"اسرائیل" و بحران جدید

با پیروزی بزرگی که حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری کسب کرد پرسشی که هم اکنون بیش از هم ذهن مردم را به خود مشغول ساخته این است که این جنبش با اشغالگران "اسرائیلی" چه تعاملی خواهد داشت و نظرش درباره مذاکره با این رژیم و موضعش درباره روند سازش چیست؟
در آغاز باید توضیح دهیم که "اسرائیل" بارها تکرار کرده است که شریکی فلسطینی وجود ندارد و تشکیلات خودگردان سست و ناتوان است. این موضع رژیم صهیونیستی تازگی ندارد و آن را در زمان یاسر عرفات رئیس فقید تشکیلات خودگردان نیز اعلام کرد و او را سال ها در دفترش در رام الله در محاصره قرار داد.
نکته دیگری که باید یادآوری شود این است که اکنون هیچ روند صلحی جریان ندارد، بلکه رژیم صهیونیستی با در پیش گرفتن نفاق سیاسی از صلح و مذاکره و گفت و گو دم می زند و حال آنکه آنچه عملا وجود دارد ادامه تجاوزات و جنایت های "اسرائیل" و اضمحلال سیاسی و امنیتی سازمان حاکم بر فلسطین است.
موضوع دیگر این است که هیچ یک از حکومت های "اسرائیل" واقعا خواهان و علاقه مند به صلح نیستند و به چیزی به نام مشروعیت بین المللی هم قائل نیستند و از اجرای تصمیمات بین المللی هم شانه خالی می کنند.
جنبش حماس در حالی وارد این عرصه سیاسی شده است که همه راه های سازش از پیش بسته است و این وضع نیز فقط به سبب سیاست های "اسرائیل" که از حمایت آمریکا نیز برخوردار است، به وجود آمده است.
بنابراین نباید بر روند صلح گریست یا به این فکر کرد که حماس آمده است تا صلح موهوم را از بین ببرد و منطقه به زمینی سوخته و نابود تبدیل می شود. همین رئیس تشکیلات خودگردان که با آغاز فعالیت مجلس قانونگذاری جدید، وضعیت جدیدی یافته است، شاهد این صلح از بین رفته است. با این وجود حماس از اینکه در این برهه حساس تاریخی به چنین وضعی دچار شده است، نگران نیست و رسیدن به چنین جایگاهی را حق خود می داند و در ده های گذشته در چارچوب تبلیغ و دعوت جنبش اسلامی و اتحادیه های اصناف و از آن پس در قالب سیاسی و نظامی و امنیتی جدید با نام "حماس" برای این امر تلاش کرده است.
"حماس" که با در دست داشتن پروژه اصلاحات و اعلام آشکار آن، بر این باور است که نیازی به تعامل سیاسی با "اسرائیل" ندارد به ویژه که هیچ افق روشن سیاسی هم برای چنین تعاملی موجود نیست و به همین سبب اولویت های این جنبش بیشتر به سمت و سوی سازندگی داخلی و بنیان نهادن نهادهای سیاسی و امنیتی و اجتماعی و اقتصادی واقعی در داخل فلسطین است که بر اساس معیار شایستگی و عدالت و به دور از حزبگرایی و نژادپرستی، شکل گرفته باشند.
از جمله دیگر اولویت های "حماس" ایجاد توافق ملی بر سر پروژه سیاسی است که مقاومت را راه رهایی ملی می داند و این نیز با احیای سازمان آزادیبخش بر اساس اصول ملی جدید و مبتنی بر اصل مشارکت و نه سهم خواهی حزبی میسر می شود.
نگرش حماس بر امور داخلی فلسطین محدود نیست، بلکه این جنبش طرحی بزرگ دارد که اکثریت فلسطینیان را در همه مناطقی که در آن به سر می برند در بر می گیرد. این حرکت بزرگ رهایی بخش شش میلیون آواره فلسطینی را که مشکلات قیام فلسطین را در سال های طولانی بر دوش کشیدند و همچنان به فلسطین وابسته اند و در آروزی بازگشت به آن به سر می برند، هرگز فراموش نمی کند و نمی تواند خود را از بهره گیری از توان این تعداد از فلسطینیان محروم سازد.
پروژه ملی حماس همچنین درصدد ترمیم روابط فلسطین با کشورهای عربی و اسلامی است تا قضیه فلسطین از جایگاه حقیقی خود یعنی توجه همه امت های عربی و اسلامی برخوردار گردد و تماس با این امت ها از سرگرفته شود و این امت ها حامی و پشتیبان و یاور حقیقی پایداری ملت فلسطین و مبارزاتش علیه اشغالگران "اسرائیلی" گردد و فلسطین از باج خواهی های بیگانگان از طریق کمک های مشروط که همیشه در خدمت سیاست ها و راهبردهای دشمن اشغالگر صهیونیست بوده است، رهایی یابد.
"اسرائیل" بازنده اصلی این انتخابات است و مواضع قلدرانه اش مانند همه اشغالگران غاصب که مدعی می شود با حماس تعامل نخواهد کرد و آن را به رسمیت نخواهد شناخت، به نوعی سرپوش گذاشتن بر سردرگمی و ناتوانی است که در مقابل وصول پروژه مقاومت به مقام حکومت در داخل و تحقق بخشیدن به آرزوی آوارگان در بازگشت و آزادی سرزمینشان، دچار آن شده است. بی گمان "اسرائیل" به شدت تلاش خواهد کرد تا حماس را به مذاکره با خود بکشاند بدون آنکه نشان دهد خود (اسرائیل) نیازمند آن است. این رژیم برای تحقق این امر مشکلات فلسطینیان را در مناطق کرانه باختری و نوار غزه افزایش خواهد داد تا آنکه مسئولان فلسطینی از "اسرائیل" بخواهند که این مشکلات و رنج ها را کاهش دهند، اما سران صهیونیسم احتمالا از یاد برده اند که روش حماس با روش تشکیلات گذشته بسیار تفاوت دارد، همان روشی که با تکیه بر اجابت فشارهای خارجی تلاش می کرد با دادن امتیازات فراوان به "اسرائیل" امتیازات محدود و اندکی از این رژیم بگیرد. حماس هیچ نیازی به "اسرائیل" ندارد و بر این باور است که تعامل سیاسی با این رژیم سودمند نیست و زیان های گفت و گو با رژیم صهیونیستی بسیار بیشتر از منافعی است که شاید این گفت و گو داشته باشد.
احتمال درگیری میان حماس و "اسرائیل" نیز همچنان وارد است به ویژه که جنبش حماس پایبندی خود را به مقاومت مورد تاکید قرار داده است، اما آغاز جنگ از سوی "اسرائیل" این رژیم را در صحنه بین المللی یک قدرت متجاوز بر نمایندگان ملت فلسطین در داخل معرفی می کند و این امر پیامدهایی خواهد داشت و نبرد وارد عرصه های تازه ای خواهد شد به ویژه که مجلس قانونگذاری مرجع سیاسی ملت فلسطین در داخل است.