سکوت بدون مرز غرب در برابر جنایات صهیونیست ها
فیلیپ ویلکاکس، سرکنسول سابق آمریکا در قدس اشغالی طی مصاحبهای تلویزیونی با شبکه الجزیره از یکطرف اعتراف کرد حمایتهای آمریکا سبب جسورتر شدن اسرائیل شده و از سوی دیگر از واقعیت جدیدی پرده برداشت که اعتراف به آن به کلی تازگی دارد و آن اینکه آمریکا تاکنون حمایت از اسرائیل را بمنزله یک "فرصت" ارزیابی میکرد ولی در ماههای اخیر شاهدیم که مقامات و مردم آمریکا به اسرائیل و اقداماتش بعنوان "تهدید" مینگرند و این اقدامات را برخلاف منافع ملی آمریکا میدانند که قویا با خط مشی سیاسی واشنگتن در تضاد و تعارض است و آمریکا را به دنبال خود میکشاند.
ویلکاکس، در این زمینه به 3 محور اصلی اشاره میکند:
1 - "محاصره غزه" هیچ ربطی به محافظت از اسرائیل ندارد و فقط باعث تقویت حماس میشود.
2 - عملکرد اسرائیل تلاشهای واشنگتن را نقش بر آب میکند و کار "جرج میچل" فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا به منطقه را پیچیدهتر و دشوارتر کرده است.
3 - مقامات اسرائیل باور کردهاند که مصون از انتقادند. این ذهنیت از آنجا شکل گرفته که آمریکا در اغلب موارد از اسرائیل انتقاد نکرده که نتایج این کار بر ضد منافع آمریکا بوده است.
تقریبا به طور همزمان "مئیرداگان" رئیس موساد در کمیسیون امور خارجی و امنیت "کنیست" (مجلس رژیم صهیونیستی) با ابراز نگرانی از تغییر در دیدگاه و مواضع آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی اعلام داشت: ارزش اسرائیل واقعا اساسی بود ولی امروزه این جایگاه به شدت آسیب دیده و روابط دو کشور مندرس و پوسیده شده است. به طوریکه در چارچوب سیاست نرمش و ا نعطاف اوباما، جایگاه چندانی برای تأثیرگذاری اسرائیل به چشم نمیخورد.
با اینحال، شاهد حمایت آشکار و نهان مقامات واشنگتن از اسرائیل هستیم ولی سئوال مهمی که اخیرا نزد افکار عمومی و حتی در مراکز تصمیم گیرنده آمریکا مطرح شده اینست که آمریکا تا کجا میخواهد به حمایت بی قید و شرط از رژیم صهیونیستی و جنایاتش ادامه دهد؟ اگر فهرست مواردی که صهیونیستها به زیان منافع آمریکا عمل کردهاند و آمریکا و حتی غرب را به دنبال خود کشانده است را مرور کنیم روشن خواهد شد که این سئوال کلیدی در مقطع کنونی تا چه حدی است.
الف - سوءاستفاده "موساد" از اطلاعات آمریکا و نفوذ در شبکههای اطلاعاتی آمریکا که مشخصا به دستگیری و محاکمه "جاناتان پولارد" منجر شد و ثابت گردید که وی اطلاعات طبقه بندی شده فراوانی را در اختیار رژیم صهیونیستی گذاشته است.
ب - جنگ 33 روزه علیه حزب الله لبنان که به بهانه تلاش برای نجات 2 نظامی اسیر اسرائیلی آغاز شد و به یک شکست خفت بار برای رژیم صهیونیستی و حامیانش از جمله آمریکا و انگلیس منجر شد. در آن ماجرا اگرچه واشنگتن از طریق ایجاد پل هوائی جهت تأمین نیازهای ماشین جنگی رژیم صهیونیستی و رایزنیهای "کاندولیزا رایس" وزیر خارجه وقت آمریکا سعی داشت با اعمال فشار بر شو. رای امنیت مانع برقراری آتش بس شود ولی سرانجام این همکاریها به اقتدار روزافزون حزب الله و ناکامی مشترک آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی منجر شد.
ج - جنگ 22 روزه علیه غزه به بهانه تلاش برای آزادی "گیلعاد شالیط" نظامی اسرائیلی آغاز شد ولی نه تنها شالیط هنوز هم دربند است بلکه آمریکا و دولتهای اروپائی حامی صهیونیستها در پیشگاه ملتها همدست اشغالگران و شریک جرم جنایتکاران جنگی شناخته شدند. گزارش گلدستون در مورد عملیات "سرب گداخته" در غزه، انجام "جنایات جنگی" توسط رژیم صهیونیستی را با صراحت اعلام کرد. این گزارش علیرغم کارشکنیهای آمریکا و انگلیس به تأیید مجمع عمومی رسید و رژیم صهیونیستی و حامیانش بعنوان جنایتکار جنگی معرفی شدند.
د - منفعل و بی آبرو نشان دادن مقامات واشنگتن توسط اسرائیل که در جریان سفر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن و درگیریهای لفظی وی با اوباما به اوج خود رسید، سپس صهیونیستها "هیلاری کلینتون" را وادار کردند ظرف یک روز وعدهاش برای توقف شهرک سازیها را پس بگیرد و در عمل نیز همزمان با سفر "جوزف بایدن" معاون رئیسجمهور آمریکا عملیات احداث 1630 واحد مسکونی در قدس و کرانه باختری را از سر گرفتند. در همان حال، "بایدن" در یک ژست ابلهانه، خود را یک "صهیونیست دو آتشه" نامیده بود ولی بعدا از شرمساری بخاطر بی آبرو شدنش از شیمون پرز و نتانیاهو گلایه کرد که چرا وی را به این سرعت و شدت، بی اعتبار کردهاند؟
ه - عملیات سازمان یافتهای که موساد با کمک 26 تن از اعضای خود و با استفاده از گذرنامههای واقعی انگلیس، استرالیا، ایرلند و چند کشور دیگر برای قتل "محمد المبحوح" فرمانده ارشد حماس در دوبی انجام داد، روی حامیان صهیونیستها را از همیشه سیاهتر کرد. مقامات پلیس دوبی فاش کردند که هیچ یک از این گذرنامهها جعلی نبوده و نشانگر همکاری آگاهانه این کشورها با موساد بوده است. در واقع صهیونیستها با این اقدام جنایتکارانه خود یک "ضربه امنیتی" به حامیان خود زدند و به دنیا نشان دادند که آنان نیز در جنایات صهیونیستها شریک هستند. هر چند انگلیس برای سرپوش گذاشتن بر همکاریهای خود، نماینده موساد را اخراج کرد و ادعا نمود که از این قضایا بی اطلاع بوده است ولی اگر نقش انگلیس در این مسائل فاش و بازگو نگردیده بود، قطعا لندن به همکاریهای آشکار و نهان با موساد همچنان ادامه میداد و نیازی به دروغ پردازی برای کتمان نقش خود احساس نمیکرد.
حامیان صهیونیستها وقیحتر از آن هستند که بخاطر افشای نقش خود، در مناسبات با آنها برای همیشه تجدیدنظر کنند. چرا که اخیرا از اسرائیل در اتحادیه اروپا برای همکاریهای بیشتر در بسیاری زمینهها استقبال شده است. اما آثار و تبعات ناشی از جنایات صهیونیستها به "ناوگان آزادی" که در برابر چشمان حدود یکهزار شهروند از 40 کشور جهان رخ داد، فضای سیاسی - اجتماعی دنیای معاصر در قبال پدیده صهیونیسم را دگرگون کرده است. اینکه رسانههای اروپائی و آمریکائی به تدریج زبان به اعتراض گشوده اند، امری بی سابقه است.
اینکه "رابرت فیسک" در روزنامه انگلیسی "گاردین" به شماتت علیه سیاستمداران غربی پرداخته، حتی اگر "موج سواری"هم باشد، پدیدهای تازه است که نشانگر شکاف برداشتن دیوارهای ایجاد شده برای تضمین مصونیت رژیم صهیونیستی است. به راستی اگر شهروندان غربی توسط صهیونیستها به قتل برسند آیا غرب باز هم شاهد ساکت این صحنهها باقی خواهد ماند؟ پاسخ این سئوال هرچه باشد، برای افکار عمومی جهان اهمیت دارد.