تعاملات صهیونیست ها با دربار پهلوی پس از شناسايي اسرائيل

به طوري كه خاطر عالي مستحضر است چندي قبل از آن كه حكومت اسرائيل به طور Defacto از [سوي] دولت شاهنشاهي به رسميت شناخته شود حكومت نامبرده كراراً تقاضاي برقراري روابط پستي مستقيم بين دو كشور را نموده، چون دولت شاهنشاهي در آن موقع حكومت اسرائيل را به رسميت نمي‌شناخت و از طرفي ايجاد چنين روابطي بين دو كشور مستلزم افتتاح باب مكاتبات رسمي بين ادارات كل پست طرفين بود و مبادله اين مكاتبات نيز به نوبة خود در حكم شناسايي حكومت اسرائيل تلقي و اين موضوع با سياست كلي كه در آن هنگام از طرف دولت ايران اتخاذ شده بود مباينت كلي داشت.  بدين جهت با موافقت هيأت وزيران تصميم گرفته شد كه اصولاً به اين قبيل درخواست پاسخي داده نشود .
اخيراً پس از شناسايي عملي حكومت اسرائيل مجدداً درخواست ديگري به منظور استقرار روابط پست زميني و هوايي و همچنين پست‌هاي سفارشي بين دو كشور از طرف آن حكومت واصل گرديده و پيشنهاد مي‌گردد در صورتي كه دولت شاهنشاهي با اين تقاضا موافقت نمايد مبادله محمولات پستي بين طرفين از طريق كشور تركيه انجام گردد تا كشورهاي عربي واسطه عبور واقع نشوند.
بنابر مراتب فوق، حال كه حكومت اسرائيل از طرف دولت شاهنشاهي به طور De Facto به رسميت شناخته شده است، مستدعي است امر و مقرر فرمايند نظر عالي را نسبت به تقاضايي كه   به عمل آمده است به وزارت امور خارجه اعلام فرمايند تا از همان قرار رفتار شود.
اسرائيلي‌ها كه به اشكال مختلف درصدد برقراري ارتباط و آغاز همكاري با ايران بودند، هر از چند گاهي، در قالب مطالبات مشخص و به طور مستمر و بي‌وقفه با مقامات ايراني مكاتبه مي‌كردند. درخواست همكاري در بخش كشاورزي و زراعي يكي از نمونه‌هاي كوچك تقاضاي اسرائيلي‌ در اين باره است. رضا صفي‌نيا نماينده مخصوص دولت شاهنشاهي در اسرائيل در نامه‌اي به وزارت امور خارجه ايران در اين باره اطلاع داد:
[ارديبهشت 1329] وزارت امور خارجه اسرائيل خواهشمند است دستور فرمايند با وزارت كشاورزي [مزاكره شود و] در صورتي كه مقتضي بدانند، به طوري كه تقاضا شده يك تا پنج كيلو از دو نوع «جو» مورد ذكر، ارسال دارند كه به وزارت خارجه [اسرائيل] ارسال شود.
رژيم صهيونيستي از طريق اين مطالعات و مكاتبات، به شدت سعي داشت به هر شكلي شده زمينه همكاري و ارتباط طرفين را فراهم و جاي پاي اسرائيلي‌ها را به طور رسمي در ايران باز نمايد. پي‌گيري موضوع برقراري ارتباط پستي و نيز تأسيس دفتر هواپيمايي اسرائيل در تهران به منظور برقراري ارتباط هوايي بين ايران و فلسطين اشغالي از جمله اين تلاش‌ها از سوي دولت اسرائيل بود.
به دنبال تقاضاهاي يادشده، در خردادماه 1329، از طرف نخست‌وزير وقت ايران در نامه‌اي به وزارت امور خارجه درباره تقاضاي طرف اسرائيلي مبني بر برقراري روابط پستي بين ايران و اسرائيل، استفسار مي‌شود كه چه پاسخي به طرف اسرائيلي داده شود.  از سوي وزارت امور خارجه نيز، همان پاسخ‌هاي قبلي تكرار مي‌شود. در هامش نامه ياد شده [ظاهراً از سوي نخست‌وزيري] چنين تصريح شده است: «با نظر    در اين نامه موافقم و چون موضوع برقراري روابط پستي بين ايران و فلسطين مربوط به سياست عمومي دولت شاهنشاهي است، از اين رو صلاح است كه موضوع در هيأت محترم دولت مطرح [و] مذاكره گرديده و سپس اقدام مقتضي به عمل آيد».
چندي پس از اين تاريخ، وزارت امور خارجه در نامه ديگري به نخست‌وزير وقت،  به صراحت اعلام مي‌كند كه با توجه به، به رسميت شناختن اسرائيل از سوي ايران ديگر دليل و ضرورتي براي مخالفت با برقراري روابط پستي بين ايران و اسرائيل نمي‌تواند وجود داشته باشد:
  طبق سياست كلي كه دولت شاهنشاهي در مورد فلسطين و كشورهاي عربي اتخاذ كرده بود با برقراري روابط پستي مستقيم با حكومت اسرائيل موافق نبود ولي حال كه حكومت نامبرده به طور دوفاكتو از طرف دولت شاهنشاهي شناخته شده است، ديگر موجبي براي مخالفت با تقاضاي اداره پست فلسطين [اسرائيل] به نظر نمي‌رسد. مراتب را به عرض مي‌رساند تا از لحاظ حفظ سياست عمومي دولت مقرر فرمايند موضوع در هيأت وزيران مطرح شود و تصميم متخذه را به اين وزارت ابلاغ فرمايند كه از همان قرار پاسخ داده شود.
نماينده مخصوص ايران در اسرائيل نيز، در گزارشي با اشاره به برقراري ارتباط تلگرافي بين ايران و فلسطين اشغالي، ضرورت برقراري ارتباط و همكاري براي مبادلات پستي را يادآوري و تقاضا مي‌كند. او در اين گزارش، ضمن ارسال بريده نشريه هفتگي «اسرائيل» كه از سوي يك يهودي ايراني همداني‌الاصل به زبان فارسي در بيت‌المقدس چاپ و منتشر مي‌شد، با اشاره به اهميت حفظ ارتباط بين خانواده‌ها و بازرگانان دو طرف نوشت:
به عقيده بنده حالا كه دولت شاهنشاهي دولت اسرائيل را به طور دوفاكتو به رسميت شناخته، با اين آمد و شد زياد و مخصوصاً مركزيتي كه فرودگاه ليدا براي رفت و آمد هواپيماهاي مختلف از ك.ل.م. و ايرفرانس و ال‌عال و غيره پيدا كرده و هفته‌اي يك بار روزهاي چهارشنبه پس از پياده كردن مسافرين و تسليم پست و امانات، مسافرين اين جا را به مقصد تهران رسانده و پنجشنبه‌ها مراجعت مي‌نمايند، مناسب به نظر مي‌رسد كه با جلب نظر وزارت پست و تلگراف، پس از تصويب هيأت دولت اجازه فرمايند قراري ولو به طور موقت با دولت اسرائيل داده شود تا همچنان كه روابط تلگرافي ميان دو كشور برقرار است، روابط پستي و تلفني نيز مستقر و مشكلاتي كه از اين حيث وجود دارد برطرف شود.
همزمان با اين تلاش‌ها و پي‌گيري‌ها، درباره برقراري روابط پستي، روزنامه اسرائيلي جروزالم پست در پاييز 1329، درباره برقراري سرويس جديد هوايي شركت اسرائيلي ال‌عال از فلسطين به تهران گزارش‌هايي منتشر كرد. در نامه نماينده مخصوص ايران در اسرائيل در اين باره چنين آمده است:
روزنامه ژروزالم پست در شماره 7320 مورخ 1/8/1950 [مرداد 1329]، شرحي راجع به پيشرفت شركت هواپيمايي EL-AL [ال‌- عال] در نخستين سال تأسيس آن و همچنين درباره نقش‌هاي آينده و برپا كردن سرويس نوي [جديد] به تهران از راه استانبول و آتن نوشته كه عين قطعه آن براي اطلاع به پيوست تقديم مي‌نمايد.
در اين ارتباط، وزارت خارجه اسرائيل نيز يادداشتي به دفتر نمايندگي ايران در اسرائيل تسليم مي‌كند.
بر اين اساس نماينده مخصوص دولت شاهنشاهي، در گزارشي به وزارت امور خارجه مي‌نويسد: «از وزارت امور خارجه اسرائيل يادداشتي  داير به تأسيس سرويس هوايي اسرائيلي از [فرودگاه] ليدا به تهران و بالعكس رسيده كه رونوشت آن را به پيوست تقديم مي‌دارد. متمني است مقرر فرمايند هر چه زودتر از پاسخي كه بايد صادر شود اين جانب را مستحضر نمايند».
در همين ارتباط، اداره هواپيمايي كشور نيز طي نامه‌اي به وزارت امور خارجه درباره تأسيس سرويس هوايي بين فرودگاه اسرائيلي ليدا و مهرآباد تهران چنين استفسار مي‌كند:
پاسخ نامه شماره 1301/22598، مورخ 29/5/1329، راجع به تقاضاي دولت اسرائيل مبني بر تأسيس سرويس هوايي بين ليدا و تهران خواهشمند است از چگونگي روابط دولت شاهنشاهي و اسرائيل اين اداره را مستحضر فرمايند تا بتوان نسبت به تأسيس سرويس هوايي مورد تقاضا اظهارنظر نمود.
برقراري ارتباط پستي بين اسرائيل و ايران، نه تنها براي رژيم صهيونيستي دستاورد بسيار بزرگ و گرانبهايي به حساب مي‌آمد كه براي محافل و مجامع يهودي نيز بسيار حائز اهميت بود. آنچنان كه برخي از اشخاص يهودي خوشحالي خود را با تقدير و تشكر از مقامات ايراني اعلام كردند. در اين ارتباط شخصي به نام خليل افرا در 26/10/1329 در نامه‌اي به وزارت امور خارجه دولت شاهنشاهي ايران چنين نوشت:
از كمال مساعدت بندگان اعليحضرت همايون شاهنشاهي و آن وزارت در انجام تقاضاي يهوديان ايران كه در برقراري روابط پستي با دولت اسرائيل [اقدام] فرموده‌اند نهايت امتنان و سپاسگزاري يهودي‌هاي ايران حاصل و مراتب وطن‌پرستي و شاه‌دوستي و دولتخواهي را تجديد مي‌نمايد.
خليل افرا، در نامه مشابه ديگري، به وزارت پست و تلگراف و تلفن ارسال و از وزير وقت آن وزارت‌خانه تقدير و تشكر مي‌كند.
وزير پست و تلگراف نيز رونوشت نامه تشكرآميز يهودي يادشده را كه به نمايندگي از يهوديان ايران براي آن وزارت ارسال شده بود براي وزارت امور خارجه مي‌فرستد.
پس از برقراري روابط پستي بين ايران و اسرائيل، وزارت پست در نامه‌اي به وزارت امور خارجه درباره مبادله تمبر ميان طرفين مي‌نويسد:
چون معمول است كشورهاي داخل در اتحاد پستي [عضو اتحاديه بين‌المللي پست] در هر مورد كه تمبر پستي جديد به طبع مي‌رسانند سه سري از آن براي كشورهاي مزبور [عضو اتحاديه] توسط دفتر اتحاد پستي بين‌المللي ارسال دارند و طبق بخشنامه كه اخيراً از دفتر فوق‌الذكر به اين وزارت رسيده و يك نسخه از آن به ضميمه ايفاد مي‌شود، كشور اسرائيل را هم كه داخل در اتحاد پستي شده، در صورت [فهرست] قلمداد نموده است، متمني است دستور فرمايند اطلاع دهند آيا سهميه كشور مزبور [اسرائيل] را مي‌توان جزو سهميه ساير كشورها ارسال داشت يا خير و چنانچه فوقاً به استحضار رسيد، چون اخيراً رابطه پستي با آن كشور [اسرائيل] برقرار گرديده و در اتحاد پستي هم داخل شده است، ارسال تمبر از لحاظ پستي مانعي ندارد.
جالب توجه و شگفت‌آور اين است كه وزارت امور خارجه در پاسخ به نامه وزير پست و تلگراف و تلفن، ضمن اين كه برقراري روابط پستي بين ايران و اسرائيل را به خصوص پس از به رسميت شناختن آن رژيم از سوي دولت شاهنشاهي بلامانع ارزيابي و اعلام مي‌كند با اين حال از چگونگي و زمان برقراري اين ارتباط اظهار بي‌اطلاعي و بي‌خبري مي‌نمايد:
بازگشت به نامه شماره 71/18089/16775ك، مورخ 1/11/1329، راجع به ارسال تمبر پست ايران براي دولت اسرائيل به استحضار مي‌رساند، به طوري كه در نامه شماره 2178/39508، مورخ 5/9/1329 كه رونوشت آن پيوست نامه شماره 2287/21/42821، مورخ 14/9/1329 به آن وزارت ارسال گرديد، ملاحظه فرموده‌اند، نظر وزارت امور خارجه مبتني بر اين بود كه چون دولت اسرائيل از طرف دولت شاهنشاهي به طور دوفاكتو شناخته شده است، ديگر موجبي براي مخالفت با تقاضاي اداره پست فلسطين موجود نبوده و برقراري رابطه پستي بين ايران و اسرائيل مانعي ندارد. ليكن وزارت پست و تلگراف، پيوست نامه شماره 10/5319-19/10/29 رونوشت نامه مورخ 18 ديماه 13295 آقاي [خليل] افرا را كه به نمايندگي يهوديان براي برقراري رابطه پستي ايران و فلسطين اظهار تشكر كرده بود به وزارت امور خارجه ارسال داشته بودند و ديگر در نامه آن وزارت از چگونگي تصميمي كه در مورد برقراري رابطه پستي بين دو كشور اتخاذ گرديده و همچنين تاريخ برقراري اين رابطه اشاره نشده بود، بنابر مراتب فوق از تصميمي كه هيأت دولت و وزارت پست و تلگراف در اين خصوص اتخاذ فرموده‌اند تاكنون كتباً اطلاع صريحي به وزارت امور خارجه واصل نگرديده است. از نمايندگي شاهنشاهي در فلسطين نيز گزارشي به شماره 1689 در همين زمينه واصل گرديده و از چگونگي برقراري رابطه پستي بين ايران و فلسطين اظهار بي‌اطلاعي كرده‌اند. رونوشت گزارش مزبور تلواً براي مزيد استحضار ايفاد مي‌گردد. ضمناً خاطرنشان مي‌نمايد هرگاه برقراري رابطه پستي بين دو كشور با موافقت هيأت دولت به عمل آمده باشد، وزارت امور خارجه مانعي نمي‌بيند كه سهميه تمبر ايران توسط دفتر اتحاديه بين‌المللي پستي براي حكومت اسرائيل فرستاده شود. به هر حال خواهشمند است از تصميمي كه براي برقراري پستي با كشور اسرائيل از طرف آن وزارت اتخاذ شده و تاريخ شروع اين ارتباط وزارت امور خارجه را مستحضر فرمايند.
رضا صفي‌نيا وزيرمختار و نماينده فوق‌العاده دولت شاهنشاهي در اسرائيل نيز در گزارشي به وزارت امور خارجه از چگونگي و زمان آغاز برقراري ارتباط و همكاري پستي ميان ايران و اسرائيل اظهار بي‌خبري و بي‌اطلاعي كرده و مي‌نويسد:
در تعقيب گزارش مورخ 18/7/1329، شماره 1131، راجع به روابط پستي ميان اسرائيل و ايران معروض مي‌دارد كه تاكنون پاسخي زيارت نشد و از تصميم و نظر اولياي دولت شاهنشاهي بي‌اطلاع است ولي اخيراً ادارات پست اسرائيل نامه‌هاي هوايي را به تهران قبول مي‌كنند و پاكت شماره 30 وزارت متبوعه نيز با پست اسرائيل واصل گرديد. از قرار بازجويي [پي‌گيري] كه به عمل آمد، شركت هوايي انگليسي B.O.A.C كه اخيراً ارتباط هوايي لندن را از راه اسرائيل و تهران برقرار كرده، حمل پست را از تهران به اسرائيل و بر عكس عهده‌دار شده است. ضمناً به استحضار اولياي امور مي‌رساند كه چون در اسرائيل حالت جنگ برقرار است كليه نامه‌ها سانسور مي‌شود و بنده اطلاع ندارم كه بر روي چه پايه و اصلي روابط پستي برقرار گرديده است؟
در هر حال ايرانيان اين كشور و يهوديان و تجار كه به واسطه نبودن روابط پستي در مضيقه بودند، از افتتاح روابط پستي بسيار خوشحالند. متمني است مقرر فرمايند از هر ترتيبي كه داده شده اين نمايندگي را نيز مستحضر دارند.
برقراري روابط پستي با ايران، گام ديگري در گسترش زمينه‌هاي همكاري ميان طرفين و موفقيتي براي اسرائيل در نزديك‌تر شدن به هدف برقراري روابط كامل سياسي و طبيعي شدن در منطقه بود.