امام خميني و مسأله فلسطين

امام خميني، از همان ابتداي تشكيل صهيونيسم، به ماهيت و فلسفه وجودي آن پي برد و خطر آن را به جهان اسلام به ويژه ملت مسلمان ايران، اعلام كرد و در موقعيتهاي گوناگون با سياستهاي صهيونيستي به مخالفت برخاست و درباره اسرائيل و خطر آن براي دولتهاي اسلامي چنين گفت:
من به سران ممالك اسلامي و دول عربي و غيرعربي اعلام ميكنم علماي اسلام و زعماي دين و ملت ديندار ايران و ارتش نجيب با دول اسلامي برادر است و در منافع و مضار، همدوش آنها است و از پيمان با اسرائيل، دشمن اسلام و دشمن ايران، متنفر و منزجر است. اينجانب اين مطلب را به صراحت گفتم، بگذار عمّال اسرائيلي به زندگي من خاتمه دهند.
امام همچنين در جاي ديگر، رژيم پهلوي را از كمك به اسرائيل منع كرد و درباره عواقب اين امر به رژيم هشدار داد. وي هر گونه رابطه با اسرائيل را حرام و ريشهكن كردن رژيم اشغالگر را بر دولتهاي اسلامي واجب و ضروري دانست:
كراراً دولتها را، بهخصوص دولت ايران را، از اسرائيل و عمّال خطرناك آن تحذير نمودم. اين مادّه فساد كه در قلب ممالك اسلامي با پشتيباني دول بزرگ جايگزين شده است و ريشههاي فسادش هر روزي ممالك اسلامي را تهديد ميكند، بايد به همت ممالك اسلامي و ملل بزرگ اسلام ريشهكن شود. اسرائيل قيام مسلحانه بر ضد ممالك اسلامي نموده است و بر دول و ملل اسلام قطع و قمع آن لازم است. كمك به اسرائيل، چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت، حرام و مخالفت با اسلام است. رابطه با اسرائيل و عمّال آن، چه رابطة تجاري و چه رابطه سياسي حرام و مخالفت با اسلام است. بايد مسلمين از استعمال امتعة اسرائيل خودداري كنند. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمين را خواستارم.
پس از قيام 15 خرداد، امام خميني همراه گروهي ديگر از مراجع حوزة علمية قم، اعلاميهاي صادر كرد. در آن اعلاميه، بر علماي اسلام فرض شده كه از اسرائيل برائت جسته و خطرهاي به رسميت شناختن اسرائيل را به جهان اسلام تذكر دهند. در اين اعلاميه تأكيد شده بود كه علماي اسلام وظيفه دارند از احكام اسلام دفاع كنند، از استقلال ممالك اسلامي پشتيباني نمايند، از ستمكاريها و ظلمها اظهار تنفر كنند و از پيمان با دشمنان قرآن مجيد و اسلام و كشور برائت جويند. امام در پيام شديداللحن ديگري تسلط اسرائيل را بر شئون حساس مملكت، از جمله تسلط آنان را بر اقتصاد كشور ماية تأسف دانست و گفت:
تأسف بالاتر تسلط اسرائيل و عمّال اسرائيل است بر بسياري از شئون حساس مملكت و قبضه نمودن اقتصاديات آن به كمك دولت و عمّال دستگاه جبار. اسرائيل با دول اسلامي در حال جنگ است و دولت ايران با كمال دوستي با او رفتار ميكند و همه وسايل تبليغ و ورود كالاهاي آن را فراهم ميسازد. من كراراً اعلام خطر كردهام. خطر براي ديانت مقدسه، خطر براي استقلال مملكت، خطر براي استقلال كشور... .
امام با شجاعت، خطاب به شاه از وي به علت رابطه با اسرائيل انتقاد كرد:
آقاي شاه! جناب شاه! چرا با روحانيون تماس نميگيري و گوش به حرف اسرائيل ميدهي؟! بيچاره، چرا عبرت از پدرت نميگيري؟! ما جز خير تو و مملكت را نميخواهيم. سازمان امنيت، وعاظ را در سازمان برده و به آنها گفته شما حق نداريد راجعبه شاه و اسرائيل و از دست رفتن دين صحبت كنيد. مگر ما به غير از اين سه، چيز ديگري هم داريم كه بگوييم؟!
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، اسلام وارد پهنه مبارزات مردم فلسطين شد. پيش از انقلاب ايران عاملي كه فلسطينيان را به هم پيوند ميداد «عربيت» بود و اسلام در درجة دوم قرار داشت، اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، اسلام عاملي مؤثر و نيرومند براي اتحاد و پيروزي مبارزان مسلمان فلسطين شد و روابط ايران و فلسطين وارد مرحله جديدي گشت، زيرا يكي از حاميان بزرگ اسرائيل در منطقه (رژيم محمدرضا پهلوي) نابود شده و به جاي آن پشتيباني نيرومند و صادق (جمهوري اسلامي) براي فلسطين و رزمندگان آن پديدار شده بود. همبستگي انقلاب ايران و فلسطين به رابطه نزديك و هماهنگي سياستها در مقابله با اسرائيل و ادامه مبارزه براي نجات سرزمين فلسطين انجاميد.
با بسته شدن سفارت اسرائيل در تهران و برقراري روابط سياسي ميان ايران و فلسطين و گشايش دفتر نمايندگي سازمان آزاديبخش فلسطين در تهران كه با سفر ياسر عرفات به ايران تحقق يافت، موازنه شومي را كه از سالها پيش در روابط منطقهاي برقرار بود، در هم ريخت و با آمدن هيئتي از طرف سازمان آزاديبخش فلسطين به ايران براي آموزش نظامي پاسداران انقلاب اسلامي و ديگر نيروهاي انقلاب، پس از سالها جدايي، روابط حسنه مردم ايران و فلسطين آغاز شد.
امام خميني، حتي ماهها پيش از پيروزي انقلاب در 22 بهمن 1357 در مصاحبههاي خود با خبرنگاران خارجي، خطمشي و سياست كلي دولت آينده و ملت ايران را دربارة مسئله فلسطين به روشني بيان كرد. امام در 10 آذر 1357 در مصاحبه با تلويزيون سيبياس امريكا در پاسخ اين پرسش كه «آيا اين درست است كه شما طرفدار اهداف سازمان آزاديبخش فلسطين هستيد؟» گفت:
ما طرفدار مظلوم هستيم، هر كس در هر كجا كه مظلوم باشد، ما طرفدار آنها هستيم و فلسطينيها مظلوم هستند، اسرائيل به آنها ظلم كرده است. به اين جهت ما طرفدار آنها هستيم.
همچنين در پاسخ به اين پرسش كه «چنانچه شاه برود و دولت مورد نظر حضرت عالي روي كار بيايد، چه تغييراتي در روابط دولت شما با اسرائيل رخ خواهد داد؟» بيان كرد:
ما اسرائيل را طرد خواهيم كرد و هيچ رابطهاي با او نخواهيم داشت. اسرائيل دولت غاصب است و با ما دشمن. هيچ نفتي از ايران به اسرائيل نخواهد رفت.
امام در جاي ديگر در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاري فلسطيني وفا در 24 آذر 1357 گفت: ما هميشه در حد امكانات و قدرتمان از برادران فلسطيني براي پايان دادن به تجاوز اسرائيل و آزاد كردن اراضي اسلامي از دست اسرائيل غاصب، پشتيباني ميكنيم و هرگز كمترين كمكي به اسرائيل نخواهيم كرد.
در 10 دي 1357 امام در پاسخ به پرسش خبرنگار مجله انگليسي زبان لبناني درباره چگونگي روابط با اسرائيل و ياسر عرفات و جنبش فلسطين گفت:
اسرائيل، از نظر اسلام و مسلمين و تمامي موازين بينالمللي، غاصب و متجاوز است و ما كمترين اهمال و سستي را در پايان دادن به تجاوزات او جايز نميدانيم و من در فرصتهاي مناسب از اقدامات و تلاشهاي ياسر عرفات براي به دست آوردن حقوق فلسطينيها و برگرداندن اراضي اسلامي به مسلمين پشتيباني كردهام.
در 14 دي 1357 نيز در پاسخ به پرسش خبرنگاران خارجي كه: «آيا آيتالله و دولت جديد سياست خود را درباره اسرائيل و افريقاي جنوبي تغيير خواهد داد؟» تأكيد كرد:
اسرائيل غاصب است و هيچ گونه رابطهاي بين ايران و يك مشت غاصب وجود ندارد. چه كسي حاضر است به يك كشور نژادپرست جنايتكار نفت بفروشد؟
در 29 بهمن 1357 در جمع هيئت فلسطيني همراه عرفات توضيح داد:
من از اولي كه اين نهضت، قبل از پانزده سال كه ابتداي اين نهضت بود، راجعبه فلسطين و راجعبه جناياتي كه اسرائيل در آن حدود كرده است در نوشتهها و در گفتهها هميشه متذكر ميشدم و الان انشاءالله بعد از اينكه ما از غائله فارغ شويم، همانطوري كه آن وقت در كنار شما بوديم، حالا هم در كنار شما هستيم و اميدواريم كه همه با هم مثل برادر با مشكلات مقابله كنيم.
از اينرو، امام خميني(ره) از نخستين روزهاي شكلگيري جنبش اسلامي با تكيه بر اصل دفاع از مظلوم و دشمني با ظالم، هر گونه اقدامي را كه منجر به شناسايي رژيم اشغالگر قدس شود، محكوم كردند. بدين سبب، جمهوري اسلامي نيز تمام طرحهاي صلحي را كه تاكنون در مجامع بينالمللي عرضه شده، محكوم كرده؛ زيرا نتيجة اصلي همه آنها به رسميت شناختن رژيم اشغالگر و ستمكار اسرائيل بوده است.
در آستانة پيروزي انقلاب اسلامي ايران رهبران امريكا با اجراي طرح صلح كمپديويد مصر را به اسرائيل نزديك كردند كه اين امر نخستين مرحلة طرح صلح اعراب با اسرائيل و به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي در منطقه بود. در اينباره امام خميني طي مصاحبهاي با روزنامة لبناني السفير در پاسخ به اين پرسش كه آثار قرارداد كمپ ديويد و خيانت سادات بر انقلاب ايران چيست، گفت:
قرارداد كمپ ديويد و يا هر اقدامي كه موقعيت اسرائيل را محكمتر ميكند اصولاً نه تنها به ضرر فلسطينيها و اعراب بلكه به ضرر همة كشورهاي منطقه و در نتيجه تقويت همه نيروهاي ارتجاعي است.
امام خميني همچنين در مصاحبهاي با مجلة فرداي آفريقا دربارة قرارداد كمپديويد افزود:
در كمپ ديويد، چيزي جز يك فريب و بازي سياسي براي ادامة تجاوز اسرائيل به مسلمين نيست. من بيش از پانزده سال است كه در اعلاميهها و سخنرانيهاي خود اسرائيل را محكوم كرده و از ملت فلسطين و سرزمين آنها دفاع كردهام. اسرائيل غاصب است و هر چه زودتر بايد فلسطين را ترك كند.
پس از امضاي قرارداد كمپ ديويد ميان مصر و اسرائيل، حضرت امام(ره) در فروردين 1358 طي اعلاميهاي اين اقدام رژيم مصر را محكوم كرد. متن اين اعلاميه چنين است:
اينجانب بيش از پانزده سال است كه خطر اسرائيل غاصب را گوشزد كردهام و به دول و ملل عرب اين حقيقت را اعلام نمودهام. اكنون با طرح استعماري صلح مصر و اسرائيل اين خطر بيشتر و نزديكتر و جديتر شده است. مصر با قبول اين صلح وابستگي خود را به دولت استعمارگر امريكا آشكارتر نمود. از دوست شاه سابق ايران بيش از اين نميتوان انتظار داشت. ايران خود را همگام با برادران مسلمان كشورهاي عرب دانسته و خود را در تصميمگيريهاي آنان شريك ميداند. ايران، صلح مصر و اسرائيل را خيانت به اسلام و مسلمين و برادران عرب ميداند و موضعهاي سياسي آنان را تأييد ميكند.
توجه امام (ره) به مسئله فلسطين تا حدي بود كه در نخستين سال پيروزي انقلاب اسلامي و در حركتي نمادين آخرين جمعه رمضان 1399 را روز قدس اعلام كرد. امام خميني در پيامي به همين مناسبت چنين گفت:
جميع مسلمانان جهان را دعوت ميكنم آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را، كه ايام قدر است و ميتواند تعيينكننده سرنوشت مردم فلسطين نيز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب و طي مراسمي همبستگي بينالمللي مسلمانان را در پشتيباني از حقوق قانوني مردم فلسطين اعلام نمايند.
پيام امام به مناسبت تعيين روز جهاني قدس، حادثة مهمي در تاريخ مبارزات ملت فلسطين شد و مسلمانان جهان را براي مقابله با اشغالگران قدس به يكپارچگي و وحدت كلمه فراخواند. امام(ره) بر آن بود كه به جاي روي آوردن به راهكارهايي كه ريشه در فرهنگ ملت مسلمان فلسطين ندارد بايد از اسلام و قابليتهاي آن بهره گرفت؛ بنابراين، وي علاوه بر پشتيبانيهاي بسيار از انقلاب فلسطين، از حربة صدور فتواهاي شرعي نيز براي تشويق مسلمانان به منظور كمك به انقلاب فلسطين بهره ميگرفت. وي نخستين مرجع تقليدي بود كه در اوج قدرت نظامي شاهنشاهي روابط پنهاني رژيم شاه و اسرائيل را افشا و خطر اسرائيل را براي جهان اسلام گوشزد كرد و براي پشتيباني از مبارزان فلسطين اجازه استفاده از وجوهات شرعي و صدقات را صادر كرد. وي بر مشكلات دروني جهان اسلام از جمله ضعف و ناتواني يا وابستگي برخي از سران كشورهاي اسلامي آگاهي كامل داشت. پس بر آگاهي مبتني بر اصول اعتقادي و مشتركات ايماني و فرهنگي امت اسلامي تأكيد كرد و از همان آغاز، كارآمدترين روش را براي بسيج ملت فلسطين و جلب پشتيباني مسلمانان براي دفاع از آنان وجهه اسلامي اين مبارزات دانست و با صدور احكام و فتواهاي شرعي درصدد جلب افكار عمومي مسلمان براي دفع شر اسرائيل برآمد.
با پيروزي انقلاب اسلامي، امام(ره) در سخنرانيها و موضعگيريهاي خود يهودياني را كه آگاهانه يا ناآگاهانه به مقاصد و آرمان صهيونيسم جهاني خدمت ميكردند نكوهش كرد و، در عين حال، حساب جامعة يهود را از صهيونيستها جدا دانست، از جمله در جمع نمايندگان كليمي ايران در 24 ارديبهشت 1358 بيان كرد:
ما حساب جامعة يهود را از حساب صهيونيستها جدا ميدانيم، آنها (صهيونيستها) اهل مذهب نيستند. قيام برضد مستكبرين، طريقه حضرت موسي(ع) بوده و اين درست برخلاف صهيونيستهاست.
وي در قسمت ديگري از سخنراني خود تأكيد كرد:
حساب جامعة يهود از حساب جامعة صهيونيستها جداست و ما با آنها مخالف هستيم و مخالفت ما براي اين است كه آنها با همه اديان مخالفاند. آنها يهودي نيستند، آنها مردمي سياسي هستند كه به اسم يهود كار ميكنند و يهوديها هم از آنها متنفر هستند و همه انسانها بايد از آنها متنفر باشند.
امام مجدداً طي سخنراني ديگري در ديدار با اقليتهاي ديني گفت: «امروز شما ميبينيد كه صهيونيست در عالم مدعي يهودي بودن است و يهوديان او را قبول ندارند. با مردم چه ميكند و معذالك ادعا ميكند كه من تابع حضرت موسي هستم».
۱ . جواد منصوري، نظري به سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، تهران: اميركبير، 1365، ص 190ـ189.
۲ . صحيفة نور، ج 1، 12 ارديبهشت 1342، ص 48ـ47.
۳ . همان، ج 1، 18 خرداد 1342، ص 139.
۴ . همان، ج 1، 18 فروردين 1343، ص 62.
۵ . همان.
۶ . روزنامة كيهان، ش 10643، 2 ارديبهشت 1357، ص 1.
۷ . صحيفة نور، ج 2، ص 7ـ484.
۸ . همان، ج 2، ص7ـ553.
۹ . همان، ج 3، ص 14ـ12.
۱۰ . همان ج3، ص 35ـ34.
۱۱ . فلسطين و صهيونيسم، مجموعه بيانات امام خميني، دفتر 19، تهران: اميركبير 1363، ص 182.
۱۲ . صحيفة نور، ج 2، 2 آذر 1357، ص 4ـ442.
۱۳ . همان، ج 2، 14 آذر1357، ص 8ـ505.
۱۴ . همان، ج 3، 5 فروردين 1358، ص 453.
۱۵ . همان، ج 8، 16 مرداد 1358، ص 91ـ77.