مسافر تل آویو

اروپا، روسیه و چین ظاهرا فراموش شده اند اما اعراب و اسراییل سخت پی گیرند تا مطمئن شوند در مذاکرات احتمالی امریکا با ایران قربانی نخواهند شد. اوباما دیروز در واشینگتن میزبان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی بود و تا چند روز آینده هم چند تن از سران عرب میهمان او خواهند بود. پیش از سفر نتانیاهو، رسانه های غربی به مدت چند هفته با شور و حرارت ادبیاتی وسیع با این مضمون تولید کردند که احتمالا دو طرف در مذاکرات خود به مشکلات سختی برخورد خواهند کرد به طوری که شکست مذاکرات دور از انتظار نیست. دیروز اما روشن شد که اولا اختلافات آن قدر که برخی تصور می کردند عمیق نیست و ثانیا دو طرف تصمیم گرفته اند اگر هم اختلافی هست آن را علنی نکنند تا چنانکه نتانیاهو به صراحت گفت «کسانی که به اختلاف امریکا و اسراییل امید بسته بودند مایوس شده باشند».
با این وجود، روشن است که ملاحظات تبلیغاتی قادر نخواهد بود همه درگیری های سیاسی را لاپوشانی کند و آنچه در اتاق مذاکره جریان داشته لاجرم به بیرون درز خواهد کرد. برخلاف آنچه بسیاری از تحلیلگران غربی انتظار داشتند دیروز این نتانیاهو بود که توانست ملاحظات و ادبیات خود را به اوباما تحمیل کند نه برعکس. پیش تر اعلام شده بود که اوباما از نخست وزیر رژیم صهیونیستی خواهد خواست بپذیرد که مسئله صلح خاورمیانه بر مسئله ایران مقدم است و اسراییل باید برای ایجاد پیشرفت در این موضوع صرف نظر از اینکه اوضاع درباره ایران چگونه جلو می رود برخی گام ها مانند توقف شهرک سازی و آغاز مذاکرات را بردارد. منابع امریکایی پیش تر گفته بودندکه اوباما تحقق صلح میان اسراییل و اعراب را جزو منافع حیاتی امریکا می داند و از آن کوتاه نخواهد آمد. در مقابل، اسراییلی ها در هفته های گذشته با صراحت تمام نوشتند که نتانیاهو در دیدار با اوباما نگرانی عمیق خود از روند جدیدی را که امریکا در مقابل ایران در پیش گرفته ابراز خواهد کرد و از جمله بر این عقیده خود پای خواهد فشرد که ایران حامی و پشتیبان اصلی مخالفان صلح با اسراییل در منطقه است و لذا بدون حل مسئله ایران هیچ صلح پایداری در منطقه قابل تحقق نیست. یوزی آراد مشاور امنیت ملی نتانیاهو دیروز کل این داستان را در یک جمله خلاصه کرد: «ما درباره ایران نوعی احساس فوریت داریم و آن را به امریکا منتقل خواهیم کرد».
دیروز و پس از دیدار نتانیاهو و اوباما بالاخره معلوم شد که کدام یک از دو طرف قادر به تحمیل نظرات خود بر طرف دیگر بوده است. در حالی که بسیاری از تحلیلگران پیش بینی می کردند نتانیاهو به دلیل نیاز مبرم اسراییل به برخوردار بودن از حمایت امریکا ناچار دیدگاه های خود را تعدیل خواهد کرد -نیویورک تایمز دو روز پیش او را به عنوان فردی معرفی کرد که بلوف زیاد می زند اما وقتی ببیند چاره ای نیست، به آسانی از موضع خود کوتاه می آید- آنچه دیروز اتفاق افتاد تقریبا برعکس بود و این اوباما بود که مواضع خود را به نخست وزیر تندرو رژیم اشغالگر قدس نزدیک کرد. نتانیاهو دیروز هیچ تعهد روشنی درباره پذیرش سیستم دو کشوری در سرزمین های اشغالی نداد -اظهارات او در این باره بسیار مبهم بود- و در عوض فقط بر این موضوع تاکید کرد که اگر اعراب دولت یهودی را به رسمیت بشناسند مذاکرات با آنها آغاز خواهد شد، به عبارت روشن تر او گفت اگر اعراب همه آنچه را که اسراییل می خواهد دربست بپذیرند اسراییل لطف می کند و به آنها «مذاکره» هدیه می دهد!
در مقابل، اوباما بسیار رادیکال تر از آنچه انتظار می رفت ظاهر شد. او اولا تاکید کرد که ایران هسته ای را نه فقط تهدیدی برای اسراییل بلکه تهدیدی برای کل جهان می داند. کسانی که با ادبیات غربی ها درباره ایران آشنا هستند می دانند که این جملات مشخصا صهیونیستی است و این اسراییلی ها هستند که مدت هاست سعی می کنند برای گریز از کابوس تنها ماندن در مقابل ایران بقیه کشورهای دنیا را متقاعد کنند که تهدید ایران متوجه همه آنهاست نه اسراییل به تنهایی. اوباما با بیان این جمله نشان داد که پیام های ارسالی از تل آویو را به خوبی درک می کند. در مرحله بعد اوباما به یکی از مهم ترین درخواست های اسراییل نیز تلویحا پاسخ مثبت داد. اسراییلی ها بارها گفته اند نگرانند که اگر مذاکرات با ایران دارای سقف زمانی نباشد، ایران از آن برای توسعه هر چه بیشتر برنامه خود استفاده کند. اوباما دیروز با بیان جملاتی همدلانه گفت که اگرچه به خاطر انتخابات برای دریافت پاسخ ایران ضرب الاجل تعیین نمی کند اما تا پایان سال جاری میلادی مذاکرات با ایران را ارزیابی خواهد کرد و این تلویحا یعنی امریکا می خواهد تکلیف این مذاکرات حداکثر تا پایان سال 2009 روشن شده باشد. جالب است که امریکایی ها هنوز تصور می کنند پیشنهادی به ایران داده اند و ایران باید به آن جواب دهد. واقعیت آن است که ایران صرفا بسته ای برای ارائه به گروه 1+5 آماده کرده و آن را هم به زودی ارائه خواهد کرد اما این موضوع هیچ ربطی به گفت وگو با امریکا ندارد و اساسا ایران پیشنهادی از تیم اوباما دریافت نکرده که بخواهد به آن پاسخ بدهد. نکته دیگر در سخنان دیروز اوباما که در ایران به آن توجه ویژه خواهد شد این بود که او تاکید کرد همه گزینه ها را در مقابل ایران روی میز نگه می دارد. این جمله که او 2 روز پیش در گفت وگو با نیوزویک هم یک بار دیگر آن را به زبان آورده بود، میراثی است که بوش و نومحافظه کاران حامی او برای دولت جدید امریکا به یادگار گذاشتند. اوباما اخیرا چند بار به این جمله رجعت کرده و این علامت روشنی است از اینکه در حال هرچه هماهنگ تر کردن خود با «نگاه اسراییلی به ایران» است. با گفتن این جمله پازل کامل شد و اوباما نشان داد درس خود را خوب آموخته و در واقع 6 ماه گذشته را به جای آنکه مشغول یادگیری واقعیات درباره ایران بوده باشد، به از بر کردن درس های صهیونیستی گذرانده است. نیویورک تایمز دیروز در ارزیابی نهایی دیداراوباما و اسراییل نوشت که «تحلیلگران مستقل» عقیده دارند نتانیاهو برنده این دیدار بوده است.
مرور آنچه دیروز در واشینگتن میان اوباما و نتانیاهو گذشت به وضوح نشان می دهد ارزیابی ایران دراین باره که امریکا همچنان اسیر ذهنیت های صهیونیستی است و لابی حامی اسراییل نقشی جدی در شکل دهی به سیاست های امریکا درباره ایران دارد کاملا صحیح و قابل دفاع است. اگر بنا باشد میزان صداقت تیم جدید امریکا در سر دادن شعار تغییر ارزیابی شود، بهترین موقع گوش دادن به سخنان آنها در زمانی است که کنار اسراییلی ها ایستاده اند. آن وقت است که امریکایی ها دقیق و درست حرف می زنند والا زمانی که در حال لفاظی در مورد نگاه جدید به خاورمیانه و تجدید نظر در رویکرد 30 ساله درباره ایران هستند، هیچ مطلب قابل اعتنایی در سخنان آنها نمی توان یافت. پس از سخنانی که دیروز اوباما کنار دست نتانیاهو گفت، امریکا دیگر نمی تواند ازایران انتظار داشته باشد که باور کند راه ایالات متحده در منطقه از اسراییل جداشده و تیم اوباما حقیقتا به دنبال شکل دهی به ترتیباتی اساسا متفاوت با ایران است. عجالتا آنچه به وضوح می توان دید آن است که اسراییلی ها در کشاندن اوباما به قایق خود موفق بوده اند و این یعنی قایق اوباما به سمت پرتگاه می رود نه ساحل. ایران در چنین قایقی نخواهد نشست.