معناي واژه‌هاي اسرائيل و صهيونيسم

معناي واژه‌هاي اسرائيل و صهيونيسم

مملكت اسرائيل هجده شاه يهود داشته است و به دست آشوريان برچيده شد. قوم اسرائيل پس از انقراض پادشاهي در 702 قبل از ميلاد پراكنده شدند و تا قرنها بعد به صورت يك ملت گرد هم نيامدند. در تاريخ آمده است كه شاهان ايران پس از شكست آشوريان يهودياني را كه به دست آشوريان اسير شده بودند به سرزمين اوليه‌شان بازگرداندند. يهوديان علي‌رغم زيستن در شرق مديترانه از 1200 قبل از ميلاد تا 70 پس از ميلاد، بجز مقطع ياد شده هرگز داراي دولت در آن منطقه نبودند. در سال 70 ميلادي، «تيتوس»، امپراتور روم بر شرق مديترانه تسلط پيدا كرد و آن منطقه را فلسطين نام نهاد. اين سرزمين تا قرن هفتم ميلادي در سيطره امپراتوران روم و بيزانس قرار داشت. در سال هفده هجري قمري در زمان خليفه دوم مسلمانان، فلسطين به قلمرو اسلام پيوست و تا اواسط قرن هفت هجري/ سيزده ميلادي، به استثناي مدت كوتاهي كه بخشي از آن در جريان جنگهاي صليبي بين مسلمانان و مسيحيان اروپا، به دست صليبيها افتاد، در حاكميت خلفاي اموي و عباسي و از سال 1260م/ 639 ق تا 1516 م/ 895 ق كه تركان عثماني بر آن غلبه يافتند، تحت فرمانروايي حاكمان مصر قرار داشت.
پس از شكست عثمانيها در پايان جنگ جهاني اول، فلسطين دستخوش حوادث تازه‌اي شد. با گسترش ملي‌گرايي و مردم‌سالاري در قرون هجده و نوزده ميلادي/ دوازده و سيزده هجري در اروپا، وابستگي به مذهب و نژاد تفكري عقب‌مانده و ارتجاعي تلقي مي‌شد. از اين ‌رو جوامع كوچك مذهبي خصوصاً اديان كهني چون يهوديت كه بيشتر به خرافات آلوده شده بودند، به طور روزافزون به كنج انزوا رانده مي‌شدند. يهوديان اروپا كه از پراكندگي و فروپاشي جامعه كوچك مذهبي خود بيم‌ناك بودند، در اواخر قرن نوزدهم ميلادي/ سيزده هجري انديشه‌اي را شكل دادند كه پيش از اين سابقه سياسي در مذهب يهود نداشت و نام آن را صهيونيسم گذاشتند. صهيون نام تپه‌اي در بيت‌المقدس است كه به باور يهوديان محل استقرار تخت پادشاهي سليمان، يكي از پيامبران بني‌اسرائيل بوده است.
صهيونيستها به دنبال ايجاد كشوري يهودي‌نشين در خاك فلسطين بودند. تئودور هرتسل (1862 ـ 1904 م) مجارستاني، از پيشتازان اين عقيده بود كه براي به ثمر رسيدن آرمان صهيونيسم سفرهاي فراواني به عثماني و ديگر ممالك اروپايي انجام داد. با تلاش او اولين كنگره يهوديان در مرداد 1276/ اوت 1897 در شهر بال سوئيس تشكيل شد و در پايان آن يهوديان خواستار تأسيس تشكيلات صهيونيسم جهاني و ايجاد كشور يهودي در خاك فلسطين شدند.
در اواخر قرن نوزدهم ميلادي/ سيزده هجري تزارهاي روسيه فشار خود بر يهوديان روسيه را كه عموماً طبقه‌اي منزوي در جامعه روسيه محسوب مي‌شدند افزايش دادند و بدين خاطر مهاجرت يهوديان شرق اروپا به غرب و ديگر نقاط از جمله فلسطين شدت يافت. تجمع يهوديان ثروتمند در لندن، دولت انگليس را بيم‌ناك ساخت و از اين‌رو وزير مستعمرات اين كشور در 1903 م اعلام كرد كه حاضر است اوگاندا در افريقا را در اختيار يهوديان بگذارد تا در آنجا كشوري يهودي ايجاد كنند. اما يهوديان متعصب كه براساس اعتقادات مذهبي خود، فلسطين را سرزمين موعود قوم برگزيده يهود مي‌دانستند در ششمين كنگره جهاني يهود با اين پيشنهاد مخالفت كردند. با آغاز جنگ جهاني اول و روبه‌رو شدن انگلستان با مشكل تأمين هزينه‌هاي جنگ، انگليسيها متوجه ثروت بانكداران يهودي شدند. در 2 نوامبر 1917 لُرد بالفور، وزير امور خارجه انگليس به لُرد روتچيلد، بانكدار يهودي و رئيس فدراسيون صهيونيستهاي انگلستان نامه‌اي نوشت كه به اعلاميه بالفور معروف شد. در اين نامه آمده است: «... دولت اعلي‌حضرت به تأسيس موطن ملي يهوديان در فلسطين توجه دارد و حداكثر كوشش خود را براي ايجاد تسهيلات حصول به اين هدف مبذول خواهد داشت...» يهوديان ثروتمند با نيروي مالي و انساني خود به كمك انگلستان شتافتند و با پايان جنگ جهاني اول و فروپاشي عثماني (1918 م) جامعه ملل (سازمان بين‌المللي كه در سال 1920 م به منظور حفظ صلح، داوري در مورد اختلاف بين كشورها و ترويج همكاري بين‌المللي تشكيل شد) با تلاش و اعمال نفوذ صهيونيستها قيموميت فلسطين را در 1923 به انگلستان واگذار كرد. مهاجرت يهوديان از نقاط مختلف به فلسطين آسان‌تر شد و رو به فزوني نهاد به گونه‌اي كه در فاصله دو جنگ جهاني به بيش از 450 هزار نفر رسيد. با آغاز جنگ جهاني دوم و افزايش شدت عمل نازيها درباره يهوديانِ آلمان و خصوصاً اروپاي شرقي، موج مهاجرت دو چندان شد و در پايان جنگ شمار يهوديان مهاجر به فلسطين به بيش از هفتصد هزار تن رسيد.
با قدرت يافتن امريكاييها در پي حوادث جنگ جهاني دوم، صهيونيستها محور فعاليتهاي خود را از انگلستان به ايالات متحده منتقل كردند. كنگره امريكا از ايجاد كشوري يهودي حمايت كرد و در سال 1947م/ 1326 ش پس از اعلام ناتواني انگلستان در اداره فلسطين، سازمان ملل با تعيين كميته‌اي با عضويت يازده كشور از جمله ايران اوضاع فلسطين را بررسي كرد و در 29 نوامبر 1947 طرح پيشنهادي كميته براي حل و فصل مسئله فلسطين در مجمع عمومي سازمان ملل متحد بررسي و به تصويب رسيد. بدين ترتيب با وجود افزون بودن جمعيت فلسطينيها، 57 درصد خاك فلسطين به يهوديان و 43 درصد به فلسطينيها واگذار شد. بيت‌المقدس منطقه بين‌المللي اعلام شد و مقرر گرديد كه نيروهاي انگليسي تا 1 اوت 1948 خاك فلسطين را ترك كنند.
هم‌زمان با خروج آخرين سرباز انگليسي، در 14 مي 1948/ 24 ارديبهشت 1327، بن گورين، از صهيونيستهاي باسابقه در خاك فلسطين، تشكيل دولت اسرائيل را اعلام كرد و خود به عنوان اولين نخست‌وزير آن شناخته شد.