حباب صهیونیسم

او عقیده دارد وقتی به تعیین نفوذ یهودیان بر حیات اقتصادی مدرن می رسیم بارها و بارها افرادی را خواهیم دید که ظاهرا مسیحی اند، اما در اصل به یهود اعتقاد دارند و از دین قبل خود (البته به ظاهر) به مسیحیت گرویده اند.انسانهائی که مد نظر اوست یهودیانی بوده اند که علیرغم ترک ظاهری دین خود در خفا یهودی مانده اند و در برخی ادوار تاریخی، بخش عمده ای از یهودیان را تشکیل می دادند اما چنان ژست و اداهای غیر یهودی گرفته بودند و این نقش را با چنان مهارتی بازی می کردند که حتی در میان معاصران خود به عنوان مسیحی یا مسلمان شناخته می شدند!!!

برای مثال از یهودیان جنوب فرانسه در سده های پانزدهم و شانزدهم میلادی نام می برد که در اصل از اسپانیا و پرتغال مهاجرت کرده بودند، آنها تمامی آداب ظاهرا کاتولیک ها را به جا می آوردند، تولدها، ازدواجها و مرگ و میر، تطهیر آنها در کلیسا انجام می شد.برخی از آنها حتی به آموزش های دینی رو آورده و کشیش شده بودند، پس بیهوده نیست که در گزارشها و اسناد معاملات تجاری و صنعتی و نظایر آن نامی از این افراد به عنوان یهودی قید نمی شود.

او معتقد است یکی از مهم ترین حقایق در مورد حیات اقتصادی یهودیان تغییر کانون فعالیتهای اقتصادی آنان از کشورهای جنوبی اروپا یعنی ایتالیا، اسپانیا و پرتغال به سوی کشورهای شمال غرب اوپا بود که شامل هلند، فرانسه، انگلیس می شود حال جای این پرسش وجود دارد که آیا نمی توانیم میان تغییر کانون فعالیتهای اقتصادی از جنوب به شمال اروپا و مهاجرت و سرگردانی یهودیان، ارتباطی برقرار کنیم؟

صرف طرح همین نکته و بحث در خصوص این تغییر و چپاول بین المللی بسیاری از حقایق را روشن می کند.در واقع جای حیرت است که این ارتباط موازی میان آوارگی و مهاجرت یهودیان و استقرار آنها از یک سو و فراز و نشیبهای اقتصادی ملل و کشورهای مختلف از سوی دیگر، هرگز مورد بررسی قرار نگرفته است. در عرف صهیونیسم جهانی هر جا که نفع داشته باشد یهودیان به آنجا مهاجرت می کنند و سرانجام کار نیز به یغما بردن ثروت و منابع ملل و قوم مورد تجاوز قرار گرفته می باشد، همان چیزی که الان در سرزمینهای اشغالی در حال انجام می باشد!!!

مقداری تامل و کنکاش در خصوص خوی یهودی پروری در آمریکا نیز حقایقی را روشن می کند ورنر سومبارت معتقد است که اولین بازرگانان آمریکائی یهودی بوده اند که نهادهای صنعتی را بنیاد نهاده اند (1) او معتقد است که یهودیان بودند که آمریکا را به آن چیزی که امروز است بدل کرده اند در حقیقت آمریکائی که امروز می خوانیم چیزی نیست جز عصاره روحیه یهودی.

ورنر سومبارت در خصوص تاریخچه پیدایش صهیونیسم جهانی، به فعل به دست گیری کارهای کلیدی کشورها توسط یهودیان اشاره نموده و بعنوان نمونه از منابع مالی یهود در هلند که باعث مطرح شدن آنان در دیگر نقاط دنیا می شود نام

می برد. او یهودیان را بورس بازان بزرگی نامیده و به سفته بازی این جماعت بجای خرید سهام و تاسیس بانک توسط این اقلیت اشاره می کند. او یکی از دلایل حیات یهودیان در هنگام نزاع و فشار را توسط حکومتهای وقت، انتقال دارائی ها خود به شخص دیگر می داند (توسط یهودیان) و می گوید:  تبدیل اسناد و اوراق بهادار این فرصت را به یهودیان داد که پول یا کالای خود را به نقاط مختلف یا مناطق دور دست ارسال کنند و حقیقت را مخفی دارند، چه سندی طبیعی تر از سندی حقوقی که در آن به حامل حق می داد تا با سند خود هر کاری که می خواهد انجام دهد  سومبارت معتقد است که این فرمول این فرصت را به یهودیان داد تا در هر شهری که مورد اذیت و آزار قرار می گرفتند پول خود را هر کجا که می خواستند پس انداز کنند و هر وقت احساس می کردند که پولهای آنها در خطر است، آن را از طریق یک نام خیالی یا به نحوی که معلوم نشود که مالک قبلی آن چه کسی بوده است به جای امنی انتقال دهند.

شاید توضیح این نکته کاری دشوار باشد که چه طور در سراسر قرون وسطی به دفعات تمام دارائی ها و املاک یهودیان را از آنها گرفته بودند اما یهودیان باز هم توانستند پولدار شوند و موقعیت سابق خود را به دست آورند؟ دلال بازی و دوز و کلکهای رایج در بورس و نقش یهودیان از نکات در خور توجه می باشد. یکی از نویسندگان آن ایام (1720) با عصبانیت این معاملات را معاملات خطرناک و شر آفرینی که می تواند بازار تجارت را نابود کند، نام نهاده است. فروپاشی اقتصاد فعلی آمریکا سوغات و ثمره همین دلال بازی های صهیونیسم جهانی است که ظهور و بروزش در اقتصاد دول حامی رژیم صهیونیستی در حال شکل گیری می باشد و منجر به از بین رفتن اقتصاد پوشالی و ساختار دروغین آن می باشد.

سومبارت از شکایت متعدد بازرگانان مسیحی از رقبای تجاری یهودی خود نام می برد و خارج شدن بازار از دست مسیحیان و تگنا و ادامه موجودیت آنها توسط یهودیان را یکی دیگر از مشکلات پیش رو دانسته و به موارد متعددی اشاره می نماید و ضرب المثلی مشهور را یادآوری نموده که اگر در شهری تعداد یهودیان زیاد شود، همه چیز در آن شهر رو به نابودی و زوال می رود.

عده ای به علت عدم اطلاع یهودیان را زیرک و باهوش خطاب می کنند در حالی که آنها در عرصه تجارت و..... آدم های متقلب و ریاکاری هستند و یک مرام و قانون مشترک دارند که در مواقع لزوم به آن متوسل می شوند و آن هم دروغ گوئی و فریب است که به زعم آنان کلاه گذاشتن سر مردم گناه محسوب نمی شود ولی بر سر یهودی چرا!!! یهودیان به این شهره اند که بازرگانان موفقی هستند، اما اگر قرار بود که آدمهای حقه باز و ریاکاری نباشند، دست یابی به این شهرت بسیار دشوار

می بود. آنچنان این روحیه غیر هم آهنگ (ریا، دروغ و....) حقه بازی در آنها بارز بود که هر کجا که می رفتند به عنوان عوامل مزاحم و مخل رسم و عادت آن محل به نظر می رسیدند.

بیخود نیست که هیچ کشوری حتی هم پیمانان آنان (البته به ظاهر)حاضر نیستند که این قوم کثیف را در خود جای دهند. سفاکی و ددمنشی این قوم خبیث در سرزمینهای اشغالی فلسطین و هلوکاست سیاسی و بین المللی ایجاد شده در سطح منطقه نشاندهنده بعد دیگر از دغل بازی قوم زبون و خار (صهیونیسم جهانی) می باشد. عصر سرمایه داری جدید که به همت عناصر فاسد رژیم صهیونیستی اسرائیل ایجاد گردیده همانند قوانین قرون وسطا می باشد و روابط فئودالی، و نظایر آن را می توان از ثمرات این مولود ناخجسته دانست.

در نزد یهودیان پول حرف اول و آخر را می زند یعنی سود کار در وهله اول کار است و این هدف بر تمام اهداف دیگر برتری دارد از اینجاست که به این نکته پی می بریم که رسیدن به پول حتی به بهای کشته شدن عده کثیری زن و کودک، پیر و جوان و غصب سرزمین های اشغالی و... برای اینکه به این مهم (کسب سود به هر طریق) بیشتر استناد شود و از هم گسیختگی ارزشهای اخلاقی در اقوام یهود بیش از پیش روشن شود به ذکر نمونه ای بسنده می کنیم.

کتاب خاطرات گلوکل فن هاملن gluckel von hameln به بهترین وجه زندگی و نحوه تفکر یهودیان را به نمایش می گذارد. خانم گلوکلن که همسر یک بازرگان ساکن هامبورگ بوده در سالهای 1645 تا 1724 می زیست، او در بخشی از این کتاب می نویسد  مردی که قرار بود برای دخترانم همسر مناسبی دست و پا کند در ضمن با پسرم نیز ملاقات کرد و آن دو در مورد زن مناسبی که همسر پسرم شود کم و بیش به توافق رسیدند، اما معامله به خاطر هزار مارک به هم خورد 

توجه کنید اوج فضاحت و فقدان ارزشهای اخلاقی در جوامع صهیونیستی به خوبی روشن و آشکار می گردد گلوکل در بخشی دیگرچنین می نویسد: "همه آنها بچه های عزیز من هستند چه آنهائی که برایشان کلی پول خرج کردم و چه آنانی که خرج روی دست من گذاشتند (حتی اولاد هم در نظر آنها ارزش مالی دارند و گوئی در حال معامله جنس می باشند)

یکی از دلایل نفرت اقوام مختلف از یهود دغل بازی آنان می باشد به طوری که یهودیان در مقوله تجارت خود اجناس را به قیمت پائین می فروختند (حتی پائین تر از قیمت بازار) تا به این وسیله در کسب و کار خویش رونق و مشتری هدف را جذب نمایند. ولی به راستی علت نرخ شکنی یهودیان و ریشه های آن چیست؟ آخر مگر می شود شما جنسی را به قیمت مثلا 20 دلار بخری و به قیمت 10 دلار بفروشی؟

سومبارت (2) در کتاب خویش آنچنان دچار اغراق گوئی می شود و از دین ناقص یهود به تعریف می پردازد که گوئی بهتر از یهودیت وجود ندارد! و هم او با بیان شگردهای یهودیان (بخوانید کلکها و بی هویتیشان) به نوعی دچار اوهام شده است و باید شک نمود که آیا خود سومبارت یهودی مسیحی است یا مسیحی یهودی!!! سومبارت دو سوم کتاب خویش را به تعریف و بیان نحوه توسعه به ظاهر اقتصادی (البته به چه بهائی) پرداخته سعی کرده چنان اسطوره سازی کند که جای هیچ شک و شبهه ای را به ظاهر باقی نگذارد، اما حافظه تاریخی ملل مختلف گویای واقعیات تلخی است که همه از بیان این جنایات شرم دارند.

همین اقتصاد یهودی است که بعدها (هم اکنون) پایه گذار چپاول بین المللی است! آیا این مقام برتر و عالی است که سومبارت دم از آن می زند؟ چپاول و غارت به عقیده سومبارت فصل الخطاب حکومت است؟ تقدیس در برابر کدام اعمال؟ کدام خوی؟ کدام جامعه؟ جامعه ای که اساسش بر باطل و... بگذاریم و بگذریم.

سومبارت در جای جای کتاب خویش با توجه به نکات فوق به تقدیس دین یهود پرداخته و به زعم خویش دینی را کامل تر از یهود نیافته! و این شاید به خاطر کمبود مطالعات یار مارکس وبر می باشد، حتی برای تکمیل صحبتهای خویش جالب است بدانید که استناد به سخنان پیامبر اکرم (ص) نموده که یهودیان را جزء اهل کتاب می دانسته است و با توجه به همین گفته پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) دین یهود را کامل پنداشته و حتی آنان را خداترس ترین انسانها به شمار آورده است (3)

سئوالی که برای نگارنده پیش می آید این است که آیا اینان به غضب الهی اعتقادی دارند؟ سومبارت در بیان تاریخچه یهود به این نکته اشاره دراد که کشور گشائی مسلمانان و پیشروی اسلام باعث استحکام رابطه یهودیان در مناطق مختلف شد. یعنی به نوعی به خطر اسلام اشاره کرده البته نه آن مقدار که از خطر یهود و اشارات قبلی خویش.(اشارات او از یهود با چنان اغراق گوئی همراه است که، فتح القلوب مسلمانان را نمی خواهد ببیند و در خصوص آن بحث کند!)

سومبارت معتقد است که برداشت درست از نظام دینی یهود، برداشت یهودیان متعصب است (4) همانند تفکرات خویش که در جای جای کتاب موج می زند و خواستار مطالعه در این خصوص شده که پی آمدهای فراوانی دارد! او می گوید:  آیا این توصیه تلمودی (5)حتی بهترین غیر یهودیان را هم باید هلاک کرد  هنوز هم معتبر است؟؟!!! بله این همان شاکله اصلی و فعلی صهیونیسم جهانی است و کشت و کشتار و خوی گرگ صفتی و درندگی ویژگی خاص و اصلی غاصبان سرزمین های اشغالی است. این خوی و منش غیر انسانی در جای جای دنیای فعلی مشاهده شده و به بهانه های مختلف به کشتار انسانها و چپاول ثروت و میراث کشورها و ملتهای ضعیف پرداخته و آنوقت ژست انسانهای مترقی را در می آورند.

سومبارت کلمات قصار وحشتناک دیگری که در ادبیات یهود از زبان پفرکون، آیزنمنگر، رولینک، یوستوس را در دنیای فعلی به دید تردید می بیند ولی شاید بتوان گفت که این وحشتناکی در کلمات در بینش و سکنات یهود متبلور می باشد.

او ادیان دیگر را به کلی نفی نموده (6) و به آنها جنبه اساطیری می دهد که البته به بیراهه رفته، او حتی عبادات سایر ادیان را نفی کرده و عبادت دین یهود را برتر می داند. سومبارت حتی نخواسته است پویائی دین مبین اسلام و جنبه اجتماعی و سیاسی، جهانی کنگره عظیم حج و سایر عبادات دینی مسلمانان در سراسر جهان را بنگرد که از دید عموم مسلمین جهان مخفی نمی ماند. او جنبه دینی یهود را فقط در جنبه و جاذبه های مادی و زود گذر دنیائی و به اصطلاح سرمایه داری مدرن خلاصه کرده و حتی کیفر و عقوبت اعمال را به مقدار پول و سرمایه می بیند! یعنی هر چه سرمایه داری کفه ترازوی اعمال سنگین تر ولی ذهن اندیشمند بهای این سنگینی را می نگرد، خونریزی، قتل و جنایت بهای این به ظاهر سرمایه داری مدرن صهیونیستی است.

سوالی که بد نیست از این انسانهای متکبر و سخیف بپرسیم این است که این بها را با سرزمین و امکانات چه افراد و چه مردمی تامین می کنید؟ با دزدی از ذخایر و امکانات مادی و معنوی ملل مظلوم فلسطین؟ آری طبق تعاریف کتب دینی یهود وظیفه هر یهودی دستیابی به ثروت می باشد از هر راهی با هر وسیله ای حتی کشتن عده کثیری کودک بی دفاع و زنان و مردان مظلوم فلسطین!

در دین مبین اسلام بالاترین و بهترین سرمایه را تقوا برشمرده اند و این تقواست که معیار همه ارزشها و برتری هاست اما دینی که سومبارت معتقد به آن است معیارش پول است و پول و در پس آن جنایتها و ویرانی های بیش از حد به اسم سرمایه داری و صهیونیسم.سومبارت حتی مبلغان دینی خود را در زمره مشهورترین بازرگانان عصر خود شمرده و به تفصیل درباره درآمد این به ظاهر مبلغان سخنرانی نموده است! با نگاهی دقیق تر به عملکرد این جماعت بیشتر جنبه کسب و کار اقتصادی در نظر می آید تا چیزی به نام دین!

در ادامه مطالعه کتاب به بیان رابطه خانوادگی و پدیده سرمایه داری صهیونیستی می رسیم و با کمال تعجب مشاهده می نمائیم که میان میزان تولدهای نامشروع و نظرات سومبارت تعارضات بسیاری وجود دارد! که به آن اشاره می نمائیم. او با دادن آمار و ارقام تعداد تولدهای نامشروع در نقاطی از دنیا، با افتخار ادعا می کند که تعداد تولدهای نامشروع یهودیان کمتر است، و خواننده سطور نمی داند که کدام حرفها و پندیات سومبارت را قبول کند، داشتن به ظاهر دین خوب یا پدیده فرزندان نامشروع را.

آمار 66 درصدی فرزندان نامشروع یهودیان، در سال 1904 بیانگر اوج فروپاشی نظام خانواده در بین این مدعیان دمکراسی و زر سالاری است. او در ادامه افاضات خویش به نحوه ازدواج یهودیان می پردازد و می گوید طبق قوانین یهودی، ازدواج زن و مردی که با هم جور نبوده اند (یعنی داشتن ارتباط قبل از ازدواج) کاملا ممنوع است؟!!! بی شک همین جور بودن زیادی باعث به وجود آمدن فرزندان نامشروع می باشد.

او معتقد است که انسان سرمایه دار رابطه تنگاتنگی با انسان یهودی دارد و اذعان می کند که قوم اسرائیل قومی در به در و بیگانه و غریبه بوده اند و در طول سالیان متمادی و علیرغم این دربه دری خود را قوم و نژاد برتر می نامیدند و از اینکه غیر یهودی نشده اند افتخار کرده اند! از جنبه های دیگر دینی که سومبارت اشاره کرده است (7) گرفتن وام بدون بهره (ربا) می باشد در تثنیه 23، 20 آمده است  از یک غریبه می توانید بهره بگیرید، ولی از یک اسرائیلی نه. در یکی از کتابهای دینی یهودیان آ''ده است که اگر یک فرد غیر یهودی در پرداخت صورت حسابی خطائی مرتکب شود، یهودی طرف معامله او باید آن اشتباه را به نفع خود به کار گیرد و وظیفه او نیست که اشتباه ارسال کننده را تصحیح کند! این هم حتما یکی از جاذبه های دین یهود است که مدعی عدول و مساوات می باشد!!!

دین اسلام اهل مساوات است در بین همه ادیان و فرق ولی شاید بد نباشد که بدانید یهودیان قائل به این می باشند که در تجارت با غیر یهودیان لزومی به رعایت وجدان کاری نمی باشد. در حقیقت هر گونه ظلم، کلاهبرداری و تقلب و کم فروشی در معامله با غیر یهودیان مجاز می باشد!!! با این تفاسیر آیا باز قوم یهود قوم و نژاد برتر است؟ از جمله ویژگی های بارز یهودیان لهستان، سفسطه و بازی کردن با کلمات و دوز و کلک جور کردن و خود را به نادانی زدن است. یهودیان از کلک زدن به مردم و کلاه گذاشتن بر سر مشتری لذت می برند و از این پیروزی احساس غرور می کنند (8)

سومبارت در قسمتی دیگر از کتاب خویش به بیان ویژگی های دیگر یهودیان پرداخته و انطباق آنها با شرایط هر کشور را از ویژگی های بارز آنها برشمرده و یهودیان را فاقد احساس قوی دانسته و در کل دستیابی به هدف به هر وسیله را جزء ویژگیهای این جماعت می داند. مقوله روشنفکری همانطور که در اقتصاد فعلی جهانی شاهد آن هستیم روشنفکری زر و زور و تزویر است نه انطباق اندیشه های شفاف و متعالی. او همه چیز را از قاب سرمایه داری به نظاره نشسته و سنگ محک همه امور را به اصل سرمایه و پول ربط داده، لاکن این پول و سرمایه و چرخش آن بدون اتکا به نیروی عظیم انسانی میسر نمی گردد استفاده از این نیرو همانند زمان فعلی (آنچه در عرصه بین المللی شاهد آن هستیم) یعنی استثمار، چپاول، غارت و این همه نتیجه روشنفکری غربی و یهودی و صهیونیستی است.

آخر این چه روشنفکری است که خون هزاران انسان بی گناه ریخته شود و سپس ادعای آدمیت نمود! اف بر این دجالان روزگار! اف بر امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا و اسرائیل.

چرا سومبارت به دربه دری یهودیان اشاره می کند ولی از علت عدم پذیرش همگانی آنان در کشورها و شهرهای محل اقامتشان کمتر سخن رانده است؟ عدم مقبولیت اجتماعی یهودیان و سرچشمه مخالفتها در چیست؟ او به جای پرداخت به پاسخ خرد یهودیان را به عنوان عامل عدم پذیرش ذکر می کند که از لحاط عقلی نیز قابل پذیرش نمی باشد. او از عدم محو یهودیت سخن رانده ولی به واقع چرا محو! چگونه است که از محو یهودیت بحث به میان می آید و سئوال نمی شود که این چه خردی است که محو آن در پی می آید؟

در زندگی انسانی توجه به برخی از نکات قابل توجه می باشد اگر شما کار و عمل و هنر و سلایق شخصی و اجتماعی خوبی داشته باشید قابل پذیرش از طرف جمع می باشید حال آنکه پیکره یهودیت را انزوا طلبی، دروغ، مخفی کاری، و کسب سرمایه (البته نامشروع به هر بهانه) تشکیل می دهد. این موارد که ذکر شد و مواردی از این دست نکاتی است که سومبارت نخواسته از آن سخن به میان آورد. او هر جائی را که یهودیان مشکل داشتند از آوارگی تا تبعیدشان سعی نموده به ویژگی خاص آنان که همان سرمایه است اشاره کند. این دیگر از عجایب روزگار است شما دارای ذهن به ظاهر خلاق و سرمایه باشی از کشور بیرونت کنند!!! این نیز همانند هلوکاست از دروغهای بزرگ صهیونیسم و یهودیان می باشد. او دمادم به ویژگی خاص یهودیان که اصلا وجود ندارد اشاره می کند و این ویژگی را سبب استمرار یهودیت فعلی می داند!

هر اندیشمند آزاده ای آنقدر نسبت به مسائل روز و اجتماعی و سیاسی و تاریخی مطالعه دارد که کوشش و خوش خدمتی فردی همانند سومبارت کاری را از پیش نبرد و این موضوع کلیت سلطه استعماری این دیو سیرتان را نفی نمی کند. سومبارت (9) از تجارت یهودیان سخن به میان آورده و از بی وفائی زنی به شوهر خود سخن به میان آورده و آنچیزی که در حال حاضر شاهدش هستیم و تجارتی که او از آن دم می زند به گواه بسیاری از مدارک موجود در رژیم صهیونیستی از نوع سکس و..... او سعی کرده تبادل کالا و خدمات را فقط به انحصار یهودیان درآورد و موارد دیگر را به کلی نفی کند. (10)

در بخش آخر کتاب (11) با نوعی دیگر از تضاد گفتار روبرو می شویم و آن اشاره به در به دری قوم یهود و مهاجر و بیابان نشین بودن این قوم بوده که باز از نکاتی است که جای تامل دارد! او در بخشی دیگر از نوشته خود (12) به بدجنسی و گوشت تلخی یهودیان اشاره می کند بیشتر آرا و گفته های سومبارت از انتزاع و تخیل او سرچشمه می گیرد نه شواهد تاریخی. او یا اشاره به شواهد نمی کند و اگر هم اشاره ای نموده سعی در نفی آن سند تاریخی دارد شاید این مورد نیز از همان روح یهودی خواهی او که در سر تا سر کتاب او جلوه می کند (بخوانید موج می زند) سرچشمه می گیرد.

براستی چه رازی است که یهودیان همواره آواره اند؟ چرا سومبارت به این موضوع آنچنان که می بایست نپرداخته و اشارات تاریخی او بیشتر منبعث از آرای خود است (تخیلات او) تا شواهد تاریخی!

چه لزومی دارد که همه فعل و انفعالات یهودیت را به اقتصاد گره زد؟شاید این همان روحی است که مدرنیت آن را سومبارت در حال ساخت داشته و دارد؟ عدم برخورد محققانه سومبارت و استفاده از تخیل در نوشتارش این اثر را بیشتر به وهمیات فردی خود شیفته و دوستدار یهودیت بدل نموده است تا کاری محققانه و ژرف نگر و در خور مطالعات میدانی و تحقیقی و پژوهشی.

به امید نابودی استکبار و صهیونیسم جهانی به سرکردگی آمریکا و اسرائیل.

رونوشت:

1- کتاب حیات اقتصادی یهودیان صفحه 36

2- همان کتاب ص 106

3- همان کتاب صفحه 207-203

4- صفحه 212

5- یکی از کتابهای دینی یهودیان

6- همان کتاب صفحه 218

7- صفحه 252

8- صفحه 256

9- صفحه 314

10- صفحه 314-315

11- صفحه 338

12- صفحه 345