پیروزی انقلاب اسلامی و تخریب پایگاه سیاسی - نظامی صهیونیسم در ایران

پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام، علاوه بر اینکه با برچیدن سلطنت جور و ستم پهلوی، ایران را از زیر یوغ سردمداران صهیونیسم خارج نمود؛ با فراگیرسازی مسئله فلسطین و برجسته سازی خوی اشغالگری رژیم جعلی صهیونیستی، موجودیت جعلی اسرائیل و آرمان های صهیونیسم را مورد تردید و تشکیک قرار داد، به طوری که همگانی سازی مبارزه علیه اسرائیل در جهان اسلام مهمترین پیامد آن بود، لذا در این گزارش تلاش شده تا با بررسی روابط شاه و رژیم جعلی صهیونیستی، موقعیت جهانی و منطقه ای اسرائیل در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.

 

رژیم پهلوی، پایگاه سیاسی و نظامی صهیونیسم
راهبرد خزنده و رازآلود صهیونیست ها در ایران، از جمله اسرار ناگفته و پنهان تاریخ معاصر است. حضور ایادی صهیونیسم در رأس دستگاه سلطنت و مراکز مهم تصمیم گیری و سیاستگذاری، ایران عصر پهلوی را به پایگاه سیاسی و استراتژیک برای صهیونیست ها در سطح جهان تبدیل کرده بود.
در مدت 37 سال سلطنت جور و ستم محمدرضا، سراسر کشور جولانگاه محافل و مأموران «یهودی - ماسونی» گردید، به طوری که «سازمان فراماسونری» که یکی از بخش های اساسی پیکره صهیونیسم جهانی به شمار می رود، با نفوذ و گسترش فعالیت های تشکیلاتی خود در ایران، حلقه های وابستگی سلطنت ایران را به صهیونیسم جهانی محکم تر می کرد. جالب توجه است که اکثر کسانی که در دوران سلطنت جور و ستم پهلوی به عنوان نخست وزیر انتخاب می شدند یا از استادان و اعضای بلند پایه، لژی های فراماسونری صهیونیسم بودند و یا از دست نشاندگان و مأموران صهیونیست؛ به عنوان مثال «امیرعباس هویدا» از نخست وزیران معروف دوران سلطنت محمدرضا پهلوی از این دست به شمار می رفت. در دوران نخست وزیری «هویدا» پیوندهای نهان و عیان دربار ستمگر پهلوی با محافل قدرتمند و چپاولگر صهیونیسم جهانی به مستحکم ترین شکل خود رسید.
در ادامه امتیازات و مولفه های اساسی روابط رژیم صهیونیستی و حکومت پهلوی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.

شناسایی دو فاکتور شاه؛ تثبیت جهانی اسرائیل
در دوران پیش از کودتای 28 مرداد و دوران پس از آن، رژیم منحوس پهلوی، رویکردی یکسان و تعریف شده در قبال مسئله فلسطین از خود نشان نداده است. به طوری که این سیاست دو پهلو در موضوع شناسایی رژیم صهیونیستی در دوران نخست وزیری ساعد در اسفندماه 1328 (مارس 1950) تا اعلام قطع رابطه با اسرائیل در دوره دکتر مصدق و در جریان نهضت ملی شدن نفت به خوبی قابل مشاهده است.
موضوع شناسایی رژیم صهیونیستی از سوی شاه در جریان اولین سفر شاه به ایالات متحده آمریکا در 26 آبان 1328، آغاز شد؛ به طوری که در طول اقامت 48 روزه شاه که با هدف جلب کمک های مالی و اقتصادی ایالات متحده انجام می شد، محمدرضا پهلوی و مقامات همراه وی ملاقات های پی درپی ای با سرمایه داران صهیونیست و محافل و لابی های صهیونیستی آمریکا داشتند که این امر مسئله شناسایی رژیم صهیونیستی را در دستور کار سلطنت پهلوی قرار داد.
بعد از به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط ترکیه به عنوان اولین کشور اسلامی، شناسایی دو فاکتوی شاه، دولت جعلی صهیونیستی را در فضای جنگ اعراب و اسرائیل و تحولات ناشی از دوقطبی شدن نظام بین المللی بیش از پیش تثبیت و تحکیم می کرد.

نمایندگی های سیاسی ایران، بازوان اطلاعاتی اسرائیل
در راستای روابط سیاسی و دیپلماتیک شاه و رژیم صهیونیستی، سران صهیونیستی با استفاده از نفوذ سرویس اطلاعاتی خود (موساد) در بدنه سیاسی رژیم پهلوی و به بهانه ضعیف خواندن نمایندگی های خارجی ایران، تلاش کردند تا با نفوذ در این بخش مهم از نظام سیاسی شاه، از طریق تحت پوشش قرار دادن نمایندگی دیپلماتیک ایران در دیگر کشورهای جهان، اهداف، برنامه ها و تبلیغات جهانی مورد نظر خود را پیگیری نمایند، به طوری که فعالیت های سری و جاسوسی صهیونیستی در سایه نمایندگی های سیاسی ایران، توانست مقاصد سیاسی، نظامی و اطلاعاتی خود را دنبال نماید. برای مثال نفوذ موساد در نمایندگی سیاسی ایران، زمنیه جمع آوری اطلاعات درباره تحرکات قومی گرایانه اعراب و کمونیسم منطقه ای را در خاورمیانه فراهم آورد.

شاه پایه گذار روند سازش اعراب - اسرائیل
پس از جنگ «یوم کیپور»در 1973، رژیم صهیونیستی به شدت نسبت به برقراری ارتباط با مصر با عنوان قدرت جهان عرب در جهت خروج از معادله امنیتی خاورمیانه احساس نیاز می کرد. در این راستا”زامیر “رئیس وقت موساد با نصیری رئیس ساواک در تهران ملاقات و مذاکره کردند و پس از اشاره به زمینه های همکاری و توافقات میان شاه و رژیم صهیونیستی و ابراز نگرانی از مواضع شوروی در میان عرب، وی تقاضا کرد تا ایران برای دیدار میان مصری ها و صهیونیست ها، وساطت کند و شخص محمدرضا پهلوی به عنوان دوست واقعی رژیم صهیونیستی! پیام آن رژیم را به انور سادات رئیس جمهور مصر ابلاغ کند.
رژیم شاه هم، جهت ملاقات انور سادات و بیکن سادات نخست وزیر وقت دولت جعلی صهیونیستی در ابعاد مختلف سرمایه گذاری کلان کرد. به طوری که وام های کلان ایران به مصر محصول این وساطت ها بود. سرانجام سادات در اواخر آبان 1356 سفر ننگین خود را به بیت المقدس به مرحله اجرا درآورد.
با میانجیگری شاه در پروژه سازش اعراب و رژیم غاصب و خروج رژیم صهیونیستی از انزوای سیاسی در محیط پیرامونی خود، سیطره سرطانی رژیم جعلی صهیونیستی در منطقه خاورمیانه و قلب جهان اسلام بیش از پیش گسترده شد.

بازار داخلی ایران و رشد و شکوفایی اقتصاد رژیم صهیونیستی
سابقه روابط تجاری بین بازرگانان یهودی و ایرانی به قبل از شناسایی رژیم جعلی صهیونیستی از سوی دولت پهلوی باز می گردد. بازرگانان که از طریق فروش کالا سود سرشاری کسب می نمودند، با فشار و نفوذ خود به دولت ایران، نقش تعیین کننده ای در ایجاد روابط اقتصادی ایران و رژیم صهیونیستی ایفا نمودند. با شناسایی و عادی شدن روابط شاه با رژیم جعلی صهیونیستی روابط اقتصادی ایران و رژیم صهیونیستی بعد تازه ای یافت. در این راستا نگاهی به جدول میزان بازرگانی خارجی ایران به رژیم صهیونیستی ما را با این واقعیت آشنا می سازد که بین صادرات ایران به رژیم صهیونیستی نسبت به واردات کالا از ایران فاصله بسیاری وجود دارد. طبق آمار رسمی منتشره از سوی رژیم جعلی صهیونیستی، صادرات این رژیم به ایران طی سال 1976 متجاوز از 92 میلیون دلار و واردات از ایران طی همان مدت فقط 4/4 میلیون دلار بوده است.
به طور کل در روابط اقتصادی رژیم صهیونیستی با ایران که بیش از پیش ایران را به عنوان یک بازار مطمئن و پر سود کالای رژیم صهیونیستی تبدیل کرده بود، اقتصاد رژیم صهیونیستی در سطح منطقه ای و جهانی توسعه و رشد قابل ملاحظه پیدا کرده بود.

نفت ایران، بهبود موقعیت بین المللی رژیم صهیونیستی
نفت ایران برای رژیم جعلی صهیونیستی جنبه حیاتی داشت، بنابراین رهبران این کشور تمام تلاش خود را برای جریان عادی و مطمئن آن به کار بستند. در دوران سلطنت جور و ستم محمدرضا پهلوی، گفت وگوهای پنهانی رژیم جعلی صهیونیستی بر سر نفت از همین سال ها آغاز شد و در جریان آن، ایران با فروش نفت موافقت کرد. با بسته شدن کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر در سال 1335، همکاری نفتی ایران و رژیم جعلی صهیونیستی افزایش یافت. بسته شدن کانال سوئز و در نتیجه آن طولانی شدن سیر تردد کشتی های نفتی و تجاری، از دماغه امیدنیک در جنوب آفریقا سبب گردید که صهیونیست ها طرحی را ارائه کنند که به واسطه آن نفت کش ها وارد «بندر ایلات» در خلیج عقبه شوند و نفتی دریافتی از ایران به وسیله یک خط لوله جدید 42 اینچی به بندر اشکلون واقع در ساحل دریای مدیترانه انتقال یابد و از آنجا به وسیله کشتی های نفت کش به اروپا حمل گردد. از بندر ایلات و خط لوله ایلات - اشکلون (که مخارج آن را دولت ایران پرداخت کرده بود) نفت ایران را به اروپا انتقال می داد، این مسئله سبب شد تا موقعیت جهانی رژیم جعلی صهیونیستی به عنوان یک میان راه بین المللی، تقویت می کرد.

همانندسازی تمدن ایرانی و یهودی، بسترساز آرمان های جعلی صهیونیسم
صهیونیسم بین الملل با گذاشتن لکه جعلی خود در قلب جهان اسلام و منطقه استراتژیک خاورمیانه، برای ترغیب جوانان یهودی برای اعزام به فلسطین اشغالی، احتیاج به فرهنگ سازی و تمدن سازی داشتند که از این جهت همانندسازی با تمدن کهن ایرانی بسیار راهگشا بود. در این راستا صهیونیست ها با در نظر گرفتن باستانگرایی شاهنشاهی این الگو را جلوه گر ساختند که همانند کوروش، شاه ایران باید نجات دهنده و حامی قوم ستمدیده یهود باشد در نتیجه همانندسازی تمدن ایرانی و یهودی برای مشروعیت بخش آرمانی و فرهنگی دولت جعلی صهیونیستی بسیار کارآمد بود.

انقلاب اسلامی و شمارش معکوس سقوط صهیونیسم
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، صهیونیست ها، یهودیان سیاسی و نمایندگان و عاملان استعمار جهانی را غاصب جنایتکار معرفی کرده و مبارزه با این رژیم اشغالگر را تا آزادی سرزمین های مسلمانان و رهایی قدس شریف و مسجدالاقصی از چنگال صهیونیست ها را لازم
می دانست به طوری که حضرت امام (ره) در پاییز سال 1352 مقارن با جنگ اکتبر 1973، طی پیامی خطاب به سران دولت های اسلامی نوشتند:”... برعموم دولت های ممالک اسلامی و خصوصاً دول عربی لازم است که با توکل بر خدای متعال و تکیه بر قدرت لایزال، همه قوا و نیروی خویش را بسیج ساخته و به یاری مردان فداکاری که در خط اول جبهه، چشم امید به ملت اسلام دوخته اند، بشتابند... سران کشورهای اسلامی باید توجه داشته باشند که این جرثومه فساد را که در قلب کشورهای اسلامی گماشته اند، تنها برای سرکوب ملت عرب نیست، بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است.”
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام نگرش طردجویانه ای نسبت به رژیم جعلی صهیونیستی اقامه داشتند، به طوری که به این رژیم جعلی عنوان «غده سرطانی منطقه» داده اند و همچنین برای همگانی و سراسری کردن مبارزه با صهیونیسم و تشکیل جبهه ای واحد در برابر رژیم جعلی صهیونیستی، قضیه فلسطین را یک قضیه اسلامی و نه عربی خواندند. در این راستا، امام خمینی جهت جاودانی شدن مسئله قدس و فلسطین، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان «روز جهانی قدس» اعلام نمودند و فلسطین را «پاره تن اسلام» خواندند.
انقلاب اسلامی با تکیه بر منادی آن (امام خمینی (ره)) که دفاع و حمایت از مستضعفان و مسلمانان جهان را وظیفه نظام جمهوری اسلامی ایران می خواند، فصل جدیدی در مبارزه با صهیونیسم و دولت جعلی صهیونیستی در جهان اسلام و حوزه بین الملل به شرح ذیل آغاز کرد.

مرزبندی بین جهان اسلام و رژیم صهیونیستی
از جمله آرمان های حکومت اسلامی که توسط معمار الهی انقلاب اسلامی طراحی گردید، زیر سوال بردن مشروعیت رژیم جعلی صهیونیستی بود. انقلاب اسلامی با طرح این دیدگاه که قضیه فلسطین یک قضیه اسلامی است و نه صرفاً عربی و با قرار دادن فلسطین در کانون توجه جهان اسلام، برای اولین بار مرزبندی جدیدی را میان جهان اسلام و رژیم جعلی صهیونیستی ایجاد کرد. این امر علاوه بر اینکه جبهه واحدی از امت اسلامی را در برابر دولت اشغالگر قدس تشکیل می داد، بلکه دیوار محکمی که سران صهیونیستی در ورای معاهده ننگین کمپ دیوید در سال 1979 برای خارج کردن خود از معادله امنیتی منطقه و همچنین خروج از انزوای سیاسی کشیده بودند، به یکباره فرو می ریخت.

فراگیرسازی مبارزه و افول ایده اسرائیل بزرگ
موج بیداری اسلامی که در نتیجه پیروزی انقلاب اسلامی در جهان اسلام ایجاد شد، علاوه بر اینکه مبارزه با صهیونیسم را هدفمند و نظام مند کرد، سبب شد تا تمام برنامه های صهیونیسم در سیطره و تسلط بیشتر مناطق اسلامی، از جمله ایده اسرائیل بزرگ که تصرف مناطق اسلامی را از نیل تا فرات در بر می گرفت، به شکست بینجامد. در این راستا می توان به ظهور حرکت مقاومت سراسری در فلسطین و لبنان علیه اشغالگری رژیم جعلی صهیونیستی اشاره داشت.
در کل می توان گفت که موج بیداری اسلامی حاصل از آرمان های انقلاب اسلامی، در مبارزه با اشغالگری رژیم صهیونیستی، ماشین جنگی صهیونیسم را در اشغال و چپاول بیشتر سرزمین های اسلامی در منطقه متوقف ساخت.

حساسیت زایی مسئله فلسطین و تشکیک در موجودیت رژیم صهیونیستی
با پیروزی انقلاب یک باره مسئله فلسطین و جنایت های ددمنشانه رژیم جعلی صهیونیستی در اشغال سرزمین ملت فلسطین در بورد جهانی قرار گرفت. پیام و دیدگاه انقلاب اسلامی که ظلم و ستم صهیونیسم و مظلومیت ملت فلسطین را بیش از پیش برجسته می کرد، حساسیت افکار عمومی جهان را بر رژیم صهیونیستی و مناقشه فلسطین افزایش داد، به طوری که موجودیت جعلی رژیم صهیونیستی و آرمان های صهیونیسم از نگاه افکار عمومی و محافل سیاسی جهان مورد تشکیک و تردید قرار گرفت.

تخریب تلاش های مشروعیت ساز رژیم صهیونیستی
دیدگاه های انقلاب اسلامی در مبارزه با صهیونیسم و وجود جعلی غده سرطانی در منطقه و پیکره جهان اسلام، بسیاری از ایده ها و طرح های سران صهیونیستی را که در طول سال ها با برنامه ریزی هدفمند (از بعد نظامی گرفته تا بعد اقتصادی) دنبال می شد که پیامد اصلی آن مشروعیت سازی رژیم جعلی صهیونیستی در خاورمیانه و روند سازش دول عربی سازشکار با اسرائیل بود، به یک باره بر بادمی داد، به طوری که به گفته «جیمی کارتر» رئیس جمهور اسبق ایالات متحده، انقلاب اسلامی، تمام نتایج مذاکرات «کمپ دیوید» را بر باد داد.
با این روند باید گفت که پیروزی انقلاب اسلامی موقعیت و ماهیت دولت جعلی صهیونیستی در خاورمیانه و تلاش های مذبوحانه سران صهیونیستی درمشروعیت سازی بین المللی این رژیم را مورد تشکیک قرار داد و به مخاطره انداخت.