تاثيرگذاري سفارت انگليس و بهائيان در تصميمات دولتی عصر پهلوی

قانون انجمنهاي ايالتي و ولايتي، مصوب صدر مشروطه، در اصول 90، 91، 92، 93 متمم قانون اساسي قبل از انقلاب آمده بود. اين قانون در چهار فصل و 122 بند در ربيعالثاني 1325 ق در مجلس شوراي ملي به تصويب رسيد. در بند اول اين قانون «ايالت» و «ولايت» اينگونه شرح شده است:
«ايالت قسمتي از مملكت است كه داراي حكومت مركزي و ولايت، حاكمنشين جزء است». به عبارت ديگر «ايالت» به حوزه استانداري و «ولايت» به قلمرو فرمانداري گفته ميشود. به موجب قانون انجمنهاي ايالتي و ولايتي «... براي ترتيب و تنظيم نيازمنديهاي محلي و مراقبت در تأمين اين نيازمنديها و نظارت در اجراي قوانين در امور محلي، در مركز هر استان انجمنهاي ايالتي و در هر شهرستان انجمن ولايتي مطابق مقررات اين قانون» تشكيل ميشود.
قانون «انجمنهاي ايالتي و ولايتي» از روز تصويب در مجلس شوراي ملي تا روز واژگوني رژيم پهلوي در ايران هرگز به اجرا در نيامد.
محمدرضا پهلوي با هر ترفندي ميكوشيد تا در ميان روستانشينان پايگاه و جايگاهي كسب كرده، نسبت به مردمان شهرها نيز توجه ويژهاي بنمايد. از اينرو به دستور شاه قرار شد قانون مذكور به شكل جديدي پياده گردد. به دنبال دستور شاه، دولت اميراسدالله علم، به وزارت كشور مأموريت داد كه لايحة جديدي درباره تشكيل انجمنهاي ايالتي و ولايتي در ايران تهيه و به هيئت دولت تقديم كند.
وزارت كشور با بهرهگيري و اقتباس از قوانين مشابه كشورهاي ديگر، لايحه جديدي با 92 ماده و 17 تبصره تهيه كرد و طي نامه محرمانه شماره .1254/م در تاريخ دوم مرداد 1341 به نخستوزيري داد و هيئت وزيران نيز در تاريخ 14/7/1341 آن را به تصويب رسانيد. در تصويبنامه دولت، قيد اسلام و ذكوريت از شرايط انتخابكنندگان و انتخابشوندگان حذف شده بود و در مراسم سوگند به امانت و صداقت، به جاي قرآن «كتاب آسماني» گذاشته شده بود.
در تاريخ 16 مهر ماه 1341، روزنامه هاي عصر تهران با تيتر درشت نوشتند:
«طبق لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي كه در هيئت دولت به تصويب رسيد و امروز منتشر شد به زنان حق رأي داده شد. »
امام خميني (ره) كه عمق توطئه دشمن را احساس كرده بود و آن را مقدمة برنامههاي ضد اسلامي رژيم شاه ميدانست، بلافاصله با دعوت از علماي قم به مخالفت با اين لايحه پرداخت. اين مخالفتها با ارسال تلگرافهايي براي شاه و علم ادامه يافت و نهايتاً منجر به لغو تصويبنامه و اعلام آن توسط اسدالله علم در دهم آذر ماه 1341 گرديد.
در مسير مبارزه با اين اقدام غيرقانوني رژيم، امام خميني (ره) در پاسخ به نامه اصناف قم اعلامية بسيار مهم و ارزشمندي را در آذر 1341 صادر نمودند . ايشان در اين اعلاميه كه در شش بند نگارش يافته بود براي نخستين بار خطر سلطه صهيونيسم و عمال آنها (بهاييها) را در سياست و اقتصاد كشور يادآور شدند. در بند سوم اين اعلاميه آمده است:
«... اينجانب حسب وظيفه شرعي به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر ميكنم. قرآن كريم و اسلام در خطر است، استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضة صهيونيستهاست كه در ايران به صورت حزب بهايي ظاهر شدند و مدتي نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملكت را با تأييد عمال خود قبضه ميكنند و ملت مسلمان را از هستي در تمام شئون ساقط مينمايند...»
اين پيشبيني امام (ره) به زودي به واقعيت پيوست. بهائيان در اثر حمايتهاي رژيم شاه در مدت كوتاهي – پس از انقلاب به اصطلاح سفيد ـ چنان سريع رشد كردند و از نفوذ در اركان حكومت برخوردار شدند كه طبق گزارش ساواك در سال 1351، اسامي 112 نفر از افسران شاغل در مراكز حساس ارتش، شهرباني و ژاندارمري و 56 نفر كارمند عاليرتبه از وزارت تا مديريت نام برده شده است. آن مشاغل، حساسترين پستها، از وزارت تا رياست كتابخانة ارتش را در بر ميگرفت. و چون ليست ساواك كامل نبود، لذا در آن از تمامي بهائيان شاغل در نيروهاي مسلح و ادارات دولتي ياد نشده است. از جمله پستهاي حساسي كه بهائيان احراز كردند ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
سپهبد اسدالله صنيعي: وزير جنگ كابينه حسنعلي منصور و هويدا
اميرعباس هويدا: وزير دارايي دولت حسنعلي منصور و نخستوزير بعدي به مدت 13 سال
منصور روحاني: مديرعامل سازمان آب تهران، وزير آب و برق و وزير كشاورزي در دولت هويدا
ليلي امير ارجمند: رئيس كتابخانه دانشگاه ملي، رئيس كتابخانه ملي نفت، مشاور مخصوص فرح و مدير برنامههاي آموزشي وليعهد
سرلشكر پرويز خسرواني: معاون فرماندهي كل ژاندارمري در سال 1343، معاون نخستوزير و سرپرست سازمان تربيت بدني در دوره هويدا
عطاءالله خسرواني : وزير كار در دورة هويدا
فرخ روپارسا: وزير آموزش و پرورش
دكتر منوچهر شاهقلي : وزير بهداري
پرويز ثابتي: معاون ساواك
همانگونه كه ياد شد بهائيان در اين مدت چنان رشد كردند كه افزون بر ديگر مشاغل حساس، تنها در كابينه هويدا سكان نُه وزارتخانه را در دست گرفتند. آنان نه تنها به اشغال پستهاي حساس نظامي و سياسي اكتفا نكرده، كه بر بسياري از منابع اقتصادي نيز تسلط يافتند. هژبر يزداني سرمايهدار معروف، كه صاحب سهم بانك ايرانيان و بانك توسعه كشاورزي بود و ثابت پاسال يكي از سرمايهداران بزرگ ايراني و كليه سهامداران شركت پپسيكولا بهايي بودند. حتي مراكز فرهنگي مانند تلويزيون ملي ايران به دست حبيبالله ثابت پاسال اداره ميشد.
آنچه باعث شد به موضوع نفوذ بهائيان در اركان رژيم پهلوي پرداخته شود دستيابي به سندي است كه به شكلي صريح و آشكار اين امر را تبيين و تأييد ميكند :
از: ساواك تهران
به: تيمسار رياست ساواك مديريت كل اداره سوم
تاريخ: 45/7/12 شماره: 15400/20ه 4
درباره: نعيمي پدر خانم سرلشكر خسرواني
عطف به 26838/321 ـ45/6/30
تحقيقاتي كه به نحو غيرمحسوس به عمل آمده است خانم نعيمي دختر آقاي عبدالحسين نعيمي كه اكنون عيال تيمسار سرلشكر خسرواني ميباشد يكي از بهائيان متعصب و با نفوذ فرقه بهائيان ايران است. آقاي عبدالحسين نعيمي در سالهاي 1320 الي 1324 رئيس كميته محرمانه سفارت انگليس در تهران بوده و با همكاري دبير اول سفارت انگليس در امور سياسي خارجي و داخلي ايران نقش مؤثري داشته و خانم لمتنTUNE LEM. كه يك دوشيزه 80 ساله انگليسي است و در جنگ دوم جهاني رياست كميته اينتليجنت سرويس انگلستان را در تهران بعهده داشته و كليه امور و بازيهاي سياسي داخلي را به نفع انگلستان رهبري مينمود يكي از دوستان و همكاران آقاي عبدالحسين نعيمي بوده و آقاي نعيمي در سال 1325 و 1326 از سفارت انگليس كنار رفته و همكاري خود را در امور سياسي بطور مخفيانه و غيرمحسوس با سرويس اطلاعاتي سفارت انگليس در تهران ادامه ميداده است. در ظاهر به كسب و تجارت ميپرداخته است. آقاي نعيمي اكنون از مالكين بزرگ بشمار ميرود و همكاري مخفيانه خود را با دوستان انگليسي در تهران حفظ كرده است و از لحاظ بهائيگري جزو گروه كارگردانان بهائيان در تهران ميباشد. آقاي ثابت پاسال در مواقع لزوم از نظريه و افكار نعيمي استفاده مينمايد و در حال حاضر ساكن تهران است. دختر آقاي نعيمي كه زن سرلشكر خسرواني است در چند سال قبل توانست بهطور محرمانه شوهرش (سرلشكر خسرواني» را به دين بهايي گرايش دهد. تيمسار سرلشكر خسرواني در حضور آقاي دكتر علي محمد ورقا استاد دانشگاه كه از بهائيان متعصب و يكي از روحانيون بهائيان است با حضور آقاي نعيمي رسماً بدين بهايي گرويده و قرار براين شده است كه از لحاظ حفظ پرستيژ و شئون نظامي و بعضي پستهايي كه به وي محول ميگردد خبر بهايي بودن وي از چهارچوبه ديوار خانوادگي تجاوز نكند. خانم نعيمي نيز از چندي قبل عهدهدار انجام وظايف پدرش با سرويسهاي اطلاعات سفارت انگليس و مقامات انگليس است و خانم نعيمي در سال چند مرتبه به اروپا و انگلستان مسافرت و در كنفرانسهاي بهائيان جهان كه در لندن و واشنگتن و كانادا تشكيل ميگرديده از طرف زنان بهايي ايران شركت مينمايد و در انجام وظايف خود در مورد ترويج و توسعه نفوذ بهائيان جديت و از خودگذشتگي نشان داده و اكنون مقام اول را در بين بهاييان ايران دارا ميباشد . تيمسار خسرواني شوهر بانوي مزبور نيز ترقي و توفيق خود را در امور اداري و نظامي مرهون اقدامات زنش ميداند و شايع است بنا به توصيه خانم نعيمي تيمسار خسرواني موظف ميباشد كه در كارهاي اداري افراد و درجهداران و افسران بهايي را بهطور غيرمحسوس بيش از سايرين مشمول لطف خود قرار دهد.
خانم نعيمي داراي خواهر ديگري ميباشد كه عيال آقاي علي اميني كه شغل وي مالك است و از بهائيان متعصب بشمار ميرود بوده . خانم سرلشكر خسرواني در تمام جلسات رسمي و غيررسمي خواه مربوط به شوهرش و خواه مربوط به ساير دوستان با علاقه زياد شركت مينمايند. در لندن در انجمن بهائيان ايراني مقيم انگلستان نايب رئيس بوده و اين انجمن بيشتر به امور زنان و دختران و تازه عروسان بهايي رسيدگي مينمايد و همه ساله در بهار و زمستان به لندن مسافرت مينمايد.
خانم نعيمي وسيله پدرش (عبدالحسين نعيمي) با ديپلماتهاي انگليسي و آمريكايي آشنايي دارد و در لندن نيز با زنان و مردان نمايندگان مجلس و وزارت امورخارجه آشنايي داشته و به منزل آنان رفت و آمد دارد سرلشكر خسرواني در تمام موارد در زندگي سعي ميكند هر چه بيشتر از نظر بهائيان و تظاهر به بهائيگري دور بماند و در جلسات متشكله بهاييها ديده نشود . بدين جهت شايد 90% از دوستان و بستگان سرلشكر خسرواني از بهائي بودن وي اطلاعي نداشته و از فعاليتهاي سياسي و مذهبي زنش نيز بياطلاع ميباشند.
رئيس ساواك تهران – نواب
محترماً از عرض ميگذراند. ضمناً باستحضار ميرسد از آقاي عبدالحسين نعيمي سابقهاي در اداره كل سوم بدست نيامد. بخش 321 ـ معيني
45/7/12
محترماً به استحضار ميرساند. 45/7/12
به عرض تيمسار رياست ساواك رسيد. تاريخ 7/12