سینما و صهیونیزم

صهیونیسم از زمان شکل گیری به عنوان یک جنبش و پس از آن تاسیس رژیم اسراییل با سیطره بر رسانه های گروهی و وسایل ارتباط جمعی، افکار جهانیان را به تسخیر خود درآورد. یکی از مهمترین ابزارهای تبلیغاتی که این جنبش توانست در خدمت خود درآورد، سینما است، زیرا این مقوله به دلیل دارا بودن جذابیت خاص و متنوع بودن موضوعات، مخاطبین بسیار زیادی را در برمی گیرد. صهیونیسم از این ابزار برای ترویج افکار صهیونیستی و تبلیغ برای رژیم اشغالگر قدس استفاده نمود. افکاری که اصولا بر پایه اقدامات نژادپرستانه پایه گذاری شده است. در این راستا در مجله «الاخبار المسیحیه الحره» سال 1938(1317) آمده است، «صنعت سینما در آمریکا کاملا یهودی است و یهودی بی آنکه احدی در این زمینه با او منازعه کند، بر آن حکم می راند. تمام کارپردازان این صنعت یا یهودی هستند و یا از دست پروردگان یهودی.»
سینما از زمان تاسیس در قرن نوزدهم در راستای دو هدف عمده به کار گرفته شد که عبارت بودند 1 ـ اهداف مادی و به دست آوردن سودهای کلان 2 ـ تسخیر اندیشه انسانها از طریق انتشار افکاری که موید اهداف سیاسی و اجتماعی آنها باشد که متاسفانه تاکنون نیز در این راه موفق بوده است. در این مطلب ما برآنیم تا به بررسی سینمای صهیونیستی بپردازیم. سینمای صهیونیسم هر چند برخی بر این گمانند که منظور از سینمای صهیونیسم، سینمای اسراییل است، اما باید گفت سینمای صهیونیسم اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد، بلکه سراسر جهان را دربرگرفته است و در حال حاضر بزرگترین شرکتهای سینمایی جهان مانند «متروگولدن مایر»، «کلمبیا»، «وارنر»، «پارامونت»، «فوکس قرن بیستم»، «یونیورسال» و «هالیوود» را در قبضه خود گرفته است. تاریخ حضور صهیونیسم در سینما به کنفرانس صهیونیستی «پازل در 1879(1258) بازمی گردد. زیرا در بند سوم این کنفرانس بر اهمیت رسانه های فرهنگی برای ایجاد اسراییل و ضرورت رواج روح ملی بین یهودیان جهان تاکید می گردد. از اینجا بود که صهیونیستها به سینما توجه نشان دادند.
سینمای صهیونیسم را می توان به چهار دوره تقسیم کرد دوره اول پس از کنفرانس پازل: در این دوره صهیونیستها به ساخت فیلمهایی برگرفته از داستانهای تورات می پرداختند و به تدریج این اندیشه را القا می کردند که فلسطین سرزمین موعود است. بعد از وعده «بالفور» در سال 1917(1296) و اعلام فلسطین به عنوان اسراییل جدید، سینمای صهیونیسم در خلال فیلمهایی مانند «پسر زمین» و «ده فرمان» در سال 1925(1304) و فیلم «صابر» به کارگردانی «الکساندر فورد» یهودیان پراکنده را برای مهاجرت به فلسطین تشویق می کردند. دوره دوم پس از تاسیس رژیم صهیونیستی: در این مرحله صهیونیست‌ها که از تاسیس رژیم اسراییل فارغ شده بودند به ساخت فیلمهایی روی آوردند که در آن، این مساله را تلفین می کرد که اسراییلی‌ها نماینده فرهنگ و تمدن پیشرفته بشریت هستند و در کنار آن اعراب را بادیه نشینانی بی فرهنگ با خوی و منش غیرانسانی و مسلمانان را افرادی خشن و گروه‌هایی تروریست معرفی می کردند تا از آنها تصویری نامطلوب در اذهان به وجود آورند. بعد از حمله رژیم صهیونیستی به مصر و محکومیت جهانی این رژیم حتی از سوی ایالات متحده آمریکا، یهودیان به تهیه فیلمهایی پرداختند که در آن اعراب را گرگ‌هایی گرسنه معرفی کردند و خود را ملتی با تمدن و دارای فرهنگ اصیل نشان می دادند. دوره سوم پس از جنگ 1346: در این دوره که دوره طلایی سینمای اسراییل نیز محسوب می شد، فیلم‌هایی ساخته شد که در آن این مضمون را تلقین می کرد که اعراب باید قضیه فلسطین را فراموش کنند و وجود رژیم صهیونیستی را به خود بقبولانند. مردم جهان نیز باید این مساله را بپذیرند که حق یهود در فلسطین از آنها غصب شده بود که بعد از چندین سال یهودیان توانسته‌اند این حق را اعاده کنند. در این رابطه می‌توان از فیلم «جنگ سینا» در سال 1968(1347) و «نامم را نجوا کن» در سال 1972(1351) به کارگردانی «جیمز کاموللر» را نام برد. دوره چهارم پس از جنگ 1352: در این دوره سینمای صهیونیستی شاهد تحولی بنیادین بود. زیرا سینما به سمت ترویج فساد و فحشا پیش رفت.
در این دوره کارگردانان به تولید فیلمهایی به ظاهر علمی روی آوردند که در خلال آن به تبلیغ بی بند و باریهای جنسی و اخلاقی می پرداختند. پس از مذاکرات «کمپ دیوید» و صلح بین مصر و اسراییل در سال 1976(1355) که سینما در همه ابعاد زندگی نفوذ کرده بود، سینمای صهیونیست گاهی به تبلیغ اندیشه یهودیان و قهرمانی آنها می پرداخت که نمونه آن فیلم «روز استقلال» به کارگردانی «رونالدا میریچ» در سال 1996(1375) بود که جوایز بسیاری از جشنواره ها را به خود اختصاص داد. بعضی اوقات نیز کارگردانان با ساخت برخی فیلمهای مربوط به قضیه دروغین «هولوکاست» به برانگیختن احساسات جهانیان و یا به دست آوردن دلار تکیه می کنند که بهترین مصداق آن فیلم «فهرست شیندلر» ساخته «استهان اسپیلبرگ» در سال 1994(1373) است. این فیلم هفت جایزه اسکار را به خود اختصاص داد. سینمای داخل اسراییل سینمای اسراییل تا قبل از جنگ 1967(1346) محدود به سریال‌های کوتاه بود اما از این سال به بعد با همکاری شرکتهای بزرگ سینمایی آمریکایی چون هالیوود به تولید فیلم روی آورد.
ساخت فیلم در این دوره مدتی به تاخیر افتاد زیرا ساخت فیلمی برای مخاطبان اسراییلی چندان آسان نبود به این علت که اولا مخاطبان آنها از لحاظ فرهنگ و تمدن یکسان نبودند و فیلمی که با ارزشهای فرهنگی یک یهودی آمریکایی تعارض چندانی نداشت با فرهنگ یک یهودی شرقی تبار مغایر بود و حتی ممکن بود آن را توهین به خود تلقی کند. در اصل، وجود و یا پذیرش یک فرهنگ ملی، ریشه دار و مشترک در سینما نمود پیدا می کند. به عبارت دیگر سینما جزیی از فرهنگ است که اولین مخاطبان آن دارندگان همان فرهنگ می باشند. به همین دلیل اکنون بعد از پنجاه سال تاسیس، چندان در این عرصه موفق نبوده است.
به طور کلی باید گفت سینمای صهیونیسم در حال حاضر بر سینمای جهان سیطره دارد. یکی از متفکران مسیحی غرب در این رابطه می نویسد: «.... یهود به وسیله خبرگزاری‌های جهانی، مغز جهانیان را شستشو داده است. یهود به وسیله فیلمهای مبتذل افکار جوانان و فرزندان ما را تغذیه می کند و آنها را از آنچه خود می خواهد سرشار می سازد و جوانان را فاسد و تباه می سازد تا همیشه در خدمت آنها باشند. صهیونیسم در خلال دو ساعت(مدت نمایش یک فیلم سینمایی) آداب و فرهنگی را که معلم مدرسه، خانواده و مربی طی ماهها تعلیم و تربیت در اذهان جوانان ایجاد کرده اند، می زداید.» پس جای شگفتی ندارد اگر می‌بینیم که پرچم‌داران صنعت سینمای جهان اغلب یهودی هستند. طبق برخی آمار بیش از 90 درصد کل دست اندرکاران عرصه سینما از تهیه کننده و کارگردان تا بازیگر. فیلمبردار و مونتاژگر یهودی هستند. اخیرا شبکه جهانی اینترنت با انتشار سرمقاله ای تحت عنوان «آیا هالیوود یهودی است» فهرست مفصلی از یهودیان شاغل در هالیوود را ارائه داده است. در مقابل این جهانگیری سینمایی صهیونیستها، متاسفانه در جهان اسلام شاهد نوعی انفعال و بی اعتنایی به این مقوله هستیم، صهیونیستها با استفاده از این ابزار توانسته اند قضایای دروغینی چون یهودی سوزی را به جهان القا کنند اما مسلمانان تاکنون نتوانسته اند از این رسانه استفاده بایسته ای کرده و به حقوق تاریخی و مسلم خود دست یابند.

منابع و مراجع:
1 ـ «سینما و صهیونیسم» گروه فرهنگی بشری
2 ـ «نفوذ یهودیان بر رسانه های گروهی و سازمانهای بین المللی» نوشته فواد الرفاعی
3 ـ نشریه ندا القدس شماره 12
4 ـ پایگاه اینترنتی «اسلام آن لاین» اگرچه برخی بر این گمانند که منظور از سینمای صهیونیسم، سینمای اسرائیل است اما باید گفت سینمای صهیونیسم اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد، بلکه سراسر جهان را هدف گرفته است در حال حاضر بزرگترین شرکتهای سینمایی جهان مانند «وارنر»، «کلمبیا»، «متروگولدن مایر»، «پارامونت»، «هالیوود»، «یونیورسال» و..... تمام و کمال در اختیار صهیونیست‌ها است سینمای صهیونیسم بوسیله فیلمهای مبتذل، افکار جوانان را در سراسر جهان تغذیه می کند و آنان را فاسد و تباه می سازد تا همیشه در خدمت آنها باشند 90 درصد دست اندرکاران عرصه سینمای جهان از تهیه کننده و کارگردان تا بازیگر، فیلمبردار و مونتاژگر یهودی هستند