درسهای 61 سال اشغال فلسطین
وجود7 میلیون آواره فلسطینی، برپایی جنگهای گسترده منطقه ای و اشغال اراضی کشورها، اجرای طرحهای توسعه طلبانه و جنایتکارانه در اقصی نقاط جهان و... تنها بخشهایی از کارنامه رژیم صهیونیستی است. اکنون آنها برآنند تا نمایش 61 سال اشغالگری را برگزار نمایند در حالی که تحولات 61 سال گذشته چند نکته اساسی را آشکار می کند.
1- این اقدام صهیونیست ها در حالی صورت میگیرد که فروپاشی و زوال این رژیم بر همگان مسلم گردیده است چرا که رژیم صهیونیستی در عرصه داخلی با چالشهای گسترده اقتصادی، سیاسی و نظامی و اجتماعی مواجه است به گونهای که از یک سو دولتمردان آن برای فرار از ناکامیها به تشکیل دولت راستگرای افراطی با نخست وزیری نتانیاهو روی آورده اند و از سوی دیگر شهرک نشینان صهیونیست نیز در اعتراض به سیاستهای نادرست تل آویو در برابر آن قرار گرفتهاند. شاید به صراحت بتوان گفت که مقاومت ملت فلسطین در 61 سال گذشته و پاسخ قاطع حزب الله لبنان بر تجاوزگری صهیونیستها در جنگ33 روزه، زوال رژیم صهیونیستی را به همراه داشته و چنانکه اسناد نشان میدهد این رژیم آخرین تلاشهای خود را برای فرار از زوال انجام میدهد.
2- نکته دیگر در 61 سال گذشته عدم سازش پذیری ملت فلسطین است. هرچند که صهیونیست ها و متحدانشان از هر حربهای برای به سازش کشاندن ملت فلسطین استفاده کرده اند اما فلسطینی ها همچنان بر مقاومت تاکید دارند. نمونه بارز این امر را می توان در خروج اشغالگران قدس از غزه در سال 2005 و در نهایت شکست سنگین صهیونیست ها در جنگ 22 روزه غزه مشاهده کرد. در این میان به رغم رویکرد برخی سازشکاران نظیر تشکیلات خودگردان به مصالحه با صهیونیست ها ملت فلسطین خواستار استمرار انتفاضه تا تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شریف هستند. رویکرد فراگیر فلسطینی ها به حماس و حمایت از آن به رغم تمام تهدیدات صهیونیست ها و دشمنان خارجی مقاومت خود گواهی بر روحیه مقاومت است.
3- مسئله دیگر در 61 سال گذشته رویکرد برخی کشورهای عربی به سازشکاری با صهیونیست ها است. کشورهایی که داعیه دار کمک به فلسطین بودند برای حفظ قدرت و به واسطه ضعف در برابر آمریکا چنان در مسیر سازش قرار گرفته اند که در جنگ 22روزه غزه آشکارا به حمایت از صهیونیست ها پرداختند. آنها نشان دادند که دیگر تکیه گاهی برای فلسطین نیستند چنانکه ملت فلسطین بارها تاکید کردهاند اعراب به جای حمایت های مغرضانه صرفا فلسطین را به حال خود رها کرده و از جنجر زدن به آرمانهای آنها دست بردارند.
4- نقش غرب و آمریکا در قبال تحولات فلسطین از دیگر مسائل مطرح در تحولات فلسطین است. کشورهایی که ادعا می کنند برای دموکراسی فعالیت می کنند، به صفآرایی در برابر فلسطین پرداخته اند در حالی که عملکرد خود را با نام صلح خاورمیانه توجیه می کنند. جالب توجه آنکه آنها دولت مردمی و قانونی حماس را تروریست می نامند در حالی در مقابل به جنایتهای صهیونیست ها مشروعیت داده و آن را در مسیر صلح عنوان می کنند.
5- عملکردهای مغرضانه سازمان ملل و عدم توجه به خواسته ها و حقوق فلسطینیان از مسائل مهم در 61 سال گذشته است. سازمان ملل نشان داده که دلبستن به آنها برای احقاق حقوق ملتها توهمی بیش نیست و این نهاد جهانی همچنان تحت سلطه ایادی صهیونیسم بین الملل قرار دارد.
6- نکته دیگر در 61 سال گذشته بیداری افکار عمومی به رغم خاموشی دولت ها است. در حالی که صهیونیستها و متحدانشان برای کسب مشروعیت و مقبولیت جهانی برای این رژیم فعالیت میکنند اما اعتراضات گسترده جهانی به جنایات این رژیم و تشکیل اتحادیهها و گروههای مخالف صهیونیسم و حامی فلسطین، زوال جهانی این رژیم را به نمایش گذاشته است.
با توجه به آنچه ذکر شد مهمترین درس 61 سال تحولات فلسطین عدم توجه نهادهای بین المللی و کشورهای عربی و غربی به حقوق ملت فلسطین و مقابله با جنایتهای رژیم صهیونیستی که تکیه بر مقاومت را برای ملت فلسطین الزام آور می سازد. در شرایط کنونی که جنایات صهیونیستها در قبال فلسطینیان و توسعه طلبیهایشان در اراضی اشغالی ادامه دارد، جا دارد تا جهان اسلام و آزاداندیشان جهان با گسترش حمایتها از مقاومت در برابر زیاده خواهیهای رژیم صهیونیستی قرار گیرند. روند سیاستهای صهیونیستها در لوای حمایتهای متحدانشان میرود تا فاجعه 1948 که آوارگی میلیونها فلسطینی را به همراه داشت، تکرار گردد هرچند که ملت فلسطین با تکیه بر اصل انتفاضه و اجرای آرمان تشکل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شریف تاکنون مانع از اجرای بسیاری از توطئههای صهیونیستها شدهاند.