روابط اسرائیل و کردها

روابط اسرائیل و کردها

در آغاز باید گفت که اثبات و یا نفی وجود رابطه میان اسرائیل و کردها در بحث ما جایی ندارد، زیرا آغاز این روابط به نیم قرن پیش باز می گردد و در طول این مدت، روابط میان دو طرف تابع رابطه طرف کرد با دولت بغداد بوده است.
ضمنا هر کس به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه است، می تواند به کتاب موساد در عراق، نوشته شلومو نکدیمون و هم چنین کتاب ملتی از هم گسیخته نوشته جاناتان راندل مراجعه کند. گزارش های این دو کتاب درمورد وقایع، حوادث و دیدارهایی که میان دو طرف انجام شده می تواند فصل الختامی باشد بر این بحث که آیا رابطه ای میان دو طرف وجود دارد یا نه؟ اما بحث ما در این مقاله درمورد دلایل وجود این رابطه، ابعاد مختلف آن و هم چنین انگیزه های که در ورای این مناسبات وجود دارد، می باشد.
نخستین پرسشی که به ذهن خطور می کند، این است که هدف اسرائیل از برقراری این روابط چیست؟ و در مقابل چه انگیزه ای باعث می شود که کردها با علم به این که رابطه با صهییونیست ها باعث ایجاد مشکلاتی برای آنها خواهد شد، مناسباتی را با این رژیم برقرار کنند. برای آن که از مرز طرح سوال بگذریم، به پاسخ هایی که نویسندگان کرد و عرب به این پرسش می دهند و چگونگی برخورد آنان با این مساله می پردازیم. ابتدا نگاهی می افکنیم به دیدگاه نویسندگان کرد در این زمینه:

1ـ برخی از آنها معتقدند تا هنگامی که روابط میان دو طرف به تحقق آرمان های قوم کرد بیانجامد و حقوق قومی آنها را خواه تابع نظام عراق باشد و خواه از سیستم حکومتی مستقلی برخوردار باشد، تامین کند، هیچ مشکلی در برقراری این رابطه وجود ندارد. حتی اگر این روابط به اجرای طرح های ویژه اسرائیل کمک کند.

2ـ گروهی دیگر از نویسندگان کرد نیز می گویند: ما نمی توانیم در مساله به رسمیت شناختن کشوری به نام اسرائیل، کاسه داغتر از آش باشیم و حتی از خود عرب ها نیز در این مساله پیشی بگیریم. این دسته از نویسندگان پرسشی را با مضمون ذیل مطرح می کنند: در زمانی که عرب ها خود مناسبات رسمی با رژِیم صهیونیستی دارند، آیا انتظار تحریم روابط با اسرائیل از سوی کردها، انتظار بجا و عاقلانه ای است؟

3ـ گروه سومی نیز هستند که معتقدند برخی بزرگنمایی ها در به تصویر کشیدن روابط میان اسرائیل و کردها صورت گرفته که هدف از آن ایجاد خصومت میان کشورهای منطقه و کردها است. این افراد بر این باورند که بزرگنمایی ها و ارائه اطلاعات اشتباه درباره رابطه میان دو طرف کرد و صهیونیست توسط مسئولان ترک صورت می گیرد و مقامات آنکارا برای وارد آوردن فشار هر چه بیشتر بر کردها از این شیوه استفاده می کنند. ضمنا دولت ترکیه در حال حاضر شدیدا از قدرت کردها در عراق هراس و از این بیم دارد که این وضعیت بر هم نژادان کردشان در ترکیه نیز تاثیر بگذارد. گروه سوم این پرسش را مطرح می کنند که چگونه ترکیه به خود این اجازه را می دهد که همکاری های گسترده ای در زمینه های امنیتی و نظامی با اسرائیل داشته باشد؟ (این همکاری ها به حدی رسیده که هواپیماهای اسرائیلی حق استفاده از آسمان ترکیه را دارند و در زمینه دستگیری عبدالله اوجالان رهبر بزرگ کردهای ترکیه با دولت این کشور همکاری می کند.) از همین رو، دولت آنکارا را مسئول نشر این اطلاعات اشتباه می دانند، ضمن این که اعلام می کنند روابط کردهای عراق با دولت مرکزی این کشور بسیار مثبت بوده است.

4ـ گروهی دیگر نیز در توضیحات خود در این باره می گویند که این مساله در راستای طرح مخفیانه موساد برای نفوذ در مناطق مختلف خاورمیانه صورت می گیرد. همان گونه که می دانید امروزه از گوشه و کنار خبر کشف شبکه های جاسوسی موساد در کشورهای مختلف منطقه به گوش می رسد و کردستان عراق نیز از این قاعده مستثنی نیست.
این افراد هم چنین معتقدند که ادعای برخی افراد مبنی بر این که موساد از منطقه کردستان به عنوان یک پایگاه جاسوسی استفاده می کند، بی پایه و اساس است. این افراد پرسش دیگری را با این مضمون مطرح می کنند: آیا عاقلانه است که موساد به منظور زیر نظر گرفتن نیروگاه های هسته ای ایران، دستگاه های جاسوسی خود را در کردستان عراق کارگذارد، در حالی که فاصله کردستان عراق تا نزدیک ترین نیروگاه هسته ای ایران مسافتی بالغ بر 1500 کیلومتر می باشد؟ آیا سرویس های جاسوسی و اطلاعاتی صهیونیست ها راه دیگر برای رسیدن به این مقصود ندارند؟
اگر برخی نویسندگان کرد این روابط را تایید و برخی دیگر آن را توجیه می کنند و عده ای دیگر آن را دسیسه های دشمنان جهت مخدوش ساختن روابط میان طرف کرد و عرب می دانند، ولی در میان نویسندگان عرب، برخی نگران این مناسبات هستند و برخی دیگر نیز با نگاهی قوم گرایانه این مساله را تحلیل می کنند.

1ـ برخی افراد معتقدند که روابط میان اسرائیل و کردها در واقع خیانتی است از جانب کردها، تا جایی که از نگاه آنان کردستان، اسرائیل دوم در خاورمیانه است.

2ـ برخی دیگر نیز معتقدند صرف وجود رابطه میان چند کشور عربی با اسرائیل نمی تواند دلیل و توجیهی برای کردها در ایجاد رابطه با رژیم صهیونیستی باشد ؛ زیرا کردستان کشوری مستقل نیست تا حق تعیین خط مشی سیاسی مستقل را برای خود قائل باشد.

3ـ برخی دیگر نیز درصدد آن هستند که مسئولیت برقراری این گونه روابط و مناسبات را به گردن مسئولان و رهبران کرد انداخته و ملت کرد را از این گناه مبرا دانسته و اعلام کنند که رهبران کرد در واقع عروسک خیمه شب بازی آمریکا و اسرائیل هستند. این افراد با اشاره به تجربه ای که بارزانی پدر در رابطه اش با آمریکا و دولت عبری داشت، تاکید می کنند که اگر روابط آمریکا با کشورهای منطقه رو به بهبود نهد، این رهبران کرد هستند که باید بهای سنگینی را در قبال این مساله بپردازند.

4ـ عده ای دیگر، دلیل این مساله را در سیاست کهنه اسرائیل در قبال اقلیت های قومی و دینی در جهان عرب جستجو و اعلام می کنند که هدف از این سیاست تضعیف کشورهای عربی، ایجاد مشکلات داخلی در این کشورها و حتی تقسیم آنها با انگیزه دور ساختن هر چه بیشتر قدرت دولت های عربی از آوردگاه چالش با اسرائیل است.