صهیونیسم

با توجه به قاعده فوق ، کوشش و کنکاش برای شناخت هر چه بیشتر پدیده ای چون « صهیونیسم» منشأ ، عوامل پیدایش ، ماهیت ، اهداف ، شیوه های مختلف ، کیفیت نفوذ آن در نقاط مختلف جهان و حتی رخنه و بعضاً سلطه ی صهیونیستها ، در دست گاههای حساس وکلیدی برخی دول ، و جستجو در شناسایی دوستان و همپیمانان رنگارنگ آن ، مجموعاً دستمایه ی بسیار مهم و ارزشمندی است ، که می تواند مقدمه و سر فصلی باشد ، برای روشن گری ، و در نهایت مقابله با ریشه ها و عوامل نفوذ و زدایشِ آن غده ی سرطانی در جهان و علی الخصوص عالم اسلام ، و بالاخص گسستن زنجیره های ستاره ی شش پر در سرزمین فلسطین ، و رهایی قدس عزیز.
پس از پیدایش صهیونیسم ، فلسطینی ها که برای خود ملتی بودند ، سرزمین هایشان را از دست دادند و به شکل مردمی آواره و پناهنده و پراکنده درآمدند . اما از این آوارگان ، مقاومتی سرچشمه گرفت که رفته رفته گسترش یافت و امروز بصورت یک انقلاب مسلح درآمده است. یهود از مهمترین اقوام تاریخ بشر است. این قوم روزگاری در مسیر اطاعت خداوند گام بر می داشت؛ بدین روی مورد عنایات ویژه ی الهی قرار گرفت ؛ لکن در روزگاران بعد به فساد و انحطاط گروید. با گسترش انحراف و فساد آنان این قوم به خطری جدّی برای سرنوشت جامعه ی بشری تبدیل شد. پس از جنگ جهانی دوم ، حکومت صهیونیستها در فلسطین ، با ابتکار و حمایت متفقین و یا پشتیبانی یهودیان سراسر جهان تأسیس و تداوم یافت و خطر یهود بیش از هر زمان دیگر جلوه گر شد. این جریان شیطانی که مدیریت شبکه ی گسترده ی فساد و تروریسم و اعتیاد و آلودگی های اخلاقی را بر عهده دارد ، نمودار شد و امنیّت ، اخلاق و ارزش های انسانی ، صلح و ثبات را در سراسر جهان با چالشی جدی روبه رو ساخت. امروزه خطر یهود به ویژه صهیونیستها برای سرنوشت جامعه بشری بر کسی پوشیده نیست. جنگ اول و دوم خلیج فارس، تروریسم بین المللی و نشر ، گسترش و فروش مواد مخدّر ، نشر فرهنگ ضد ارزشی و ضد اخلاقی در سراسر جهان ، شبکه های بین المللی تهیه ، تولید و پخش نرم افزارهای ضد اخلاقی ارزان قیمت ، سایتهای اینترنتی غیر اخلاقی ، بیشتر به وسیله صهیونیستهاو ... یهودیان ، مدیریت و پشتیبانی می شود ؛ بدین روی شناخت یهودیان و صهیونیستها و تبیین ریشه ی تاریخی ، پیشینه ی فرهنگی و اجتماعی ، عمل کرد سیاسی و اندیشه های دینی و مذهبی آنان بیش از هر زمان دیگر ضرورت دارد ؛ زیرا بدون شناخت این قوم ، پیشگیری تهدیدات آنها که صلح و اخلاق را در جامعه بشری به چالش جدی کشیده و امنیت اقتصادی و فرهنگی و سیاسی آیندۀ جامعۀ بشری را با خطر مواجه ساخته است امکان پذیر نیست.

سیری کوتاه در تاریخ فلسطین

پیشینه ی فلسطین
عربیّت و اسلامیّت ، دو ویژگی ممتازِ فلسطین دیروز و امروز است. البته این سخن به معنای آن نیست که مسیحیان و یهودیان ، هیچ گاه در فلسطین ساکن نبوده اند و یا تعلق خاطری به بیت المقدس ندارند ، بلکه مراد این است که فلسطین در بخش اعظم تاریخ ، عرب و مسلمان بوده است . از این رو ، اعرابِ مسلمانِ فلسطینی ، تقدّم و حتّی ویژه در تملک و سکونت در آن دارند ، وانگهی حکام و فرمانروایان فلسطین ، از قرن هفتم هجری به بعد ، همواره مسلمان بوده اند واین حقیقت ، فلسطینی بودن فلسطین را تأکید و تأیید می کند. در عوض نادید گرفتن این مسایل اساسی و مهّم ، که به یهودی کردن فلسطین انجامیده است ، مسأله فلسطین را به طولانی ترین منازعه ی بین المللی در قرن بیستم میلادی ( = چهاردهم شمسی ) تبدیل کرده است.1

ویژگی های جغرافیایی
« ارضِ کنعان» کهن ترین نامی است که بر فلسطین گذارده اند ، و آن ، برگرفته از نام قبایلی است که حدود 2500 سال ق .م .( قبل از میلاد) در منطقه فعلی فلسطین رحل اقامت افکنده اند . امّا واژه ی فلسطین ، مشتق از لغت « فلسطینیون » است و آن ، نام گروهی است که در 1184 ق . م از جزیره ی کرتِ2 دریای مدیترانه به جنوب غزّه آمدند و در آنجا ساکن شدند و با کنعانیان در آمیختند .ولی پیراونِ حضرت یعقوب (علیه السلام ) پس از درهم شکستن فلسطینیان ، بر سرزمین آنان دست یافتند . بخشی از آنان ، پس از مرگ حضرت سلیمان (علیه السلام ) دو دولت یهودی و یهودا (یهوذا) ، که یکی از آنها نام اسراییل را برخود داشت ، تأسیس کردند . بنابراین ارض کنعان، فلسطینیون و اسراییل نام های تاریخی فلسطین امروز است 3.

جفرافیای فلسطین
- حدود فلسطین : فلسطین ، از غرب به دریای مدیترانه ، از شمال به جمهوری لبنان ، از شرق به نهر اردن و جمهوری سوریه ، و از جنوب به شبه جزیره سینا ( قسمتی از مصر) منتهی می گردد.
- مساحت : وسعت تمام فلسطین 24. 27 کیلومتر مربع است. 704 کیلومتر مربع آن را دو دریاچه طبریه و حوله و نصف دریای مرده( بحرا المیت ، که متعلق به فلسطین است) تشکیل می دهد و بقیه ی آن 26320 کیلومتر مربع است . فلسطین بادو قاره ی آسیا و آفریقا همسایه است و یکی از راه های اتصال سه قاره آسیا ، آفریقا و اروپا به شمار می رود و نیز در منطقه استراتژیک خاورمیانه قرار دارد 4.
فلسطین از لحاظ جغرافیایی به چهار منطقه تقسیم می گردد که به ترتیب وسعت عبارتند از :
اوّل : منطقه ی بثرالسبع (= اراضی نقب یا منطقه جو) که قسمت عمده ی این منطقه را بیابان و ریگ زار تشکیل می دهد.
دوّم : قسمت کوهستانی که در برگیرنده ی سلسله جبال الجلیل ، الخلیل ، کومل ، نابلس و قدس است.
سوّم: وادی اردن( = غور) که سرزمینی است میان دریاچه ی حوله و بحر المیت. این منطقه پست ترین نقطه ی روی زمین است.
چهارم: اراضی صاف و هموار که این اراضی شامل اراضی ساحلی ، کناره های مرز لبنان و اراضی مرج بن عامر در شرق و حوله در جنوب است. با این حال ، تنها خاک فلسطین قابل کشاورزی است ، و بیشتر مردم نیز از راه کشاورزی امرار معاش می کنند5 .

ویژگی برخی از شهرهای فلسطین
شهر قدس: این شهر در نظر مسلمانان و نصاری و یهودیان تقدس دارد . شهر قدس از دو قسمت تشکیل می شود .
1-قدس قدیم: حصاری است که سلیمان قانون( دهمین خلیفه عباسی) در سال 1524 م . ساخته است. حرم شریف در همین قسمت واقع شده. در داخل حرم ، اماکن بسیار مقدس ( قبة الصخره و مسجد شریف و ...) وجود دارد . کنیسه « قیامت» در همین قسمت شهر قرار دارد . در حدود سال 326 . م روی قبر موهوم حضرت عیسی(علیه السلام ) ساخته شده است. صلیبیون در سال های 1130-1149 آن را تجدید بنا کردند .
2- قدس جدید : بیرون حصار واقع شده و از قدس قدیم بزرگتر است .
- شهر بیت لحم : زادگاه حضرت مسیح ( علیه السلام ) است . کنیسه « المهد» در این شهر روی غاری که حضرت در آن متولد شده ، ساخته شده است .
- شهر ناصره: محل ظهور و زندگی حضرت مسیح (علیه السلام ) است.
- شهر غزه : قبر « هاشم بن عبد مناف » ( جد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) ) در این شهر است.
-حطین : محل جنگ معروف« صلاح الدین ایوبی » در سال 1187 م. است . مکانی که وی صلیبی ها را شکست داد نزدیک این شهر است . وی در سوریه ( دمشق) مدفون است6 . همان طور که در قبل آمد؛ وقتی کنعانیان از جزیرة العرب به فلسطین آمدند ، شهر « یبوس» را بنا نهادند . مدتی بعد به خاطر این که پادشاهشان مردی صلح طلب و دوستدار آبادانی بود نام یبوس را به او رسالم ( شهر سالم و صلح ) تغییر دادند7 . سپس قومی به نام فلسطینیون به این منطقه وارد شدند و جای کنعانیون را گرفتند و نام فلسطین را بر این سرزمین گذاشتند. حضرت ابراهیم پس از هجرت از بابل در 1805 ق. م . به این سرزمین وارد شد و آنجا را مسکن و مأوای خود قرار داد و فرزندش اسحاق در این سرزمین متولد گردید . اسحاق صاحب پسری گردید بنام یعقوب که به اسراییل مشهور است و به همین جهت یهودیان خود را فرزندان حضرت یعقوب ( بنی اسراییل ) می نامند. یعقوب دوازده پسر داشت که از میان آنها یوسف ، در اثر دشمنی برادرانش در کودکی به چاه افکنده شد و آن گاه پس از بیرون آوردن از چاه به عنوان غلام در مصر فروخته شد. یوسف در مصر پس از تحمل سختی ها و زندان به عزیزی که مقامی عالی رتبه بود دست یافت . حضرت یعقوب وسایر فرزندانش به علت پدیدار شدن قحطی در فلسطین و کنعانی به مصر رفتند و نزد یوسف ماندند ؛ کم کم جمعیت خاندان یعقوب ( بنی اسراییل ) افزایش یافت و حضرت موسی در میان آنها متولد گردید. یاران موسی در زمان رامسس دوم- فرعون معروف مصر- تحت فشار و عذاب شدید قرار گرفتند و حضرت موسی آنها را از چنگال آن شاه ظالم نجات داده ، از مصر به طرف فلسطین حرکت کردند . اما یهودیان حاضر نشدند به فلسطین بروند و پس از چهل سال سرگردانی ، حضرت موسی در بین راه درگذشت و بنی اسراییل به رهبری حضرت یوشع 2000 پس از بنای اورسالم وارد فلسطین شدند و شهر اریحا را به تصرف درآوردند و تمام ساکنین آن را قتل عام نمودند . یهودیان در زمانی حضرت داوود دارای قدرت و اقتدار گردیدند و داوود 1000 سال ق .م پس از حمله به اورسالم آنجا را تصرف کرد و به عنوان پایتخت برگزید و نامش را به شهر داوود تغییر داد. پس از فرزندش حضرت سلیمان به پادشاهی رسید و معبدی برای خداوند به نام « هیکل سلیمان» بنا نهاد ؛ توضیح این که در ساختمان این معبد 173000 نفر مشغول به کار بودند که فقط 30000 نفرشان یهودی و بقیه کنعانی بودند. در سال 586 ق .م بخت النصر به آنجا حمله کرد و شهر را ویران و یهودیان را اسیر کرده و به بابل فرستاد اما هنگامی که کورش بر بابل چیره شد به یهودیان اجازه داد که به اورسالم بازگردند. اورسالم که در زبان عبری(اورشالم)- اورشلیم فعلی- خوانده می شود همواره در طول تاریخ مورد تاخت و تاز و قتل و غارت بوده و مردم بومی – کنعانیان- هیچ وقت از تجاوز زورگویان در امان نبوده اند . تاریخ نشان می دهد در پنج هزار سالی که از بنای اورسالم می گذردو این شهر 1500 سال در دست کنعانیانی که از جزیرة العرب آمده و پایه گذار اصلی آن بوده اند قرار داشته است، سپس چهار قرن در دست بنی اسراییل ، چند قرن در دست ایرانیان ، دو قرن در دست یونانیان و اشکانیان ، چهار قرن در دست رومی ها بوده و در تمام این مدت ساکنان بومی آن – کنعانیان – در شهر ساکن بودند. در آغاز قرن نوزدهم میلادی ، انگلیس و فرانسه که در صدد تجزیه ی امپراطور عثمانی بودند بر آن شدند تا پس از تحریک اعراب برای کسب استقلال از عثمانی ، زمینه های لازم را برای تأسیس دولتی غیر عرب در حد فاصل قاره آسیا و آفریقا کاملاً وابسته به خود که از نظر فرهنگ و نژاد امکان وحدت با اعراب نداشته باشند فراهم آورند .« هرتزل» بنیان گذار « صهیونیسم» که کتاب دولت یهود را نوشت در آغاز « اوگاندا » را برای تشکیل چنین دولتی در نظر گرفت اما کنگره ی هفتم یهودیان اوگاندارا رد کرد و کشور فلسطین را پیش نهاد نمود . تا قبل از جنگ جهانی اول که سرزمین فلسطین جزء امپراطوری عثمانی محسوب می شد اکثر ساکنان آن ، مسلمانان فلسطینی بودند و با اقلیت یهودی و مسیحی ساکن در این سرزمین هم زیستی مسالمت آمیز داشتند ، طبق آمار منتشر شده در سال 1918، 92% از ساکنان فلسطین ، عرب فلسطینی بودند که بر 5/97% خاک فلسطین تسلط داشتند و یهودیان 8% از ساکنان آنجا را تشکیل می دادند. یعنی فقط 56000 یهودی در فلسطین زندگی می کرده اند که مالک 5/2 % از اراضی آنجا بوده اند 8 .
 پی نوشتها:

1- جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا ، آلا سدایر درایدل و جرالد اچ . بلیک ، ترجمه ی دُرّه ی میرحیدر ص 361.
2- Crete .
3- فلسطین را سوریه جنوبی هم گفته اند . زیرا ، از لحاظ جغرافیایی قسمتی از جنوب سوریه است. – فلسطین و صهیونیسم – مرتضی شیرودی ص14.
4- گیتا شناسی کشورها ، محمود محبوب و فرامرز یاوری ، ص221.
5- سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار ، زعیتر ، ص25-28.
6- ر.ک: سرگذشت فلسطین ، اکرم زعیتر ، ترجمه حجة الاسلام هاشمی رفسنجانی صص33تا 21.
7- تورات یوشع ، باب 18 آیه 16و28 .
8- سیری در تاریخ فلسطین – علی سپهری اردکانی – صص 12-15.