مروری بر تلاش صهیونیست ها در ایجاد دولت اسرائیل با تقسیم فلسطین به دو منطقه عربی و یهودی

گزارش سركنسول ايران در فلسطين درباره طرح تقسيم و بازتاب آن در فلسطين به شرح زير است:
پیرو تلگراف رمز شماره 194 پس از اعلام تصمیم ملل متفق دائر به تقسیم فلسطین اوضاع این کشور به هیچ‌وجه خوب نیست و روز به روز بر شدت و وخامت آن افزوده می‌شود، لذا برای احتراز از بروز اتفاقات سوئی که اغلب در این قبیل مواقع ممکن است اتفاق بیفتد مقتضی است مراتب را به مقامات مربوطه اطلاع دهند [تا] از صدور گذرنامه ایرانی برای کسانی‌که به منظور مسافرت یا معالجه عازم فلسطین هستند خودداری نمایند.
ضمناً به عرض می‌رساند به واسطه اوضاع حاضره و شایعاتی که همه‌روزه در اذهان است هیأت کنسولی در اضطراب و از ورود پنج نفر نمایندگان اتحاد ملل به فلسطین تا به حال نیز خبری نرسیده و بر فرض رسیدن آن‌ها معلوم نیست به چه نحو می‌توانند جلوگیری از این اغتشاشات بکنند. از یک طرف دول عربی مشغول تجهیزات [هستند] و اولیای محلی عرب مردم را تحریک [مي‌كنند و] از طرف دیگر مجاهدین یهودی خود را تقویت می‌کنند. امنیت شهر تل‌آویو از طرف انگلیس‌ها به خود یهودی‌ها واگذار شده و از قراری که شهرت دارد زره‌پوش و اسلحه برای آن‌ها رسیده است. اغتشاشات در جاده‌ها بیشتر از شهرها است عبور و مرور از شهری به شهر دیگر مشکل و فوق‌العاده خطرناک می‌باشد از دسته (هاگانا) روی بام‌های یهودی‌ها کشیک می‌کشند.
در گزارش دیگر سرکنسول‌گری ایران در فلسطین، ضمن اشاره به چگونگی تقسیم سرزمین فلسطین از سوی سازمان ملل و به دنبال آن تشدید درگیری‌ها و در داخل فلسطین، به عملکرد خیانت‌بار و در عین‌حال فریبکارانه اشغالگران انگلیس علیه مردم فلسطین و همكاري آن‌ها با رهبران و سازمان‌های صهیونیستی چنین اشاره شده است:
پیرو گزارش شماره 767 مورخ 19/6/1326 پس از حرکت کمیته تحقیق فلسطین از بیت‌المقدس و تسلیم گزارش خود به سازمان ملل متفق در نیویورک، اعراب و یهودی‌ها با بی‌صبری تمام منتظر نتیجه تصمیم قطعی مجمع عمومی ملل بودند تا آن‌که پس از مذاکرات زیاد مجمع نامبرده در سی‌ام نوامبر 1947 با اکثریت 33 رأی از 55 رأی تصمیم به تقسیم و تجزیه فلسطین گرفت.
مطابق تقسیم که یک نسخه از نقشه آن به پیوست تقدیم می‌گردد (قسمت عرب به کلی سفید و قسمت یهود آشور قرمز زده شده است) کشور فلسطین به سه قسمت زیر تقسیم گردید:
قسمت اول) اراضی و شهرهای مختص به عرب که عبارتند در شمال غربی فلسطین ناحیه معروف به گالیله که شهر عکا در آن واقع است و قسمت اعظم در مرکز فلسطین و قسمت هم در مغرب که شهر یافا در آن‌جا واقع است و جنوب غربی فلسطین موسوم به غزه.
مساحت تقریبی قسمت عرب معادل چهار هزار و پانصد میل مربع است و شامل 500/909 نفر عرب و ده هزار نفر یهودی یعنی جمعاً بالغ بر 500/919 نفر می‌شود که از این عده 000/100 عرب ساکن شهر بین‌المللی بیت‌المقدس می‌باشند که پس از اجرای تقسیم طبق مقررات لازم است تابعیت دولت عرب را کسب نمایند.
قسمت دوم) اراضی و شهرهای مختص به یهود (قسمت قرمز نقشه) که قسمت اعظم شمال فلسطین یعنی ناحیه طبریا و دریاچه طبریا و شهر مهم بندری حیفا در آن قسمت واقع است. دیگر قسمت مهمی در مغرب فلسطین یعنی کناره دریای مدیترانه که شهر تل‌آویو در آن‌جا واقع است و در جنوب اراضی بایر معروف به (نقب - Negev).
مساحت تقریبی قسمت یهود تقریباً پنج هزار و پانصد میل مربع و جمعیت آن بالغ بر 000/638 نفر یهود و 000/405 نفر عرب و ملل دیگر می‌باشد از عده یهود بالغ بر یک‌صد هزار نفر ساکن شهر بین‌المللی بیت‌المقدس می‌باشند که پس از اجرای تقسیم لازم است طبق مقررات تابعیت دولت یهود را کسب نمایند.
قسمت سوم) شهر قدیمی بیت‌المقدس است که محل زیارت و عبادتگاه‌های ملل مختلف مسلمان، یهود، مسیحی می‌باشد این شهر بین‌المللی گردید.
پس از اعلام تصمیم ملل متفق یهودی‌ها در اغلب جاها به‌خصوص شهر تل‌آویو جشن‌های مفصل گرفته جوانان از پسر و دختر در خیابان‌ها به تظاهرات پرداختند.
اما اعراب از انتشار خبر تقسیم فوق‌العاده متألم و خشمگین بودند و شروع به فعالیت‌های رسمی و غیررسمی نمودند.
اولین واکنش اعراب طبق تصمیم جامعه عرب در قاهره این بود که روزهای دوم و سوم و چهارم دسامبر 1947 مطابق با دهم و یازدهم و دوازدهم آذر 1326 روزهای اعتصاب عمومی عرب در کلیه ممالک عربی اعلام گردید. در این ایام کلیه مدارس و ادارات عرب تعطیل، مغازه‌ها بسته و وسائط حمل و نقل موقوف ماند و دیگر معاملات اعراب با یهودی به کلی قدغن گردید. رادیو عرب تصمیم ملل متفق را کاملاً غیرعادلانه اعلام نمود و علاوه کرد که جامعه عرب در قاهره اظهار داشته است تقسیم بر روی کاغذ با قلم و مرکب کاری آسان است ولی بایستی دید [آيا] ممکن است این نظریه جامه عمل بپوشد و آیا چه قوه‌ای قادر به اجرای آن خواهد بود؟
از روز اول دسامبر 1947 زد و خوردهای محلی و نامرتب بین اعراب و یهودی‌ها آغاز شد. ابتدا یهودی‌ها برای آن‌که بهانه‌ای به دست اعراب ندهند حتی‌الامکان جنبه دفاعی اتخاذ نمودند ولی پس از یک هفته کلیمی‌ها هم به نوبه خود از تعرض و تجاوز خودداری ننمودند.
در شهر بیت‌المقدس اتفاقات حریق و تخریب روی داد ولی بیشتر وقایع سوء از قبیل قتل و غارت‌های دسته‌جمعی در شهرهای حیفا و یافا و دهات کوچک اطراف تل‌آویو و راه بین فرودگاه لیدا و بیت‌المقدس و راه بین تل‌آویو و بیت‌المقدس رخ داده است.
پس از انقضای سه روز اعتصاب اعراب مجدداً مشغول کسب و کار خود شدند ولی اوضاع به صورت غیرعادی درآمد یعنی اتوبوس‌ها از ساعت پنج بعداز ظهر تعطیل (در حال عادی تا ساعت 10 بعدازظهر دائر بود) و مسیر اتوبوس عرب به کلی از راه‌هایی که توهم وجود و منزل کلیمی بود تغییر پیدا کرد هم‌چنین مسیر اتوبوس یهودی مختص به محله‌های کلیمی شد. اعراب منتظر نتیجه کنفرانس جامعه عرب در قاهره بودند تا آن‌که 18 دسامبر 1947 کنفرانس نامبرده نظریه قطعی خود را تحت 17 ماده که از افشای آن خودداری نمود اعلام کرد.
در این مدت یعنی از اول دسامبر الی 18 دسامبر کلیه مردم اعم از عرب و یهود به تهیه و ذخیره خواربار از قبیل آرد و روغن و حبوبات و صابون و شکر و نفت و غیره پرداختند و وضعیت کم‌کم از صورت عادی خارج گردید به این معنی که عده زیادی اعراب داوطلب از سوریه و شرق اردن با اسلحه به خاک فلسطین به طور قاچاق آمده و مشغول زد و خوردهای غیررسمی و نامرتب گردیدند. در افواه شایع است افراد نظامی داوطلب به طور غیررسمی با اسلحه وارد فلسطین می‌شوند و قوای منظم دول عربی هم کلیه حدود و ثغور فلسطین را پاسبانی می‌نمایند تا در صورت خروج قوای انگلیس عده چریک از داخل و قوای منظم از خارج یک مرتبه کشور فلسطین را اشغال نمایند. اما یهودی‌ها پس از اعلام تجزیه فلسطین فوراً دست به کار تشکیلاتی که قبلاً تهیه شده بود گردیدند از جمله برای حفظ و حراست عموم کلیمی‌ها در شهر تل‌آویو تشکیل پلیس داوطلب به نام هاگانا Hagana دادند و رسماً اداره و حراست شهر تل‌آویو و سایر قسمت‌هایی که در اختیار آن‌ها بود در دست گرفته و از حملات اعراب جلوگیری نمودند. مسلم است کلیمی‌ها تشکیلات مرتب نظامی و سربازی هم دارند و روی اصول مرتبی مشغول تهیه مقدمات سربازگیری و تکمیل قوای مسلح می‌باشند ولی تشکیلات هاگانا بیشتر جنبه پلیسی دارد. کلیمی‌ها پیوسته خود را با اعراب دوست می‌دانند و حتی‌الامکان می‌خواهند به واسطه تبلیغات از جنگ و خونریزی جلوگیری به عمل آمده و به ترتیبی با یکدیگر کنار آیند.
اما رویه حکومت فلسطین:
کمیسر عالی انگلیس همیشه در اجرای تقسیم خود را بی‌طرف و برکنار می‌داند حتی پس از یک هفته از ابلاغ تصمیم ملل متفق رسماً به نمایندگان عرب و یهود اشعار داشت حکومت فعلی فلسطین منتها تا انقضاء دوره قیمومیت یعنی 15 ماه مه 1948 در فلسطین باقی خواهد ماند و از آن پس دیگر مسئوليت ادارات کشوری به عهده خود اعراب و یهودی‌ها می‌باشد و از طرفی بارها اعلام داشت که تا انقضاء دوره قیمومیت به هیچ دولت یا تشکیلاتی اجازه نمی‌دهد که در امور فلسطین مداخله نماید و مسئوليت حفظ و حراست و استقرار نظم به عهده قوای انگلیس خواهد بود و هرکسی مخالف مقررات رفتار نماید طبق انتظامات سابق شدیداً مجازات خواهد شد. حکومت فلسطین قوای پلیس انگلیس و عرب را که برای محافظت شهر تل‌آویو در آن‌جا بودند از آن شهر بیرون کشید و فعلاً استقرار نظم و امنیت در آن شهر به عهده اداره هاگانا می‌باشد.
پس از اختتام کنفرانس جامعه عرب در قاهره (18 دسامبر 1947) کم‌کم وضع کشور فلسطین به صورت دیگری درآمد و اوضاع وخیم گردید به این معنی که مرتباً اعراب داوطلب سرباز یا بدوی با اسلحه به طور نامشروع وارد فلسطین گردیده و اغلب شب‌ها به منازعات و حملات پرداختند در همین خلال در روزنامه الدفاع عرب منتشره در بیت‌المقدس رسماً اعلام گردید که پنجاه نفر افسر انگلیسی با اسلحه خود از فلسطین فرار و ملحق به داوطلبان در سوریه گردیدند هم‌چنین عده‌ای از معاونین عربی اداره پلیس فلسطین که قرار بود بازنشسته شوند با اسلحه خود ناپدید گردیدند. فعلاً‌تجاوزات طرفین از دهات و شهرهای کوچک به داخل شهر بیت‌المقدس هم سرایت کرده و دیگر یک نفر کلیمی جرأت نمی‌کند در محله عرب برود و هم‌چنین عرب به محله کلیمی؛ و روز به روز اوضاع وخیم‌تر و انتظار حدوث وقایع جدیدی می‌رود. از اول دسامبر تا 31 دسامبر 1947 قریب 500 نفر عرب و کلیمی مقتول و متجاوز از 500 نفر عرب و کلیمی مجروح گردیدند. این بود خلاصه گزارش اوضاع فلسطین از اعلام خبر تجزیه تا تصمیم کنفرانس قاهره. البته پس از این مرتباً گزارشات جاری عرض خواهد شد.