«زمان تحریم اسرائیل فرارسیده است»
اسرائیلی ها در طول دهههای گذشته مبالغ هنگفتی را به عنوان حق السکوت به بسیاری از رهبران و قانونگذاران غربی پرداخت کردهاند. به طور یقین آنان برای استفاده از این موضوع به منظور توقف تحریمها عجله به خرج نخواهند داد. این علفهای هرز باید از ریشه نابود شوند. تمام کسانی که در جنایتهای اسرائیل سهیم بوده اند نیز باید تحریم شوند.»
اسرائیل امروز با ممانعت از بازرسی تاسیسات ِسلاح کشتار جمعیاش، در دامی هوشمندانه گرفتار آمده است. این کار تنها یک راه باقی گذاشته است. زمان تحریم اسرائیل فرا رسیده است. اجازه دهید اسرائیلیها آنچه کاشتهاند برداشت کنند و ما هم همان کاری را انجام دهیم که باید.اگر اوضاع بر خلاف این بود، صهیونیستها فریاد برمیآوردند که باید این تاسیسات را بمباران کرد، اما ما چنین کاری نمیکنیم. آلودگی ناشی از سلاحهای کشتار جمعی یک فاجعه است. حتی اصابت سلاحهای متعارف درست در محل دفن زبالههای هستهای برای هر کسی که در مسیر تشعشعات آن باشد فاجعه به بار میآورد. این راه ارزانی برای تبدیل یک کلاهک معمولی به یک کلاهک هستهای با استفاده از مواد زائدِ خود هدف است.نتانیاهو نقش خود را همانطور که انتظار میرفت بازی کرد. همانگونه که از تلمود بر میآید، ائتلاف وی هیچ گونه تقاضایی را از غیرانسانهایِ غیر یهود نمیپذیرد. وی تمام توانِ خود را بر روی لابیهای یهودی در کشورهای غربی خواهد گذاشت، تا اینگونه بتواند قانون گذاران کشور میزبان را به انجام آنچه میخواهد مجبور کند. آنان در این زمینه یدِ طولایی دارند.ادامه….
در امریکا این یک کمپین دوحزبی است. مجلس سنای دموکراتها و جمهوری خواهان لایحه تحریمهای جدید علیه ایران را تصویب کردند، لایحهای که طبق معمول عاملان جاسوسی اسرائیل پیشنویس آن را تهیه کردند.
کانادا، که پایگاه موساد در نیمکره غربی است، به هر آنچه از تلآویو بیرون بیاید، مهرِ تایید میزند. این کشور از زمان جنگ جهانی دوم تا حد زیادی از درجه انسانیت به زیر آمده است، همان هنگام که مکنزی کینگ، نخست وزیر بزرگِ این کشور از امضا کردن طرح پس از جنگ برای «خالی از سکنه کردن آلمان» سرباز زد.
دیگر رهبران گروههای متفقین قصد داشتند ۲۰ میلیون تن از مردان، زنان و کودکان را با گرسنگی دادن بکشند. هدف آنان این بود که دیگر آلمان رقیب صادراتیشان نباشد، و بدین طریق ازر خارجی لازم را به منظور خرید مواد غذایی برای مردم خود نداشته باشد.
هنگامی که خبر این طرح به دنیا درز پیدا کرد، این افرادِ پست وانمود کردند که این تنها طرحِی روی کاغذ بود، در حالی که این طرح در حقیقت یک سند کشتار جمعی ِ امضا شده بود. مکنزی کینگهای روز گار ما، اکنون که به آنان نیاز داریم کجا هستند؟ آیا رای سازمان ملل درباره فلسطین نشان از آن داشت که بعضیها سر از تخم بیرون خواهند آورد؟
این طرحِ پس از جنگ، این جنایتِ علیه بشریت وعلیه مردم بی دفاع هیچ گاه مورد محاکمه قرار نگرفت. مطلبی که بر شرمآوری این موضوع میافزاید، نادیده گرفته شدن این حقیقت از سوی مورخان دادگاه ویکتور است. مورخان حقیقی همچون «دیوید ایروینگ» به دلیل انتشار حقایق ممنوعه به دردسر افتادند. بله، رد پای لابیهای یهودی در همه جای این اعمال کثیف مشهود است.
اسرائیلی ها در طول دهههای گذشته مبالغ هنگفتی را به عنوان حق السکوت به بسیاری از رهبران و قانونگذاران غربی پرداخت کردهاند. به طور یقین آنان برای استفاده از این موضوع به منظور توقف تحریمها عجله به خرج نخواهند داد. این علفهای هرز باید از ریشه نابود شوند. تمام کسانی که در جنایتهای اسرائیل سهیم بوده اند نیز باید تحریم شوند.
نابود کردنِ رهبران ظالم، بدون خشکاندن شالوده ظلم هیچ فایدهای ندارد.
سرانجام روزی رهبری جدید پیدا خواهد شد که راه رهبر پیشین را ادامه دهد. با وجود این، الگویی از زمان جنگ جهانی دوم باقی مانده است که میتوان آن را روی اسرائیل پیاده کرد.
خلع سلاح هستهای شدنِ اسرائیل کافی نیست، بلکه اسرائیل باید درست مثل ژاپن و به همان دلایل نظامی زدایی شود. هدفِ ژاپن آسیا بود. هدف اسرائیل میتواند هر کشوری روی این کره خاکی باشد.
ما غیر یهودی ها برای ستیزه جویان اسرائیلی چیزی جز حیوانات دو پا نیستیم. همانگونه که خاخام اعظمِ آنان به طور عمومی اعلام کرد، بقیه انسانها تنها برای خدمت به یهودیان خلق شدهاند. حزب «لیکود» این قسمتِ ماجرا را بسیار دوست دارد و یکی از بزرگترین طرفداران خاخامِ اعظم است.
اسرائیل عملیات جاسوسی بسیاری را در جای جایِ جهان سازماندهی کرده است. رای سازمان ملل برای فلسطین نشان داد که حتی کشورهای کوچک و ساختگی و بی اهمیت میکرونزی نیز از وجود اسرائیل مصون نماندهاند و در رای گیری سازمان ملل مستقل عمل نکرده اند.
آیا اسرائیلی ها میتوانند این کار را تنها به واسطه منابع خود در اسرائیل انجام دهند؟ البته که نه. ستونِ پنجم اسرائیل همه جا آماده است. از آنان به عنوان سپر انسانی استفاده میشود تا اینگونه کوچکترین عملی که نشانی از خیانت و احساسات ضد یهودی داشته باشد، دفع شود.
همه در جامعه اطلاعاتی میدانند که هیچ یک از کشورهای غربی، هیچ یک از اقدامات جاسوسی امریکا را محاکمه نخواهند کرد. این قانون شکنی تمامِ سوگندهای رهبرمآبانه آنان برای حفاظت از کشورشان است. البته کاملا واضح است آنان که سلطه را پس میزنند و مردمان خود را از شر صهیونیستها حفظ میکنند، خود خطر به حساب میآیند.
اکنون نیز نوبت به قضاتِ نورنبرگ رسیده است، کسانی که به بهانه «جنگ افروزی» بسیاری از مردم را بالای دار کشیدند و اکنون که انگشت اتهام را به سوی خود میبینند، گذشته خود را انکار میکنند. آنان مرگ تمام کسانی که جان خود را در آن درگیری از دست دادند، ننگین میشمارند. آنان تمدن و فقه ِ غربی را با خیانت به آنان لکه دار میکنند.
رژیم اسرائیل نمونهای قطعی و حقیقی از تحریم را نیز به ما ارائه میدهد. به محض اینکه اسرائیل «به طور رسمی» یک تهدید امنیتی برای ما تلقی شود… کافی است دور تا دورِ دنیا یک دیوار بکشیم. با این تفاوت که این بار سپاه مهندسی ارتش امریکا این دیوار را همانند آنچه در اطراف غزه بنا کرد، نخواهد ساخت. آنچه که مالیات دهندگان امریکایی هزینه آن را پرداخت کردند. ما افتخار این کار را به قربانیان اسرائیلی خواهیم داد.
جماعت پراکنده یهودیان (دیاسپورا) که حامی اسرائیل هستند و دوستان آنان از جکله مسیحیان صهیونیست میتوانند هزینه آن را بپردازند. مسیحیان صهیونیست میتوانند از پولهایی که برای پاکسازی به «رژیمِ سلاحِ کشتار جمعی» اهدا کرده اند، استفاده کند. چیزی که به عقیده من با بازرسی آنجا آشکار خواهد شد.
روزی که فرودگاه بین المللی بن گوریون هیچ پروازی به خود نخواهد دید. بله، من از دیواری همانند دیوارِ غزه سخن میگویم. آنگاه اگر آنان اعتراض کردند، کافی است به آنان بگویید که «جیم دین» گفت، اگر محاصره مردم غزه و بیاهمیت شمردن آنان که سلاح کشتار جمعی نیز ندارند کار خوبی است، بنابراین به طور قطع انجام این کار درباره اسرائیل منصفانه است.
امریکا نه تنها درباره پروژهای نظامی و میلیاردها دلاری که راهی اسرائیل کرده، بلکه درباره بسیاری از مسائل باید افشاگری کند.
چرا امریکا چنین کاری کرده است؟ تنها دلیل از نظر من تلاشی جداگانه از سوی افراد مسئول مجتمع نظامی- صنعتی برای جایگزین کردن جنگ سردِ شوروی با جنگ سرد چین نو است. طبلِ جنگ برای چین نواخته میشود، کشوری که سعی در ساخت تواناییهای دفاعی خود دارد.
چرا بیشتر امریکایی ها رابطه بین دشمنی دولت امریکا با هرکه سعی در حفاظت از خود دارد را متوجه نمیشوند؟ مسالهای که بسیار غیردموکراتیک است و دیدن حقیقت نیز آنقدرها مشکل نیست.
چین چند پایگاه نظامی در کانادا و مکزیک دارد؟ درباره موشکهای اس-۴۰۰ زمین به هوای چینی که در مرز جنوبی ما صف کشیده اند چطور؟ درباره موشک هایِ متوسط بردِ ده کلاهکی که برای «حفاظت از منافع چینی ها و مکزیکی ها» کار گذاشته میشوند چه طور؟
امریکاییها نسبت به این مسائل چه واکنشی نشان خواهند داد؟ اما سوال اصلی اینجاست. چرا آنان مثل قبل عمل میکنند در حالی که این اتفاق نخواهد افتاد؟ در سناریویی این چنین پیچیده، چه کسی دشمن حقیقی ِ ما است؟
بیشتر امریکاییها قربانی تمامِی این ماجرا هستند. جنگ تنها به ابزاری برای حواله دادنِ ثروت به سوی فوقِ ثروتمندان بدل شده است. نیروهای نظامی و کارگران کارخانه تنها سند بدهی گیرشان میآید. به نیمی از اسرائیلی ها دستبرد زده میشود. حتی بودجه «هولوکاست» آنان نیز به غارت رفته است. طبق آخرین شمارش ها، یک سومِ «نجات یافتگان» اسرائیلی در نوانخانه ها غذا میخوردند.
نمونه امریکایی این غارت ِ فریب گونه امروز در کپیتال هیل اتفاق افتاد، هنگامی که کارشناسی به نام اریل کوهن که از قضا اسرائیلی هم هست، گفت که ایران منطقه قفقاز را تهدید میکند.
من در بنیاد هریتیج (Heritage Foundation) نگاهی به زندگینامه کوهن انداختم. اسرائیل هزاران نفر مثل وی را دارد که برایش کار میکند. بسیاری از آنان به خوابگاههای موساد بدل شده اند.
به طور خلاصه باید بگویم که مدرک کارشناسانه وی حیرت برانگیز بود. امیدوارم با بازگویی قسمتی از آنچه که وی نتیجه گیری کرد، حال شما را بد نکنم.
«همکاری گسترده بین امریکا و سه ایالتِ قفقاز جنوبی بر ضد تروریسم و قاچاق مواد مخدر، فعالیتهای خرابکارانه ایران در منطقه را خنثی کرده است.»
پاسخ من این است: آقای کوهن، چه طور ممکن است ندانید تمام مواد مخدری که از افغانستان میآید به دست پیمانکاران امریکایی و اسرائیلی میرسد و آن سه کشوری هم که شما ذکر کردید سهم خود را بر میدارند؟ و چرا وقتی همه از جمله شما از این موضوع با خبر بودند، به این فعالیتهای خرابکارانه به عنوان تهدیدی برای منطقه نپرداختید؟
«در تلاش برای ساخت یک سیاست موثر ایرانی که به حذف برنامه سلاح هستهای تهران خواهد انجامید، حامی منافع کشورهای کوچکِ قفقاز جنوبی باشید.»
آقای کوهن، شما باید بدانید که آژانس بین المللی انرژی هسته ای، و ماموران اطلاعاتی امریکا و اسرائیل همگی اظهار کرده اند که ایرانی ها برنامه سلاح هسته ای در دست ندارند. چرا ایران باید بخواهد در توقف فعالیت هسته ای خود پیش قدم شود وقتی در تیررس موشکهای هسته ای اسرائیل و خطر احتمالی حمله پیشگیرانه آن قرار دارد؟
مدرک شما آقای کوهن دقیقا همان چیزی بود که انتظار داشتم یک نماینده اسرائیلی در این برهه زمانی برای توجیه تحریم های سنا عنوان کند. بازی ای که شما امروز به راه انداختهاید قدیمی شده است.
اما در عین حال از شما متشکرم، شما به تمام دلیل هایی که نشان میدهد اسرائیل باید تحریم شود، اعتبار بخشیدهاید.
اکنون ما با فهرستی بلند بالا از جرایم اسرائیل سرو کار داریم، چندین دهه برنامههای گسترده سلاح کشتار جمعی، قاچاق مواد مخدر، عملیات تروریستی، بی ثبات کردن کشورها، پول شویی، الماسهای خونین، قاچاق انسان، جنگ افروزی و جنایت علیه بشریت. و ما میدانیم که افرادِ عملیات ویژه اسرائیل در عراق و افغانستان نیروهای امریکایی را میکشتند. این در گزارشهای طبقه بندی شده موجود است.
نظر شما آقا درباره اینکه با هم روی بیانیه ای مشترک درباره این تهدید کار کنیم و آن را تسلیم کمیته کنگره کنیم، چیست؟ من حتی مشتاقم که بیشتر کار را خود بر عهده بگیرم. این کار برای شما هم ایجادِ تنوع خواهد کرد.
*****
(این مقاله به صورت اختصاصی برای وب سایت پرس تی وی نوشته شده و انتشار آن با ذکر منبع بلامانع است.)
درباره نویسنده: جیم دین تحلیلگر مسایل مربوط به امریکا و خاورمیانه است. وی در یک خانواده نظامی قدیمی در امریکا متولد شد. مقالات دین درباره امنیت ملی، امور اطلاعاتی، عملیات روانی، تاریخ نظامی-اطلاعاتی و جنگ هستند. دین اخیرا در تلویزیون پیبیاس در مستندی به نام «در جستجوی لینکولن» همراه با پرفسور هنری لوئیز گیتز ظاهر شده است. جیم دین از مدیران نشریه وترنز تودی است.