقدام عرفات باعث هجوم انتقادات متعددى از جانب برخى از جريانات فلسطينى و نيز بعضى از كشورهاى اسلامى و عربى به مواضع او شد. هنگامى كه عرفات در سال ۱۹۹۰ از حمله صدام به كويت دفاع كرد، دوران انزواى سياسى عرفات و تضعيف موقعيت سياسى ساف آغاز شد. او گرچه بعدها تلاش كرد تا روابط خود را با كويت و آل صباح بهبود بخشد، اما كويتى ها هرگز اين موضوع را فراموش نكردند، با اين حال، عرفات به راه جديدى كه در پيش گرفته بود، ادامه داد.
او در سال ،۱۹۹۳ اعلاميه شناسايى متقابل ساف و اسرائيل را همراه با اسحاق رابين نخست وزير وقت اسرائيل امضا كرد و سپس در ۱۳ سپتامبر ،۱۹۹۳ قرار داد واشنگتن را راجع به اعطاى خودمختارى محدود به فلسطينى ها در نوار غزه و كرانه باخترى امضا كرد و در فوريه ،۱۹۹۴ قرارداد مشابهى براى واگذارى مناطق مذكور به فلسطينى ها امضا كرد كه طرف قرارداد وى در اين توافقنامه «شيمون پرز» جانشين «اسحاق رابين» بود كه جانش را بر سر اين قراردادها گذاشته بود و توسط يك صهيونيست افراطى ترور شده بود.
عرفات در اواسط دهه ۹۰ به غزه بازگشت و با تشكيل حكومت خودگردان، خود رياست آن را بر عهده گرفت كه تا هنگام مرگ آن را حفظ كرد. عرفات كه از هنگام پيوستن به اتحاديه دانشجويان فلسطينى (۱۹۴۴) وارد فعاليت سياسى شد، طى ۶۰ سال فعاليت سياسى و مبارزاتى نقش بى بديل در جنبش فلسطين و معادلات خاورميانه ايفا كرد.
ابوجهاد
خليل الوزير معروف به ابوجهاد، ارشدترين رهبر فلسطينى است پيش از عرفات درگذشت. ابوجهاد كه در سال ۱۹۸۸ در پى حمله نيروهاى ويژه رژيم صهيونيستى در تونس به شهادت رسيد، هنگام شهادت، جانشين فرمانده كل نيروهاى مسلح فلسطين بود. اسرائيل كه در اواخر دهه ۸۰ خود را براى يك راه حل سياسى و توافق ميانه روهاى فلسطينى آماده مى كرد، معتقد بود كه عناصرى نظير ابوجهاد و ابواياد (صلاح خلف) با گرايش هاى خاص خود مانع از سوق يافتن فلسطينى ها به سوى مذاكرات صلح هستند و بايد از سر راه برداشته شوند. برخى تحليلگران معتقدند كه ترور ابوجهاد و ابواياد، راه را براى گرايش فلسطينى ها به سوى مذاكره با اسرايل گشود و در واقع، رهبرى اسرائيل در چارچوب يك راهبرد درازمدت ترور افرادى نظير خليل الوزير را طراحى و اجرا كرد. خليل الوزير كه در سال ۱۹۳۵ در رام الله (شهرى كه عرفات تا آخرين لحظه حضور در فلسطين در آن سكونت داشت) به دنيا آمد. وى همانند عرفات تحصيلات خود را در مصر طى كرد و همراه با عرفات در اوايل دهه ۶۰ جنبش ملى آزادى بخش فلسطين (الفتح) را تأسيس كرد. او كه پيش از تأسيس فتح به تدريس در عربستان و كويت مشغول بود، با كنار گذاشتن تدريس و فعاليت تمام وقت در فتح، پس از آمدو شدهاى مكرر بين دمشق و الجزيره، نيروى چريكى فتح موسوم به (العاصفه) را تأسيس و از ژانويه ۱۹۶۵ مبارزه مسلحانه عليه اسرائيل را شروع كرد.او كه از فرماندهان ارشد فلسطينى در جنگ معروف «كرامه» بود، مدت ها تحت تعقيب جوخه هاى ترور اسرائيل بود و سرانجام در آوريل ۱۹۸۸ در مقر سازماندهى ساف در تونس ترور شد.گفته مى شود هنگام ورود نيروهاى اسرائيلى به دفتر ابوجهاد، بيش از صد گلوله به سوى وى شليك شد، به گونه اى كه دست راست وى در اثر تيراندازى ها از بدن جدا شده بود.
ابواياد
«صلاح خلف»، «معروف به «ابواياد» عضو كميته مركزى فتح و رهبرى ساف، در سال ۱۹۹۱ و فقط چند سال پس از ترور ابوجهاد، كشته شد. او كه متولد ۱۹۳۳ در «يافا» بود، همانند عرفات و ابوجهاد، دوران تحصيل را در مصر گذراند و همراه با عرفات و ابوجهاد در تأسيس فتح يعنى اولين گروه مسلحانه جدى فلسطينى ها شركت كرد. ابواياد همانند ابوجهاد از عرصه تدريس دانشگاهى وارد مبارزه مسلحانه شد و در اوايل دهه ۶۰ و در شروع مبارزات سازمان يافته سياسى ـ نظامى فلسطينى ها همراه ابوعمار و ابوجهاد گام برداشت. ابواياد مأمور ارتباط با ساير سازمان ها و گروه هاى فلسطينى بود و در خارج از فلسطين نيز رابط فتح با «جمال عبدالناصر» و «فيصل» پادشاه وقت عربستان به شمار مى رفت.
«ابواياد» همانند عرفات و ابوجهاد، از فرماندهان ارشد جنگ ۱۹۶۸ كرامه بود. بعد از جنگ كرامه، ابوجهاد مسؤول شاخه نظامى، عرفات رهبرى سياسى و ابواياد رئيس بخش امنيتى فتح شد.
«ابواياد» در جنگ ۱۹۷۰ فلسطينى ها و ارتش اردن نيز نقش عمده اى بر عهده داشت؛ نبردى كه به كشته شدن ده هزار فلسطينى و اخراج رهبران فلسطينى از «امان» انجاميد. در اين نبردها، فلسطينى ها، «ابوعلى» از فرماندهان ارشد خود را از دست دادند و «ابواياد» نيز بازداشت شد. اگر چه با وساطت برخى از سران عرب آزاد گرديد. هنگامى كه سال بعد گروه موسوم به «سپتامبر سياه»، «وصفى التل» نخست وزير اردن را ترور كرد، همه نگاه ها و انگشت اتهام متوجه «ابواياد» شد.
«ابواياد» كه از وى به عنوان مرد شماره ۲ فتح ياد مى شد، در اواسط دهه ۷۰ ميلادى نيز با مداخله نيروهاى سورى در لبنان مخالفت كرد، ولى سرانجام خود وى معمار قرارداد «اشتوره» شد كه روابط بين سورى ها و فلسطينى ها در لبنان جنگ زده را تنظيم مى كرد. «ابواياد» سرانجام در اوايل دهه ۹۰ و درست دو سال قبل از امضاى توافقنامه «اسلو» از سوى جوخه هاى ترور اسرائيل مورد هدف قرار گرفت و شهيد شد.