ناگفته ‏هایى از بهائیت

تاریخ معاصر ایران، ناگفته‏هاى بسیارى دارد که از جملۀ آن‌ها، نقش مخرّب فرقۀ بهائیت در تحولات سیاسى، اقتصادى و اجتماعى ایران است و شرح آن فرصتى بسیار گسترده مى‏طلبد. آنچه در این مجال در پى آنیم، اشاره به ناگفته‏هایى از فعالیت این فرقه است.
خوشبختانه، بر اساس اسناد به‌جامانده از دوران رژیم پهلوى، اطلاعات بسیار ارزشمندى از فعالیت‏هاى خیانت‌آمیز سران این فرقه در دسترس محققان و پژوهشگران قرار گرفته است،[۱] ضمن اینکه، خاطرات روشنگرانۀ عده‌ای از مطلعان، نظیر مرحومان فضل‌الله مهتدى معروف به صبحى، عبدالحسین آیتى (آواره سابق)، حسن نیکو و دیگران، که سال‌ها از نویسندگان و مبلغان زبدۀ بهائیت بوده و سپس تائب شده و به دامان اسلام برگشته‏اند، مى‏تواند خلأهاى پژوهشى اسناد را جبران نماید.
نفوذ و فعالیت گستردۀ بهائیان در سطوح بالاى دستگاه ادارى کشورمان در زمان سلطنت محمدرضا پهلوى بر کسى پوشیده نیست.[۲] ضمن اینکه در عصر پهلوى، پیوندهاى مستحکم و آشکارى بین سران این فرقه و رژیم اشغالگر قدس وجود داشت. هم‌زمان با دوران نهضت ملى نفت به بعد، به‌ویژه سال ۱۳۳۲، فعالیت گسترده و سازمان‌دهى‌شده‏اى از طرف بهائیان در کشورمان آغاز شد. متقابلاً در همان سال‌ها واعظ شهیر، مرحوم حجت‏الاسلام فلسفى، در سال ۱۳۳۴ به اشاره و دستور آیت‌الله‌العظمى بروجردى سخنرانی‌های روشنگر و پرشوری علیه بهائیت انجام داد که (به‌رغم مخالفت شدید دسته‌ای از مسئولان عالى‌رتبۀ رژیم، نظیر اسدالله علم) از رادیو پخش شد و درواقع یکى از عکس‌العمل‌های مهم نیروهاى مذهبى در مقابل گسترش فعالیت فرقۀ ضاله بود.[۳]
اسناد موجود، نکات مهمى از برنامه‏هاى بلندمدت بهائیان در این مقطع را فاش می‌سازد. اولین برنامۀ بلندمدت فرقه از سال ۱۳۳۲ شروع شد و در ۱۳۴۲ به پایان رسید. با رحلت مرحوم آیت‌الله بروجردى، هم‌زمان با اجراى سیاست‏هاى مورد نظر امریکایى‏ها توسط محمدرضا پهلوى در ایران، بهائیان هم فعالیت‏هاى خود را شدت بخشیدند.
در قسمتى از گزارشى که سال ۱۳۴۴ دربارۀ برنامۀ ده‌سالۀ فرقه تهیه (و به نظر شاه هم رسانده) شده چنین آمده است: «…به طورى که فوقاً به عرض رسید، از مفاد نامه‏ها و بخشنامه‏هاى صادره محفل مرکزى چنین استنباط مى‏گردد که هدف نهایى، ازدیاد وابستگان به فرقۀ بهائى و تا حداکثر امکان نفوذ در تمام قسمت‌ها و نقاط کشور به خصوص در میان مردم دهات و ایلات و عشایر است… .» در دستوراتى که محفل بهائیان صادر کرده بود راهکارهاى رسیدن به اهداف مورد اشاره، ارائه شده بود که از جملۀ آن‌ها، راه‌اندازى محافل بهائى در نواحى فاقد محفل، و دایر کردن کلاس‌هاى رفع اشکال و نیز گردآورى «هرگونه کتب خطى یا مطبوع که داراى مطالبى دربارۀ افکار و عقاید، روحیات و خصوصیات مرسوم و عادات یا هرنوع اطلاعات دیگرى راجع به عشایر و ایلات» و ارسال آن به مرکز می‌باشد.[۴]
از موضوعات جالب توجه، هم‌زمانى پایان برنامۀ ده‌سالۀ اول بهائیان با اوج‌گیرى نهضت اسلامى ملت ایران به رهبرى مراجع معظم تقلید و در رأس آن‌ها امام خمینى(ره) است. امام و سایر علما و مراجع، معتقد بودند که سران بهائیت در ایران، عمال اسرائیل‏اند و لایحۀ انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى (مصوّبۀ دولت عَلَم) بیشتر براى هموار ساختن راه نفوذ این فرقه در کشور طراحى شده است: «حساسیت موضوع، زمانى روشن مى‏شود که دانسته شود بهائیان، ایران را بعد از اسرائیل دومین سرزمین بهائیان، و آن را مرکز قیام و تسخیر جهان مى‏دانستند. آن‌ها با چاپ نقشۀ ده سالۀ خود اهمیت ایران را براى بهائیان نشان دادند.»[۵]
در بهار سال ۱۳۴۲ دوهزار نفر زن و مرد بهائى با مساعدت دولت ایران (یعنى همان کابینۀ اسدالله علم، که به دستور امریکا، قیام ملت در ۱۵ خرداد همین سال را به خاک و خون کشید) از طریق فرودگاه مهرآباد به لندن رفتند تا در هشتم اردیبهشت در یک اجتماع پانزده‌هزار نفرى براى معارفۀ گروه نُه نفرى رهبرى این فرقه شرکت جویند.[۶]
اقدام نادرست و خلاف شرع و عرفى که خروش اعتراض‌آمیز امام خمینى را به دنبال داشت: «از چیزهایى که سوء نیت دولت حاضر را اثبات مى‏کند، تسهیلاتى است که براى مسافرت دوهزار نفر یا بیشتر از فرق ضاله قائل شده است و به هر یک پانصد دلار ارز داده‏اند و قریب ۱۲۰۰ تومان تخفیف در بلیط هواپیما داده‏اند، به مقصد آنکه این عده در محفلى که در لندن از آن‌ها تشکیل مى‏شود و صد درصد ضدّ اسلامى است شرکت کنند. در مقابل براى زیارت حجاج بیت‌الله الحرام چه مشکلات که ایجاد نمى‏کنند و چه اجحافات و خرج‌تراشی‌ها که نمى‏شود»؟![۷]
پنج روز پس از سرکوب خونین قیام پانزده خرداد نیز محفل ملى بهائیان تهران نامۀ تشویق‏آمیزى به تیمسار سرتیپ پرویز خسروانى (فرماندۀ ژاندارمرى ناحیۀ مرکز در زمان کشتار پانزده خرداد، و بعدها آجودان فرح، معاون نخست‌وزیر و رئیس سازمان تربیت بدنى، و نیز مدیرعامل باشگاه تاج بعد از بازنشستگى) نوشت و طىّ آن، قیام حق‏طلبانۀ ملت مسلمان به رهبرى مراجع معظم تقلید و در رأس آنان امام خمینى را «تجاوز اراذل و اوباش و رجاله» و «سوء عمل جهلاى معروف به علم»! نامید و ضمن «تقدیر» از «زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار» نوشت: «تاریخ امر بهائى آن جناب را در ردیف همان چهره‏هاى درخشان و نگهبان مدنیت عالم انسانى ثبت و ضبط خواهد نمود»![۸]
در چنین شرایطى بود که امام خمینى، در پیام‌ها و اعلامیه‏هاى کوبندۀ خویش بهائیان را عمال اسرائیل یاد کرد و با روشنگری‌های خود، خواب خوش آن‌ها، و قدرت‌هاى مستبد و جهان‌خوار حامى‌شان در داخل و خارج کشور را، برآشفت: «این جانب حسب وظیفۀ شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر مى‏کنم. قرآن کریم و اسلام در خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد در معرض قبضۀ صهیونیست‏هاست که در ایران به شکل حزب بهائى ظاهر شدند و مدتى نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه مى‏کنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى‏کنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسى یهود است.[۹] و دولت‌ها ناظر آن هستند و از آن تأیید مى‏کنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود سکوت نمى‏کنند و اگر کسى سکوت کند، در پیشگاه خداوند قاهر، مسئول… است.»[۱۰]
به گواه اسناد موجود، محفل بهائیت، براى رسیدن به اهداف مهم‌تر خویش، برنامۀ دیگرى تهیه کرد که اجراى آن از اواخر سال ۱۳۴۳، یعنى پس از تبعید امام (به جرم مخالفت با کاپیتولاسیون) آغاز گردید. برنامۀ دوم بهائیت، که نُه ساله بود، تا سال ۱۳۵۴ ادامه یافت و مى‏توان گفت که در طول این برنامه، با حمایت شاه، امریکا و اسرائیل، تمامى ارکان رسمى کشور در اختیار بهائیان قرار گرفت. در ۱۳۵۱ طبق اسناد ساواک، ۱۱۲ تن از امراى ارتش، شهربانى و ژاندارمرى از بهائیان بودند. «بهائیان در مدت کوتاهى چنان رشد کردند و مشاغل حساس را به اشغال خود درآوردند که در کابینۀ هویدا نُه وزیر بهائى» حضور داشتند.[۱۱]
از اسناد و گزارش‌هاى موجود در مرکز اسناد انقلاب اسلامى چنین روشن مى‏شود که هر چه دوران شروع انقلاب اسلامى نزدیک‏تر مى‏شد نفوذ روزافزون و همه‌جانبۀ این فرقۀ استعمارى در تمامى ارکان حکومت افزون‌تر می‌گشت. به علاوه جسارت و جرئت بهائیان در سطح جامعه و مجامع دانشگاهى افزایش مى‏یافت، تا جایى که به وابستگى خود به بیگانگان افتخار می‌کردند و از بیان علنى این امر ابایى نداشتند. در گزارش زیر از سال ۱۳۵۶ آمده است: «طبق اطلاع، اخیراً شخصى به نام شهرام عیسى‌خانى، دانشجوى سال اول ریاضى دانشکده علوم دانشگاه آذرآبادگان، در کلاس درس، سایر دانشجویان را به قبول مسلک بهائیت تشویق و چنین اظهار مى‏دارد که دولت شوروى و انگلیس مخفیانه به بهائیان پول مى‏دهند که تا کمیتۀ بهائیان را تقویت کنند. ما نیز افراد بهائى، به‌ویژه اشخاصى را که به این مسلک بپیوندند از نظر تأمین مسکن و کمک‌هزینۀ زندگى حمایت و کمک مى‏کنیم.»[۱۲]
در همین زمینه، گزارش بسیار جالبى از جلسۀ بهائیان شیراز وجود دارد که مراحل پیشرفت و اهداف واقعى فعالیت بهائیان در ایران و خواستۀ اصلى ایشان را به‌خوبى نشان مى‏دهد. قسمتى از گزارش ساواک از سخنان فردى بهائى به نام ولى‌الله لقمانى چنین است: «اکنون از امریکا و لندن صریحاً دستور داریم در این مملکت مد لباس و یا ساختمان‏ها و بى‏حجابى را رونق دهیم که مسلما[نا]ن نقاب از صورت خود بردارند. به طورى که من مطالبى در منزل آقاى معتمد قرائت کردم و تمام دختران و پسران بهائى خوشحال شدند.»
راهکارهایى که فرد بهائى فوق ارائه داده جالب است: «در ایران و کشورهاى مسلمان دیگر هرچه بتوانید با پیروى از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آن‌ها نگویند امام حسین[ع‏] فاتح دنیا بوده و على[ع‏] غالب دنیا. البته بهائیان هم تصدیق دارند، ولى نه براى قرن اتم؛ اتمى که به دست بهائیان درست مى‏شود، اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته مى‏شود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین مى‏روند و دنیاى حضرت بهاء‌الله رونق مى‏گیرد»![۱۳]
در ادامه، چند سند تاریخى در خصوص برنامۀ اول و دوم بهائیت در کشورمان در دهه‏هاى ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شمسى آورده شده است:
سند شمارۀ ۱:
نسخۀ شمارۀ چهار و چهار یک
به ۲۰ هـ ۴[۱۴]
از ۳۲۱
شماره: ۱۲۴۲/۳۲۱
تاریخ: ۵/۴/۴۸
گیرندگان: ۳۰۲ــ۳۱۰
موضوع: فعالیت بهائیان
به قرار اطلاع، در جلسۀ هفتگى مورخ ۲۵/۴/۴۸ بهائیان که در خیابان سبلان کوچه کرمى پلاک ۲۷ تشکیل گردیده بود، شخصى به نام واحدیان ضمن صحبت دربارۀ امور مذهبى اظهار داشته است: «کارهایى که اکنون به دست اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر صورت مى‏گیرد هیچ کدامش روى اصول دین اسلام نیست، زیرا خود شاه به تمام دستورات بهائى آشنایى دارد و حتى ایشان با اشرف پهلوى در دوران کودکى در مدرسۀ بهائیان در خیابان امیریه که در آن زمان از مدارس عالى تهران بود درس خوانده‏اند و دلیلش آن است که عکس آن زمان‌ شاه و اشرف هم‌اکنون موجود است که ایشان ایستاده‏اند و قبل از اینکه به کلاس درس بروند دعا مى‏خوانند. حالا مردم احمق مى‏گویند شاه بهائى است؛ چکار مى‏توانند بکنند. فلسفى بالاى منبر مى‏گوید شاها مواظب باش ببین دکتر شما چه شخصى است، کارها را به دست بهائیان ندهید. ولى این گفتار اثرى ندارد ــ هم‌اکنون تیمسار صنیعى، وزیر جنگ، و تیمسار شیرین‌سخن بهائى هستند و هرچه نزدیک‌تر شوید مى‏بینید که چه کارهاى مهمى به دست بهائیان است. چرا؟ براى اینکه آن‌ها بیشتر مى‏فهمند.»
تحقیق پیرامون موارد زیر مورد نیاز است:
۱ــ تعیین صحت و سقم موضوع؛ ۲ــ واحدیان شناسایى و مشخصات بیشترى از وى اعلام دارند؛ ۳ــ گردانندگان جلسات مزبور چه کسانى هستند و هدف از تشکیل این جلسات آیا جنبۀ مذهبى دارد یا فعالیت‌هاى دیگرى در پوشش مذهب [است؟]؛ ۴ــ در جریان جلسات مورد بحث قرار گرفته و نتیجه را به موقع اعلام دارند.[۱۵]
سند شمارۀ ۲:
طبقه‌بندی حفاظتی: خیلی محرمانه
گزارش خبر
صفحۀ یک از یک
صفحۀ شمارۀ یک از چهار
۱ــ به: ۳۲۱
۲ــ از: ۷ هـ[۱۶]
۳ــ شمارۀ گزارش: ۷۵۹۶/ هـ
۴ــ تاریخ گزارش: ۱۸/۲/۵۰
منبع: ۱۶۹۹
تاریخ وقوع: ۱۱/۲/۵۰
تاریخ رسیدن خبر به منبع: ۱۱/۲/۵۰
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: ۱۲/۲/۵۰
موضوع: بهائیان
جلسه‏اى با شرکت نُه نفر از بهائیان ناحیه ۱۵ شیراز در منزل آقاى فرهنگ آزادگان و زیر نظر آقاى لقمانى تشکیل گردید. بعد از قرائت‌نامه، آقاى ولى‌الله لقمانى در مورد ادیان جهان و آمار آن‌ها و شهداى بهائیت سخن گفت. وى اضافه کرد آقایان بهائیان بهتر است بیشتر مطالعه نمایند و از روى حقیقت قضاوت کنند تا بفهمند معنى بهائیت که امروز آزادى بیشترى دارند یعنى چه؟
در زمان قدیم، احبّاء نمى‏توانستند بگویند ما بهائى هستیم و نمى‏توانستند تبلیغ کنند. اگر هم مبارزه‏اى مى‏نمودند، فوراً آن‌ها را مى‏کشتند، لیکن اکنون آن تعصب‌ها کنار گذاشته شده است. اکنون از امریکا و لندن صریحاً دستور داریم در این مملکت مد لباس و یا ساختمان‌ها و بى‏حجابى را رونق دهیم که مسلما[نا]ن نقاب از صورت خود بردارند. به طورى که من مطالبى در منزل آقاى معتمد قرائت کردم و تمام دختران و پسران بهائى خوشحال شدند. در ایران و کشورهاى مسلمان دیگر هر چه بتوانید با پیروى از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند امام حسین[ع‏] فاتح دنیا بوده و على[ع‏] غالب دنیا. البته بهائیان هم تصدیق دارند ولى نه براى قرن اتم؛ اتمى که به دست بهائیان درست مى‏شود، اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته مى‏شود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین مى‏روند و دنیاى حضرت بهاء‌الله رونق مى‏گیرد.
نظریۀ یکشنبه:[۱۷] اظهارات شنبه مورد تأیید است. دریانی.
نظریۀ چهارشنبه: صحت اظهارات شنبه مورد تأیید است.
نظریۀ ۷/ هـ ــ نظریه چهارشنبه مورد تأیید است. م
بایگانی شود… .[۱۸]
پی‌نوشت‌ها
________________________________________
[۱]ــ رک: آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پروندۀ بهائیت.
[۲]ــ محمدحسن رجبی، زندگی‌نامۀ سیاسی امام‌خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص۲۳۱
[۳]ــ برای شرح ماجرا رک: خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ویرایش علی دوانی، محمد رجبی و محمدحسن رجبی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، ص۱۹۰ به بعد.
[۴]ــ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت در آذربایجان.
[۵]ــ روح‌الله حسینیان، سه سال مرجعیت شیعه در ایران (۱۳۴۳ــ۱۳۴۱)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۴، ص۱۷۹؛ عنوان نقشۀ ده‌ساله چنین نوشته شده است: «وقت قیام و خروج و هجوم و جوش و خروش و کفاح و تسخیر مدن و فتح اقطار و غلبه بر جهان و جهانیان است (شوقی افندی)، وظایف ۱۹گانۀ محفل روحانی ملی ایران در اجرای نقشۀ ده‌ساله.» (رک: سند شماره ۳)
[۶]ــ محمدحسن رجبی، همان، صص۲۷۸ــ۲۷۷
[۷]ــ امام‌خمینی، صحیفه نور، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۱، ج۱، ص۴۴
[۸]ــ رک: سیدحمید روحانی، نهضت امام‌خمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ ۱۵، ۱۳۸۱، ص ۱۵۱۶، سند شماره ۲۶۶
[۹]ــ می‌دانیم که تلویزیون ایران، در عصر پهلوی، پیش از آنکه در اختیار دولت قرار گیرد، در تملک حبیب ثابت، بهائی سرمایه‌دار و صهیونیست‌مآب مشهور، قرار داشت.
[۱۰]ــ امام‌خمینی، همان، ج۱، ص۳۴
[۱۱]ــ روح‌الله حسینیان، همان، صص۱۸۶ــ۱۸۵
[۱۲]ــ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت آذربایجان، سند شماره ۱۰۳۰ ــ ۲۱ ــ ۵۵ به تاریخ ۷/۳/۱۳۵۶
[۱۳]ــ روح‌الله حسینیان، همان، ص۱۸۳، سند شماره ۱۳
[۱۴]ــ «۲۰ هـ»، ادارۀ ساواک تهران؛ ۳۱۰، دفتر ادارۀ یکم عملیات و بررسی (وابسته به ادارۀ کل سوم: «امنیت داخلی» سازمان ساواک؛ و ۳۲۱ نیز ادارۀ دوم عملیات و بررسی آن سازمان، بخش دانشگاه تهران است.
[۱۵]ــ آرشیو اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
[۱۶]ــ مقصود از ۷ هـ ساواک استان فارس است.
[۱۷]ــ شنبه، منبع نفوذی ساواک؛ و چهارشنبه، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت منطقه و رئیس ادارۀ کل ساواک است. مقصود از ۷ هـ نیز ساواک استان فارس است.
[۱۸]ــ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پروندۀ بهائیت تهران