آیا جنگ ششم زوال حکومت ائتلافی اولمرت تسریع می بخشد؟

«اگر امروز اولمرت از جنگی که خود بدان اقدام کرده فرار یا شانه خالی کند، نخواهد توانست حتی برای یک روز هم در سمت نخست وزیری باقی بماند و باید هر چه زودتر استعفا دهد.»
"آری شافیت" با این عبارت مقاله خود را آغاز کرد. شافیت در این مقاله در واقع از آرا و نظرات اغلب وزرای کابینه رژیم صهیونیستی خبر داده است. بیشتر اعضای کابینه "اسرائیل" بر این باورند که "اسرائیل" در این جنگ متحمل خسارت های سنگینی شده است و کسی که در جنگ خارجی موفق نشده، باید از سمت خود کناره گیری کند.
"عوزی بنزیمان" از روزنامه نگاران برجسته "اسرائیل" مانند بسیاری از نویسندگان زبردست، اولمرت و پرتس را در اداره همزمان امور نظامی و سیاسی زیر سوال برده است. تردید بنزیمان در این مساله به ویژه در دو روز آخر جنگ بیشتر شد و نتایج نظرسنجی آموزشگاه "غلوبس اسمیت" که اخیرا منتشر شد بهترین گواه بر این مدعاست. بر اساس این نظرسنجی، 58 درصد صهیونیست ها بر این باورند که "اسرائیل" در این جنگ جز اندکی به اهداف خود دست نیافته است.
بر پایه این نظرسنجی، 52 درصد اعلام کرده اند که ارتش "اسرائیل" در ماموریت خود موفق نبوده است و تنها سه درصد معتقد بودند که ارتش "اسرائیل" به اهداف مورد نظر خود دست یافته است. در نظرسنجی اخیر همچنین آمده است که در صورت برگزاری انتخابات سراسری، حزب "کادیما" کمتر از 20 کرسی را به دست خواهد آورد و این در حالی است که این حزب هم اکنون 29 کرسی را در اختیار دارد و حزب "کار" نیز در صورت برگزاری انتخابات 12 کرسی در مقابل 19 کرسی کنونی را از آن خود خواهد کرد.
می توان گفت که سخت ترین جنگی که اولمرت اکنون با آن مواجه است همان جنگ داخلی است، با این تفاوت که اولمرت در این جنگ هرگز نمی تواند احدی را مانند آن چه که در جنوب لبنان اتفاق افتاد فریب دهد.
"شافیت" معتقد است که هرگز نمی توان مردم را فریب داد و نمی توان همه مردم را به سوی جنگ کشاند و به آنان وعده پیروزی داد و نتیجه جنگ نیز شکستی سنگین از آب در آید آن گاه بر اریکه قدرت باقی ماند. کما این که هرگز نمی توان 180 "اسرائیلی" را در گورستان ها خاک کرد و یک میلیون "اسرائیلی" را ظرف یک ماه به پناهگاه ها فرستاد و سپس گفته شود که این یک اقدامی اشتباه بود و من هرگز فکر چنین چیزی را نمی کردم.
شانه خالی کردن و فرار در آخرین روز جنگ، نخست وزیر کنونی را به یک شخصیت سیاسی نالایق تبدیل کرده است و به همین خاطر روزی که حسن نصر الله از پناهگاه خود بیرون آید و در مقابل جهانیان از پیروزی سخن بگوید آن روز اولمرت حتی لحظه ای نخواهد توانست در دفتر خود آرام بنشیند.
"یوسی بیلین" اولمرت را نصیحت کرده که بهتر آن است که وی شخصا به تشکیل کمیته تحقیق درباره جنگ اقدام و از هم اکنون خود را برای تهیه برنامه ای که به داد دولتش برسد، آماده کند و نزد رئیس دیوان عالی رود تا اعضای کمیته و رئیس آن تعیین شود. به نظر من "آهارون بارک" مناسب ترین شخص برای تصدی این سمت است.
"موشه آرنس" در مقاله ای تحت عنوان "رهبری کنونی از تمامی امکانات خود استفاده کرد و اکنون می بایست با قدرت وداع کند» در روزنامه "هاآرتص" نوشت که پیروزی در جنگ برای آنان بسیار سخت و غیر قابل تحمل بود.
ایهود اولمرت، عمیر پرتس و تسیبی لیونی چند صباحی بیش مجد و عزت و افتخار نداشتند و بر این باور بودند که نیروی هوایی "اسرائیل" قادر است جنگ را به سود آنان پایان دهد، اما هنگامی که جنگ ادامه یافت و شمال "اسرائیل" متحمل حملات موشکی سنگینی حزب الله قرار گرفت و بیش از یک میلیون یهودی به پناهگاه ها رفتند و خانه های خود را ترک کردند و شمار قربانیان غیر نظامی بالا رفت، این جا بود که رفته رفته اعتبار خود را از دست دادند. این مقامات هر جا به دنبال مفری برای رهایی از جنگ می گشتند. آنان تلاش می کردند تا خود را به هر نحو ممکن که شده نجات دهند. در این میان چه وسیله ای بهتر از شورای امنیت سازمان ملل؟ با وجود چنین وسیله ای دیگر نیازی به پیروزی نظامی علیه حزب الله نیست؛ زیرا سازمان ملل خود آتش بس را اعلام خواهد کرد و این مساله به سه قوه موجود در "اسرائیل" این امکان را می دهد تا هر چه آسان تر پیروزی خود را اعلام کنند خواه جهانیان تحقق این پیروزی را باور کنند یا نکنند.
چالشی را که "اسرائیل" هم اکنون با آن رو به روست، بازسازی و ساماندهی به امور ارتش و آمادگی مجدد برای جنگ بعدی البته نه با دولت کنونی است. دولت فعلی امروزه تمامی فرصت ها و امکانات خود را که در انتخابات اخیر به آن ها دست یافت از دست داد.
"ایتان هاب" از دیگر نویسندگان صهیونیستی می پرسد:«در صورتی که کمیته تحقیق به سوالاتی از قبیل این که چرا وارد این جنگ شدیم و این که اصلا چگونه این تصمیم اتخاذ شد، پاسخ ندهد پس فایده این کمیته در چیست؟»
وی افزود:«در این روزها درباره تشکیل کمیته تحقیق سخن های بسیاری گفته می شود، اما مهم تر از تشکیل کمیته این است که ما از خود بپرسیم چگونه تصمیم جنگ اتخاذ شد و چه کسی دستور جنگ را صادر کرد و برای چه و به چه کسی این دستور داده شد؟ آیا کسانی که این دستور را صادر کردند تمامی جوانب امور از جمله احتمال شکست ارتش را بررسی کردند؟»
ایهود اولمرت به منظور سرپوش گذاشتن بر شکست ارتش "اسرائیل" در لبنان در اظهارات اخیر خود مدعی شد که "اسرائیل" هر آن چه را که می خواست در جریان جنگ به دست آورد و این جنگ به مثابه دستاوردی سیاسی برای رژیم صهیونیستی به شمار می آید.
اولمرت همچنین افزود که "اسرائیل" برای آزادی دو نظامی ربوده شده بی وقفه تلاش خواهد کرد و او با خانواده های اسرا ملاقات کرده و آنان را در جریان تلاش های دولت برای آزادی فرزندان شان قرار داده است. نخست وزیر "اسرائیل" نیز مدعی شد که به منظور آزادی نظامیان اسیر و انجام هماهنگی های لازم در این باره "اوفیر دیکل" رئیس سابق سرویس های امنیتی "اسرائیل" را به عنوان نماینده ویژه خود انتخاب کرده است.
اولمرت در خصوص این مساله که مسئولیت این شکست بر عهده کیست؟ گفت:«من به عنوان نخست وزیر مسئولیت کامل این جنگ را به عهده می گیرم و نمی خواهم که کس دیگری غیر از من این مسئولیت را عهده دار باشد.» وی همچنین اقرار کرد که«جنگ مسائل نظامی و داخلی بسیاری را آشکار کرد که نیاز به بحث و بررسی عمیق دارد.»
اولمرت درباره درخواست ها مبنی بر ضرورت تشکیل کمیته تحقیق گفت:«ما هم در جبهه داخلی و هم در جبهه خارجی متحمل زیان های زیادی شده ایم و نیاز است که علل این خسارت ها مورد کنکاش و بررسی قرار بگیرد و هیچ چیز را پنهان نکنیم.»
از سوی دیگر، عمیر پرتس وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در نشست اعضای حزب "کار" گفت که به زودی کمیته ای را برای بررسی وقایع جنگ اخیر تشکیل خواهد داد.
دان حالوتس رئیس ستاد مشترک ارتش "اسرائیل" نیز در مصاحبه با شبکه ده تلویزیون "اسرائیل" گفت:«اگر در روزهای نخست از زمین لبنان را مورد حمله قرار می دادیم، حتما شکست می خوردیم.» وی مدعی شد که هرگز از تشکیل کمیته تحقیق درباره جنگ نمی هراسد. حالوتس درباره این مدعای خود گفت:« من نه برای فرماندهی ستاد مشترک زاده شده ام و نه برای آن خواهم مرد.» وی همچنین گفت که ضرورت دارد که این مساله بررسی شود که ما چگونه طی شش سال به چنین وضعیتی دچار شده ایم و این که بودجه وزارت امنیت چگونه تا این حد کاهش یافته که قادر نیست ادوات لازم برای دفاع از "اسرائیل" را فراهم آورد؟!»
عرصه سیاسی "اسرائیل" امروزه در خصوص موافقت یا مخالفت با جنگ علیه لبنان متزلزل و دچار شکاف های عمیقی شده است و انتظار می رود که این مساله به سر حد یک بحران برسد. وزیران کابینه "اسرائیل" معتقدند که در آینده زلزله ای سیاسی در "اسرائیل" رخ خواهد داد.
فواد بن الیعازر در نشست اخیر کابینه "اسرائیل" گفت:«خود را دچار توهم و سردرگمی نکنید ما نمی توانیم جنوب لبنان را تحت کنترل و سیطره کامل خود درآوریم واقعیت این است که ما شکست سنگینی خورده ایم.»
از سوی دیگر، "اوفیر بینتس" از وزیران کابینه "اسرائیل" گفت:«نمی توانم بفهمم که هدف از استقرار نظامیان صهیونیست در جنوب لبنان پس از صدور قطعنامه شورای امنیت چه بوده است؟ این اقدام زمانی درست بود که برای یک ایجاد یک تحول سیاسی از آن استفاده می شد، اما حضور گسترده این میزان نیرو به لبنان به هیچ وجه اقدام شایسته ای نبوده است و من از این می ترسم که تا زمان رسیدن نیروهای بین المللی بین دو طرف قتل و خونریزی رخ دهد.
لبنان برای "اسرائیل" بسان باتلاقی است که هر قدر در آن حرکت کند بیشتر در آن فرو می رود. به گفته یکی از وزیران، به زودی ملت "اسرائیل" علیه پیامدهای این جنگ دست به تظاهرات گسترده ای می زنند و در پی آن مشکلات فراوانی رخ می دهد و در نتیجه انتخابات زودهنگام برگزار خواهد شد. پرتس و اولمرت با آغاز جنگ فرصتی یافتند تا به دو رهبر تبدیل شوند، اما از این فرصت به دست آمده هرگز استفاده شایسته نکردند، به طوری که با گذشت چند هفته از جنگ عده زیادی صهیونیست درباره باقی ماندن خود در خانه ها برای مدت بیش از یک ماه سوال می کنند؟ هزارن سرباز نیز با بازگشتن به خانه های شان همین سوال را خواهند پرسید.