کاش در اسراییل نبودیم

شاخص های جمعیتی گزارش سالانه مربوط به وضعیت جمعیتی سرزمین های اشغالی سال 1948 فلسطین نشانگر این است که جمعیت اسرائیل در پایان سال 2009 میلادی به حدود 7 میلیون و 500 هزار نفر رسیده است که از این میزان 5 میلیون و 664 هزار نفر یعنی 75.4 درصد از آنها یهودی و یک میلیون و 526 هزار نفر دیگر که 20.3 درصد از جمعیت مذکور را تشکیل می دهند از عرب های فلسطین و اهالی منطقه اشغالی جولان سوریه هستند.
اگر جمعیت ساکنان قدس شرقی و منطقه اشغالی جولان را که شمار آنها به 270 هزار نفر بالغ می شود از این آمار کم کنیم می توان گفت که جمعیت فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی سال 1948 فلسطین یک میلیون و 256 هزار نفر یعنی حدود 17.5 درصد از جمعیت رژیم صهیونیستی را تشکیل می دهد. جمعیت شهرک نشینان صهیونیست ساکن شهرک های کرانه باختری که قدس را نیز شامل می شود، حدود 520 هزار نفر برآورد می شود که در 119 شهرک صهیونیستی در این منطقه سکونت دارند و 34 مورد از این شهرک ها در مناطق شرقی قدس اشغالی واقع شده است. علاوه بر این، 232 کانون شهرک سازی رژیم صهیونیستی نیز در مناطق مختلف کرانه باختری واقع شده است و وسعت مناطق تحت پوشش شهرک های صهیونیست نشین از زمان آغاز روند سازش در سال 1991 در مادرید اسپانیا از 69 کیلومتر مربع (12 درصد از مساحت کلی کرانه باختری به استثنای قدس اشغالی) به 189 کیلومتر مربع (یعنی حدود 3.3 درصد از کل خاک این منطقه) در سال 2009 میلادی رسیده است.
آمارهای جمعیتی داخل اسرائیل تراکم جمعیت صهیونیست ها در اطراف سه شهر بزرگ قدس، تل آویو و حیفا و کاهش چشمگیر تراکم نسبی در دیگر سرزمین های اشغالی سال 48 را نشان می دهد و شاید به عبارت دقیقتر بتوان گفت که یهودیان داخل فلسطین اشغالی عملا تنها در 12 درصد از اراضی اشغالی سال 48 فلسطین به استثنای قدس اشغالی و کرانه باختری سکونت دارند و دیگر اراضی فلسطینی عملا جزء مناطق نظامی و اراضی تحت تملک هیات اراضی هستند.
از لحاظ توزیع جغرافیایی جمعیت نیز باید گفت که اکثریت صهیونیست ها در 5 شهر بزرگ؛ قدس، حیفا، تل آویو، ریشون لیتسون/عیون قاره و أسدود ساکن هستند و بیش از 200 هزار نفر در هر یک از این شهرها سکونت دارند که این میزان یک چهارم جمعیت اسرائیل (یک میلیون و 81 هزار نفر) را تشکیل می دهند. این در حالی است که 582 هزار نفر (8 درصد) از جمعیت آن در روستاهای صهیونیست نشین و 120 هزار نفر (2 درصد) در شهرک های کشاورزی سکونت دارند و این در حالی است که در زمان تاسیس رژیم صهیونیستی و اشغال اراضی فلسطینیان و اخراج شهروندان فلسطینی از شهر و دیار خود 6 درصد از جمعیت صهیونیست ها در شهرک های کشاورزی سکونت داشتند.
میانگین رشد جمعیت رژیم صهیونیستی 1.8 درصد است که از سال 2003 تاکنون به همین شکل بوده است و بخش عظیمی از این رشد جمعیت ناشی از جذب مهاجران یهودی از نقاط مختلف جهان به داخل خاک فلسطین اشغالی است.
طی سال 2009 میلادی 14 هزار و 564 مهاجر یهودی به منظور اسکان در شهرک های صهیونیستی به داخل فلسطین اشغالی جذب شده اند و این در حالی است که این میزان در سال 2008 میلادی 13 هزار و 699 نفر بوده است. علی رغم رشد ناچیز در میزان مهاجرت یهودیان به داخل فلسطین اشغالی، رقم مذکور با منحنی در حال نزول مهاجران یهودی به داخل رژیم صهیونیستی که از سال 2000 میلادی و پس از به پایان رسیدن منابع بشری یهودی آماده مهاجرت به داخل سرزمین های اشغالی فلسطین آغاز شده است تطابق دارد.
در این زمینه، آمارهای منتشر شده از سوی منابع رسمی رژیم صهیونیستی نشانگر این مساله است که جمعیت ساکنان یهودی اسرائیل از آغاز دهه نود سده گذشته تاکنون تا حد زیادی افزایش یافته است و این مساله تا حد زیادی ناشی از مهاجرت گسترده یهودیان از کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق به داخل فلسطین اشغالی است که باعث رشد بالا و 29.4 درصدی جمعیت یهودیان ساکن سرزمین تاریخی فلسطین شده است و این در حالی است که نرخ طبیعی رشد آنها (رشد طبیعی جمعیت + مهاجرت مثبت) در سال های دهه 80 از 1.8 درصد تجاوز نمی کرد. اخیرا و با کاهش میزان مهاجرت از مناطق مذکور، جمعیت یهودیان در سال 1997 میلادی 6 درصد یعنی 86 هزار نفر رشد داشته است که 40 درصد آن ناشی از مهاجرت یهودیان به داخل اسرائیل و 60 درصد ناشی از افزایش طبیعی جمعیت بوده است.
دفتر مرکزی آمار رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرده است که در سالیان گذشته مهاجرت به اسرائیل در مقایسه با سال های قبل به شدت کاهش یافته است که این مساله ناشی از عوامل متعددی از جمله اتمام منبع بشری اتحادیه جماهیر شوروی سابق است؛ چرا که جمعیت یهودیان در این کشورها به دلیل مهاجرت دسته جمعی و گسترده به فلسطین اشغالی و کشورهای دیگری از جمله آلمان از یک میلیون و 450 هزار نفر در سال 1989 به 400 هزار نفر در حال حاضر کاهش یافته است و از سوی دیگر سن این گروه از یهودیان نیز افزایش یافته است.
عامل دوم وخامت اوضاع امنیتی داخل رژیم صهیونیستی طی سال های اخیر و بویژه پس از آغاز انتفاضه دوم فلسطین و نگرانی مهاجران یهودی نسبت به تبعات و پیامدهای مهاجرت و اسکان خود در سرزمین های فلسطینی به قیمت پایمال کردن حقوق ملی و قومی ملت عربی فلسطینی علی رغم تمامی تسهیلات و مشوق های ارائه شده به آنها از سوی رژیم صهیونیستی است.
سومین عامل در این زمینه را می توان بحران اقتصادی رژیم صهیونیستی عنوان کرد که هنوز هم ادامه دارد و از سوی دیگر، تفکر مهاجرت و سرزمین موعود شیر و عسل بویژه در سایه بحران اقتصادی جهانی تا حدود زیادی رنگ باخته است؛ هر چند که اقتصاد اسرائیل از آغاز سه ماه دوم سال 2009 توانست تا حدودی اعتبار خود را بازیابد، اما با این وجود، صادرات و واردات و سرمایه گذاری های ثابت همچنان در حدی پایین تر از میزان مشابه در مدت قبل از آغاز بحران باقی مانده است. میزان افراد جویای کار در این سال به 8 درصد نزدیک شد و سرمایه های موجود در بانک ها در طول این سال همچنان روند نزولی را طی کرد. اقتصاد صهیونیستی نیز در طول این مدت تنها 0.5 درصد رشد داشت و تولید ناخالص داخلی این رژیم نیز در همان میزان قبلی باقی مانده و به 200 میلیارد دلار رسید که تفاوت چندانی با سال قبل یعنی 2008میلادی (199.5 میلیارد دلار) نداشت. میانگین درآمد سرانه هر صهیونیست نیز در این سال در رقم 27000 دلار ثابت مانده و تفاوت چندانی با میزان مشابه سال 2008 (27300 دلار) نکرد. علاوه بر این، صادرات رژیم صهیونیستی در سال 2009 میلادی 27 درصد کاهش یافت و واردات نیز کاهشی 22 درصدی را تجربه کرد و آمریکا همچنان به عنوان شریک تجاری درجه اول این رژیم باقی مانده و صادرات طرف صهیونیستی به این کشور به 17 میلیارد دلار (35 درصد از کل صادرات رژیم اشغالگر قدس) رسید و کشورهای بلژیک و آلمان در رده های بعدی جای گرفتند.
لازم به ذکر است که همزمان با کاهش میزان مهاجرت به اسرائیل، مهاجرت معکوس از این رژیم همچنان ادامه دارد و سالیانه حدود 10 هزار نفر خاک این رژیم را ترک می کنند. از سوی دیگر، در نتیجه کاهش رشد طبیعی جمعیت جهان و گرایش بسیاری از یهودیان به ادیان دیگر و نیز رواج پدیده ازدواج با پیروان ادیان دیگر و گسترش مساله گرایش یهودیان به ادیان دیگر جوامع محل زندگی خود جمعیت یهودیان در کشورهای مختلف جهان به استثنای رژیم صهیونیستی کاهش یافته است.
اخیرا پژوهشکده ژئو از جمله مراکز پژوهشی عضو مجموعه ژئوکارتوگرافی در اسرائیل در گزارش جالب توجه مربوط به سال 2007 که معانی و نشانه های متعددی با خود به همراه دارد، آورده است که 70 درصد از یهودیان روس مهاجر به فلسطین اشغالی آرزو می کنند که کاش بار دیگر متولد شده و در جای دیگری غیر از فلسطین اشغالی زندگی می کردند. 19 درصد از این افراد علاقه مند به بازگشت به روسیه هستند و 15 درصد از آنها نیز زندگی در آمریکا را ترجیح می دهند. در میان جمعیت طبقه متوسط صهیونیست ها نیز 62 درصد آرزو می کنند که کاش در خارج از اسرائیل متولد شده و زندگی می کردند. 14 درصد از این افراد زندگی در آمریکا، 8 درصد زندگی در سوئیس، 6 درصد زندگی در سوئد و 4 درصد زندگی در کانادا را به زندگی در فلسطین اشغالی ترجیح می دهند.
از سوی دیگر، 59 درصد از افراد بازنشسته نیز آرزو می کنند که کاش در کشور دیگری به دنیا آمده و زندگی می کردند که 12 درصد از آنها زندگی در آمریکا، 9 درصد زندگی در سوئیس، 6 درصد زندگی در استرالیا، 6 درصد زندگی در ایتالیا و حدود 3 درصد نیز زندگی در نیوزلند را انتخاب می کنند. در همین حال، 58 درصد از جمعیت فقیر اسرائیل نیز به دلیل اوضاع اقتصادی نابسامان این رژیم آرزو می کنند که کاش در کشور دیگری امکان زندگی داشتند. اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که 52 درصد از جمعیت طبقه مرفه و ثروتمند رژیم اشغالگر قدس که در نوک هرم اقتصادی قرار دارند زندگی در خارج را ترجیح می دهند و اکثر آنها آمریکا و کانادا را برای این منظور انتخاب می کنند. در مقابل افراد طبقه متدینین ملی گرا زندگی در فلسطین اشغالی را بر زندگی در خارج از آن ترجیح می دهند و بر اساس نتایج نظرسنجی مذکور 83 درصد از آنها آرزو می کنند که اگر بار دیگر متولد می شدند در خارج از اسرائیل به دنیا آمده و زندگی می کردند.