روز جهاني قدس؛ فرصتي براي اتحاد جهان اسلام

هدف سياسي نهضت صهيونيسم
تسلط بر سرزميني به وسعت نيل تا فرات و تشكيل حكومتي بر مبناي ناسيوناليسم قومي است.
صهيونيسم در واقع جنبشي است سياسي با افكار تندنژاد پرستانه كه بر پيشداوري هايي استوار است و در اواخر قرن 19 شكل گرفت و فعاليت خود را از انگلستان آغاز و سپس در آمريكا ادامه داد. اين جنبش در آغاز قرن بيستم, تلاش خود را براي كوچاندن يهوديان به فلسطين, تحت عنوان بازگشت, شروع كرد و آن را بصورت يك حركت تهاجمي براي اسكان يهوديان و ايجاد مهاجر نشين هاي يهودي در فلسطين در آورد. نقش عمده و اصلي اين مهاجرنشين ها, عمليات نظامي ـ تروريستي بود و اسكان يهوديان در مرتبه بعدي قرار داشت.
در يك نگاه كلي عواملي كه صهيونيسم براي ايجاد دولت اسرائيل از آن بهره برداري كرد عبارتست از:
الف/ از قدرت عنصري خود در بين منابع سياسي و اقتصادي اروپا و آمريكا.
ب/ از اشتراك هدفي كه در مبارزه با نازي ها بين صهيونيسم و دول اروپايي و ايالات متحده آمريكا بوجود آمده بود.
ج/ از ضعف و فقر و پراكندگي مردم فلسطين و دولت هاي عربي.
د/ از نفوذ و تسلط انگليس و دول اروپايي و آمريكا در منطقه خاورميانه عربي.
هـ/ از وحدت و يگانگي كامل عناصر فرهنگي و سياسي و اقتصادي خود با اروپا و آمريكا.
و/ از اختلاف منافع بين رژيم هاي عربي با توده هاي عرب و نزديكي كامل اين رژيم ها با كشورهاي اروپايي مخصوصاً انگلستان.
بنابراين مي بينيم كه رابطه صهيونيسم با سياست هاي انگليس و آمريكا ناشي از يك موافقت و مطابقت ضمني نيست بلكه ناشي از طبيعت ماهوي صهيونيسم به عنوان يكي از پديده هاي تبعي اين سياست جهاني دولت هاي بزرگ است.
هرتصل (بنيانگذار صهيونيسم) معتقد بود كه مسئله يهود مسئله اي ديني يا اجتماعي نيست بلكه صرفاً قومي است كه جز از طريق تبديل به يك مسئله سياسي جهاني, مشكل قوم يهود را نمي توان حل كرد و راه اندازي «آنتي سمي تيزم» يا يهودي ستيزي با هدف مظلوم نمايي و بسيج افكار عمومي جهاني براي جلب حمايت از آن را بايد در اين راستا تحليل كرد. بلندپروازيهاي صهيونيسم فراوان است: بدست گرفتن رهبري جهاني, حذف يا تحت الشعاع قرار دادن سه دين بزرگ (مسحيت, يهود و اسلام) با هدف برتري ايدئولوژيك خود, را مي توان از جمله اهداف مهم صهيونيسم سياسي برشمرد.
در يك دسته بندي كلي صهيونسيم به لحاظ فكري و عقيدتي بر اصول زير متكي است:
1/ ايمان مطلق به نظامي گري و پرورش نسل صهيونيستي براساس اين مشي.
2/ نفي مطلق حقوق طبيعي فلسطيني ها.
3/ توجيه بكارگيري هر شيوه و وسيله براي تحقق اهداف صهيونيسم.
4/ تكيه بر قانون «حق برتري مطلق صهيونيست ها» به گونه اي كه ديگر ابناي بشر در مرحله اي پست تر از آنان قرار گيرد.
5/ نجات ميهن يهودي و پاكسازي آن از مسلمانان.
اما مسئله اي كه در تبيين صهيونيسم بايد مورد توجه ويژه قرار گيرد پيوند آمريكا و اسرائيل است چرا كه حمايت استراتژيك آمريكا از رژيم غاصب اسرائيل را در چهار مرحله به وضوح از هم مي توان ديد:


مرحله اول/ حمايت از تشكيل اسرائيل و تداوم موجوديت آن, شناسايي فوري در 1922 و حمايت از توسعه طلبي آن در 1967.
مرحله دوم/ تدوين راهبرد سياست خارجي آمريكا مبني بر «اسرائيل محوري» در خاورميانه و مقابله با عوامل مزاحمت اسرائيل.
مرحله سوم/ تلاش براي تحميل صلح با هدف استقرار يك دولت مستقل فلسطين در كنار اسرائيل
مرحله چهارم/ وتوي كليه قطعنامه ها بر عليه اسرائيل.
با اين همه اسرائيل كه مولود انديشه صهيونيسم است از نقاط آسيب پذيري برخوردار است كه اهم آنها عبارت است از:
1ـ نداشتن عمق استراتژيك (يعني عرض جغرافيايي رژيم صهيونيستي به 100 كيلومتر نمي رسد).
2ـ مشكل جمعيت و اختلافات مذهبي كه سه جريان عمده چون لائيك ها، متعصبين مذهبي و راديكالها در تعارض با يكديگر هستند.
3ـ عدم تجانس قوميت ها (5 ميليون جمعيت از 102 كشور جهان با مليت هاي مختلف در اسرائيل زندگي مي كنند).
4ـ اوج گيري انتفاضه كه داراي پيامدهاي مختلف بر اسرائيل از جمله مشكلات اقتصادي و كاهش تروريسم كه يكي از منابع درآمد رژيم اسرائيل محسوب مي گردد.
5ـ مهاجرت معكوس (در حال حاضر نه تنها مردم بلكه سرمايه ها نيز به خارج از اسرائيل منتقل مي شود چرا كه محيط اسرائيل مكان امني نه براي زندگي و نه سرمايه گذاري است).
6ـ رشد و گسترش اسلام گرايي در حوزه هاي پيراموني و جهان اسلام.
7ـ گسترش نفرت از صهيونيسم كه در اجلاس دوربان آفريقاي جنوبي در سال 2002 صهيونيسم را معادل نژادپرستي ناميدند.
فلسطين و انتفاضه در نگاه ايرانيان:

بيش از يك قرن افكار عمومي جهان از جمله ايران با پديده شوم «صهيونيسم» رو به رو است. از دير باز خطر اسرائيل و لزوم حمايت از فلسطين را فرياد كرده اند. آيت ا... سيد ابوالقاسم كاشاني رهبر مبارزات مردم ايران در همان هفته هاي آغازين اعلام تأسيس دولت يهود در سرزمين فلسطين در خرداد 1327 هجري شمسي در يكي از اجتماعات بزرگ در تهران به مردم مي گويد:
«قيام مردم ممالك اسلامي بايد هر يك به نوبه خود از كمك مالي و جانبي نسبت به مردم بي پناه فلسطين از همدردي دريع ننموده و فداكاري نمايند. تمام ممالك اسلامي دنيا وطن ماست و ما نيز با تمام قوا جاناً و مالاً به سهم خود بايد از آنها حمايت كنيم...».
با ورود حضرت امام خميني(ره) در صحنه مبارزه در دهه 1340 در كنار اعلام حمايت از مردم مظلوم فلسطين، خطر اسرائيل و صهيونيسم نيز براي جهان اسلامي مطرح مي شود:
«...اين جانب حسب وظيفه شرعيه، به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مي كنم: قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيست هاست.»
استاد شهيد مرتضي مطهري در سخنراني خود در سال 1349 در ارتباط مسئله فلسطين مي گويد:
«اگر پيغمبر اسلام زنده بود، امروز چه مي كرد، درباره چه مسئله اي مي انديشيد به والله و بالله قسم مي خورم كه پيغمبر اكرم(ص) در قبر مقدسش امروز از يهود مي لرزد... والله قضيه اي كه دل پيغمبر اكرم(ص) را خون كرده است اين قضيه (اشغال فلسطين) است.... اگر حسين بن علي بود مي گفت: اگر مي خواهي براي من عزاداري كني! براي من سينه و زنجير بزني شعار امروز تو بايد فلسطين باشد.
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران از جنبه هاي مختلف به تشديد مبارزات ضد صهيونيستي مسلمانان انجاميد و روند مبارزه فلسطينيها را دگرگون ساخت رژيم شاه يك متحد نيرومند غرب و اسرائيل در منطقه حساس خاورميانه به شمار مي آمد. ايران در زمان شاه بازار واردات انبوه كالاها و محصولات اسرائيلي بود كه اقتصاد رژيم اشغالگر را رونق مي بخشيد و از سوي ديگر شاه با صدور و تأمين نفت مورد نياز اسرائيل به كمك اين رژيم مي شتافت و نفت ايران در مجموعه اقتصاد و صنايع اسرائيل تبديل به گلوله و سلاحي مي شد كه برسينه فلسطينان مي نشست ايران پايگاهي براي عمليات جاسوسي اسرائيل و كنترل اعراب منطقه شده بود. افشاي روابط پنهان و آشكار شاه با اسرائيل و مخالفت با كمك هاي بيدريغ رژيم شاه به دشمن مشترك مسلمانان يكي از انگيزه هاي قيام امام خميني (ره) را تشكيل مي داد:
«يكي از جهاتي كه ما را در مقابل شاه قرار داده است كمك او به اسرائيل است...».
سرنگوني شاه و حاكميت نظام اسلامي در ايران نخستين ضربه مهلكي بود كه اهداف توسعه طلبانه, صهيونيست ها را بطور جدي به مخاطره افكند و تحميل 8 سال جنگ بر عليه ايران براي جلوگيري از تحقق شعار «امروز ايران, فردا فلسطين» بود و امام خميني در اين باره مي فرمايد:
«... آنچه كه موجب تأسف بسيار است آن است كه ابرقدرتها به ويژه آمريكا با فريب صدام, با هجوم به كشور ما, دولت مقتدر ايران را سرگرم دفاع از كشور خود نمود تا مجال به اسرائيل غاصب تبهكار دهد تا به نقشه شوم خود كه تشكيل اسرائيل بزرگ كه از نيل تا فرات است اقدام نمايد...».
نگاه حضرت امام خميني درباره فلسطين يك نگاه استراتژيك و همواره براي مقابله با اسرائيل راهكارهايي ارائه كرده اند:
لزوم استفاده از حربه نفت عليه آمريكا و اسرائيل, آزادي فلسطين در گرو بازيابي هويت اسلامي, افشاي مكرر نقشه اسرائيل, تفكيك يهود از صهيونيسم, اتحاد امت اسلام راه نجات فلسطين, بهر ه گيري از فرصت ها و قابليت هاي جهان اسلام كه اعلام آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان«روز جهاني قدس».
امام خميني معمار و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران روز قدس را «روز مقابله مستضعفين با مستكبرين», «مقدمه حزب مستضعفين» و «روز رسول اكرم (ص)» نيز ناميده اند و اين اقدام دستآوردهاي بزرگي به همراه داشت كه اهم بركات آن عبارتست از:
اول/ نگاه ويژه انقلاب اسلامي به جهان اسلام: انقلاب اسلامي به رغم بسياري تلاشهاي كه فتنه گران و خناسان داشتند كه آن را يك انقلاب ايراني در برابر مسئله اسلامي قرار دهند نه تنها موفق نشدند بلكه با اعلام روز جهاني قدس از سوي حضرت امام خميني(ره) جهان اسلام متوجه شد كه جمهوري اسلامي در حمايت خود از فلسطين بسيار جدي است و تبلور آن را علاوه بر نامگذاري در شعار ملت ايران نيز ديد: امروز ايران فردا فلسطين.
دوم/ ..وحدت جهان اسلام: بي ترديد روز جهاني قدس موجب وحدت جهان اسلام در حمايت گسترده از فلسطين بود. فلسطين كه روزي يك مسئله عربي بود پس از انقلاب اسلامي به محور وحدت جهان اسلام مبدل گشت. مقايسه قطعنامه ها و بيانيه هاي صادره و اجلاس هاي برگزار شده گوياي تفاوت بارز اين نكته است.
سوم/ فلسطين درصدر مسائل جهاني: با اعلام روز جهاني قدس مسئله فلسطين ديگر از درون جهان اسلام نيز پا فراتر نهاد و به كانون تحولات جهاني مبدل گشت.
به گونه اي كه در كنفرانس دوربان در آفريقاي جنوبي صهيونيسم را مترادف «آپارتايد» ناميدند و تظاهرات 500 هزار نفري در قلب اروپا چون لندن راديو دولتي انگليس هم به آن اعتراف كرد.
چهارم/ شكل گيري انتفاضه: بي ترديد انتفاضه ملت فلسطين محصول روز جهاني قدس است اين قيام دو ويژگي برجسته داشت: «اسلامي و مردمي» بود و انتفاضه خود داراي پيامدهاي زيادي بود:
1/ افزايش همگرايي و وحدت ميان جهان اسلام.
2/ جهاني كردن همدردي با مردم فلسطين و نفرت از اسرائيل (ارائه طرح محاكمه آرويل شارون نخست وزير رژيم صهيونيستي به عنوان جنايتكار جنگي نمونه اي از اين مسئله است).
3/ گسترش ناامني در داخل اسرائيل و انتقال سرمايه ها به خارج از اسرائيل.
4/ افزايش مهاجرت و فرار مغزها از اسرائيل به ساير نقاط جهان.
5/ گسترش نارضايتي عمومي در ميان مردم اسرائيل.
6/ ايجاد اميد در ميان مردم فلسطين نسبت به آينده بهتر.
7/ تأثير در كاهش منازعات و اختلاف نظرها ميان گروههاي جهادي و شكل گيري نوعي اجماع در مبارزه با اسرائيل در سايه انتفاضه براي نخستين بار بود كه پس از گذشتن بيش از چهل سال از اشغال فلسطين و موجوديت رژيم صهيونيستي، فلسطيني ها در موضع هجوم و اسرائيلي ها در موضع دفاع قرار مي گرفتند. بايد گفت كه فلسطين و انتفاضه با چالش هايي روبرو است: تلاش قدرتهاي جهاني براي اجراي نقشه راه با هدف تحميل صلح، اختلاف نظر در ميان كشورهاي اسلامي بر سر نحوه و چگونگي حمايت از فلسطين، تلاش آمريكا براي ايجاد شكاف ميان كشورهاي اسلامي بر سر مفاهيم و واژه هايي چون تروريسم، صلح كه بدين بهانه خواهان فروكاهيدن حمايت از فلسطين مي باشد، راهبرد خاورميانه اي آمريكا مبني بر حمايت و پشتيباني گسترده از تروريسم دولتي اسرائيل اما از سوي ديگر اميدها و رويش هايي نيز فراروي فلسطين است: گسترش نفرت عمومي از اسرائيل و همدردي جهاني با ملت فلسطين، شكل گيري خيزش ها و جنبش هاي است