صهیونیسم - نظری تاریخی به قوم یهود

مورخین یهود برای اثبات تقدم دین یهود بر سایر ادیان ، تاریخ تولد زرتشت را 660 ق . م می دانند ، در حالی که بر اساس پژوهش های دقیق روانشاد ذبیح بهروز زرتشت در 3850 سال پیش زاده شده که در حدود 1800 ق . م و چندین قرن مقدم بر تاریخ مورد ادعای یهود در مورد ظهور موسی و پیدایش دین یهود است . مقدمتاً باید یادآوری کنیم که درباره ی تاریخ قوم بنی اسراییل و پیدایش دین یهود بجز تورات و ضمایم آن در « عهد عتیق» که کتاب مقدس یهودیان بشمار می آید هیچ مدرک مستند تاریخی وجود ندارد و آن چه در منابع دیگر درباره ی چگونگی پیدایش این دین آمده هم متکی و مستند به تورات است ، در حالی که اصالت تورات ( یعنی اسفار پنج گانه که به حضرت موسی نسبت داده می شد) و ضمایم آن در عهد عتیق که اکنون در دست است و همراه با انجیل یا « عهد جدید» کتاب مقدس مسیحیان را نیز تشکیل می دهد خود مورد تردید است. در میان محققین و فلاسفه ای که اصالت کتاب مقدس یهودیان را مورد تردید قرار داده اند چد فیلسوف و دانشمند نام آور یهودی نیز دیده می شوند که معروف ترین آنها باروخ اسپینوزا فیلسوف نامدار قرن 17 است. او پس از مطالعه ی دقیق تورات و تلمود به این نتیجه رسید که آن چه در کتاب مقدس یهودیان آمده نه کلام خداست و نه حتی نوشته ی پیامبران دین یهود ( نبی ها) و کسانی است که این نوشته ها به آنها نسبت داده شده است. اسپینوزا با تأکید بر تناقضات و اشتباهاتی که در بخش های مختلف تورات وجود دارد نوشت که این مطالب را پیشوایان مذهبی یهود قرنها پس از پیدایش دین یهود نوشته و سر هم بندی کرده اند و حتی رسالات پیغمبران معروف یا نبی های یهودی نیز که قسمت اعظم کتاب مقدس بنام آنها تحریر شده فاقد اصالت است. اسپینوزا نه فقط اصالت تورات را مورد تردید قرار داد بلکه از مضمون آن هم به شدت انتقاد کرد و نوشت اصول و قوانینی که در تورات وضع شد ، نه فقط موجب آسایش بشر نمی شود بلکه ظالمانه و دور از عقل و منطق است. سخنان اسپینوزا طوفانی در جامعه ی یهودیان برانگیخت و « سیناگوک» یا کنیسه بزرگ یهودیان در سال 1656 او را طرد و تکفیر کرد1 . همان طور که در فصل قبل گفته شد حضرت سلیمان بنای هیکل سلیمان را در شهر اورشلیم بنا نهاد ، طبق آن چه در کتاب مقد و سایر منابع آمده مدت چهل سال سلطنت کردند و قلمرو حکومت وی را نیز از فرات تا غزه در ساحل شرقی مدیترانه نوشته اند . بنا به نوشته ی منابع یهودی تاریخ فرمانروایی سلیمان بین 1017 تا 977 ق .م برابر با سال 2743 تا 2783 عبرانی بوده ، در حالیکه دائرة المعارف آمریکا تا سال 973 ق .م را سال آغاز سلطنت حضرت سلیمان می داند. پس از مرگ حضرت سلیمان فرزند او « رحبعام» در اورشلیم بر تخت سلطنت جلوس کرد ، ولی در اولین سال سلطنت او ده سبط از اسباط دوازده گانه ی بنی اسراییل بر او شوریدند و « یربعام ابن نبات» از سبط افراییم را به پادشاهی خود برگزیدند . قلمرو وسیع پادشاهی سلیمان به حدود فلسطین امروزی محدود شد که خود به دو کشور کوچک اسراییل در شمال و یهودا در جنوب تقسیم گردید. کشور اسراییل با هجوم آشوریان در سال 722 ق.م . از میان رفت و به فرمان شلما نصر پادشاه آشور تمام سکنه ی آن نفی بلد شدند . اما کشور یهودا تا 136 سال بعد از آن هم پا برجا بود تا این که در سال 586 ق .م . بخت النصر به این کشور حمله کرد و معبد بزرگ یا هیکل سلیمان را منهدم ساخت و سکنه ی یهودا را به اسیری برد. در دوران اسارت و تبعید یهودیان در بابل نبی بزرگی در میان آنان ظهور می کند و موجبات وحدت و یگانگی و تحکیم معتقدات دینی آنها را فراهم می سازد . او حزقیل است که در کتاب مقدس یهودیان صحیفۀ مفصلی در 48 باب دارد . بیشتر این ابواب با عبارت « و کلام خداوند بر من نازل شده گفت» آغاز شده و حزقیل از زبان خداوند با قوم خود سخن می گوید . رسم جمع شدن در روز سبت یا شنبه و شنیدن موعظه و نماز گزاردن در کنیسه نیز در این دوران آغاز می شود . نام یهود و یهودی نیز از این دوران به بازماندگان قوم بنی اسراییل اطلاق می شود که از نام کشور یهودا یا یهودیه گرفته شده است ، زیرا اسباط ده گانه ی اسراییل در کشوری که به این نام وجود داشت تقریباً از میان رفته اند و جز سکنه ی یهودا و تبعیدیان این سرزمین کسی برای تعقیب دین موسی بر جای نمانده است . ظهور کورش و فتح بابل از طرف نیروهای تحت فرمان او در سال 538 ق. م . نقطه ی عطف مهمی در تاریخ قوم یهود بشمار می آید . کورش فرمان آزادی قوم یهود و اجازه ی بازگشت آنان را به اورشلیم صادر کرد و بهمین جهت در کتاب مقدس یهودیان از او بعنوان یک مسیح و نماینده ی خدا نام برده شده است. عیسی مسیح در اواخر فرمانروایی هرود کبیر از یک مادر یهودی در بیت لحم بدنیا آمد و نسب نامه ی او بطوری که در باب اول انجیل متی آمده است به ابراهیم و اسحاق و یعقوب و یهودا می رسد . حضرت عیسی خود را دنبال کننده ی راه موسی و نبی های دیگر قوم یهود می دانست و می گفت که برای نجات قوم یهود و تمامی بشر آمده است . عیسی مسیح رسالت خود را در سی سالگی آغاز کرد و در سی و سه سالگی که داستان معجزات و کراماتش در سراسر یهودیه پیچیده و تعداد پیروانش رو به فزونی گذاشته بود ، کاهنان و قشریونِ یهودی کمر به قتل او بستند. پس از دستگیری عیسی مسیح او را به صلیب کشاندند که تفصیلش در انجیل آمده است . پس از مصلوب شدن عیسی مسیح یهودیان ، حواریون و پیروان او را هم تحت تعقیب و آزار قرار دادند به طوری که آنان مجبور به مهاجرت از یهودیه شدند و عده ای از آنان که جان سالم بدر بردند خود را به رم رساندند و در آن جا به تبلیغ تعلیمات مسیح پرداختند و از نیمه دوم قرن اول میلادی رم بجای اورشلیم به مرکز مسیحیت مبدل گردید. تا قبل از ظهور پل یا پولس رسول مسیحیت فرقه ای از دین یهود بشمار می آمد و تعداد پیروان آن بسیار اندک بود . نام اصلی او شائول بود و مانند همه ی یهودیان در روز هشتم ولادتش او را ختنه کردند . پل مسیحیت را از صورت فرقه ای از دین یهود به صورت یک دین مستقل درآورد و بعضی از رسوم و قواعد دیر پای دین یهود مانند رسم ختنه را کنار گذاشت. پل قدیس که باید او را بنیان گذار اصلی دین مسیح بنامیم به علت قیام در برابر مظالم قرون امپراطور خون خوار روم به زندان افتاد و در فاصله ی بین سالهای 63 تا 67 م . او را گردن زدند. در سال 66 م. دین یهود با قیام یهودیان علیه رومیان به مدت چهار سال با رومیان جنگیدند و اورشلیم را بتصرف خود در آوردند تا اینکه تینوس سردار معروف رومی با لشگری انبوه رهسپار فلسطین شد و در سال 70 م. اورشلیم را بتصرف خود درآوردند و یهودیان را قتل عام و معبد بزرگ راویران کرد .سال 70 را در واقع باید تاریخ سقوط نخستین کشور یهودی جهان و آغاز آوارگی قوم یهود در جهان بشمار آورد . ظهور اسلام در آغاز قرن 7 م. و گسترش سریع آن در جهان نقطۀ عطف بسیار مهمی در تاریخ ادیان بشمار می آید . یهودیان در آغاز براحتی و بدون دغدغه ی خاطر بین مسلمانان می زیستند و سه طایفه ی بزرگ یهودی که هنگام هجرت پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) به یثرب در این شهر زندگی می کردند در آغاز با مسلمانان روابط خوبی داشتند( گر چه در طول اقامت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) در مدینه طوایف یهودی به کارشکنی و تعرض به مسلمانان می پرداختند) در زمان عمر خلیفه ی دوم یهودیان تحت فشار قرار می گرفتند و عمر آنها را از حجاز بیرون راند و در سال 638 م . که اورشلیم به تصرف سپاهیان اسلام درآمد بدستور عمر بجای معبد سلیمان مسجدی بنا کردند که بنام خود او معروف شده است. اما بعد از عمر ، خصوصاً پس از خلافت حضرت علی (علیه السلام)یهودیان در انجام فرایض دینی خود آزاد شدند و تا اوایل قرن یازدهم میلادی بجز دوران کوتاهی در زمان خلافت متوکل عباسی ( 847 تا 861 م) این آزادی را حفظ کردند . فاصلۀ قرن هشتم تا یازدهم میلادی را می توان عصر شکوفایی قوم یهود خواند ، زیرا در این چهار صد سال بود که یهودیان از نظر مادی و معنوی به پیشرفت های بسیاری نایل شدند به جمع مال و ثروت اندوزی پرداختند . اما مهمترین موفقیت آنها در این دوران تأسیس دو دانشگاه در بغداد بود که متفکرین بزرگی از آن برخاستند . مهاجرت یهودیان به اسپانیا از اوایل قرن 8 م . و بدنبال فتح این سرزمین بدست مسلمانان آغاز شده بود . یهودیان تا قرن 14 م . در کمال آزادی و رفاه در اسپانیا زندگی می کردند و طی این مدت کنیسه های بزرگی در نقاط مختلف اسپانیا بنا شد که بعضی از آنها را می توان از بهترین آثار معماری قرن هشتم تا چهاردهم میلادی بشمار آورد . قرن 14 م . برای یهودیان اسپانیا قرن آغاز بدبختی ها بود . با تسلط مسیحیان بر اسپانیا دوران آزادی و شکوفایی جامعه ی یهودی اسپانیا بسرآمد. در سال 1391 م . نخستین شورش بزرگ علیه یهودیان در شهر سویل اسپانیا روی داد و طی آن محلات یهودیان به آتش کشیده و بسیاری از یهودیان در محاصره ی آتش سوختند و کسانی که جان بدر برده بودند بدست مردم قتل عام شدند . تعداد قربانیان این شورش را در بعضی منابع تا سی هزار نفر نوشته اند . 2 در اوایل قرن 16 م. قسطنطنیه مهمترین مرکز تجمع یهودیان مهاجر بود ، ولی از اواسط این قرن بیشتر یهودیان اروپا بطرف لهستان سرازیر شدند ، به طوری که جمعیت یهودیان لهستان در فاصله ی سالهای 1501 تا 1648 م. از پنجاه هزار نفر به 1500000 نفر افزایش یافت. انقلاب کبیر فرانسه و نخستین اعلامیه حقوق بشر که در سال 1789 م . منتشر شد نقطه عطف مهم دیگری در تاریخ زندگی قوم یهود بشمار می آید. تعداد کل جمعیت یهودیان جهان در آستانه ی انقلاب فرانسه در حدود 3 میلیون نفر بود که نیمی از آنها در لهستان و بقیه در سایر نقاط جهان زندگی می کردند . تعداد یهودیان فرانسه در این تاریخ در حدود پنجاه هزار نفر بود که بعلت کاتولیک بودن مذهب مردم فرانسه و نفوذ پاپ در این کشور در فشار بودند و بیشتر در نقاط دور افتاده زندگی می کردند . در سال 1791 م . مجلس ملی فرانسه قانونی به تصویب رساند و طی آن به یهودیان مقیم فرانسه حقوق و آزادیهای کلیه ی شهروندان فرانسوی را اعطا کرد و برای نخستین بار آنها تبعه و بعنوان شهروند فرانسه شناخته شدند . تاریخ اروپا از سال 1796 تا 1815 م. بیشتر تاریخ ناپلئون است . ناپلئون در آغاز سردار انقلاب فرانسه بود . با فتح ایتالیا از طرف سربازان فرانسه دیوارهای گتوها فروریخت و یهودیان این کشور از زیر فشارها و محدودیتهای فراوان آزاد شدند . ناپلئون پس از بدست گرفتن قدرت و تاج گذاری بعنوان امپراطور فرانسه نسبت به یهودیان توجه خاصی داشت و فرمانروایان ممالک متصرفی خود را وادار می ساخت یهودیان را بعنوان شهروندان متساوی الحقوق با اهالی این کشورها به رسمیت بشناسند . در فاصله ی سال 1808 تا 1812 یهودیان ساکن آلمان و اندیش و پروس بعنوان شهروندان این کشور ها پذیرفته شدند . فکر باز گرداندن یهودیان به فلسطین و تشکیل یک حکومت یهودی در فلسطین نیز نخستین بار در اوج قدرت ناپلئون عنوان شد . هدف عمده ی ناپلئون از طرح تشکیل یک حکومت یهودی در فلسطین ایجاد سر پلی در شرق مدیترانه برای اجرای طرح بلند پروازانه ی لشگرکشی بطرف هندوستان بود. ولی اشتباه او در لشگر کشی به روسیه و تحلیل رفتن نیروی نظامی فرانسه در این جنگ بی فرجام مقدمات سقوط امپراطوری ناپلئون را فراهم ساخت و نقشه های بعدی او هم نقش بر آب شد. پس از شکست و سقوط ناپلئون فشار و آزار یهودیان از سر گرفته شد . احساسات ضد یهود در آلمان شدیدتر از هر جای دیگری بود ، زیرا آلمانی ها یهودیان را به همکاری با نیروهای ناپلئون و خیانت به کشور خود متهم می ساختند. وضع یهودیان در روسیه و شرق اروپا هم بهتر از کشورهای دیگر اروپای غربی نبود . لهستان که امن ترین پناه گاه یهودیان از اوایل قرن 16 م. به بعد بود ، در نیمه دوم قرن 18 م . مورد تهاجم سربازان روسیه قرار گرفت و سه بار در سالهای 1772 تا 1795 م. تجزیه شد . با تسلط روسیه بر قسمت اعظم لهستان سرنوشت یهودیان مقیم این کشور بدست روسها افتاد و محدودیتهای فراوانی برای آنها ایجاد شد. در نیمه دوم قرن نوزدهم بیش از 80% کل یهودیان جهان در کشورهای اروپایی زندگی می کردند و شرایط زندگی آنها در اواسط این قرن نسبت به گذشته خیلی بهبود یافته بود3 . قوم یهود در تمام ادوار پراکندگی خود در کشورهای جهان در هر نقطه ای که مستقر گردید تشکیلات مستقلی برای اداره کردن امور اجتماعی و مذهبی خود بوجود آورد که مجموعه ی آن « قهیلا» نامیده می شود . گروهی از تشکیلات و وظایف قهیلا از این قرار است: کنیسه برای عبارت ، بیت میدراش برای تدریس امور مذهبی ، مدارس معمولی ، میقوه برای غسل و استحمام . هم چنین انتصاب خدمت گزاران جامعه از قبیل ربان ، دیان ، حزان ، شوحط ، معلم و نظارت کشروت ( حلالیت) از وظایف قهیلا می باشد. این وظایف و سایر امور جامعه ی یهودی را یک انجمن منتخب به ریاست روش هقاهان ( رییس جماعت) اداره می کنند. اعضای این انجمن را معمولاً نمایندگان سازمانهای مختلف مذهبی و مداحی و اجتماعی یهودی تشکیل می دهند4 .

تعریف یهود

برخی از مفسرین 5 و اهل لغت6 کلمه « یهود» را مشتق از « هود » می دانند. حضرت موسی (علیه السلام ) قفتاد تن از بنی اسراییل را همراه خویش به میقات برد. آنان به خاطر درخواست دیدن خداوند مورد خشم قرار گرفتند. حضرت موسی (علیه السلام ) فرمود: اِنّا هُدنا اِلَیکَ ؛ ما به سوی تو باز می گردیم و توبه می کنیم7 . اما آن چه صحیح به نظر می رسد « یهود» برگرفته از « یهودا» ( فرزند حضرت یعقوب(علیه السلام ) ) است. نباید فراموش کرد که امروزه عده ای از یهودیان از ذریّه ی یهودا و عده ای دیگر کسانی هستند که به آیین یهود گرویده اند اعم از عرب ها و عجم ها تفسیر مجمع البیان می نویسد: وجه نام گذاری آنان به یهود به این علت است که تبار بخشی از آنان در نهایت به فرزند چهارم حضرت یعقوب (علیه السلام ) می رسد8 . دکتر احمد شبلی می نویسد: یهودیان از تبار یهودبن یعقوب هستند9 .


بورژوازی یهود
از اواخر قرن 16 .م. یهودیان سفاردی ( یهودیان شرقی) از اسپانیا و پرتغال طرد شدند و در کشورهای عثمانی و هلند و فرانسه سکونت گزیدند. آنان به دلیل مهارت در بانک داری و با بهره مندی از روابط حسنه و تنگاتنگی که با سفاردی های عثمانی داشتند ، به آسانی به عرصه ی تجارت جهانی وارد شدند و بدین سان ، نخستین گام را در شکل دهی بورژوازی یهود برداشتند10 . در قرن 18 م . با ارتقای وضع اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و ... اروپا ، موقعیت یهودیان ، به ویژه در عرصه اقتصادی ، بهبود یافت. این امر منجر به تلاش بیشتر بخشی از برای رهایی از گتو و ادغام در جوامع غربی و روی آوردن به مشاغل مولّد و در نتیجه گسترش و تثبیت قشر بورژوازی یهود گردید11 .بورژوازی یهود به صورت های گوناگون در پدید آمدن صهیونیسم مؤثر افتاده است که مهمترین آنها عبارتند از :
1-بورژوازی یهود ، هم گام و همراه با رشد و تکامل سرمایه داری غرب ، همه ی جهان را بازار مصرف خود می پنداشت. در این زمان ، هر چند امپراطوری عثمانی از ضعف اقتصادی رنج می برد امّا امکان استثمار بازار داخلی آن ممکن نبود ، ولی این امکان با مهاجرت بیشتر یهودیان به جایی که از نیروی کار ارزان عرب بهره مند بود ، فراهم می آمد. افزون بر این ، چنین اقدامی یهودیان غیر فعال اقتصادی و بی علاقه به سرمایه گذاری را به عنصر فعال اقتصادی در امپراطوری عثمانی تبدیل می کرد و یهودیان باقی مانده در غرب را نیز به سوی فعالیتهای اقتصادی و سودآور12 سوق می داد13 .
 
2- سرمایه داری یهود ، برای جلوگیری از افزایش تقاضای مالی یهودیان فقیر ، کاهش ثروت خویش ، خواهان طرد آنان بود . حتی این گروه ، اداره دولت یهودی در اسراییل را در دست گرفتند. بنابراین ، بورژوازی یهود ، هم در راندن یهودیان از اروپا و هم در اداره کردن آنان در فلسطین اشغالی ، نقش اساسی داشتند .
3- بورژوازی یهود در آغاز خواهان مهاجرت یهودیان به فلسطین نبود ، بلکه به اعتراف حیم و ایزمن ، طرح اوگاندا به گونه ای شدید مورد علاقه ی بازرگانی بود که معتقد بودند هیچ اهمیتی ندارد که میهن جدید یهودیان در همان سرزمین آبا و اجدادی باشد یا نباشد . حتّی در مرحله ی بعد نیز بورژوازی یهود در پی مهاجرت همه ی یهودیانی به فلسطین نبود ، بلکه خواهان آن بود که شمار یهودیان باید به اندازه ای کاهش یابد که به شرایط اقتصادی آنها لطمه ای وارد نسازد. ناحو ساکالو در این باره اعتراف می کند که صهیونیسم نه به عنوان یک نهضت ، بلکه به عنوان یک اقدام مالی و سرمایه داری ظهور کرده است 14 . البته ، یافتن مکانی برای خوش گذرانی ، و نیز دست یابی به کنترل مجدد یهودیان از اهداف دیگر بورژوازی یهود در خلق صهیونیسم شمرده شده است15 .

پی نوشت ها :

1- آفت جهانی ، محمود طلوعی صص 13-17.
2- آفت جهانی ، محمود طلوعی صص 40-57.
3- آفت جهانی ، محمود طلوعی صص .57-61.
4- واژه های فرهنگ یهود – ناشر : « انجمن جوامع یهودی » ص197.
5- ر.ک: المیزان ، ج8 ، ص355.
6- ر.ک: مجمع البحرین ، ماده هود .
7- اعراف ../../../default.htm 156.
8- ر.ک: تفسیر مجمع البیان ، ج 7-8 ، ص154.
9- ر.ک: الیهود فی القرآن ، ص50.
10- ستاره تاریک : مسعود صلواتی زاده ، ص17.
11- به عقیدۀ ایوانف در کتاب صهیونیسم ، بورژوازی یهود رنسانس نیست ، بلکه پیش از آن نیز وجود داشته است.
ر.ک: صهیونیسم ، ایوانف . صص 20-26.
12- صهیونیسم ، المسیری ، صص 2 ، 7و8.
13- مایلرویلنز سیاستمدار اسراییلی می گوید: « صهیونیسم نماینده ایدئولوژی ارتجاعی یهودیان بورژوازی طرف دار امپریالیست است.» ر.ک . فریب خوردگان صهیونیسم ، پراهی ، ص30.
14- صهیونیسم ، المسیری . صص 9 ، 17 ، 40 و 55.
15- صهیونیسم ، ایوانف ، ص52 ، 82 و 83 . دولت اسراییل ، نیکیتینا ص31.
16- ر.ک: فلسطین و صهیونیسم ، مرتضی شیرودی . صص35- 38.