تعهدات روزافزون آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی
پایگاه اطلاعرسانی "المشهد الاسرائیلی" در مقالهای به قلم "یهودا بنمائیر" پژوهشگر برجسته "مرکز تحقیقات امنیت داخلی دانشگاه تلآویو" به بررسی روابط دیرینه رژیم صهیونیستی و آمریکا پرداخته است که بهنظر میرسد با توجه به اوضاع و احوال کنونی حاکم بر منطقه و آغاز مذاکرات غیرمستقیم، بیش از پیش برای آمریکا اهمیت یافته است، "بنمائیر" در اینباره مینویسد: روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا نمونه بیهمتایی در تاریخ روابط بینالملل بشمار میآید، روابط این دو چنان عمیق و پیچیده است که از حیث ثبات و گستردگی با هیچ یک از متحدان و همپیمانان آمریکا قابل قیاس نیست و همین امر موجب شده تا از زمان شکلگیری رژیم صهیونیستی مجموعه عریض و طویلی از تعهدات و الزامات برای آمریکا در تمام سطوح و حوزهها بهوجود آید که بازتاب آن حتی در نامههای روسای جمهور و وزرای خارجه آمریکا و تفاهمنامههای آنها با سران رژیم صهیونیستی و برداشتن گامهای سیاسی و امنیتی برای این رژیم قابل ملاحظه است.
"بنمائیر" سپس میافزاید: اولین تعهد آمریکا در برابر رژیم صهیونیستی در فوریه 1957 (1336) رقم خورد، هنگامیکه "جان فوستر دالاس" وزیر خارجه وقت آمریکا یادداشت تفاهمیرا تنظیم و آن را به "ابا ایبان" سفیر وقت رژیم صهیونیستی در آمریکا تحویل داد که هدف آن قانع ساختن رژیم صهیونیستی جهت موافقت با درخواست سازمان ملل متحد برای خارج ساختن مابقی نیروهای صهیونیستی از "شرم الشیخ" و "نوار غزه" بود.
بنمائیر معتقد است با اینکه آمریکا با درخواست رژیم صهیونیستی جهت ماندن در نوار غزه به بهانه در تعارض بودن با موافقتنامه آتشبس سال 1949 (1328) مخالفت کرد، اما درخواست رژیم صهیونیستی جهت تضمین آزادی رفت و آمد در "کانال سوئز" را پذیرفت و با بشمار آوردن "خلیج عقبه" جزو آبهای بینالمللی، آزادی کشتیرانی و رفت و آمد آزاد رژیم صهیونیستی در این تنگه را تضمین کرد.
این پژوهشگر دانشگاه تلآویو با بیان اینکه بر خلاف سیاستی که آمریکا در جنگ 1956 (1335) اتخاذ کرد، بعدها به حمایت گسترده از اسرائیل پرداخت، اینچنین ادامه میدهد: رژیم صهیونیستی طی جنگ 1976 (1355) از حمایت گسترده و ثابت آمریکا حتی پس از پایان جنگ نیز برخوردار گردید. طی جنگ 1967 تا جنگ 1973 هیچ پیشرفتی در زمینه حل نزاع اعراب - رژیم صهیونیستی حاصل نگردید و رژیم صهیونیستی نیز در این دوره از هیچ یک از مناطق متصرفه و اشغال شده عقبنشینی نکرد، به همین دلیل آمریکا نیز کمک قابل ملاحظهای به رژیم صهیونیستی ارائه نداد، درحالی که سالهای پس از جنگ 1973 (1351) سالهای پر التهاب و سخت فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک بود که موجب عقبنشینی رژیم صهیونیستی از مناطق اشغالی جنگ 1967 (1346) شد، اما به دنبال هر عقبنشینی که توسط رژیم صهیونیستی صورت میگرفت، آمریکا تعهدات جدیدی را نسبت به این رژیم ارائه میداد.
این پژوهشگر صهیونیست در ادامه مقاله خود مینویسد: غیر از آن آمریکا و رژیم صهیونیستی موافقتنامههای بیشمار دیگری را در زمینه همسایگان و کشورهای همجوار رژیم صهیونیستی به امضا رساندند که همکاری در حوزههای استراتژیک و امنیتی، از جمله تبادل اطلاعات و نظرات و برآوردهای اطلاعاتی و تجسسی و هماهنگی مواضع و سیاستها و فراهم ساختن نیازهای نظامیِ ارتش رژیم صهیونیستی بویژه در حالتهای فوق العاده را دربر میگیرد.
در این چارچوب گفتنی است، "بیل کلینتون " و پس از وی "جورج دبلیو بوش " روسای وقت جمهوری آمریکا نیز به ترتیب به "ایهود باراک " و "آریل شارون " نخست وزیران وقت رژیم صهیونیستی تعهداتی ارائه دادند، از جمله این که آمریکا متعهد شد، امنیت اسرائیل را تأمین کرده و مرزهای قابل دفاع و امن را برای رژیم صهیونیستی فراهم سازد. همچنین آمریکاییها متعهد شدند هر آنچه در توان دارند را برای تقویت و تحکیم قدرت و توان بازدارندگی رژیم صهیونیستی جهت مقابله با هر خطر خارجی و داخلی و تهدیدات احتمالی بذل کنند که صهیونیستها از این تعهد به عنوان حافظ قدرت بازدارندگی استراتژیک رژیم خود یاد میکنند.
آمریکا مسئول تأمین امنیت و سلامت اسرائیل
"بنمائیر" تاکید میکند که بوش در نامه خود به شارون موضع آمریکا در برابر دو مسئله اساسی در نزاع اعراب، اسرائیل را مشخص میکند، یکی پناهندگان و دیگری مرزها. در مورد پناهندگان بوش تاکید کرد که آمریکا خود را در برابر امنیت و سلامت رژیم صهیونیستی به عنوان رژیمی یهودی مسئول میداند، بنابراین راه حل مسئله پناهندگان را باید در چارچوب کشوری فلسطینی جستجو کرد، در مورد مرزها نیز بوش اعتقاد داشت، مرزهای رژیم صهیونیستی باید امن و به رسمیت شناخته شده باشند، همچنین باید با مذاکره میان طرفهای ذیربط و بر اساس دو قطعنامه 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل متحد مشخص شوند و هر توافقی باید بر اساس اصل تبادل اراضی و حقایق موجود بر روی زمین از جمله تجمعات مسکونی صهیونیستی حاصل شود و این منطقی نیست که نتیجه نهایی مذاکرات سازش بازگشت کامل به خطوط آتش بس سال 1949 (1328) باشد و مجلس نمایندگان و سنا این نامه را به تصویب رساندند.
شارون که برای این نامه اهمیت بسیاری قائل شده بود، تاکید کرد جدایی از نوار غزه اقدامییک جانبه و بدون پرداخت بهایی از جانب طرف فلسطینی بوده، بنابراین سخن گفتن از بازگشت و عقب نشینی به مرزهای 1949 امری بی مورد مینماید و در این باره باید شهرکهای صهیونیستنشین کرانه باختری مدنظر قرار گیرند، این تعهد بوش آمریکا را وامیداشت تا در شورای امنیت یا هر محفل بین المللی دیگر به عنوان یکی از طرفهای گفتگو نتواند از رژیم صهیونیستی بخواهد به طور کامل تا پشت مرزهای 1967 عقب نشینی کند، چون این خواسته با نامه مذکور تعارض داشت.
به گزارش فارس، بنمائیر با اشاره به این که افزون بر تعهدات آمریکا در حوزه سیاسی این کشور تعهدات بیشماری نیز در حوزه اقتصادی در برابر رژیم صهیونیستی دارد، میافزاید: به عنوان مثال آمریکا در سال 1354 متعهد شد، نیازهای نفتی رژیم صهیونیستی را برآورده سازد، همچنین در سال 86 با امضای یادداشت تفاهمیمتعهد شد، طی ده سال 30 میلیارد دلار کمکهای نظامیو امنیتی به رژیم صهیونیستی ارائه دهد.
بن مائیر درپایان با اشاره به این نکته که تعهدات آمریکا در برابر رژیم صهیونیستی به موارد مذکور محدود نمیشود، سخن خود را اینگونه به پایان میرساند که درحال حاضر دو موضوع برای آمریکا از اهمیت بسیاری برخوردار است، یکی پرونده هستهای ایران و دیگری روند سیاسی خاورمیانه به ویژه مذاکرات احتمالی چه میان فلسطینیها - رژیم صهیونیستی و سوریه - رژیم صهیونیستی، اینجاست که تعهدات آمریکا به رژیم صهیونیستی نقش بسیار مهمیدر ملاحظات دولت رژیم صهیونیستی جهت اتخاذ تصمیمات سخت و مهم ایفا خواهند کرد.