منزوی شدن غزه نه به معنای اضمحلال حماس

گفتگو با آنتونی کوردسمن، تحلیلگر امور استراتژیک در خاورمیانه
 

تاثیر آن تاحدی کنایه آمیز است. بی تردید موقعیت کنونی موجب قرار گرفتن یک نیرو یا گروه متخاصم در غزه خواهد شد. اما غزه تاکنون به طور گسترده ای منزوی بوده است. آن چه که اکنون رخ داده این است که یک خط فاصله روشن به وجود آمده است و در عین حال فشار اندکی روی اسرائیل برای افزایش ارتباط اقتصادیش با غزه و یا بازگشایی گذرگاه های میان غزه و اسرائیل و غزه با کرانه باختری وجود دارد.همچنین مقاومت چندانی علیه تاخت و تازهای اسرائیل به غزه یا اقدامات امنیتی و اقتصادی صورت نخواهد گرفت. البته یک مشکل وجود دارد. معلوم نیست که حماس در غزه بماند. حکومت فتح اغلب با فساد و عدم کارایی همراه بوده است و این گروه در عملیات های امنیتی معمولا بیرحمانه عمل کرده است.
ایهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل به واشنگتن رفت و گفته است که به طور کامل با تشکیلات رهبری فتح همکاری خواهد کرد. آمریکا هم اکنون آماده است تا تحریم ها خود علیه فتح را لغو کند، این طور نیست؟
رویکردهای مثبتی وجود دارد. دولت آمریکا برخی از تحریم هایش را علیه عناصر فتح در کرانه باختری برچیده است. قرار است دولت آینده فلسطین توسط یک اقصاددان خوش نام با نام سلام فیاض که در جهان مورد احترام است، هدایت شود. وی از آوردن تکنوکرات ها و تعیین افرادی از کرانه باختر و غزه سخن گفته است. سوالی که همیشه وجود داشته این است که آیا آنها می تواند بر میراث عرفات که جدایی در فتح و تشکیلات فلسطینی است، غلبه کند؟ آیا آنها قادر هستند بر مشکلات فساد و خشم مردم نسبت به کسانی که با عرفات به فلسطین بازگشتند و بسیاری از جوان ها فلسطینی او را رهبری ناکارآمد می دانستند، روبرو شوند؟معلوم نیست که آنها موفق شوند یا نه، اما بی شک انجام این مهم با حمایت آمریکا و اسرائیل آسانتر خواهد بود.
آیا این لزوما به این معنا است که وقفه ای طولانی در مسیر راه حل دو کشور میان اسرائیل و فلسطین رخ خواهد داد؟
شاید به نظر برسد که که به راه حل دو کشور نزدیک تر شده اید. اما وقتی به آن رسیدید متوجه می شوید که یک کشور فقط در کرانه باختری است و نه در تمام سرزمین های فلسطینی. مشکل این است که کرانه باختری دست کم امیدهایی را در مورد چشم انداز اقتصادی خود به وجود آورده است. این منطقه شاهد رشد کندتری از نظر جمعیتی است و منابع اقتصادی بیشتری نیز در اختیار دارد. این در حالی است که اکنون پس از گذشت 7 سال از جنگ با افزایش جمعیت و تخریب مدارس و قطع تمامی همکاری های اقتصادی با اسرائیل غزه تقریبا به صورت یک اردوگاه آوارگان در آمده است که از نظر اقتصادی هیچ امیدی برای یافتن راه حلی جدی برای آن وجود ندارد. پس منظور شما از راه حل دو کشور چیست؟ این راه حلی است که فقط بر کرانه باختری تاثیر خواهد گذاشت بدون این که سایر فلسطینی ها در غزه را که اوضاعشان در حال وخیم تر شدن است، از خود متاثر کند. پس این یک راه حل نیست.
آیا به نظر شما یک هیئت بین المللی متشکل از کشورهای عربی یا آژانسی از سوی سازمان ملل باید به غزه اعزام شود؟
به عقیده من میانجیگری از خارج نمی تواند موثر واقع شود. اول به خاطر این که معلوم نیست که یک میانجیگر خارجی چه اقدامی می تواند انجام دهد. آن چه که در غزه به وقوع پیوسته به این معنا نیست که گروه کوچک و منفوری قدرت را در این منطقه به دست گرفته است. اگر حماس در غزه محبوب نبود، به هیچ وجه نمی توانست با این سرعت در این منطقه محبوبیت کسب کند. سازمان ملل در موقعیتی نیست که بتواند میانجیگری کند، کشورهای عرب نیز خود را در موقعیت تقریبا غیرممکنی خواهند یافت.اکنون این امکان وجود دارد که قدرت هایی مانند اتحادیه عرب، عربستان سعودی، اردن و مصر میانجیگری کنند. اما بعید به نظر می رسد که دست کم در مدتی کوتاه شاهد چیزی بیش از دو قطبی تر شدن اوضاع باشید. در چنین موقعیتی افراد بیشتری از حامیان فتح و تشکیلات خودگردان غزه را ترک می کنند و طرفداران حماس نیز از کرانه باختری به غزه خواهند رفت. در این روند دوقطبی شدن نمی توانید شاهد آن باشید که نیروهای بین المللی قادر باشند مسائل را حل و فصل کنند. در این صورت اسرائیل علیه حماس دست به اقدام نظامی می زند و در عین حال به ایجاد یک دولت فلسطینی در کرانه باختری همت خواهد گمارد.
این سوال بعدی من است. آیا به نظر شما اتحادی واقعی میان عباس و اسرائیل شکل خواهد گرفت؟
این همکاری اکنون وجود دارد. فقط چندان موثر نبوده است. آمریکا در تلاش بود تا نیروی امنیتی قوی را در حمایت از ریاست جمهوری فلسطین که قادر باشد در مقابل رشد حماس ایستادگی کند، ایجاد نماید. عرفات نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان را تقسیم کرد به گونه ای که آنان هرگز نتوانستند موثر عمل کنند. آن چه اتفاق افتاد این بود که بین سال های 2000 تا 2007 این تشکیلات تلفات و شکست های سنگینی را از سوی اسرائیل تحمل کرد. این اقدام همچنین موجب بروز فساد و بی کفایتی در میان نیروهای امنیتی فلسطین شد و بی رحمی هایی را که بسیاری از مردم غزه را آزار می داد، سبب گردید.در نهایت نتیجه این است که اتحادی سیاسی ایجاد خواهد شد. تردیدی ندارم که حمایت ها آمریکا از گارد ریاست جمهور فلسطین ادامه خواهد یافت. همچنین ممکن است تلاش شود که نیرویی جدی تر برای تشکیلات خودگردان و فتح ایجاد شده و اسرائیل نیز بدون شک به صورت تاکتیکی از عباس حمایت خواهد کرد. اما یک اتحاد بدون محدودیت احتمالا برای عباس و فلسطینی های میانه رو بیشتر زیان در برخواهد داشت تا منفعت. آنها مجبور هستند که تا حد ممکن به سایر فلسطینی ها و در صورت ایجاد موقعیت به مردم غزه نزدیک شوند. در صورتی که خود را اسیری در دستان اسرائیل نشان دهند، نمی توانند به چنین امری نایل آیند.
اکنون چه کسی از نیروی حماس حمایت می کند، بعید به نظر می رسد که کشورهای عربی از حماس جانبداری کنند؟
باید منتظر شد و دید که حماس چه اقدامی انجام می دهد. سرمایه های خصوصی زیادی در جهان عرب وجود دارند که در دست کسانی هستند که تحت نظارت دولت هایشان عمل نمی کنند. فعالیت های زیادی که برای توقف جریان پول از خلیج فارس صورت گرفته اند نتوانستند از انباشته شدن شاید حدود نیم تریلیون دلار در بانک های خصوصی و یا بانک هایی در آسیا جلوگیری به عمل آورند.