اعلامیه بالفور، سنگ بنای رژیم صهیونیستی
یکی از محوریترین موضوعات در خصوص ساختگی بودن و غیرطبیعی بودن موجودیت رژیم صهیونیستی نقش کشورهای فرامنطقهیی در این شکلگیری است که این امر نشان میدهد شکلگیری رژیم صهیونیستی از سوی مردم سرزمین فلسطین صورت نگرفته و یک امر تحمیلی از سوی کشورهای استعمارگر آن زمان است؛ اگرچه غیرطبیعی بودن موجودیت رژیم صهیونیستی آنقدر واضح و مبرهن است که نیازی به اینگونه استدلالها نیست. یکی از غیرقابل انکارترین مدارک در این خصوص اعلامیهی معروف بالفور است که در تاریخ دوم نوامبر 1917 صادر شد و محتوای آن به وضوح نقش انگلیس در این پدیدهی نامیمون را روشن میسازد.
به گزارش دفتر مطالعات بینالملل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) «ما میخواهیم سنگ بنای خانهای را پیریزی کنیم که روزی مسکن ملت یهود خواهد شد. » تئودور هرتزل با این جملهی تاریخی، نخستین کنگرهی صهیونیستهای جهان را در 29 آگوست سال 1897 در سوییس افتتاح کرد. پس از گذشت 20 سال، نقش شوم انگلیس در پیریزی دولتی نامشروع به نام اسراییل در قلب فلسطین، برملا شد و همگان آن را زمینه ساز نزدیک به یک قرن نزاع و کشمکش در خاورمیانه عنوان کردند.
دوم نوامبر سال 1917 میلادی (11 آبانماه 1296شمسی) مصادف است با اعلام رسمی اعلامیهی بالفور از سوی وزیر امور خارجهی وقت انگلیس. بررسی این حادثهی تاریخی از آن جهت قابل توجه مینماید که کشتار بسیاری از مسلمانان فلسطین و تجاوز به سرزمین قانونی آنها از سوی صهیونیستها را طی بیش از نیم قرن موجب شده است. (1)
روزهای 24 و 25 اردیبهشت سال 1327 هجری شمسی، از مصیبت بارترین و شوم ترین روزهای تاریخ فلسطین است. در این روزها، حوادث بسیار مهمی اتفاق افتاد و مصایبی به وجود آمد که از هر نظر در تاریخ فلسطین و تاریخ معاصر جهان اسلام، اهمیت فراوان دارد. حوادث مهم این روزها در قالب یک توطئهی همزمان با خروج انگلیسیها از فلسطین آغاز شد، بدین ترتیب که انگلیس پس از30 سال، از اشغال فلسطین دست کشید و آن سرزمین را ترک کرد، ولی پیش از ترک آنجا، همه چیز را بدست صهیونیستهایی که از کشورهای دیگر به فلسطین آمده بودند، سپرد و بدین ترتیب، اسراییل (رژیم صهیونیستی)، رسما تشکیل شد.
پس از وقوع این حادثه، حادثهی سومی رخ داد و طی آن اولین جنگ عمومی و گستردهی اعراب با رژیم تازه شکل گرفتهی صهیونیستی آغاز گردید.
بذر رویدادهای شومی که در روزهای مذکور به وقوع پیوست، 30 سال پیش از آن، یعنی در جریان جنگ جهانی اول پاشیده شده بود؛ در آن زمان، بعد از آن که ارتش مهاجم انگلیس سرزمین فلسطین و شهر بیتالمقدس را اشغال کرد، در محافل سیاسی و نظامی انگلیس مطرح گردید: "اکنون جنگهای صلیبی به پایان رسیده و پیروزی بزرگ نصیب صلیبیون شده است. "
علاوه بر این، صهیونیستهای مجلس انگلیس و هواداران آنها، به منظور قدردانی از فرماندهی مهاجمان انگلیسی یا فرمانده به اصطلاح پیروز جنگهای صلیبی (ژنرال آلبنی) از فتح فلسطین و بیتالمقدس، طی تصویب نامهای، مبلغ 50 هزار لیرهی استرینگ به وی جایزه دادند و سپس او را به درجهی فیلدمارشالی ارتقاء دادند. به دیگر فرماندهان هم که به نوعی در اشغال فلسطین و بیتالمقدس در جریان جنگ جهانی اول نقش داشتند، هدایایی داده شد. این تشویقها از اهمیت اشغال فلسطین و بیتالمقدس برای استکبار غرب و صهیونیسم جهانی حکایت داشت.
در آن تاریخ انگلیس، سردمدار غرب محسوب میشد و تمام توان سیاسی و نظامیاش را صرف از همگسیختگی و نابود کردن قدرتها و استعدادهای سیاسی و نظامی جهان اسلام کرده بود. بزرگترین هدف انگلیس از قطعه قطعه کردن و تحت قیمومیت در آوردن سرزمینهای اسلامی این بود که زمینهی مناسبی برای تاسیس یک رژیم صهیونیستی در فلسطین به وجود آورد. به همین دلیل بود که دقیقا در آستانهی اشغال فلسطین توسط ژنرال آلبنی یهودی الاصل، "جیمز بالفور" وزیر خارجهی وقت انگلیس طی نامهای که به صهیونیست مشهور، "لیونل والتر" در روچیلد نوشت به او قول داد که در جهت تاسیس یک رژیم صهیونیستی در فلسطین از هیچ کوششی دریغ نکند و زمینهی سیاسی و نظامی مناسبی را برای این کار فراهم آورد.
بنابراین، در همان مرحله که ژنرال آلبنی با سربازانش به سوی فلسطین میرفت، بالفور نیز که بعدا با اعلامیهی بالفور شهرت یافت، نخستین و جدی ترین گام را در اینباره برداشت تا زمینهی مناسب سیاسی برای تشکیل رژیم صهیونیستی در فلسطین فراهم نماید. (2)
در آن زمان که این توطئهها و اقدامات شوم انجام میگرفت، صهیونیستها و هواداران آنها در جهان چنان به وجد آمده بودند که میگفتند: "یکی از مهمترین وقایع تاریخ 5678 سالهی قوم یهود، در حال وقوع است و نامهی آقای بالفور و پیشروی ژنرال آلبنی، مظهر استجابت دیرینهی قوم یهود میباشد!" آنها همچنین در روزنامهها و نشریات خود مینوشتند که بزرگترین و مهمترین دستاورد جنگ جهانی اول، فراهم شدن زمینه برای تشکیل رژیم صهیونیستی تحت ضمانت و حمایت انگلیس و سایر قدرتهای غربی است و به زودی سرزمین فلسطین سرشار از شیروعسل خواهد شد(!) و همانند گل سرخ شکوفا میشود؛ به زودی فلسطین با تدابیر انگلیس به مرکز تمدن در جهان تبدیل خواهد شد و بهشت صهیونیستها و یهودیها محقق میگردد!
بدین ترتیب، انگلیس و سایر حامیان صهیونیسم جهانی، در طول مدت 30 سال (از سالهای پایانی، جنگ جهانی اول تا سه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم)، در حالی که مسلمانان در غفلت، سستی و خواب به سر میبردند، زمینه را برای تشکیل اسراییل (رژیم صهیونیستی)، فراهم آورند. فراهم آوردن این زمینه بر محورهایی همچون عوامل زیر مبتنی بود: آوردن صهیونیستها و یهودیان از سراسر جهان به فلسطین، تشکیل دادن گروههای نظامی و سازماندهی بسیار خشن و تروریستی آنها، مجهز کردن حیرت انگیز صهیونیستها به پیشرفتهترین سلاحهای روز، سرازیر کردن پول و امکانات مالی و اقتصادی فراوان به فلسطین و سپردن این امکانات به دست صهیونیستها، سازماندهی صهیونیستها در تشکیلات نظامی و
سیاسی و اجتماعی، فراهم آوردن زمینهی سیاسی در جهان توسط سازمانهای بینالمللی، ایجاد روح ترس، نا امیدی و وحشت در میان مسلمانان فلسطین و سرکوب شدید و وحشیانهی آنها.
بعداز آنکه زمینه از هر جهت برای تشکیل اسراییل آماده شد و انگلیس کاملا به توامندی صهیونیستها در تشکیل رژیم صهیونیستی و دفاع از آن، مطمئن گردید، در 14 اردیبهشت سال 1327 هجری شمسی (1948) میلادی بر قیومیت و اشغال خود بر فلسطین پایان داد و از آنجا خارج شد.
بازگشت دوبارهی غرب به فلسطین
گذشت بیش از نیم قرن از خروج انگلیس از فلسطین و بروز تحولات و رخدادهای سیاسی فراوان در این سالها، نشان داد که سیر ناتوانی و اضمحلال اسراییل (رژیم صهیونیستی) به قدری شدت یافته است که آمریکا و انگلیس به عنوان حامیان جهانی این رژیم، پس از گذشت نیم قرن بار دیگر مجبور شدهاند تا تمامی ملاحظات سیاسی و بینالمللی را کنار بگذارند تا بدین وسیله اسراییل را نجات دهند. نمونهی بارز آن را میتوان، اشغال عراق عنوان کرد که همگان اذعان داشتهاند، تنها هدف آمریکا از اشغال عراق، حمایت از اسراییل بوده است؛ به گونهای که کاندولیزا رایس، وزیرخارجهی آمریکا در این باره اعتراف کرده است: "حفاظت از اسراییل از اهداف لشکرکشی به خاورمیانه بوده و حتی امنیت کل جهان وابسته به امنیت اسراییل است."(3)
نگرش جدید انگلیس و اعتراف به اینکه اعلامیه بالفور، علت اصلی منازعات فلسطین است
بسیاری از سیاستمداران انگلیسی معتقدند که اعلامیهی بالفور، عامل اصلی بروز چندین دهه کشمکش و خونریزی در خاورمیانه بوده است و این موضوع موجب آن شده است که در تحولی جدید در نگرش مسوولان انگلیسی نسبت به رویدادهای فلسطین، گروهی از نمایندگان عضو حزب کارگر و حزب محافظه کار انگلیس اعلام کنند که پیمان لرد بالفور در سال 1977، نقش اساسی در بالا گرفتن درگیری در فلسطین داشته است.
مسوول انجمن فلسطینیان در آمریکا که چندی پیش در مجلس عوام انگیس سخنرانی کرده بود، با اشاره به نقش استعمار گرایانهی انگلیس در جریان معاهدی بالفور گفته بود: "اسراییل را به علت آنکه پیمان بالفور قانونی نیست، نمیتوان سرزمین قانونی عنوان کرد، این پیمان از سوی فردی که هیچ حقی در این سرزمین نداشته و به نفع طرف سومی که از این سرزمین بسیار دور بوده است، صادر شده است."(4)
جک استرا، وزیرخارجهی سابق انگلیس نیز در گفتوگویی با مجلهی "نیواستیمتمن" اعتراف کرده بود که بسیاری از مسائلی که جهان امروز به آن دست به گریبان است، همچون جنگ اعراب و اسراییل و حتی بحران کشمیر، پیامد استعمار گری بریتانیا در گذشته بوده است.
او حتی براین نکته اذعان کرده بود که به اعلامیهی بالفور که در سال 1917 منتشر شد و انگلیس هم در آن از ایجاد کشوری یهود در سرزمین فلسطین اعلام حمایت کرده و همچنین به هر دو طرف فلسطینی و اسراییلی تضمینهای ضد و نقیضی داده بود، نمیتوان توجه زیادی معطوف داشت. (5)
متن کامل اعلامیه بالفور
«لرد روتشیلد عزیز؛
بسیار خوشوقتم اطلاعیهی زیر را که از طرف دولت اعلیحضرت در جهت همدردی با آمال صهیونیستی یهود به کابینه تسلیم و از سوی آن تصویب شده است را به اطلاع شما برسانم:
دولت اعلیحضرت، تاسیس یک موطن ملی برای مردم یهود در فلسطین را به دیدهی مساعد مینگرد و نهایت تلاشش را برای نیل به این هدف به کار میبرد و صریحا تاکید میکند که هیچ اقدامی نباید به زیان حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی موجود در فلسطین یا حقوق و موقعیت سیاسی یهودیان در کشورهای دیگر صورت گیرد.
موجب امتنان من خواهد بود اگر این اطلاعیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیست برسانید.
منابع:
1ـ www.Peikekhabari.com
2_ IbId
3ـ www.akhbarian.com
4ـ www.Palestinian.com
5_ BBC.News